واژه ی «اتمی» معمولاً بدنام بوده و با شنیدن آن انسان ناخودآگاه دچار دلهره و ترس می شود و. البته برای این ترس نیز دلال منطقی و خوبی وجود دارد. اگر اهل تاریخ باشید خبر دارید که بمب های اتمی که در اواخر جنگ جهانی دوم روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن ریخته شد مرگ صدها هزار شهروند عادی را در پی داشت، یا مسابقه ی تسلیحات اتمی بین ایالات متحده و شوروی سابق در طول دوران جنگ سرد که جهان را در مخاطره و ترسی دائمی از این سلاح های فرو برده بود.
همین دو موضوع و ترس گسترده ی جهانیان از تکنولوژی هسته ای باعث شد که در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی، دولت ایالات متحده تصمیم بگیرد برنامه ای به نام «اتم ها برای صلح» (Atoms For Peace) را راه اندازی کند تا بدین شکل تصویر بهتری از این تکنولوژی در ذهن عموم مردم ایجاد نماید. در طی این برنامه از باغ هایی رونمایی شد که به آن ها «باغ های اتمی» گفته می شود و برای رشد گیاهان جهش یافته ی موجود در آن ها از تشعشات هسته ای بهره گرفته شده بود.
امید طراحان این باغ ها این بود که چنین گیاهانی فواید بسیاری خواهند داشت زیرا گیاهان جهش یافته سریعتر رشد کرده، در مقابل سرما و گرما مقاوم تر بوده، میوه های بزرگ تر و رنگارنگ تری تولید کرده و بدین ترتیب می توانستند نظر باغداران و کشاورزان را به خود جلب نمایند.
مکانیزم باغ های گاما (باغ های اتمی) بسیار ساده بود: تشعشاتی که از میله های سوختی فلزی حاوی ایزوتوپ رادیو اکتیو ساتع می شد در فضای باغ منتشر شده و گیاهان را تحت تاثیر قرار می داد. این تشعشعات به تدریج و مانند چکش آهنگری تغییراتی را در ژنوم گیاهان شکل می داد.
این باغ ها معمولاً به شکل دایره ای ساخته شده و برخی از آن ها تا ۵ هکتار نیز وسعت داشتند که میله ی سوختی هسته ای در مرکز آن ها قرار داده می شد. این میله ها به مدت ۲۰ ساعت در روز تشعشات هسته ای از خود منتشر می کردند.
در سال ۱۹۵۹ در بریتانیا، زنی به نام موریل هوورث انجمنی به نام «انجمن باغبانی اتمی» را راه اندازی کرد و سال بعد کتابی در مورد چگونگی ساخت یک باغ اتمی در حیاط خانه به چاپ رساند. وی دانه های بدون تشعشع اتمی را برای اعضای انجمن می فرستاد و از آن ها می خواست هر آن چه در مورد رشد این دانه ها می بینند را برای وی ارسال کنند. وی حتی یک مجله ی اتمی منتشر کرده و به برگزاری جلسات و تولید فیلم هایی در مورد این باغ ها و گیاهان حهش یافته پرداخت. حتی نمایشی را ترتیب داد که در آن بازیگران نقش ساختارهای اتمی را ایفا می کردند.
بسیاری بر این باور بودند که باغ های اتمی باعث تولید مقادیر زیادی مواد غذایی شده و کمبود غذای بعد از پایان جنگ جهانی دوم را کاهش خواهند داد. اما هدف هوورث و همفکرانش تنها امتحان کردن چیزی جدید و جالب بود که بر علم بشر می افزود. حتی برای اعتبار بیشتر بخشیدن به انجمن خود و فعالیت هایش نامه ای به انیشتین نوشت و از او درخواست کرد که عضو انجمن او باشد.
با این وجود، علی رغم تلاش های هوورث و امثال وی، بعد از مدتی تب باغ های اتمی فروکش کرد و بسیاری از باغبان های آماتور فواید گیاهان جهش یافته را درک نکرده و این فواید اندک را ترغیب کننده نیافتند. اگر چه بعد از مدتی دیگر خبری از اشتیاق به باغ های اتمی نبود اما این ایده تا امروز نیز ادامه داشته و تاثیرات خود را در اصلاح ژنتیکی دانه های برخی گیاهان و تولید دانه هایی مانند لوبیای سیاه و گیاه بگنولیا نشان داده است. حتی امروزه در کشور ژاپن نیز از ایده ی باغ های اتمی برای تولید و رشد گونه های گیاهی خاصی استفاده می شود.
بدون نظر