با آغاز ماه رمضان، رئیس پلیس تهران مثل سال های قبل با هشدار به روزه خواران و به گفته خودشان متظاهران به روزه خواری و وعده برخورد با آنها را داد . سردار حسین ساجدی نیا، همچنین گفت: مراکز تهیه و توزع غذا مجاز به فعالیت هستند اما به شرطها و شروطها ، به گفته ایشان مراکز تهیه و توزیع غذا، اغذیهفروشیها، سفرهخانهها، آبمیوهفروشیها و قهوهخانهها از نیم ساعت قبل از افطار تا نیم ساعت قبل از سحر میتوانند فعالیت کنند .
اولین موضوعی که با خواندن چند سطر بالا ممکن است به ذهن هرکس متبادر شود این است که شروع یک ماه مبارک چرا با تهدید و ارعاب و قاعده و محدودیت ؟ مگر این ماه مبارک نیست ؟ مگر این ماه، ماه میهمانی خدا نیست ؟ مگر نه اینکه در این ماه باید رافت و عطوفت اسلامی به نمایش گذاشته شود ؟ پس تهدید چرا ؟
دو سال پیش، دقیقا در ماه رمضان سفری به ترکیه داشتم، کشوری که ۹۹ درصد مردم آن مسلمان و اتفاقا خیلی هم پایبند به شعائر دینی و اسلامی هستند . در لحظه ورود به این کشور و شهر وان که اتفاقا مردم کرد تبار آن متعصب تر از مردم دیگر مناطق ترکیه هستند با تصوراتی که از اوضاع در کشور خودمان در ماه رمضان داشتم ، بسیار با احتیاط و ترس رفتار می کردم اما پس ازمدت کوتاهی متوجه رفتار های عجیبی ( البته از نگاه یک ایرانی مسلمان ) دراین شهر شدم . ۱- اول اینکه دراین شهر هیچ بزن و بگیری وجود نداشت و هیچ پلیسی در خیابان و کوی و برزی دیده نمی شد تا مردم را از به روزه خواری منع کند ۲-همه غذاها خوری ها از هرشکل آن، باز بود و به مردم و مسافران
خدمات ارائه می کرد، فقط برخی از این غذاخوری ها به احترام ماه رمضان فقط به توزیع غذا اقدام می کردند و اجازه خوردن غذا در محل را نمی دادند . ۳- در خیابان هم، افراد هیچ منعی برای خوردن و آشامیدن نداشتند و کسی به آنها کاری نداشت .۴- در شبکه های تلویزیونی این کشور هم هیچ واعظی نیامده بود تا مردم را از عواقب خوردن روزه بترساند و با هزار یک دلیل آنها را به گرفتن روزه قانع کند. هنگام افطار هم مردم گروه گروه با تعطیل کردن کسب و کار خود و دست کشیدن از همه دل مشغلولی های روزانه به سمت نزدیکترین مسجد حرکت می کردند و پس از اقامه نماز جماعت با بسته های غذایی که در مساجد تهیه شده بود روزه خود را در گروه های ده،پانزده نفری در کنار خیابان ، پارکها و داخل مساجد افطار می کردند . اما موضوعی که بیش از هرچیز توجه آدم را جلب می کرد پایبندی مردم شهر وان ترکیه به اصول دینی بود بدون هیچ زور و تهدید . دیدن و خواند رفتار مردم شهر وان که قطعا برگرفته از رفتار مردم در دیگر مناطق ترکیه است ، این موضوع به ذهن می رسد که مردم این کشور دینداریشان اجباری و از روی جبرجامعه ، حکومت و محیط نیست و با اختیار و آگاهی پذیرفته اند که مسلمان باشند و به همین خاطر هم با کمال میل همه دستورات آن را داوطلبانه و تمام و کمال اجرا می کنند .حال باز می گردیم به کشور خودمان، کشوری که بیش از ۹۹ درصد جمعیت ۷۸میلیونی آن را مسلمان شیعه تشکیل می دهند،با نگاهی به رفتارغالب این مردم به ویژه در همین ماه رمضان می تواند فهمید که چقدر به اصول دینشان پایبندند و آنها را رعایت می کنند،مردمی که هر روز از ۳۶۵ روز سال واعضانی در شبکه های تلویزیونی از دین و شعائر دینی برایشان می گویند و به رعایت آن ها دعوتشان می کنند و در ماه ها رمضان هم که بسامد شعائر دینی بیش از ماه های دیگر به گوش می رسد ، برایشان مراقب و پلیس می گمارند اما بازهم نتیجه مورد نظر حاصل نمی شود و به اصطلاح، مردم ، آن کار دیگر می کنند. در پایان اشاره ای می کنم به صحبت های رئیس پلیس محترم تهران که با هشدار به روزه داران از فعالیت افطار تا سحر غذاخوری ها خبر داده است . و از ایشان می پرسم ، اگر رستوران ها و اغذیه فروشی ها فقط از افطار تا سحر باز باشند، پس تکلیف افراد بیماری و دیگر کسانی که برای روز نگرفتن عذر شرعی دارند و مجبورند در طول روز بیرون از منزل باشند و یا تکلیف مسافرانی که دراین روزها به شهرهای مختلف وارد می شوند چیست ؟ ایا بهتر نبود که تعدادی واحد صنفی در هر خیابان شهر مشخص، و به آنها اجازه داده می شد با رعایت نکاتی مثل پوشاندن شیشه های مغازه هایشان به مردمی که برای روزه نگرفتن عذر شرعی دارند
خدمات بدهند؟ با این راه کار و دیگر اقدامات مشابه، هم حرمت ماه مبارک رمضان و روزه داران رعایت شده و هم به حال و روز کسانیکه از روزه داری معذورند توجه شده است .
مردم رو به زور نمیشه به بهشت برد.
البته منم کافر بیایمان نیستم و روزه هم میگیرم ولی این کار مزخرفیه که مردم رو مجبور به کاری کرد