یک نوجوان ۱۵ ساله به نام «راشل لفلور» برای پروژه پایان سال هنرستان خود با استفاده از ۱۹ رول دستمال توالت آمریکائی، یک لباس عروس زیبا در سایز ۸ ساخت.
پروژه هنری وی در اکتبر سال ۲۰۱۵ میلادی به پایان رسیده است. اما نکته جالب توجه در مورد این اثر این است که همه بخش های این لباس، با تا کردن برگه های دستمال کاغذی و چسباندن آنها در کنار هم ساخته شده است.
راشل، دستمال ها را شبیه گل رز ساخته و روی آنها اکلیل می زده تا کاملا براق و درخشنده شوند. سپس آها را با استفاده از چسب حرارتی در کنار هم محکم می کرده. هزینه نهایی این لباس، ۳۰ پوند، معادل ۱۲۰ هزار تومان بوده است و حدود ۴ ماه و هزاران ساعت طول کشیده تا به طور کامل تکمیل و نهائی شود.
راشل که در حال حاضر ۱۶ ساله است با والدین خود، دنیز ۵۱ ساله و گاوین ۴۸ ساله که تحلیل گر کامپیوتر است، زندگی می کند.
او در رابطه با این لباس عروس براق گفته: «من تا پیش از پروژه، هیچ لباسی ندوخته بودم و تنها با نگاه کردن به برنامه های تولید لباس با دستمال توالت ها در شبکه اجتماعی یوتوب، ایده تولید این لباس عروس به ذهنم رسید.» وی همچنین بیان داشته: «من با علاقه و اشتیاق فراوان این لباس را ساخته ام و از نتیجه کار خود بسیار راضی هستم.»
او در مدرسه بالاترین نمره را گرفته است. مادر او هم در رابطه با تلاش های دائمی راشل گفته: «چندین ماه رول های دستمال کاغذی در خانه ما پخش بودند و دایم این نگرانی را داشتم که آیا راشل می تواند سر وقت پروژه مدرسه خود را به پایان برساند یا خیر.»
نوجوان یاد شده همچنین بیان داشته که: «وقتی برای نخستین بار ایده خود را با معلمم مطرح کردم، وی بیان داشت که چنین کاری عملی نیست. اما من مطمئن بودم که می توانم یک لباس زیبا ساخته و به او ثابت کنم که اشتباه می کند. برای این منظور دستمال های رولی برند Cushelle را خریداری کردم زیرا کیفیت بسیار بالایی دارند و به راحتی پاره نمی شوند.
من برای طرح دامن این لباس از طبیعت الهام گرفتم و می خواستم شبیه آبشار باشد. برای ساختن گل های رز از شبکه های آموزشی یوتوب استفاده کردم و لباس را به سایز بدن خودم ساختم. برای رزهای دامن، باید ۳۰۰ عدد از این گل ها می ساختم که هر کدام از آنها بیش از ۵ دقیقه زمان نیاز داشتند.»
راشل در مورد سختی های این پروژه گفته:«سخت ترین زمان برای من وقتی بود که پس از ۶ هفته تلاش در مدرسه و پیش بردن بخش زیادی از لباس، هنگامی که آن را با خود به سمت خانه حمل می کردم، از دستم درون آب افتاده و همزمان بارش باران هم شروع شد. از شدت ناراحتی فقط می توانستم گریه کنم که زحمات یک ماه و نیم من در چشم بر هم زدنی از بین رفته است. اما این مانع از ادامه فعالیتم نشد و دوباره از نو در خانه به ساخت لباس اقدام کردم»
بدون نظر