فیلم «یادآوری کامل» بر اساس داستانی از «فیلیپ کی. دیک» نویسنده مشهور داستان های علمی-تخیلی نوشته شده است. دو فیلم «بلید رانر» (به کارگردانی ریدلی اسکات) و «گزارش اقلیت» (به کارگردانی استیون اسپیلبرگ) نیز بر اساس داستان های کی.دیک ساخته شده اند.
پل ورهوفن فیلمساز هلندی، کارگردانی فیلم «یادآوری کامل» را بر عهده دارد. او پیش از ساخت این فیلم با فیلم «روبات پلیس» (محصول ۱۹۸۷) درخششی چشم گیر داشت، ضمن اینکه توانایی های خود را در ژانر علمی-تخیلی نیز به اثبات رسانده بود.
داستان فیلم «یادآوری کامل» در سال ۲۰۸۴ می گذرد. آرنولد شوارتزنگر در نقش «داگلاس کوآید» کارگر ساختمان است و شارون استون در نقش «لوری» همسر اوست. داگلاس کوآید عاشق سفر به مریخ است و همیشه خواب سیاره سرخ را می بیند که در این سیاره با «ملینا» (ریچل تیکوتین) همسفر گشته. ملینا از داگلاس می خواهد که فکر مریخ را از سرش بیرون کند و کمتر اخبار مشاهده کند تا کابوس نبیند. داگلاس به حرف او توجهی نمی کند. او از خانه به قصد سر کار رفتن خارج می شود، از محدوده امنیتی رد می گردد و ما اسکلت استخوانی داگلاس/آرنولد را می بینیم.
او در مترو تبلیغ آژانس مسافرتی به مریخ را می بیند که از طریق پیوند حافظه صورت می گیرد. وی در محل کارش به همکار خود می گوید قصد دارد به آژانس «ری کال» که آگهی اش را در مترو دیده برود. همکارش او را بر حذر می دارد، با این همه داگلاس به همان آژانس می رود.
داگلاس، کارگر ساده دل، وقتی به دفتر آژانس مسافرتی « ری کال» می رسد چنان تحت تاثیر وعده های دلال آژانس قرار می گیرد نه تنها تصمیم اش برای سفر به مریخ قطعی می شود، بلکه اغوا می گردد تا در نقش «مامور مخفی» در این سفر ظاهر شود.
وقتی او این سفر و نقش اش را می پذیرد، دلال آژانس برای او ماجراهایی که وی در این سفر پیش رو خواهد داشت را روایت می کند: «تو یک مامور مخفی رده بالا هستی، با یک ماموریت خیلی مهم. چند نفر می خواهند تو را بکشند. از چپ و راست به تو حمله می کنند، ولی تو با یک موجود زیبا رو به رو خواهی شد.»
«داگلاس: بعدش؟»
«مامور آژانس: نمی خواهم ناراحتت کنم، تا پایان سفر آدمهای بد را خواهی کشت، به آن دختر می رسی و تمام سیاره را نجات خواهی داد.»
البته پس از پیوند خاطرات مصنوعی به مغز داگلاس داستان پیچیده تر می شود؛ داگلاس متوجه می شود همسرش زن واقعی اش نیست و او بی آنکه بداند و بخواهد قربانی یک توطئه بینا سیاره ای شده است، وی تمام موانع و دشمنان را برای رسیدن به هویت حقیقی خود از سر راه بر می دارد. همسر دروغین اش را می کشد، به زن محبوب اش می رسد، کارگران مریخی استثمار شده را از دست سرمایه دار کت و شلوار پوش هیولا صفت نجات می دهد و سردسته عجیب الخلقه کارگران شورشی را با این جمله نصیحت می کند: « انسان با اعمال اش تعریف می شود و نه با حاطرات اش».
با این همه ماجرا و تجارب عجیبی که داگلاس در این سفر از سر گذرانده فیلم با این جمله تمام می شود: «اگر همه اینها یک خواب باشد چه می شود؟»
فیلم «یادآوری کامل» فرآیند تجربه ای تکرارشونده را در زندگی انسانی ثابت می کند «یادآوری کامل خاطرات» نا ممکن است، چه مارسل پروست باشی، چه آرنولد شوارتزنگر تنها می توانی رویایی داشته باشی از آنچه گذشته.
بدون نظر