
طبق گزارش برخی رسانههای داخلی، پژمان جمشیدی بازیکن سابق تیم ملی فوتبال و بازیگر پرکار سالهای اخیر سینما و تلویزیون، امروز با اتهامی سنگین مرتبط با تجاوز به بخش قرنطینه واحد ۳ زندان قزلحصار منتقل شده است. واحد ۳ زندان قزلحصار مربوط به واحدی میشود که متهمان به قتل و تجاوز را در آن نگهداری میکنند. البته چند زندانی سیاسی از جمله متهمان پرونده اکباتان نیز در این بخش از زندان نگهداری میشوند.

اتهام پژمان جمشیدی چیست؟
نام پژمان جمشیدی به عنوان سوپراستاری که به اتهام تجاوز دستگیر شده را اولین بار خبرگزاری فارس فاش کرد. به گزارش روزنامه هفت صبح، مدتی قبل دختر جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی تهران شکایت خود را از یک هنرپیشه معروف ثبت کرد. این دختر حدوداً ۲۰ ساله در شکایت خود میگوید:
من یک بازیگر تازهکار هستم و از مدتها قبل هنرجوی بازیگری بودم. رویای هنرپیشگی در سر داشتم تا اینکه در یک پروژه کاری با آقای سوپراستار سینما و تلویزیون آشنا شدم.
او به من وعده داد و گفت میتواند من را وارد پروژه کاری کند. چند شب بعد به بهانه اینکه من را تا مسیری برساند، سوار ماشینش شدم، اما بعد از طی مسافتی، منحرف شد و هرچه به او التماس کردم پیادهام کند، توجهی نکرد. بعد من را با اجبار به خانهاش برد و آنجا دست و پایم را بست و به من تجاوز کرد.
با ثبت این شکایت رسیدگی قضایی آغاز و پرونده به جهت رسیدگی به موضوع آدمربایی به دادسرای جنایی تهران ارجاع و به جهت رسیدگی به اتهام تجاوز به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. با تکمیل تحقیقات در مرحله دادسرا با توجه به اینکه متهم هنرپیشه معروف است، رسیدگی به اتهام آدمربایی او در دادگاه فرهنگ و رسانه ادامه پیدا خواهد کرد.
روز گذشته متهم به همراه شاکی در جلسه تحقیقات دادگاه حاضر و این جلسه را به صورت غیرعلنی برگزار کردند. در پایان جلسه قرار وثیقه آقای بازیگر به قرار بازداشت تبدیل شد که او نیز نسبت به این تبدیل قرار اعتراض داشت.
هنوز جزیٔیات دیگری از پرونده پژمان جمشیدی در رسانهها منتشر نشده است.
اینکه شاکی گفتن از مسیر منحرف شدن و به التماسهای من توجهی نکردن و به زور من رو به خانه ش برد دروغ محضه .مگه خونه تو بیابان بوده .حداقل ده تا همسایه اطراف هر واحد هستش می تونست با داد و فریاد کمک بخواد ..قطعا با پای خودش رفته منزل متهم نه به زور . شاید پاپوش باشه
متأسفانه این مسئله در مواردی به ابزاری برای تخریب و سوءاستفاده تبدیل شده و نیازمند بازنگری جدیست. آیا میتوان رضایت رفتاری، حضور آگاهانه در خلوت، و کنشهای بیقید را نادیده گرفت و صرفاً به «رضایت ذهنی» که پدیدهای غیرقابل مشاهده و قابل تفسیر است، استناد کرد؟
اگر چنین باشد، قضاوت بر پایه ذهنیات، ما را به دادگاههای قرون وسطی بازمیگرداند، نه عدالت در عصر قانون
اینم از بازیگر مملکت که جلوی دوربین خودشو موجه نشون میده و در خفا کاری ناشایست
وای خدا باورپذیر نیست اصلا باورش نمیشه !!!!!!!!!