انرژی های منفی، یکی از مهم ترین موانع برای نهادینه شدن افکار مثبت و شاد زیستن و در نهایت جذب انرژی های مثبت تلقی می شود.
انرژی های منفی یعنی همه چیز های بد و زشتی که ما را از شاد زیستن، تفکر مثبت، روحیه مشارکتی، تلاش مشتاقانه برای حفظ جامعه و محیط زیست و ارتباط خلاقانه و عاشقانه با افراد گوناگون باز می دارد. انرژی های منفی یعنی جایگزین کردن اخم به جای لبخند و نا امیدی و شکست به جای تلاش و موفقیت و تفکر امیدوارانه. انرژی های منفی یعنی این که تحمل و بردباری را با کم تحملی و پرخاشگری عوض کنیم. انرژی منفی یعنی این که زندگی سالم و سبک زندگی طبیعی و سالم را، با سبک زندگی مملو از نوشیدنی ها و خوردنی های غیر طبیعی با چربی های اشباع و غذاهای پرنمک و شکر و کم گیاه، جایگزین کنیم. . . آری! همه این ها، بخشی از انرژی های غیر مثبتی است که مانع از جذب انرژی های مثبت در طول روز شده و ما را از خصلت های افراد انرژی مثبت تهی می کند.
به نظر می رسد برای تقویت انرژی های مثبت در باطن خود و تلاش آگاهانه برای جذب آن ها، می بایست ابتدا، درون را از انرژی های منفی تهی کرد تا بستر و ظرفیت پذیرش انرژی های مثبت فراهم شود. هر لوحی را برای حکاکی، ابتدا از خلل و فرج و ناصافی ها و نا زیبایی ها می زدایند تا قلم هنردوستان، نقش خوش آب و رنگی را بر این لوح خلق کند و آن چه در نهایت حاصل می شود، آراسته و زیبنده باشد.
درون آدمی نیز هم چون لوحی است که باید همواره از ناملایمات و نا زیبایی ها پاک شود. وقتی برای پاک شدن آن تلاش صورت گرفت، پذیرش انرژی های مثبت و شادی آفرین، روح و جان آدمی را جلا خواهد داد.
(حتی سبک غذا خوردن در بروز و توسعه انرژی های منفی تاثیر گذار است)
داستان انرژی های منفی
انرژی های منفی (NEGATIVE ENERGIES) در مقابل انرژی های مثبت (POSITIVE ENRGIES) قابل تفسیر است. ما در طول روز ، با افرادی مواجه می شویم که به دلایل گوناگونی، احساس گناه و سرزنش می کنند و مدام از این که فلان کار را نتوانسته اند به موقع انجام دهند یا فلان قضیه را با مماشات دنبال کردند و ضرر و زیان مادی و معنوی دریافت کردند، احساس اضطراب و گناه دارند. این اضطراب را هم به دیگران منتقل می کنند و در تصور این که با این انتقال آشوب زده بی هدف، به ساحل آرامش می رسند، دامنه انرژی های منفی را مدام گسترش می دهند.
کسانی که با چنین رفتارهایی مشاهده می کنیم، الزاما آدم های بد یا منفی نیستند، اما به واسطه بروز رفتار های انرژی منفی و تنش آفرین، مانع جذب سیگنال های انرژی مثبت شده و خود را از منبع درونی انرژی مثبت دور می کنند.
برای شما بار ها اتفاق افتاده است که با فرد یا گروهی به مکان های جذاب و زیبا رفته و یا غذاها و نوشیدنی های خیلی خوشمزه ای را میل کرده اید، اما به واسطه آتمسفر نامطلوبی که احساس می کنید، لذت غذا و نوشیدنی و مکان، بر دل و جان شما تاثیر ندارد و احساس رضایت نمی کنید. این احساس رضایت می تواند دلایل مختلفی داشته باشد: یا فرد یا گروه، خیلی محافظه کار است یا مهارت های ارتباطی اجتماعی ضعیف دارد یا خیلی خود خواه است یا نگاه بالا پایین به شما دارد یا خیلی مسایل دیگر . . .
به هر حال، انعکاس هایی که از رفتار های ناشایستی که با معیار های اخلاقی و رفتاری و ارتباطی شما هم خوانی ندارد مواجه می شوید، انرژی ها و احساساتی را دریافت می کنید که ناخوشایند است و ماحصلش، شاد نبودن شما در این جمع است.
اما درمقابل، شاید به جاهای خیلی معمولی با افراد خیلی معمولی از نظر دانش و تجربه و ثروت و مقام اجتماعی بروید و با یک نان بربری و پنیر، غذایی ساده تناول کنید، اما از ساعت ها گذران وقت با چنین افرادی نه تنها احساس خستگی نمی کنید،بلکه گذران وقت هم از یاد شما می رود. . .
چرا که حضور در این جمع، شادی آفرین، امیدوار کننده و با حس های خوب و زیبایی از رفتارهای نیکو و ارزشمند است.
به نظر می رسد که این تجربیات اتفاقی نباشد؛ اینها نتیجه تبادل مشخص انرژی است. وقتی شخصی انرژی کمی دارد، فقط بودن با فرد دارای انرژی زیاد به او نیرو میدهد، در عین حال از انرژی خود آن شخص اندکی کاسته میشود. انتقال انرژی از شخصی به شخص دیگر موجب برقراری تعادل و توازن میشود. تبادل انرژی انسان، فقط با انسان ها نیست. انسان ها می توانند حتی به حیوانات هم انرژی مثبت بدهند و این انرژی مثبت به گونه ای باشد که حیوان را تا آخر عمر، عاشق و همراه صاحبش کند.
(یک گروه موسیقی در حال اجرای زنده و نواختن ساز برای گاو ها در جریان آزمایشی مبنی بر تاثیر “موسیقی بر میزان شیردهی گاوها” ایالات متحده, ۱۹۳۰ میلادی)
حتما داستان گاو داری های سنتی بسیاری را شنیده اید که بخاطر ارتباط مهربانانه تیمار کننده گان با گاو های شیرده، میزان شیر تولیدی گاو داری به نسبت جا هایی که فقط سیستم و سامانه های دیجیتالی غیر انسانی وجود دارد، بیش تر می شود. اگر در این باره به دنبال اطلاعاتی هستید، توصیه می کنیم درباره نقش موسیقی درمانی و انرژی های مثبت بر حیوانات و گیاهان، مطالعاتی انجام دهید. حتما شگفت زده خواهید شد!
رابطه انرژی مثبت انسان، حتی با گیاهان هم قابل تامل است. یک انسان می تواند با صحبت های زیبا، موسیقی زیبا، سوت زدن، نوازش، آب دادن و حتی صحبت های خوب، انرژی های مثبتی را به گیاهان منتقل کند و این روش ها، تاثیر فوق العاده ای در شد و نمو گل و گیاهان به خصوص در مکان های کوچک دارد. همان طور که گیاهان به شما انرژی مثبت می دهند، شما نیز می توانید با انرژی های مثبت، روی رشد گیاهان تاثیر گذار باشید.
نگهداری گیاه کراسولا و بامبو در خانه ، سبب تبادل انرژی های مثبت شده، رفاه و آرامش را برای شما و خانواده تان به ارمغان میآورد و اگر دنبال خانه های انرژی مثبت هستید، در کنار رعایت اصول فنگ شویی، از چنین گیاهانی نیز استفاده کنید. در واقع کراسولا نوعی گیاه آبدار است که گونه های متفاوتی دارد. این گیاه در مقابل گرما و سرما کمی مقاوم است اما در صورت قرار گرفتن در معرض سرما یا گرمای بسیار شدید نابود میشود. خوشبختانه این گیاه به مراقبت فراوان نیاز ندارد و هر فردی میتواند به راحتی آن را رشد دهد. هر چه ظرفی که این گیاه در آن نگهداری میشود بزرگتر باشد، بیشتر رشد میکند. این گیاه به علت داشتن روغنهای خاص، تاثیر مثبتی بر انرژی روح و جسم شما بر جای میگذارد.
منفی بازی را رها کنیم
منفی بازی را آفت فکر و تامل و تعمق می دانند. آدم منفی باف، فرصت آفرین نیست و فردی که فرصت آفرین نباشد، خلاق و الهام بخش نخواهد بود و ضررش، بیش از منفعتش برای خود و جامعه خواهد بود. در واقع هر چی بیش تر منفی بافی کنیم و راه حل خوبی برای برون رفت از بحران ها و چالش های فکری پیدا نکنیم، بیش تر انرژی خود را از دست داده و فرصت جذب انرژهای مثبت را نیز از دست می دهیم. در واقع وقتی درگیر منفیبافی میشویم ممکن است سعی کنیم اعتماد و اطمینان داشته باشیم ولی وقتی دست به کاری خطیر میزنیم، همچنان دستخوش اضطراب و سردرگمی میشویم؛ بدینترتیب اعتمادبهنفس ما زائل شده است. ما آرزوی درونیمان را برای فعالیت بیشتر و پیشرفتکردن احساس میکنیم ولی متوجه میشویم عقب نگه داشته شده ایم.
(تقویت اعتماد به نفس (self-confidence) راهکارهای برای فرار از منفی بازی است)
منفی بافی یعنی این که با اطلاعات کم، درباره موضوعات مهم تصمیم گیری و قضاوت کنیم و این قضاوت ها را مبنا و معیار عمل و رفتارهای بعدی خود قرار دهیم. مثلا فردی که پیش از عزیمت در جاده، مدام از احتمال چپ کردن خودرویش به خاطر افزایش چپ شدن خوردوهایی که در ۶ ماه گذتشه از آن جاده عبور کرده اند، می نالد بدون آن که به مساله خواب آلودگی راننده گان و لغزش جاده در فصل زمستان توجهی کرده باشد!
وقتی درگیر منفیبافی میشویم، شاید دلمان بخواهد شاد باشیم ولی احساس میکنیم که با افسردگی و تأسفخوردن برای خود، بیشتر در خود غرق میشویم. لذت ما کم میشود و احساس میکنیم میل درونیمان شادبودن است اما آن را نمییابیم. این فرایند در افرادی با حساسیت کمتر که از کمبودهای خود بیاطلاع هستند، متفاوت است. آنها تاحدودی شاد هستند ولی این افراد از دیرباز مفهوم لذتبردنهای واقعی را از بین بردهاند.
فراموش نکنیم وقتی منفیبافی میکنیم ممکن است بخواهیم نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم ولی هنوز گرفتار احساس گناه و بیارزشی هستیم. ما نمیتوانیم خلوص، معصومیت و خوبی را که حاصل آن است احساس کنیم.
ما به خاطر اشتباهات گذشتهمان احساس تباهی و بیهودگی میکنیم و نمیتوانیم خودمان را ببخشیم. در نتیجه احساس میکنیم در قبال دیگران مسئول هستیم. اگر هنگام کودکی برای اشتباهاتمان تنبیه میشدیم ممکن است خودمان هم مجازاتکردنمان را ادامه دهیم.
باید قبول کرد که منفی بافی، انرژی های مثبت را فراری می دهد و باطن و جان آدمی را از جذب شادی و فرصت های مختلف دور می کند و عاملی بازدارنده برای تفکر مثبت و خلاق و نوآور خواهد بود. امکان ندارد شما مخترم و مکتشفی انرژی منفی و مایوس و ناراحت و نگران و غمگین و یاس آلود را ببینید که کارهای بزرگی برای بشریت انجام دهند!
در واقع آن چه آدمی را به پله ها و قله های دست نیافتنی رسانده است، پرهیز از منفی بافی و دور جستن از انرژی های منفی بود.
روحهای حساس، منفیگرایی دیگران را به درون خود میکشند چون آنها بیشتر در معرض خطر هستند. منفیگرایی که آنها احساس میکنند ترکیبی از منفیبافیهای خودشان همراه با منفیبافیهای دیگران است. آنها مانند اسفنج به هر جا که میروند منفیبودن و احساسات منفی دیگران را به درون خود میکشند.
اما چیزی که به دیگران اجازه میدهد حساسیت کمتری داشته باشند توانایی فرونشاندن احساسات است. بعضی افراد هنگام عصبانیت نیاز ندارند احساساتشان را مورد بررسی قرار دهند تا به احساس بهتری برسند. این افراد فقط میخواهند احساساتشان را انکار کنند یا نپذیرند و سرانجام به راه خودشان بروند. این روش برای افرادی که حساسیت کمتری دارند مفید است ولی برای کسانی که حساسترند نمیتواند مفید واقع شود.
در واقع افراد، منفیگرایی خود را سرکوب میکنند، آنها نهتنها این احساسشان را به دیگران منتقل میکنند بلکه منفیگرایی کمتری را از جهان جذب میکنند. برای رهایی از منفی بازی، بهتر است که انرژی مثبت تبادل کنیم.
انرژی مثبت تبادل کنیم!
برای رهایی از انرژی های منفی، باید تبادل انرژی مثبت را با آدم های انرژی مثبت در دستور کار قرار دهیم. آدم های احساسی اگر در پیرامون شما هستند تلاش کنید اگر خیلی منش و رفتار آن ها در حال شما تاثیر بد میگذارد، از آن ها دوری کنید. افراد حساس کسانی هستند که انرژی منفی بیشتری جذب میکنند. مگر اینکه خودشان از حساسیتشان به نوعی کم کنند. این افراد بسیار تأثیرپذیر هستند و اغلب زود مریض میشوند و نسبت به خودشان احساس منفی دارند.
در واقع بیش از حد خوردن یکی از راههای کمکردن حساسیتمان یا زائلساختن احساساتمان است. وقتی افراد گرفتار هر یک از موانع موفقیت شخصی هستند، اغلب با انرژی مثبت خود واقعیشان قطع ارتباط میکنند و به جای آن انرژی منفی به بیرون میفرستند.
بعضیها به دلیل نوع زندگیشان، دوستانشان و طرزفکرشان، انرژی منفی منتشر میکنند. این افراد ممکن است در تمام مدت یا بعضی اوقات این انرژی منفی را منتشر کنند اما افرادی که با طبیعت واقعی خود بیشتر در تماس هستند، خودبهخود انرژی مثبت منتشر میکنند. بودن در کنار این افراد حال شما را عملا بهتر میکند، به همین دلیل است که ما به سوی افراد موفق کشیده میشویم.
تخلیه انرژی منفی
تخلیه انرژی های منفی تحت تاثیر مسائلی مختلفی است. مثلا شیوه قرار گرفتن وسایل در خانه و محل کار می تواند انرژی منفی به ما بدهد. خانه ای که مملو از تابلو های خشن و زشت و نازیبا باشد، حس منفی برای اهالی ایجاد می کند تا وقتی این ها از دیوار ها برداشته شود و سادگی یا تابلوهای گل و گیاه و تصاویر خاطره انگیز بر روی آن نقش بسته باشد.
نخستین گام در فراگرفتن فرایند تخلیه انرژی منفی، رسیدن به آرامش بیشتر و مراقبه و برقراری تعادل است. درست همانطور که شما توانایی جذب انرژی توسط نوک انگشتانتان را در مراقبه دارید، قدرت بیرون فرستادن آن را هم دارید.
دومین گام برای بیرون فرستادن انرژی منفی، فرستادن انرژی منفی به جایی است که صدمهای به آن نمیزند. انرژی منفی توسط طبیعت جذب میشود و صدمهای به آن نمیزند. به همین دلیل است هنگامی که گرفتار استرس یا اضطراب هستید، با رفتن به گردش در جنگل یا طبیعت خودبهخود به آرامش بیشتری دست پیدا میکنید. همچنین با توجه به همین موضوع بعضی افراد از رفتن کنار دریا یا درازکشیدن در آفتاب، لذت میبرند. عوامل طبیعی با جذب انرژی منفی، انرژی مثبت منتشر میکنند.
گیاهان، گلها و درختان معمولا بهترین هدف برای تخلیه انرژی هستند. برای اغلب افراد گلها بسیار قدرتمند هستند و میتوانند به بهبود حال آنها کمک کنند.
اکنون میتوانیم درک کنیم که چرا افراد از دریافت گل به عنوان هدیه خوشحال میشوند یا چرا وقتی میخواهیم به کسی ابراز علاقه کنیم به او گل هدیه میدهیم. وقتی شخصی گلی را به عنوان هدیه دریافت میکند، آن گل به او کمک میکند تا احساسات منفی خود را رها کند و به حس بهتری دست یابد.
آتش عنصر نیرومند دیگری از طبیعت است که ما میتوانیم برای تخلیه انرژی منفی خود از آن استفاده کنیم. به اوقات خوشی فکر کنید که میتوانید دور یک آتش جمع شوید و داستانهای مختلف تعریف کنید. آتش قادر است انرژی منفی را از ما دریافت کند؛ بنابراین برای دورشدن از انرژی منفی میتوانیم از آن استفاده کنیم.
(آشتی با طبیعت و اوردن گیاهان به داخل خانه، انرژی های منفی را کاهش می دهد)
اگر شما انرژی مثبت زیادی دارید، گرفتن انرژی منفی بخش اجتنابناپذیر زندگی است. شما نمیتوانید از آن فرار کنید. به جای اینکه درصدد اجتنابکردن از انرژی منفی باشیم، فقط نیاز داریم برای تخلیهکردن و رهایییافتن از آن مصمم باشیم. این تبادل طبیعی انرژی بسیار شبیه وضع هوا در طبیعت است. یک سیستم فشار ضعیف همیشه یک سیستم فشار قوی را جذب میکند. جریان هوای گرم همواره در یک اتاق سرد بالا میرود. اگر خانه شما گرم و راحت است و پنجرهها دو جداره نیستند، در زمستان جریان هوای سرد را خواهید داشت و گرمای درون تحت تأثیر سرمای بیرون قرار خواهد گرفت؛ حتی اگر دستتان را به پنجره نزدیک کنید، جریان هوا ر احساس میکنید. طبیعت همیشه در جستوجوی تعادل است. به همان صورت، وقتی که شما انرژی مثبت زیادی دارید، انرژی منفی را هم جذب میکنید.
بدون نظر