هرچند به گفته مسئولان پزشک قانونی استان تهران ، این آمار در مقایسه با مدت مشابه پارسال بیش از ۴ درصد کاهش داشته است اما با نگاهی به فرهنگ و تمدن کهن خودمان و و البته ادعاهایمان برای فتح همه قله های علم و دانش و فرهنگ ، به نظر این تعداد در گیری طی دوماه نمی تواند پذیرفتنی و توجیه پذیر باشد آن هم فقط برای یک استان . چه بسا خیلی از درگیری ها و نزاع ها هم اصلا به پزشکی قانونی نرسیده است بنابراین باید امار درگیری ها را بیشتر از اعداد ذکر شده دانست .
با یک حساب سرانگشتی می توان متوجه شده که روزانه درتهران ۲۷۰ نفر به علت نزاع و درگیری مصدوم می شوند و البته به پزشک قانونی مراجعه می کنند.
اما سوال اساسی این است که چرا خشونت درجامعه ایران به شکل محسوسی در حال افزایش است . کارشناسان کاهش شادی و نشاط اجتماعی را مهم ترین عامل افزایش رفتارهای خشونت آمیز در جامعه ایران می دانند و بر این باور ند: شادی جمعی یک کنش احساسی است که طی آن فضای جامعه تلطیف می شود و مردم بدور از هر رفتار خشونت آمیزی، احساس خوشحالی، همبستگی و همدلی می کنند. بنابراین لازم است مسئولان با تعریف چهارچوب ها و مدل هایی برای شادی های جمعی، ضمن پیشگیری از رفتارهای نابهنجار، فضای جامعه را به سمت آرامش و برخورداری از یک حس خوب پیش ببرند.
مطمئنا برای هر کدام از ما پیش آمده است که وقتی در فضای بیرون از منزل پای گذاشته ایم شاهد انواع پرخاشگری های کلامی و غیرکلامی، درگیری های لفظی و صحنه های ناخوشایندی از انواع خشونت بوده ایم . خشونت یعنی استفاده از زور فیزیکی و یا غیرفیزیکی به منظور قرار دادن دیگران در وضعیتی بر خلاف خواستشان است و اگر چه زندگی انسان از همان دوران طبیعی تا به امروز که در اوج پبشرفت ها و تکنولوژی ها قرار دارد، هیچ گاه خالی از خشونت نبوده به نوعی خشونت با بافت جامعه و در ذات انسان ها درهم تنیده است اما هر گاه که این خشونت و نزاع از حالت طبیعی خود خارج شود نظم و امنیت اجتماعی را تهدید می کند و باید راهکارهای پیشگیرانه و تنبهی جدی اعمال شود تا کنترل جامعه از دست خارج نشود.
رییس انجمن مددکاری ایران بر این باور است خشونت امری ذاتی است اما کنترل آن مهارت محسوب می شود . سید حسن موسوی چلک می گوید: اگر چه خشونت می تواند ریشه و عوامل متعدی فردی، خانوادگی و اجتماعی داشته باشد اما رفتارهای خشونت آمیز و نزاع معمولا از سوی افرادی بروز می کند که مهارتهای کنترل خشم، توانایی حل مسئله در روابط فردی، اجتماعی و خانوادگی، شیوه های صحیح کنترل هیجان و استرس، توانایی برقراری ارتباط بین فردی و حتی گروهی را ندارند.
وی معتقد است خشونت انواع مختلف روحی، روانی، فیزیکی و جنسی دارد و آمارهایی که از نزاع اعلام می شود تنها موارد خشونت های فیزیکی را اعلام می کند اما بسیاری از انواع خشونت های بخصوص خشونت های خانوادگی در مراجع قانونی ثبت نمی شود ولی بطور کلی خشونت و نزاع سومین عامل پرونده های قضایی در ایران است و بسیاری از افراد در جامعه ما نمی تواند خشم خود را کنترل کنند یعنی در موقعیت های مختلف ابتدا خشمگین شده و پرخاشگری می کنند بعد به دنبال راه حل برای رفع موضوع می گردند. مثلا وقتی تصادفی اتفاق می افتد طرفین در برخورد اول به یکدیگر پرخاشگری و نزاع می کنند بعد منتظر می شوند پلیس در صحنه حاضر شود.
رییس انجمن مددکاری ایران، عدم شادی های گروهی و جمعی را مهم ترین و اصلی ترین عامل افزایش آمار خشونت و نزاع در جامعه ایران می داند و معتقد است مقابله باشادی های گروهی و علنی جوانان باعث کشیده شدن پای آنها به پارتی های زیرزمینی و در نتیجه زمینه برای آسیبت های اجتماعی دیگر ازجمله استفاده از مواد مخدر فراهم می شود.
شاید با نگاهی مثبت به شادی های گروهی مردم و توجیه برخی از مسئولان که مانع برگزاری جشن های گروهی هستند و جوز برگزاری کنسرت ها، شادی جمعی را لغو می کنند بتوان شادی را به جامعه تزریق کرد.
موسوی می گوید اولین چیزی که باعث میشود مردم حس شادی و سرزندگی و سازندگی داشته باشند اعتمادشان به مدیران است. به گفته وی وقتی مردم مسائلی همچون فیش های حقوقی نجومی و اختلاس های آنچنانی را می بینند اعتمادشان را به مدیران و مسئولان از دست می دهند و نا امید می شوند و قطعا نمی توان انتظار داشت وقتی مردم نا امید هستند ، احساس نشاط فردی و اجتماعی داشته و حس تعلق خاطر بیشتری به کشورشان داشته باشند. رئیس انجمن مددکاری ایران با اشاره به نکته ای جالب می گوید مردمی که زمانی با اشتیاق فرزندانشان را برای دفاع از کشور راهی جبههها میکردند امروز یارانه ۴۵ هزار تومانی خود را نمیبخشند چون به مسئولان بی اعتمادند.
به هرحال باید گفت هر جامعه ای که در آن نشاط اجتماعی بالا باشد آمار رفتارهای خشونت آمیز کاهش می یابد موضوعی در شهرهای بزرگ کشورما به صورت برعکس درحال اتفاق است .
مولفه های شادی و نشاط در معماری شهرهای ما وجود ندارد و مسائلی نظیر ترافیک، آلودگی هوا، کمبود امکانات برای حاشیه نشینان، تبعیض و نابرابری، عدم احساس تعلق در ارتباطات اجتماعی شهرنشینان به معضلی مضاعف تبدیل شده است و همین باعث شده تا مردم ما روز به روز خشن تر شوند .
بنابراین بیایید برای داشتن جامعه با نشاط و مهربان تلاش کنیم . شاید لازم باشد از خودمان شروع کنیم و قدم اول دراین راه بالابردن بردباری و صبرمان باشد . پذیرفتن افراد با همه خصایصشان دومین راه کاری است که می تواند آستانه تحمل مارا بالاببرد بیایید یاد بگیرم که همه آدم ها نباید و نمی شود که باب میل ما رفتار کنند به عبارت دیگر برای اینکه پاهایمان زخم نشود نمی توانیم همه زمین را فرش کنیم اما می توانیم کفش مناسب بپوشیم . پس بیایید از همین لحظه شروع کنیم و مشق مهربانی بنویسم .
تو تیتر نوشتید خشن تر شده اند
بعد نوشتید آمار ۴درصد کاهش داشته
پیشفرض این مطلب اشتباه هستش
هرچند توصیه هاش به مهربونی خوبی بود