
مردانگی دیگر به معنای سکوت، سلطهجویی و فاصلهگیری عاطفی نیست. در دنیای امروز، لازم است مردان به جای پیروی از الگوهای خشک گذشته، به سمت صداقت، آگاهی عاطفی و مشارکت اجتماعی روی آورند. رد کردن باورهای سنتی و بازتعریف مردانگی، نهتنها سلامت روانی و روابط فردی را تقویت میکند، بلکه بنیانی برابرتر و انسانیتر برای جامعه میسازد. در ادامه برخی از مهمترین کلیشهها درباره مردانگی را مرور میکنیم.
۱۱ عادت کوچک که اعتمادبهنفس و سلامت روان مردان را تقویت میکند
۱. مرد گریه نمیکند

برای نسلهای طولانی، ابراز احساسات، بهویژه اندوه، از سوی مردان ضعف تلقی میشد. با این حال پنهان کردن احساسات به خشم، انزوا و فشار روانی منجر میشود. امروز، مردان بیشتری صداقت عاطفی را ارزشمند میشمارند و میدانند اشک ریختن نشانه ضعف نیست؛ بلکه گامی برای التیام و پیوند انسانی است.
۲. مرد واقعی باید مثل کوه سخت باشد

الگوی سختگیرانهای که همواره بر تهاجم و انعطافناپذیری تأکید داشت، سرکوب احساسات را در مردان تشدید کرد. این «سختی مثل کوه» اغلب سمی است؛ انسانیت را کمرنگ میکند، به سلامت روان آسیب میزند و پیوندهای معنادار را تضعیف میکند. در بازتعریف مردانگی، همدلی، انعطاف و هوش هیجانی جایگاه مرکزی دارند.
۳. مردان نباید دوست صمیمیِ مرد داشته باشند

مردانگی سنتی صمیمیت عاطفی میان مردان را تضعیف میکرد. در نتیجه، بسیاری از مردان امروز «رکود دوستی» را تجربه میکنند و اعتراف میکنند که دوستان صمیمی بسیار کمتری نسبت به گذشته دارند. شکستن این هنجار به معنای ایجاد دوستیهای عمیق و صادقانه از نظر عاطفی و عملکرد بهتر از نظر ذهنی و اجتماعی است.
۴. مرد باید همیشه نانآور خانه باشد

در گذشته، تأمینکنندهبودن محور هویت مردانه بود. اکنون اما مردان در حال بازتعریف نقشهای خود، نه از طریق تسلط مالی بلکه از طریق مشارکت هستند. تقسیم مسئولیتهای مشترک در خانه، حمایت عاطفی و روابط برابر اکنون نشانههای قدرت واقعی تلقی میشوند.
۵. مردان به حمایت عاطفی نیاز ندارند

این تصور که درخواست کمک از «مردانگی» میکاهد، همواره مردان را واداشته تا بارها را تنها به دوش بکشند. امروز، تکیه بر دوستان، درمانگران و خانواده اقدامی شجاعانه، سالم و ضروری برای تندرستی دانسته میشود؛ تغییری که داغ ننگ را بهتدریج کمرنگ میکند.
۶. درآمد مردان باید از زنان بیشتر باشد

سالها ارزش مرد با رقم حقوق سنجیده شد و «مرد واقعی» باید بیش از همسر یا شریک زندگی خود درآمد میداشت. باوری که علاوه بر فشار بیمورد بر مردان، نابرابری جنسیتی را تقویت کرد. اکنون بسیاری از زوجها این نسخه قدیمی را کنار گذاشتهاند؛ درآمد زنان در جهان افزایش یافته و در بسیاری از خانوادهها زنان نانآور اصلی هستند.
۷. مرد آلفا باید همیشه رهبری کند

نسخه قدیمی میگفت مرد باید در هر اتاق و هر رابطهای مسلط باشد. اما امروز رهبری میتواند ملایم، فراگیر و پشتیبان باشد. آنچه در رهبری اهمیت دارد، اعتماد و احترام و بالابردن دیگران و نه تصاحب بیشترین قدرت است.
«مرد آلفا» چه ویژگی هایی دارد و چرا جذابیت زیادی برای زنان دارد؟
۸. مردان باید از خودمراقبتی دوری کنند

پیشتر، خودمراقبتی رفتاری زنانه قلمداد میشد. اکنون مردان آیینهای تندرستیِ جسمی و روانی را بخشی از قدرت خود میپندارند و نه نشانه ضعف.
۹. مردان باید همیشه از شریک عاطفی خود بلندقدتر و درشتتر باشند

سالها چنین القا شد که مردانگی با قد و جثه تعریف میشود و برتری بدنی برابر است با اقتدار و جذابیت. امروز قواعد در بسیاری از روابط بازنویسی شده است؛ عشق و احترام با سانتیمتر سنجیده نمیشود. روابط بسیاری با قدِ بلندتر یا توانِ بیشترِ زن نیز شکوفا است. آنچه اهمیت دارد اعتمادبهنفس است، نه قد.
۱۰. همیشه مردان باید آغازگر رابطه باشند

قواعد قدیمی تمام فشار آغاز گفتوگو، دعوت به قرار و پیشبرد رابطه را بر دوش مرد میگذاشت. کلیشهای که موجب اضطراب شده و روابط را به سناریوهای خشک تقلیل میدهد. اکنون زنان نیز به همان اندازه آغازگر رابطه هستند و روشن شده است که علاقه متقابل، پیوند واقعی را شکل میدهد.
بازتعریف مردانگی
مردانگی دیگر در قالبهای کهنهای چون سختی، سلطه یا سکوت تعریف نمیشود. بازتعریف مردانگی بر اصالت، صداقت و تعادل استوار است. مردانی که این مسیر را انتخاب میکنند، زندگی سالمتر، روابط مستحکمتر و جامعهای فراگیرتر میسازند.
بدون نظر