در حالی که سفر رفتن برای بسیاری از زوجها نماد صمیمیت و تجدید خاطرههای مشترک است، گروهی از زوجهای متأهل آگاهانه تصمیم میگیرند که هرگز با هم سفر نکنند. آنها معتقدند سفر مشترک نهتنها آرامشبخش نیست، بلکه اختلافها را پررنگتر میکند و حتی میتواند به رابطه آسیب بزند.
چرا سفر مشترک برای بعضی زوجها مشکلساز میشود؟
سفر با همسر یا شریک زندگی بهطور معمول یکی از لذتبخشترین تجربههای زندگی تلقی میشود؛ فرصتی برای فاصله گرفتن از روزمرگی، تجربه غذاهای جدید، دیدن مکانهای تازه و ساختن خاطرات مشترک. با این حال، واقعیت برای همه زوجها به این اندازه رمانتیک نیست.

بسیاری از اختلافهایی که در زندگی روزمره بهراحتی مدیریت میشوند، در سفر خود را با شدت بیشتری نشان میدهند. در خانه، زوجها معمولاً زمانهایی برای تنهایی دارند، برنامههای جداگانه را تجربه میکنند و فضای شخصیشان حفظ میشود. اما در سفر، همهچیز، از اتاق هتل و وعدههای غذایی گرفته تا برنامه روزانه، مشترک است؛ موضوعی که میتواند برای بسیاری خستهکننده و تنشزا شود.
تفاوت در ساعت زیستی یکی از نمونههای رایج اختلاف است؛ یک نفر صبحزود آماده گشتوگذار است و دیگری هنوز با خستگی پرواز و کمخوابی دستوپنجه نرم میکند. تفاوت در علایق هم مسئله مهمی است؛ شریکی که عاشق هیجان و فعالیتهای پرتحرک است، ممکن است احساس کند توسط طرف مقابلش که ترجیح میدهد کنار استخر کتاب بخواند، محدود شده است. اختلافاتی که هرچند کوچک به نظر میرسند، میتوانند تعطیلاتی که قرار بوده آرامشبخش باشد را به چرخهای از خستگی، کلافگی و دلخوری تبدیل کنند.

تجربه زوجهایی که آگاهانه با هم سفر نمیکنند
برخی زوجها برای حفظ رابطه، تصمیم گرفتهاند شکل سفر کردن خود را تغییر دهند. آنها نه از روی بیعلاقگی به هم، بلکه برای جلوگیری از تنش، ترجیح میدهند جداگانه یا با افراد دیگر سفر کنند.
اِما جاد، زنی که بیش از چهار دهه زندگی مشترک موفق را تجربه کرده، نمونه شاخصی از رویکردی است که آن را «طلاق سفر» مینامند. او با وجود علاقه عمیق به همسرش، ترجیح میدهد بیشتر سفرهایش را بدون او انجام دهد. اِما در گفتوگو با تلگراف توضیح میدهد که همسرش علاقهای به سفرهای طولانی ندارد و همین تفاوت باعث شده راهحلی متفاوت انتخاب کنند.

او پس از شرکت در یک سفر گروهی به هند، بهطور جدی به سفرهای انفرادی و گروهی علاقهمند شد و معتقد است این استقلال نهتنها به ازدواجش آسیب نزده، بلکه آن را قویتر کرده است. او تأکید میکند که دوری موقت باعث میشود با انرژی، نگاه تازه و آمادگی بیشتر برای سازش به زندگی مشترک بازگردد.

در بحثهای آنلاین مربوط به سفر نیز افراد زیادی تجربههای مشابهی را به اشتراک گذاشتهاند. برخی مینویسند که بهدلیل تفاوت در برنامههای کاری یا علایق شخصی، ترجیح میدهند جداگانه سفر کنند. یکی از کاربران توضیح میدهد که خودش عاشق بازدید از شهرهای تاریخی است، در حالی که همسرش اسکی و سفرهای ورزشی را ترجیح میدهد و آنها با رضایت دوطرفه، این تفاوت را پذیرفتهاند.

برخی دیگر میگویند سفر با همسرشان آرامشبخش است، اما تنها در صورتی که انتظارات خود را از قبل تنظیم کنند. در مقابل، زوجهایی هم هستند که تعادل را انتخاب کردهاند؛ بخشی از سال را به سفرهای انفرادی اختصاص میدهند و بخشی را به سفرهایی که برای هر دو نفر جذاب است.
نظر متخصصان درباره «طلاقِ سفر» چیست؟
در میان کارشناسان روابط عاطفی، درباره این پدیده اتفاقنظر وجود ندارد. برخی آن را نشانهای از مشکل عمیقتر در رابطه میدانند و برخی دیگر، جلوهای از بلوغ عاطفی.
تاد استیونز، بنیانگذار یک مرکز مشاوره ازدواج، معتقد است اگر زوجی نتواند حتی یک هفته تعطیلات را بدون تنش جدی کنار هم بگذراند، مسئله فقط سفر نیست. او میگوید:
اگر رابطه شما با یک سفر کوتاه از هم میپاشد، مشکل اصلی در خود رابطه است. تعطیلات جداگانه از ازدواج محافظت نمیکند، بلکه نشانه ترکهایی است که از قبل وجود داشتهاند.

به گفته او، تجربههای مشترک و خاطرهسازی برای حفظ پیوند عاطفی ضروری است و حذف آنها میتواند به فاصله بیشتر منجر شود.
در مقابل، سمی واندر، مربی روابط عاطفی، دیدگاه متفاوتی دارد. او میگوید:
زمانِ جدا از هم همیشه عشق را تضعیف نمیکند، گاهی از آن محافظت میکند.
به باور او، سفر تفاوتهای نیازها و ارزشها را آشکار میکند و این تفاوتها در ذات خود غلط نیستند، بلکه نیازمند گفتوگوی سالم و درک متقابلاند. او تأکید میکند که اگر دو نفر بتوانند ریتم شخصی خود را داشته باشند و سپس با صمیمیت واقعی به رابطه بازگردند، این نشانه بلوغ و اعتماد در ازدواج است.





بدون نظر