
پرونده حقوقی اخیر درباره ادعای تغییر جنسیت بانوی اول فرانسه، به یکی از عجیبترین مباحث رسانهای جهان تبدیل شده است. در این پرونده، بحث بر سر اثبات زن بودن بریژیت مکرون مطرح شده؛ ادعایی که بسیاری از کارشناسان آن را بیاساس و شرمآور توصیف کردهاند. این جریان نهتنها حملهای به حریم خصوصی یک زن است، بلکه نمونهای آشکار از خشونت کلامی و تحقیر در مقیاس جهانی به شمار میرود.
فعال راستگرای آمریکایی؛ آغازگر اتهامها
امانوئل مکرون و همسرش بریژیت اعلام کردهاند که قصد دارند برای اثبات زن بودن بانوی اول فرانسه، مجموعهای از اسناد علمی و تصاویر پزشکی را در دادگاهی در ایالات متحده ارائه کنند. به گفته وکیل خانواده مکرون، این مستندات بخشی از شکایت افترا علیه کندیس اوونز (Candace Owens)، فعال راستگرای افراطی آمریکایی است.

اوونز با میلیونها دنبالکننده در شبکههای اجتماعی، در پستهای متعدد در شبکههای اجتماعی ادعاهای بیاساسی درباره مرد بودن بریژیت مکرون را مطرح کرد و حتی اعلام نمود که «تمام اعتبار حرفهای خود» را برای اثبات این ادعا میگذارد.

خانواده مکرون این اقدام را کارزاری سازمانیافته برای «تحقیر جهانی» توصیف کردهاند. کارشناسان حقوقی و رسانهای نیز معتقدند انتشار چنین سخنانی نهتنها بیپایه، بلکه نمونهای آشکار از خشونت کلامی و تهاجم به حیثیت شخصی است.
پیشتر شکایت برژیت مکرون پس از تبرئه دو متهم دیگر در پروندهای جداگانه درباره تغییر جنسیت بانوی اول فرانسه نیز خبرساز شده بود.
شواهد پزشکی برای اثبات زن بودن بریژیت مکرون
کارشناسان میگویند بانوی اول فرانسه از نظر فنی میتواند شش مدرک در اثبات زن بودن خود ارائه کند.

۱. بارداری و زایمان
نخستین و قاطعترین سند، سابقه بارداری و زایمان است. دکتر اما هیلتون، زیستشناس تکوینی دانشگاه منچستر، در گزارش جدید سان درباره این موضوع توضیح میدهد: «اگر زنی فرزند به دنیا آورده باشد، همین واقعیت بزرگترین گواه زن بودن اوست.»
به گفته او، تصاویر بارداری بریژیت مکرون و تولد سه فرزندش شواهدی انکارناپذیر است. هیلتون تأکید میکند: «تقریباً غیرممکن است فردی مرد باشد و توانایی بارداری داشته باشد.»
۲. سطح هورمونها
اندازهگیری هورمونها نیز یکی از روشهای علمی است. تستوسترون در مردان غالب است، در حالیکه تخمدانها در زنان بیشتر استروژن تولید میکنند. دکتر هیلتون یادآور میشود: «این شاخصها پیشتر در ورزش برای تعیین دستهبندی جنسیتی استفاده شدهاند.»
کلائوس هویبیرگ گراوولت، استاد غدد دانشگاه اسلو، نیز میگوید: «تولید هورمون یکی از چهار لایه اصلی تعیین جنسیت است. زنان عمدتاً استروژن و مردان بیشتر تستوسترون تولید میکنند.» او البته اشاره میکند که در سنین پس از یائسگی، سطح استروژن کاهش مییابد و این نکته درباره بانوی اول فرانسه نیز صدق میکند.

۳. ژن تعیینکننده جنسیت
یکی از دقیقترین راهها بررسی ژن موسوم به «مردساز» است؛ ژنی که فرآیند رشد مردانه را آغاز میکند. دکتر هیلتون توضیح میدهد: «این ژن تنها کلید فعالسازی جنسیت مردانه در بدن انسان است. نبود آن به معنای زن بودن فرد است.»
۴. کروموزومها
غربالگری کروموزومی نیز در تعیین جنسیت بهکار میرود. بهطور معموا وجود کروموزوم Y نشانه مرد بودن است. گراوولت توضیح میدهد: «بهطور طبیعی مردان ۴۶ XY و زنان ۴۶ XX هستند. اما استثناهایی نیز وجود دارد، به همین دلیل کروموزوم به تنهایی کافی نیست و باید با دیگر آزمایشها ترکیب شود.»

۵. تاریخچه قاعدگی
بررسی سابقه قاعدگی نیز در این پرونده مطرح است. دکتر هیلتون میگوید: «سوابق قاعدگی و زمان آغاز آن ارتباط مستقیم با عملکرد هورمونی و تخمدانها دارد و از دیرباز در تأیید جنسیت زیستی استفاده شده است.» او اضافه میکند که نداشتن قاعدگی میتواند به مشکلات آناتومیکی یا هورمونی اشاره داشته باشد، اما وجود آن نشانه آشکاری از عملکرد طبیعی دستگاه تولیدمثل زنانه است.
۶. سونوگرافی و تصویربرداری پزشکی
آخرین ابزار، استفاده از سونوگرافی یا MRI است. این آزمایشها وجود رحم و تخمدانها را تأیید میکند. گراوولت توضیح میدهد: «روش پزشکی معمول ترکیبی از چهار عامل است؛ کروموزومها، غدد جنسی، سطح هورمون و بررسی اندامهای داخلی و خارجی. این آزمایشها سادهاند و از طریق نمونه خون و تصویربرداری انجام میشوند.»

فشار اجتماعی و پیامدهای انسانی برای بریژیت مکرون
انتشار شایعات و اتهامهای بیاساس در فضای مجازی، موجی از تمسخر، توهین و تحقیر علیه بانوی اول فرانسه ایجاد کرده است که ابعاد آن از مرزهای فرانسه فراتر رفته و به سطحی جهانی رسیده است.
دکتر اما هیلتون این روند را «تجاوزی آشکار به حریم خصوصی» توصیف کرده و هشدار داده است که «افشای تصاویر بارداری یا جزئیات پزشکی زنانگی برای راضی کردن تماشاگران شبکههای اجتماعی، اقدامی تحقیرآمیز و تجاوز به حقوق انسانی است.» به گفته او، این وضعیت میتواند احساس «توهین یا حتی نقض شدن» در فرد ایجاد کند.

کلائوس هویبیرگ گراوولت نیز این بحثها را نامناسب و غیرضروری میداند و میگوید «آیا هیچکدام از ما راضی هستیم کروموزومها یا غدد جنسیمان در عرصه عمومی مورد بحث قرار گیرد؟ این موضوع باید صرفاً میان پزشک و بیمار باقی بماند، نه در برابر دید همگان.»
کارشناسان معتقدند چنین فضایی نشان میدهد که حتی اگر قویترین شواهد علمی و پزشکی هم ارائه شود، مخالفان افراطی بازهم حاضر به پذیرش واقعیت نخواهند بود. در نتیجه، پیامد اصلی این ماجرا بیش از آنکه حقوقی باشد، ضربهای سنگین به حیثیت انسانی و آرامش شخصی است.
بدون نظر