
در روستای کوچکی در شمال آلبانی، سلیمان براتی، صاحب یک مغازه، ساعتهاست که مشتری نداشته است. او گفته که هر روز تنها چند نفر از اهالی روستا به مغازهاش سر میزنند و برای گذران زندگی به سختی پول جمع میکند.

بیشتر مهاجران آلبانی به شکل غیرقانونی وارد بریتانیا میشوند و چون مدارک کاری ندارند، بسیاری از آنها جذب شبکههای مافیایی آلبانیایی میشوند. یکی از اهالی روستا گفت که در اینجا دیگر گانگستری وجود ندارد، چون همه آنها به بریتانیا رفتهاند.
خودروهای لوکس و زندگی پرزرقوبرق
دو برادر اهل گولای که به عنوان مهرههای اصلی در یک شبکه جرایم سازمانیافته شناخته میشدند، پس از تحقیقات آژانس ملی جنایت بریتانیا از این کشور اخراج شدند.
اسوف و فاتیون دوتی در ظاهر مشاغل سادهای مانند کارگری ساختمان و نظافت داشتند، اما در عمل زندگی پرزرقوبرقی را میگذراندند. لباسهای گرانقیمت از هارودز میخریدند، با خودروهایی مثل بنتلی رفتوآمد میکردند و در آپارتمانی در چلسی با اجاره ماهیانه ۲,۷۰۰ پوند زندگی میکردند.
وقتی خانوادههای فقیر با افتخار از موفقیت فرزندانشان در بریتانیا یاد میکنند و هیچوقت نمیپرسند که این پول از کجا میآید، طبیعی است که جوانان آلبانی به سمت خلاف کشیده شوند.
در مناطق روستایی، دیدن جوانانی در دهههای دوم و سوم زندگی خود که با خودروهای گرانقیمت و پلاک بریتانیا، بهویژه آئودی و مرسدس، تردد میکنند، عجیب نیست. ویلاهای لوکس در تپهها پراکندهاند، اما بیشترشان خالی ماندهاند. منابع محلی گفتهاند که این ویلاها برای پولشویی سرمایههای ناشی از جرایم در بریتانیا ساخته میشوند.

مهاجرت گسترده و «لندن کوچک»
گولای تنها ده دقیقه با شهر هاس فاصله دارد؛ شهری که به خاطر شمار زیاد مهاجرانش به بریتانیا لقب «لندن کوچک» گرفته است.
لیمـان مورینا، شهردار سابق هاس، گفته که تقریباً هر خانواده در این شهر، بین یک تا سه نفر از اعضایش در بریتانیا زندگی میکنند.
نزدیک به ۶۰ درصد ساکنین گولای با جمعیتی در حدود چهار هزار نفر، بستگانی در بریتانیا دارند، چون مشاغل در این منطقه به مشاغل کمدرآمد کشاورزی یا کافههای بینراهی محدود میشود که مشتریان آنها تنها گردشگران گذری هستند.
نبود فرصت کاری، موجی از مهاجرت گسترده در آلبانی را به راه انداخته و در اوج این روند در سال ۲۰۲۲ حدود ۱۲ هزار نفر با قایقهای کوچک به بریتانیا رسیدند که یکسوم ورودیهای آن سال را تشکیل میدادند.

خانوادههایی که آلبانی را ترک میکنند
یکی از اهالی ۳۴ ساله به نام آولی براتی گفته که شش نفر از ۱۲ عضو خانوادهاش به طور غیرقانونی به بریتانیا رفته و حالا در آنجا زندگی میکنند. او توضیح داده که در خانوادهها رسم است یک فرزند در خانه بماند و از والدین سالخورده مراقبت کند و بقیه معمولاً کشور را ترک کنند. او گفته که اعضای خانوادهاش برای کار به بریتانیا رفتهاند تا پولی به خانه بفرستند. آنها در ابتدا با کامیون و از مسیر دانکرک و کاله بهطور غیرقانونی رفتند، اما حالا اقامت قانونی دارند و مشغول کار هستند.
کوچکترین عضو خانواده سه سال داشته که رفته و حالا ۱۳ ساله است. به گفته آولی، در آلبانی هیچ فرصت شغلی مناسبی وجود ندارد، چون کار پردرآمدی نیست. او با کنایه گفته که در آلبانی دیگر گانگستری نمانده، چون همه زندگیشان را در بریتانیا ساختهاند.
برادر آولی، فستیم ۴۲ ساله، ۱۱ سال پیش شش هزار پوند پرداخته تا وارد بریتانیا شود و در زیر صندلی یک کامیون مخفی شد، در حالیکه برادر دیگرشان زیر چادری روی سقف کامیون پنهان شده بود. فستیم که نقاش و دکوراسیونکار است، هنگام دیدار در گولای به آلبانی آمده بود تا مدتی از اعتصابهای متروی شمال لندن دور باشد. او که سه فرزند دارد گفت که خانواده و دوستانش برای قاچاقچیان پول جمع کردند و هر چه داشتند فروختند تا او بتواند به بریتانیا برسد. او اکنون برای کمک به خانواده پول میفرستد. فستیم اضافه کرد که در آلبانی آیندهای برای کودکان وجود ندارد، نه کار هست و نه پول. او گفت که کشورش را دوست دارد و اگر کار پردرآمدی داشت، میماند. اما چون فرصت نیست، مجبور است که مهاجرت کند.
فستیم نگران آینده آلبانی است و اینکه با رفتن همه جوانان چه خواهد شد، اما میگوید فرزندانش حالا آموزش خوبی میبینند و خودشان را انگلیسی میدانند. او خودش را فردی سختکوش میداند که به هیچ وجه به کمکهای دولتی متکی نیست و نمیخواهد باشد.
یکی دیگر از اهالی گفته که هر سال حدود ۱۲ کودک از مدرسه ناپدید میشوند، چون والدین آنها را با خود به بریتانیا میبرند و در همین حال حتی پیدا کردن کارگر برای انجام کارهای ساده هم غیرممکن شده است.

باندهای تبهکار و آینده آلبانی
با وجود اینکه آلبانیاییها به سختکوشی معروفند، ارتباطشان با باندهای خلاف و قاچاق مواد مخدر شهرت بدی برایشان ایجاد کرده است.
طبق آمار وزارت دادگستری بریتانیا در سال گذشته، از هر ۵۰ آلبانیایی مقیم این کشور، یک نفر در زندان بوده است.
اسوف و فاتیون دوتی با وجود ورود غیرقانونی، در ابتدا توانستند در بریتانیا بمانند، چون با زنانی از لتونی و بلغارستان ازدواج کردند. اطلاعات آژانس ملی جنایت در سال ۲۰۲۱ نشان داد که فاتیون ۴۰ ساله عضو یک باند آلبانیایی فعال در قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان و پولشویی بوده و او را تهدیدی برای امنیت ملی معرفی کرد. اسوف ۳۳ ساله هم پس از خروج برادرش از بریتانیا، نقش فعالتری در این گروه جرایم سازمانیافته برعهده گرفت.

هر دو نفر به آلبانی بازگردانده شدهاند. روزنامه سان به طور اختصاصی فاش کرد که دادستانهای آلبانی این هفته زمینها و ساختمانهای مرتبط با فَتیون داوتی را توقیف کردهاند. این دو نفر دو پسرعمو دارند که آنها هم اهل گولای هستند و رهبری باندی را برعهده داشتند که صدها مهاجر غیرقانونی، از جمله کودکان، را در قسمت بار کامیونها به بریتانیا قاچاق کردند. آنها برای یک صندلی در جلو ۱۳ هزار پوند و برای عقب ۸ هزار پوند دریافت میکردند. دستها و پاهای مهاجران در کیسههای پلاستیکی پیچیده میشد تا هیچ ردی از دیانای آنها باقی نماند.

نگرانیها درباره آینده آلبانی
در آلبانی، بسیاری از نسلهای قدیمیتر برای آینده کشورشان نگران هستند؛ کشوری که آخرین دولت بالکان بود که در آوریل ۱۹۹۰ از کمونیسم رها شد. این کشور آنقدر منزوی بود که بسیاری از شهروندان حتی نمیدانستند دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ فرو ریخته است.
رژیم کمونیستی در زیرساختهای حیاتی مانند جاده، برق و آب سالم سرمایهگذاری نکرده بود و گذار به دموکراسی بازار آزاد بسیار دشوار بود. این وضعیت بیکاری گستردهای را به همراه داشت و باعث شد که بسیاری از آلبانیاییها به خارج مهاجرت کنند؛ سنتی که تا امروز هم ادامه دارد، بهویژه در مناطق روستایی مانند گولای که بسیاری از مردم برای تأمین غذای خود به مزارع کوچک وابستهاند. یک صاحب کافه در این باره گفته است:
به اطراف نگاه کنید؛ اینجا هیچ جوانی وجود ندارد. بچهها مرتب از مدرسه غیب میشوند چون والدینشان آنها را به بریتانیا میبرند؛ سالی حدود ۱۲ نفر و من حتی یک کارگر پیدا نمیکنم تا کارهای لازم را انجام دهد.
صاحب مغازهای به نام جُلمان براتی که پنج فرزند دارد، معتقد است که ۶۰ درصد نسل جوان روستا را ترک کردهاند.
همه رفتهاند. اما اگر پسرانم پولی به خانه نمیفرستادند، من هیچ چیزی نداشتم. من از وقتی که آنها در سال ۲۰۱۱ رفتند، دیگر ندیدمشان و آنها نمیتوانند برگردند؛ چون مدارکی برای بازگشت به بریتانیا ندارند. با تلفن با آنها صحبت میکنم، اما سالهاست که ندیدمشان. نمیدانم چه بر سر گولای خواهد آمد. فقط میدانم قلبم شکسته و مهاجرت زندگی خانوادگی را نابود کرده است. در دوران کمونیسم کارخانههای معدنی داشتیم؛ حالا تنها چیزی که داریم، مهاجرت است.
بدون نظر