در دهه ۱۹۲۰ میلادی، وقتی خلبانهای نیروی هوایی سلطنتی بر فراز فلسطین، اردن و مصر پرواز میکردند، متوجه خطوط عجیبی در مناطق مختلف زمین شدند. آنها، عنوان «بادبادک بیابان» را برای این طرحهایی که از آسمان شاهدشان بودند برگزیدند زیرا شکلی شبیه بادبادک داشتند.
با این که سفیدپوستها برای اولین بار بود که این سازههای عجیب را مشاهده میکردند، بادیهنشینهای منطقه هزاران سال بود که از وجود این ساختار مطلع بودند. مردم محلی این سازههای کایتمانند را «آثار مردم باستان» مینامند.
جالب است بدانید که پس از این ماجرا، هزاران کایت بیابانی دیگر نیز در شبهجزیره سینا، بیابانهای عربنشین و مناطق شمالی و جنوب شرقی ترکیه کشف شد.
اما «بادبادک بیابان» چیست؟ این سازههای عجیب در واقع، دیوارهایی کوتاه سنگی هستند که هر کدام پهنا یا ارتفاع متفاوت از دیگری دارد. اغلب آنها شکلی شبیه V انگلیسی دارند به این صورت که دیوارها بهتدریج به هم نزدیک شده و فرم قیفی بهخود میگیرند.
بخش باریک قیف به یک گودال یا حفره دایرهای منتهی میشود. دهانه این گودال میتواند از چند متر تا چندصدمتر قطر داشته باشد. دیوارها هم از چندین متر تا چند کیلومتر امتداد دارند.
شکل این سازهها و شواهد باستانشناسی بازگوکننده این امر هستند که این ساختارهای سنگی احتمالا طرحی هوشمندانه از یک دام یا تلهای برای شکار و کشتن حیوانات وحشی بوده است.
باستانشناسان برای سالیان طولانی تصور میکردند که بادبادکهای بیابانی، دامی برای شکار حیوانات به ویژه، بزکوهی بوده است. اما در سال ۲۰۱۱ میلادی پس از انجام تحقیقات و بررسیهای فراوان مشخص گشت که در هیچکدام از این کایتهای زمینی هیچ حیواناتی کشته نشده است.
اما حدود ۶ سال پیش، گروهی از باستانشناسان آمریکایی بقایایی از استخوانهای غزال ایرانی را در مناطق شمالشرقی کشور سوریه پیدا کردند که قدمت آنها به ۴ هزار سال پیش از میلاد مسیح باز میگشت. با این مدرک، ثابت شد که این ساختارها در دوران بعد از نوسنگی برای شکار غزال مورداستفاده قرار میگرفتهاند.
بر اساس شواهد موجود، بیشتر کایتهای بیابانی حدود ۴ تا ۲ هزار سال پیش از میلاد مسیح ساخته شده اند. حتی در مواردی، قدمت آنها به ۸ هزار سال پیش ا زمیلاد مسیح هم میرسد.
این تلههای باستانی حتما باید در زمینهای کاملا مسطح ساخته میشدند. برخی از این بادبادکها، گودالهایی با عمق ۶ تا ۱۵ متر داشتند و محوطه آنها بهصورت سربالا ساخته میشد تا احتمال گیر افتادن جانور در آن افزایش پیدا کند.
شیب سربالا نیز از سرعت حیوان برای گریختن میکاست و دیوارها نیز مانع از خروج او از محوطه میشدند. به این طریق، جانور در این سلول سنگی گرفتار میشد.
گروهی از شکارچیان با دنبال کردن حیوانات آنها را به دهانه قیف هدایت میکردند تا راحتتر به دام افتاده و شکار شوند. البته این روش شکار به تنهایی انجامپذیر نبوده و باید شکارچیان به صورت گروهی این کار را انجام میدادند. به این صورت که عدهای حیوان را به سمت دهانه و محوطه این تلههای سنگی رم میدادند و بقیه شکارچیان هم در آنجا منتظر میمانند تا حیوان وارد شده و سریعا به کشتار و سلاخی آن بپردازند.
پوست لاشهها در آنجا از بدنشان جدا میشد و گوشتشان را شکارچیها با خود میبردند.
شکار بیرویه غزالها تا قرون ۱۹ و ۲۰ میلادی نیز همچنان ادامه داشت و به همین خاطر، نسل آنها به شدت کاهش یافته و اکنون شمار اندکی از این حیوانات در محیطهای تحت حمایت سازمان محیط زیست نگهداری میشوند.
بدون نظر