بسیاری از افراد دستکم یک بار در طول زندگی شان و در رویاهای خود به سرقت میلیون دلاری از یک بانک فکر کرده اند. خوشبختانه بسیاری از ما آن قدر دیوانه هستیم که بگذاریم این فکر در همان مرحله ی رویا و فکر مانده و به واقعیت نپیوندد!
اما در ادامه می خواهیم به افرادی اشاره کنیم که به اندازه ی ما دیوانه نبوده و رویای میلیون دلاری خود را رها نکرده اند. معیار ما برای انتخاب این افراد آن بوده که توانسته باشند از گیر افتادن، دستکم به صورت موقت، فرار کنند. افرادی که در حین این سرقت ها یا بعد از مدت کوتاهی دستگیر شده اند در فهرست ما قرار نخواهند گرفت. مورد سرقت ممکن است هر چیزی باشد از پول نقد، جواهرات، آثار هنری تا هر چیزی که ارزش مادی فراوانی داشته است. همیشه افرادی هستند که در جایی و در زمان خاصی برای دزدیدن این موارد نقشه می کشند.
نکته ی جالب در مورد فهرستی که در ادامه ارائه خواهد شد این است که هیچ کسی در حین این سرقت ها کشته نشده که نشان می دهد سارقان کاملا حرفه ای بوده اند. برای آشنایی با این غول های دنیای سرقت با ادامه ی متن همراه شوید.
۱۰- سرقت جواهر سازی هَری وینست/ ۱۵ آذر ۱۳۸۷/ پاریس/ ارزش: ۱۰۸ میلیون دلار
در این روز ۴ مرد مسلح دقایقی قبل از تعطیل شدن، وارد یک مغازه ی مجلل جواهر فروشی به نام «Jeweler to the Stars» شدند در حالی که ۳ نفر از آن ها کلاه گیس و لباس زنانه به تن داشتند. آن ها بعد از این که جواهرات موجود در ویترین را جمع آوری نمودند از کارکنان مغازه خواستند که هر چه جواهرات در گاو صندوق ها وجود دارد را نیز بیرون بیاورند. به نظر می رسد که آن همه جواهرات موجود در ویترین که میلیون ها دلار ارزش داشت این سارقان خوشتیپ را اقناع نکرده بود. آن ها مغازه جواهر فروشی را خالی کردند بدون آن که حتی یک گلوله شلیک کنند.
صبح روز بعد به محض این که اولین خبرها در مورد سرقت روز قبل به بیرون درز کرد ارزش سهام شرکت جواهر سازی هری وینستون ۹ درصد کاهش یافت. این فروشگاه سال قبل از آن نیز مورد دستبرد قرار گرفته بود که طی آن سارقان جواهراتی به ارزش ۱۰ میلیون یورو را با خود بردند. شاید فکر کنید که استخدام چندین نگهبان مسلح بسیار منطقی به نظر می رسید اما صاحبان جواهر فروشی به این موضوع فکر نکرده بودند و البته تاوان سختی برای این اشتباه خود پرداختند.
از آن تاریخ تاکنون ۲۵ نفر بین سنین ۲۲ تا ۶۷ سال به ظن دست داشتن در این سرقت دستگیر شده اند و نکته ی جالب این که به نظر می رسد در دنیای سارقان هیچ تبعیضی برای سن افراد وجود ندارد!.
۹- سرقت مرکز الماس آنتوِرپ/۲۷ بهمن ۱۳۸۱/ بلژیک/ ارزش: بیش از ۱۰۰ میلیون دلار
تقریباً ۸۰ درصد الماس های تراش نخورده جهان از شهر انتوِرپ سر در خواهند آورد و البته سارقان نیز کاملا از این موضوع اطلاع دارند. در این شهر موارد بسیاری از سرقت آثار هنری و اشیاء باارزش گزارش شده است اما موردی که قصد بررسی آن را داریم از لحاظ ارزش و نحوه ی سرقت بسیار جالب توجه تر از بقیه ی موارد خواهد بود. این سرقت چنان بزرگ بوده است که سارقان به سختی توانسته اند غنیمت خود را حمل کنند هر چند در مدت زمان کوتاهی بین ۱۲۳ تا ۱۸۹ جعبه ی امانات را خالی کردند.
سردسته ی این سارقان کارکشته مردی ۳۰ ساله به نام لئوناردو نوتاربارتولو بوده است. سارقان بیش از ۴ سال برای این سرقت نقشه ریخته بودند و دستکم ۴ نفر نیز در اجرای آن شرکت داشتند. آن ها از ۳ سال قبل یک واحد را در مجاورت مرکز الماس شهر انتورپ اجاره کرده و در تمام این مدت لئوناردو نقش یک تاجر الماس ایتالیایی را بازی می کرد تا اعتماد مغازه های اطراف و اعتبار لازم را در این حوزه به دست آورد. وی همواره جلساتی کاری در محل فعالیت تجاری خود ترتیب می داد و در معاملات کوچک شرکت می کرد به طوری که هیچ کس کوچک ترین شکی به او نداشت.
لئوناردو نوتاربارتولو
بعد از آن که زمان وارد عمل شدن فرا رسید آن ها فیلم های ساختگی را وارد دوربین های امنیتی کردند تا حرکات آن ها از چشم نگهبانان دور بماند. خزانه ی مورد نظر توسط ۱۰ لایه ی مختلف امنیتی محافظت می شد از جمله دوربین های مادون قرمز حساس به حرارت، رادار تغییر بسامد صدا، میدان مغناطیسی، سنسورهای لرزشی و قفلی با ۱۰۰ میلیون احتمال ترکیبی.
این سرقت به عنوان «سرقت قرن» نامگذاری شد و حتی امروز نیز پلیس نتوانسته است نحوه ی انجام سرقت را به طور کامل تشریح کند. بعد از این که یکی از همدستانش نتوانست کیسه زباله ای حاوی مدارک مربوط به سرقت را بسوزاند، نوتاربارتولو دستگیر شد. جواهراتی که بیش از ۱۰۰ میلیون دلار ارزش داشتند هنوز هم پیدا نشده اند و نوتاربارتولو در حال سپری کردن دوران محکومیت ۱۰ ساله ی خود است. در کمال ناباوری نوتاربارتولو ادعا کرده که آن ها توسط یک تاجر الماس یهودی برای سرقت استخدام شده و آن ها در واقع تنها جواهراتی به ارزش ۲۰ میلیون دلار را سرقت کرده اند. همچنین وی ادعا می کند که بسیاری از صندوق های امانات از قبل خالی شده بودند.
نوتاربارتولو بر این باور است که او و همدستانش قربانی یک شیادی بیمه ای شده اند اما پلیس چنین ادعایی را رد کرده و آن را غیرممکن دانسته است.
۸- سرقت بانک یونایتد کالیفرنیا/ ۴ فروردین ۱۳۵۱/ ایالات متحده/ ارزش: تقریباً ۳۰ میلیون دلار
به نظر می رسد انجام دهندگان این سرقت با ارزشی در حدود ۳۰ میلیون دلار در مقایسه با دیگر هیولاهای موجود در این فهرست سارقان معمولی به نظر برسند اما به یاد داشته باشید که این سرقت در سال ۱۳۵۱ شمسی انجام شده است. با استانداردهای امروزی این مبلغ امروزه بیش از ۱۰۰ میلیون دلار ارزش دارد. این مبلغ سرقت در آن دوران یک رکورد جهانی به شمار می آمد.
گروهی ۷ نفره به رهبری شخصی به نام اَمیل دینسیو، اهل اوهایو، وارد یک شعبه از بانک یونایتد کالیفرنیا در لاگونا نیگوِل شده و محتوای صندوق امانات این بانک را جارو کردند. به خاطر محرمانه بودن این صندوق امانات و مشخص نبودن محتویات آن ها تنها می توان ارزش تقریبی آن ها را حدس زد. این سارقان در نهایت توسط اف بی آی دستگیر شدند. یکی از این سارقان به نام فیل کریستوفر شیوه ی سرقت را در کتابی با عنوان «ابرسارقان» (Superthief) تشریح کرده است.
این سرقت بزرگ ترین سرقت الماس در تاریخ به شمار می آید. از آن جایی که بسیاری از الماس های سرقت شده برش نخورده بودند نمی توان ارزش دقیق آن ها را برآورد کرد، با این وجود ارزش تقریبی این الماس ها ۱۱۸ میلیون دلار برآورد شده است. علاوه بر این به دلیل برش نخوردن الماس ها نمی توان آن ها را نیز ردیابی کرد.
اگر چه دیگر سرقت های موجود در این فهرست همه با برنامه ریزی ها و نقشه های زیرکانه ی از قبل آماده شده اجرا شده اند اما این سرقت نوعی سرقت سریع و بدون نقشه ی مدون و پیچیده به نظر می رسد. ۲ هفته قبل از سرقت، ۴ مرد یک کامیون باری متعلق یه شرکت هواپیمایی KLM هلند و یونیفورم کارکنان این شرکت را ربودند تا از هر گونه جلب توجه تا دقایق آخر سرقت جلوگیری کنند و بتوانند بدون مزاحمت و مشکوک شدن عوامل امنیتی به نقاط امن فرودگاه بروند.
در ۲۵ فوریه آن ها یک کامیون متعلق به شرکت KLM که مقداری الماس تراش نخورده را برای انتقال به شهر آنتورپ حمل می کرد متوقف کرده و با تهدید اسلحه از آن ها خواستند که کامیون را ترک کنند. سپس سوار کامیون شده و فرار کردند. از آن جایی که آن ها دقیقاً می دانستند که کدام کامیون را مورد حمله قرار دهند پلیس دریافت که این کار با کمک نیروهایی از داخل شرکت هواپیمایی انجام شده است. این دومین باری بود که در ۶ ماه گذشته در این فرودگاه سرقت انجام می شد. چندین نفر در ارتباط با این سرقت دستگیر شده اند اما تاکنون اطلاعات زیادی در مورد هویت سارقان منتشر نشده است.
۶- سرقت بانک بریتانیایی خاورمیانه/ ۳۰ دی ۱۳۵۴/ بیروت/ ارزش: ۲۵ میلیون پوند
در دهه ی ۱۹۷۰ میلادی (بین سال های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۸ شمسی) لبنان در آتش جنگ داخلی می سوخت و کشور را آشوب و هرج و مرج فرا گرفته بود و همه ی طرفین برای ادامه ی نبردها به پول نیاز داشتند. از این رو یکی از این گروه ها به چندین بانک دستبرد زدند که بزرگ ترین آن ها به بانک بریتانیایی خاورمیانه (British Bank of the Middle East) مربوط می شد. این گروه توانست طلاها، جواهرات، اوراق بهادار و پول نقد موجود در این بانک را به ارزش تقریبی ۲۵ میلیون پوند به سرقت ببرد که امروزه مبلغی بیش از ۱۰۰ میلیون دلار برآورد می شود.
این گروه از طریق منفجر کرده پنجره ای که بین این بانک و یک کلیسای کاتولیک در کنار این بانک قرار داشت وارد بانک شده و به کمک چند قفل ساز اهل جزیره ی کورس (Corsica) ، از جزایر دریای مدیترانه و متعلق به کشور فرانسه، توانستند خزانه را باز کرده و در مدت ۲ روز هر چه که در این بانک وجود داشت را غارت کنند. برخی از این اوراق بهادار بعداً به صاحبانشان فروخته شدند.
والریو ویچی در سال ۱۹۸۶ (۱۳۶۵ شمسی) از ایتالیا به بریتانیا مهاجرت کرد در حالی که در کشور خود برای دست داشتن در بیش از ۵۰ سرقت مسلحانه تحت تعقیب قرار داشت. او با ورود به بریتانیا تصمیم گرفت که به شغل پردرآمد خود ادامه دهد از این رو همراه با یکی از همدستانش وارد مرکز صندوق امانات نایتس بریج (Knightsbridge Safe Deposit Centre) شده و درخواست کرد که یک صندوق امانات به وی داده شود. بعد از این که وارد محل نگهداری صندوق امانات شدند مدیر مرکز و نگهبانان را خلع سلاح کردند.
والریو علامتی را در بیرون از مرکز صندوق امانات آویزان کرد که روی آن نوشته شده بود این مرکز موقتاً تعطیل است تا از ورود مشتریان به داخل مرکز [جلوگیری کند. بدین ترتیب دیگر همدستان آن دو نیز وارد شدند. سپس آن ها با خیال راحت و بدون مزاحمت تمامی صندوق های موجود در این مرکز را غارت کردند. ارزش این سرقت بیش از ۶۰ میلیون پوند برآورد شده است که امروزه بیش از ۱۷۴ میلیون دلار ارزش خواهد داشت. پلیس تا ۱ ساعت بعد از سرقت از موضوع باخبر نشد و این موضوع باعث شد که سارقان بتوانند خود را به جای امنی برسانند.
اما بعد از مدتی همدستان وی دستگیر شدند. با این حال والریو توانست به آمریکای لاتین فرار کند. با این وجود، در کمال تعجب والریو بعد از مدتی برای بردن خودروی فراری محبوبش به بریتانیا بازگشت و متعاقباً دستگیر شد. وی به ۲۲ سال زندان محکوم گردید. شاید اگر والریو حماقت نمی کرد می توانست با بخش کوچکی از پول ها و جواهراتی که دزدیده بود یک ماشین فراری دیگر بخرد. در سال ۲۰۰۰ (۱۳۷۹ شمسی) میلادی در حالی که والریو در مرخصی روزانه به سر می برد، در جریان تیراندازی بین او، یکی از همدستانش و ماموران پلیس، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.
یک روز صبح که کارکنان بانک دارالسلام در بغداد در محل کار خود حاضر شدند دیدند که درهای بانک باز هستند و خزانه خالی شده است. به نظر می رسد که ۳ نگهبان بانک مسئول این سرقت بوده و بیش از ۲۸۲ میلیون دلار موجودی بانک را با خود برده و فرار کرده بودند. این مبلغ از اقتصاد برخی از کشورهای کوچک نیز بزرگ تر است. معلوم نیست که چرا این مقدار از پول نقد در بانک بوده آن هم به دلار. به نظر می رسد که نگهبانان بانک از کمک گروه های مسلح استفاده کرده اند تا در ایست های بازرسی با این حجم از پول مورد سوء ظن قرار نگیرند. هنوز هیچ کسی مسئولیت این سرقت را بر عهده نگرفته و کسی نیز در این باره دستگیر نشده است. در کمال تعجب این سرقت در رسانه ها نیز انعکاس بسیار کمی پیدا کرد.
این سرقت به عنوان بزرگ ترین سرقت آثار هنری در تاریخ مشهور شده است. در روز ۱۸ مارس سال ۱۹۹۰ (۲۷ اسفند ۱۳۶۸ شمسی) دو مرد که لباس پلیس به تن داشتند دو ماًمور بی تجربه ی موزه ی گاردنر شهر بوستون را متقاعد کردند که آن ها برای انجام ماموریت به محل اعزام شده اند. برخلاف سیاست های موزه این نگهبانان به دو افسر قلابی پلیس اجازه دادند که وارد موزه شوند و خیلی زود خود را با دست های بسته در زیرزمین موزه یافتند. جالب این که پلیس های قلابی بدون استفاده از هیچ گونه سلاحی موفق به این کار شدند. در مدت ۸۱ دقیقه این دو نفر با دقت ۱۲ قطعه ی هنری را از بین دیگر آثار انتخاب کردند که ارزشی بالغ بر ۳۰۰ میلیون دلار داشتند. توجه داشته باشید که این سرقت بیش از ۲۵ سال پیش اتفاق افتاده است.
در میان تابلوهای سرقت شده ۳ نقاشی از رامبراند و ورمیر نیز وجود داشت. این دو سپس فیلم دوربین های نظارتی را خارج کرده و فرار کردند. اگر چه در سال ۱۹۹۴ (۱۳۷۲ شمسی) اعلام شد که در صورت بازگرداندن این تابلوها مبلغ ۲.۶ میلیون دلار به سارقان داده شده و تحت تعقیب قرار نخواهند گرفت اما تاکنون خبری از پس دادن این تابلوها مخابره نشده است.
به نظر می رسد که سارقان کاملا آماتور بوده اند زیرا با توجه به آثار باقیمانده کاملاً مشخص است که نگران آسیب دیدن آثار هنری موجود در موزه نبوده و علی رغم وجود داشتن آثار بسیار با ارزش تر تنها ۱۲ تابلو را با خود برده بودند. تاکنون هیچ کسی در این رابطه دستگیر نشده و جایزه ای ۵ میلیون دلاری برای ارائه ی اطلاعاتی که منجر به بازگشت این آثار شود تعیین شده است. همچنین مقامات پلیس اعلام کرده اند که در صورت برگرداندن این آثار هنری دارنده ی آن ها را تحت تعقیب قرار نخواهند داد. با این وجود تا به امروز سرنوشت این ۱۲ اثر هنری باارزش در هاله ای از ابهام باقی مانده است.
جان گودارد یک پیام رسان ۵۸ ساله بود که برای موسسه ی شپردز (Sheppards) کار می کرد و در حالی که یک کیف دستی حاوی ۲۹۲ میلیون پوند اوراق قرضه را حمل می کرد در یکی از خیابان های خلوت شهر لندن مورد حمله قرار گرفته و پس از کتک خوردن کیف او به سرقت برده شد. وی مسئول تحویل گرفتن حواله های بانکی بانک خزانه ی انگلیس (Bank of England Treasury) از بانک ها و مراکز ساختمانی بود. به دلیل ماهیت این اوراق قرضه دارنده ی آن ها در واقع صاحبشان محسوب می شد و ارزشی برابر با پول نقد داشتند.
و در حالی که چاقوی مهاجم را زیر گلوی خود داشت کیف حاوی ۳۰۱ اوراق قرضه را به مهاجم داد. ارزش بسیاری از این اوراق بهادار ۱ میلیون پوند تعیین شده بود. بعدها کیث چیزمن در ارتباط با این سرقت به عنف دستگیر شده و به ۶ سال و نیم حبس محکوم گردید. پلیس بر این باور است که سرقت در اصل توسط شخصی به نام پاتریک توماس انجام شده بود اما جنازه ی وی، قبل از آن که دستگیر شود، در حالی که یک گلوله در مغزش خالی کرده بودند پیدا شد.
بعد از حمله ی نیروهای پلیس لندن و اف بی آی به مخفیگاه یک گروه خلافکار تمامی اوراق بهادار به غیر از ۲ عدد از آن ها کشف شدند. جالب این که دومین سرقت بزرگ تاریخ توسط یک دزد خرده پا و تنها با استفاده از تهدید چاقو در یک خیابان خلوت انجام گرفت.
برخی از سرقت های بزرگ به برنامه ریزی های دقیق و استادانه نیاز دارند. برخی دیگر تنها با زور و بی رحمی انجام می شوند. اما بزرگ ترین سرقت تاریخ بسیار ساده تر از آن چه که فکر می کنید صورت گرفته است. صدام حسین کشور عراق را ملک شخصی خود می دانست از این رو بانک مرکزی بغداد نیز بانک خصوصی وی به شمار می رفت. یک روز قبل از حمله ی نیروهای ائتلاف به عراق در سال ۱۳۸۱ شمسی، صدام دست نوشته ای به پسر خود قُصی داد و از او خواست که تمام سپرده ی او در بانک مرکزی بغداد را خارج کند.
عملیات خارج کردن سپرده ی ۱ میلیارد دلاری صدام در این بانک در جعبه هایی پر از اسکناس های ۱۰۰ دلاری ۵ ساعت به طول انجامید و قصی بر این عملیات نظارت کامل داشت. اما این پول هنگفت نیز نتوانست او را نجات دهد و چند ماه بعد وی را در حفره ای در درون زمین پیدا کردند. قُصی نیز در جریان تیراندازی توسط نیروهای آمریکایی به قتل رسید. بعدها تقریباً ۶۵۰ میلیون دلار از آن پول توسط نیروهای آمریکایی در داخل دیوارهای یکی از قصرهای او پیدا شد. اما ۳۵۰ دلار مابقی هنوز کشف نشده و هیچ اطلاعاتی در مورد آن در دست نیست.
ممنون. جالب بود
جا داره سرقت۳۵میلیارد دولاره محمد رضا پهلوی که از همه اینها بیشتر بوده مینوشتید.
خاوری رو هم بگین .خخخ
سلام باحال بود. ای کاش سرقت های بزرگ سران کشور از جمله خامنه ای و آقای ب ز و بقیه دوستان رو هم میگفتید.