هر آن چه که باید در مورد «کا گ ب»؛ سرویس امنیتی مخوف شوروی سابق بدانید

هر آن چه که باید در مورد «کا گ ب»؛ سرویس امنیتی مخوف شوروی سابق بدانید

این روزها دیگر همه می دانند که سرویس های اطلاعاتی و خبری کشورهای مختلف تمام تلاش خود را می کنند که از اطلاعات محرمانه کشورهای دیگر باخبر شوند و تقریباً تمام این کار توسط سرویس های امنیتی کشورها انجام می شود. این سرویس های امنیتی وظایف متعدد و پیچیده ای دارند؛ از شناسایی تهدید های داخلی و تامین امنیت در درون یک کشور گرفته، تا جاسوسی در کشورهای دیگر و تلاش مخفیانه برای بدست آوردن اطلاعات محرمانه و نقش بر آب کردن نقشه های دیگر سرویس های امنیتی. در میان سرویس های امنیتی جهان شاید بتوان ادعا کرد که سازمان سیا در ایالات متحده و کا گ ب در شوروی سابق، بزرگ ترین و قدرتمندترین سرویس های اطلاعاتی جهان هستند که کمتر کسی در جهان اسم آن ها را نشنیده و از قدرت آن ها بی اطلاع است.

در این میان سرویس های امنیتی روسی و به ویژه سرویس امنیتی کا گ ب در دوران شوروی سابق مخوف ترین سرویس امنیتی و جاسوسی جهان به شمار می آمد که نام آن نیز لرزه بر اندام مخالفان شوروی و حتی شهروندان این کشور می انداخت. این سرویس امنیتی در سال ۱۹۵۴ در اتحاد جماهیر شوروی و پس از مرگ استالین تاسیس شده و تا سال ۱۹۹۱ و فروپاشی این ابر قدرت بزرگ همچنان به فعالیت رسمی خود تحت این نام ادامه داد. در ادامه ی این مطلب قصد داریم شما را با تاریخچه ای کوتاه از نحوه ی شکل گیری و فعالیت های یکی از قدرتمندترین و مخوف ترین سازمان های اطلاعاتی و جاسوسی تاریخ، سرویس کا گ ب، آشنا کنیم. با ما همراه باشید.

بعد از انقلاب اکتبر سال ۱۹۱۷ در روسیه، ولادیمیر لنین به عنوان رهبر کشور تازه تاسیس اتحاد جماهیر شوروی باید به نحوی سایر انقلابیون و البته مردم کشور پهناورش را کنترل می کرد. بدین ترتیب وی سازمانی به نام «چکا» (Cheka) را تاسیس کرد که کوتاه شده ی عبارت طولانی «The All-Russian Emergency Commission for Combating Counter-Revolution and Sabotage» به معنای «کمیسیون اضطراری تمامأ روسی برای مبارزه با مخالفان انقلاب و خرابکاری» بود. در طی جنگ داخلی روسیه در سال های ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰، سازمان چکا که توسط یک آریستوکرات سابق لهستانی به نام «فلیکس ژرژینسکی» رهبری می شد هزاران شهروند این کشور را دستگیر، شکنجه و به قتل رساند.

فلیکس ژرژینسکی در کنار استالین

در طول دورانی که از آن با عنوان «وحشت سرخ» یاد می شود، چکا توانست سیستم اعدام مختصر و سریعی که توسط دیگر ارگان های اطلاعاتی روسیه استفاده می شد را به بهترین شکل ممکن توسعه داده و اجرایی کند: یک شلیک ساده به پشت گردن فرد قربانی ترجیحاً در داخل یک سیاهچال تاریک. در سال ۱۹۲۳، چکا تحت رهبری ژرژینسکی، نام خود را به «OGPU» که خلاصه ی عبارت «Joint State Political Directorate Under the Council of People’s Commissars of the U.SS.R» تغییر نام داد. این ارگان تازه در دورانی که اتفاقات مهمی در شوروی سابق رخ نمی داد قدرت اطلاعاتی کشور را در دست داشت اما اولین کمپ های کار اجباری توسط این ارگان راه اندازی شد.

همچنین این سازمان در کنار وظیفه ی ذاتی خود مبنی بر از بین بردن معترضان، مخالفان و خرابکاران، با قاطعیت و خشونت تمام، سازمان های مذهبی از قبیل کلیسای ارتدوکس روسیه را نیز سرکوب می کرد. در نهایت در سال ۱۹۲۶، ژرژینسکی بعد از انتقاد از اعضای کمیته ی مرکزی حزب کمونیست در مرگی که برای بسیاری از رهبران سرویس های امنیتی این کشور باب شده بود به دلیل سکته ی قلبی درگذشت!

بعد از مدتی استالین سازمانی موسوم به «NKVD» را تاسیس کرد که مخفف عبارت «The People’s Commissariat for Internal Affairs» به معنای «کمیساریای خلق برای امور داخلی» بود . این سازمان اطلاعاتی در همان دورانی تاسیس شد که قتل سرگئی کایروف، از رهبران حزب کمونیست را طرح ریزی کرده و از این قتل نیز به عنوان بهانه ای برای تصفیه کردن مقامات بلند مرتبه ی حزب کمونیست و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم استفاده نمود.

سازمان «NKVD» در طول ۱۲ سال فعالیت خود،از ۱۹۳۴ تا ۱۹۴۶، میلیون ها نفر را دستگیر کرده و به قتل رساند. بسیاری دیگر نیز به اردوگاه های کار اجباری فرستاده شده و در آن جا مرگ طاقت فرسا و دردناکی را تجربه کردند. همچنین در این دوران گروه های قومی زیادی نیز با توسعه اتحاد جماهیر شوروی مجبور به ترک خانه های خود و نقل مکان به دیگر نقاط کشور شدند.

کایروف (نفر دوم از سمت راست)

رییس NKVD بودن یکی از خطرناک ترین شغل ها بود به نحوی که رهبران این سازمان یکی پس از دیگری در نتیجه ی جنگ قدرت در درون حزب کمونیست دستگیر شده و اعدام می شدند:  گنریخ یاگودا در سال ۱۹۳۸، نیکولای یژوف در سال ۱۹۴۰ و لاورنتی بریا در سال ۱۹۵۳. پس از پایان جنگ جهانی دوم و پیش از اعدام شدنش، لاورنتی بریا ریاست سازمان اصلی اطلاعاتی و امنیتی شوروی را در دست گرفت که اسامی و ساختار سازمانی روان و متغیری داشت.

اغلب اوقات این ارگان را «MGB»  مخفف عبارت «The Ministry for State Security» به معنای «وزارت امنیت کشور» می نامیدند هر چند از اسامی دیگری مانند «NKGB» به معنای «کمیساریای خلق امنیت کشور» یا «SMERSH» که کوتاه شده ی عبارت روسی «smert shpionom» به معنای «مرگ بر جاسوسان» بود نیز برای آن استفاده می شد. تنها بعد از مرگ استالین بود که سازمان «کا گ ب” یا «کمیساریای امنیت کشور» به طور رسمی تاسیس شد.

برخلاف تصور عمومی در مورد شهرت خوفناک کا گ ب، این سازمان بیشتر بر روی تصفیه و کنترل داخل کشور و دیگر اقمار شرقی آن تمرکز داشت تا پروژه های جاسوسی و دزدیدن اطلاعات نظامی کشورهای غرب به ویژه ایالات متحده. دوران عصر طلایی جاسوسی در واقع قبل از تاسیس کا گ ب بود که در آن سازمان های اطلاعاتی شوروی تلاش می کردند دانشمندان غربی را تطمیع کرده و یا به هر شکل دیگری به استخدام خود درآورند تا بدین ترتیب بتوانند در زمینه ی ساخت سلاح های هسته ای با ایالات متحده رقابت کنند.

موفقیت خارجی بزرگ سرویس کا گ ب در دوران قدرتش شامل سرکوب انقلاب مجارستانی ها در سال ۱۹۵۶ و انقلاب موسوم به «بهار پراگ» در چکسلواکی در سال ۱۹۶۸ و همچنین روی کار آوردن یک حکومت کمونیستی در سال ۱۹۷۰ در افغانستان بود هر چند بعدها در دهه ی ۱۹۸۰در مقابله با گروه های متحد کمونیستی در لهستان شکست خوردند. در تمام این دوران سازمان کا گ ب و سازمان سیا در حال یک رقص قدرت خصمانه در سراسر جهان به ویژه کشورهای جهان سومی مانند نیکاراگوئه و آنگولا بودند که شامل استخدام جاسوسان، استفاده از جاسوسان دوجانبه، تبلیغات، دادن اطلاعات نادرست، فروش مخفیانه سلاح، دخالت در انتخابات سایر کشورها و نقل و انتقال شبانه کیف های پر از پول می شد.

الکساندر سولژنیتسین

شرح جزییات این اقدامات شاید هیچ گاه برملا نشود زیرا هنوز مقدار زیادی از اسناد سازمان سیا از طبقه بندی سری خارج نشده و دولت کنونی روسیه نیز هیچ گاه بایگانی های کا گ ب را از طبقه بندی های حساس خارج ننموده است. در طول دوران جکومت نیکیتا خروشچف از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۴، که پس از مرگ استالین به قدرت رسید، شدت اقدامات سرویس های امنیتی این کشور در مقایسه با سال های زمامداری استالین و سرکوب شدید کوچک ترین مخالفت ها کمتر شده بود. در این دوره شوروی شاهد انتشار کتابی با عنوان «یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ» (One Day in the Life of Ivan Denisovich) به قلم الکساندر سولژنیتسین در مورد دوران اوج پیاده سازی سیستم کار اجباری موسوم به «گولاگ» (Gulag) بود که بدون شک در دوران استالین امکان چاپ آن وجود نداشت.

لئونید برژنف

با به قدرت رسیدن لئونید برژنف در سال ۱۹۶۴ در این کشور و به ویژه انتصاب یوری آندروپوف به عنوان رییس کا گ ب در سال ۱۹۶۷ شرایط به کلی تغییر کرد. سازمان کا گ ب تحت رهبری آندروپوف، در سال ۱۹۷۴، سولژنیتسین را مجبور به خروج از کشور کرده و زندگی را برای دانشمندی مخالف مانند آندری ساخاروف به شدت سخت نمود. به طور کلی در این دوره زندگی برای هر شخصیت بزرگی که با سیاست های شوروی مخالفت می کرد به جهنم تبدیل می شد. در اواخر دهه ی ۱۹۸۰ و بخصوص به دلیل جنگ های فاجعه بار افغانستان و همچنین به دلیل هزینه ی سرسام آور مسابقه ی تسلیحاتی با ایالات متحده، شوروی دچار تورم فزاینده، کمبود مواد خام و شورش گروه های قومی شده بود.

ولادیمیر کریوچکوف

در این دوران میخائیل گورباچف سیاست هایی را برای بازسازی سیستم اقتصادی و سیاسی کشور آغاز کرده بود اما در حالی که این سیاست ها باعث فروکش کردن برخی از مخالفت های داخلی شده بود اما به شدت موجب آزردگی و نارضایتی گروه های رانت خواری که از سیاست های پیشین شوروی سود برده بودند قرار گرفت. همانطور که انتظار می رفت، شوروی آبستن یک انقلاب خوفناک دیگر بود. در اواخر سال ۱۹۹۰، ولادیمیر کریوچکوف که ریاست کا گ ب را بر عهده داشت گروهی از رهبران برجسته ی حزب کمونیست را دور خود جمع کرده و شروع به توطئه چینی علیه گورباچف نمود. قبل از این اقدام، کریوچکوف به گورباچف پیشنهاد داده بود که برای برون رفت از بحران یا به نفع کاندیدای او و دوستانش از قدرت کناره گیری کند و یا در کشور اعلام وضعیت فوق العاده نماید.

در آن زمان بوریس یلتسین ریاست جمهوری کشور را بر عهده داشت اما گورباچف دبیر کلی حزب کمونیست شوروی را در اختیار داشت. در نتیجه ی توطئه های کریوچکوف و همراهانش گروهی از افراد مسلح که مجهز به تانک نیز بودند به ساختمان پارلمان روسیه در مسکو حمله بردند اما بوریس یلتسین به جای همراهی با کودتاچیان به شدت در مقابل آن ها ایستاد و کودتا شکست خورد. چهار ماه بعد اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشید و گورباچف استقلال اقمار جنوبی و غربی روسیه را اعلام کرد و بدین ترتیب کا گ ب و دیگر بخش های آن در کشورهای دیگر عضو اتحاد جماهیر شوروی منحل شدند.

امروزه نیز اگر چه سازمان کا گ ب منحل شده اما به جای آن دو ارگان اطلاعاتی به نام های «FSB» که مخفف عبارت «The Federal Security Service of the Russian Federation» و «SVR » که مخفف عبارت «The Foreign Intelligence Service of the Russian Federation» در این کشور فعالیت دارد که به ترتیب معادل سازمان های اف بی آی و سیا بوده و در زمینه ی امنیت داخلی و خارجی فعالیت دارند. ولادیمیر پوتین رییس جمهور کنونی روسیه نیز بین سال های ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ در سرویس کا گ ب مشغول بکار بوده و به این دو ارگان اطلاعاتی خود قدرت خاصی داده است. بدین ترتیب اگر چه شاید این سازمان های اطلاعاتی در حال حاضر به اندازه ی سرویس «NKVD» مخوف نباشند اما از قدرت و نفوذ بسیار زیادی برخوردار بوده و با مخالفان بسیار خشن رفتار می کنند.

منبع: thoughtco
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
یک نظر

ورود

  • رضا نوری شهریور ۲۳, ۱۳۹۶

    خیلی خوب بود! ممنون از شما
    به راستی kgb یکی از مخوف ترین سرویس های اطلاعاتی جهان بود و تاب کوچکترین مخالفت با هیچ کسی را نداشتند حتی روایات مختلفی از اینکه شخصی در خانه از استالین انتقاد کرده و کودک در مدرسه گفته و پدر اعدام شده است!!!!
    و حتی سرک کشیدن در ماه رمضان در اقمار مسلمان که اگر ماموران می دیدند چراغ خانه ای روشن شده بلافاصله اعضای ان خانه را به جرم دین مداری تیرباران می کردند! واقعا دوران استاین و شوروی امپراطوری شیطان واقعا مخوف بود!