۸ عادت کسانی که از افسردگی پنهان رنج می برند

۸ عادت کسانی که از افسردگی پنهان رنج می برند

افسردگی همچون هیولایی در درون ما کمین می کند تا افکار و انرژی ما را تسخیر و زندگی را به کام ما تلخ کند. افسردگی اغلب پنهان و غیر قابل تشخیص است. کسی که از افسردگی پنهان رنج می برد اگرچه همواره با هیولای درون خود درگیر است اما این مسأله در ظاهر عیان نیست. گاهی کسانی که دچار افسردگی هستند مشکلات خود را از دوستان، خانواده و نزدیک ترین همدم خود پنهان می کنند. ممکن است آن ها در مقابل شما لبخند به لب داشته باشند اما در درون خود در حال غرق شدن هستند. در ادامه به هشت عادت کسانی می پردازیم که از افسردگی پنهان رنج می برند.

۱- دیگران را مجاب می کنند که شاد هستند و حتی ممکن است در ظاهر سرحال به نظر برسند

این تصور که افراد مبتلا به افسردگی همیشه غمگین به نظر می رسند یا شخصیت افسرده ای دارند کاملا اشتباه است. افسردگی چیزی بیشتر از یک حالت روحی است. افراد افسرده اغلب یاد می گیرند که حالت خود را تغییر دهند و گاهی به نظر می رسد که آن ها شادترین کسانی هستند که در زندگی خود دیده اید. این مسأله در حقیقت به دلیل آن است که این افراد فارغ از آنچه که در درون شان می گذرد، تلاش می کنند در ظاهر چهره ای مثبت از خود نشان دهند. آن ها مایل نیستند دیگران را درگیر مشکل خود کنند، حتی اگر به این ترتیب مجبور باشند رنج خود را پنهان کنند و در تنهایی غرق شوند.

چستر بنینگتون خواننده ی مشهور گروه لینکین پارک از کسانی بود که از افسردگی پنهان رنج می برند. طبق گفته های همسرش تالیندا، بنینگتون تنها ۳۶ ساعت پیش از خودکشی، با فرزندانش بازی می کرد و لحظات شادی با آن ها داشت. تالیندا حتی در حساب توییترش ویدئویی از آخرین لحظات زندگی بنینگتون منتشر کرد. با وجود افسردگی پنهان ممکن است همه چیز عادی به نظر برسد تا آنکه دیگر به قدری دیر می شود که کاری نمی توان کرد.

۲- ممکن است عادت هایی برای مقابله با رنج خود داشته باشند

اگر کمک مناسبی به شخص افسرده صورت گیرد افسردگی قابل درمان خواهد بود. روان درمانی، استفاده از داروها و حتی صحبت با خانواده و دوستان می تواند به فرد مبتلا در مقابله با رنج خود کمک کند. با این حال، کسانی که از افسردگی پنهان رنج می برند اغلب عادت هایی در سبک زندگی خود دارند که به آن ها کمک می کند رنج خود را تسکین بخشند. این کار می تواند هر چیزی باشند؛ از موسیقی و ورزش گرفته تا رانندگی، پیاده روی، حمام کردن یا خوابیدن. آن ها این کار را انجام می دهند تا خود را از غرق شدن در احساسات شان نجات دهند.

۳- عادات غذایی و خواب آن ها طبیعی نیست

بدن انسان به خواب و تغذیه نیاز دارد و هر دو از عوامل اساسی در حفظ سلامتی هستند. ذهن انسان قادر است این دو عامل را کنترل کند اما افسردگی این توانایی را از بین می برد و در فرد نوعی احساس خفگی ایجاد می کند. این مسأله باعث می شود چنین افرادی در خواب و تغذیه ی خود افراط کنند چون با این کار احساس می کنند قادرند دست کم کنترل چیزهایی را در زندگی خود دوباره به دست گیرند. عکس این مسأله یعنی بی خوابی یا بی اشتهایی هم ممکن است.

۴- از اینکه عزیزان شان آن ها را ترک کنند وحشت دارند

کسانی که از افسردگی پنهان رنج می برند مشکلات زیادی در روابط عاطفی خود دارند. این افراد همواره از اینکه باعث دردسر محبوب شان شوند ترس دارند. آن ها تصور می کنند اگر شریک عاطفی شان را وارد زندگی خود کنند و به آن ها اجازه دهند مشکلات شان را ببینند، شریک عاطفی شان آن ها را ترک خواهد کرد. اگرچه در مواردی افراد به دلیل فشار بیش از اندازه ای که بر آن ها است رابطه ی عاطفی خود را بر هم می زدند، اما این مسأله تقصیر آن ها نیست. با این وجود، فرد مبتلا احساس می کند ترک شده است.

۵- مستعد هستند

افسردگی پنهان می تواند گریبانگیر هر کسی شود. تاریخ نشان می دهد هنرمندان و موسیقیدان های مشهور و حتی رهبران دنیا دچار این مشکل بوده اند. کسانی که به افسردگی مبتلا هستند با وجوه منفی و مثبت احساسات خود درگیر هستند. اگرچه بسیاری از ما خود واقعی این افراد را نمی توانیم ببینیم، اما ممکن است آن ها توانایی هایی داشته باشند که فراتر از تصور ما است. شاید آن ها زیر بار سنگین احساسات شان در رنج باشند اما قادرند از میان سایه های تیره و تار احساسات شان، زیبایی را به تصویر بکشند.

۶- همواره به دنبالی هدفی در زندگی هستند

همه ی ما در زندگی خود هدفی داریم و با گذشت زمان مایلیم بدانیم که آیا در مسیر درست قرار گرفته ایم. اینکه عزیزان مان موفقیت های حال حاضر زندگی مان را تأیید کنند اتفاق خوبی است. متأسفانه، اشخاص افسرده به سختی می توانند از خود درونی شان رضایت داشته باشند. احساس پوچی و ترس به آن ها انگیزه می دهد بیش از دیگران به دنبال یافتن هدف حقیقی شان باشند. این مسأله به دلیل آن است که آن ها همواره به دنبال شادی هستند.

۷- کمالگرا هستند و درک متفاوتی از مواد دارند

افرادی که از افسردگی رنج می برند همیشه به دنبال عشق و محبت هستند. با این حال، وقتی متوجه می شوند از هر نظر بی نقص نیستند، از خواسته ی خود به کلی امتناع می کنند. چون اگر به دیگران نشان دهند که بی نقص نیستند به این ترتیب آسیب پذیری آن ها و آنچه که ضعف خود می دانند برای دیگران آشکار خواهد شد.

علاوه بر این، کسی که دچار افسردگی است می داند که چه موادی را وارد بدنش می کند. مشروبات الکلی برای چنین افرادی آرامش بخش هستند، در حالی که کافئین و قند آن ها را سرحال می کنند. همچنین آن ها می دانند کدام داروها بیشترین تأثیر را بر آن ها دارند، چون تغییر افکارشان به آن ها کمک می کند رنج خود را از یاد ببرند.

۸- در پنهان کاری تبحر دارند

مقابله با افسردگی کار دشواری است. بسیاری از افراد مبتلا برای تسکین رنج شان به خود آسیب می زنند. اگر تا به حال قصد داشته اید به خود صدمه بزنید، باید فورا به دنبال کمکی برای حل مشکل خود باشید. با این کار تنها به جسم خود آسیب نمی زنید، بلکه نزدیکان شما هم از این مسأله آسیب خواهند دید. خودزنی همیشه با درد همراه نیست. این کار می تواند به سادگی حذف صبحانه یا شام از برنامه ی روزانه باشد. این افراد اغلب توجیه هایی برای کار خود دارند که به اندازه ی کافی مجاب کننده است و باعث می شود اطرافیان شان متوجه مشکل اصلی نشوند.

نکته ای که لازم است در مورد افسردگی بدانیم آن است که افراد مبتلا به افسردگی همواره احساس تنهایی می کنند. آن ها به عشق و پذیرش دیگران نیاز دارند تا به آن ها در غلبه بر هیولای درون شان کمک کند. این فرآیند دشواری های زیادی دارد اما شاید بتوانید با کمکی اندک زندگی آن عزیزان یا نزدیکان تان را که دچار این مشکل هستند نجات دهید. اما کسانی که خود دچار افسردگی هستند می بایست احساسات شان را با عزیزان شان در میان بگذارند و درباره ی آن صحبت کنند. نشان دادن اینکه نیازمند کمک هستید یک ضعف محسوب نمی شود.

منبع: mind-blowingfacts
۱۱ نظر

ورود

  • هانیا فروردین ۲۳, ۱۳۹۷

    عالی بود
    مرسی بخاطر مطالب فوق العادتون و این که اهمیت میدین مخاطبتون چی رو داره میخونه 🙂

  • نیما فروردین ۳۱, ۱۳۹۷

    چه فایده وقتی کسی بهت اهمیتی نمیده

  • Mehregan Karbasi فروردین ۳۱, ۱۳۹۷

    گفتنش راحته اما من اصلا دوست ندارم عزیزانم رو ناراحت کنم با اعلام افسردگی. دوست ندارم بیمار روانی باشم. همینم منو تو معرض خطر آسیب زدن قرار داده با این حال هنوزم نتونستم خودمو راضی کنم به روانپزشک مراجعه کنم.

  • سعید فروردین ۳۱, ۱۳۹۷

    من بعضی مواقع فکر میکنم یه افسردگی خفیفی دارم دلیلشم اینه که یه مقدار بیخیال همه چی هستم بیشتر سعی میکنم وقتمو با گیم سپری کنم تا رابطه با دوستان و بیرون رفتن ولی این علایمی که اینجا نوشته بودید رو ندارم

  • خودم فروردین ۳۱, ۱۳۹۷

    بهترین درمان غیرتهاجمی و غیر دارویی افسردگی و انواع بیماری های روانی از اضطراب و استرس گرفته تا شیزوفرنی، درمان RTMS هست!
    حداقل چندین دوره درمان ۱۰ جلسه ای با فواصل زمانی یک تا چند ماه لازمه تا این روش اثر کنه.
    یعنی مثلا ۱۰ جلسه الان ۱۰ جلسه ۲ ماه دیگه ۱۰ جلسه ۶ ماه دیگه …
    تو ایران بیمارستان های دولتی شهرستان ها خیلی کم دارن دستگاهشو ولی تو تهران هست.
    منتها بیمارستان های دولتی اینقدر بی در و پیکره که نمیشه رو فواصل منظم وقت گرفت.
    مدام یا دکتراشون نیستن
    یا دستگاهشون خراب میشه میفرستن تعمیر.
    من قرار بود درمان نگهدارندم را هر ماه سه جلسه تکرار کنم ولی الان ۴ ماهه حدودا نتونستم نوبت بگیرم. یا دکتر نیست یا خرابه دستگاه.
    تجربه بیمارستان رسول تو ستارخان و بیمارستان ایران تو کیلومتر ۷ جاده مخصوص کرجو میگم خدمتتون.
    بیمارستان های دولتی جلسه ای حدود ۶۰ تومنه الان حدودا و جاهای خصوصی دو برابر هست قیمتشون حدودا.
    اینقدر این دستگاه اضطراب و استرس و افکار ناخواسته و وسواس فکری را برای من درست خوب میکنه که حد نداره.
    برای مشکل من بهبودی تا ۹۵ درصد هم رفت ولی به دلیل بی در و پیکر بودن این دو بیمارستان درمان های نگهدارندم فواصلشون زیاد شد و این مرض کثیف برگشته.
    دو تا بیمار شیزوفرنی خانم هم دیدم میومدن درمان و حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد بهبودی پیدا کرده بودن. یکیشون میگفت ۱۰۰۰ نفر تو سرش صحبت میکردن ولی جلسه هفتم حدود ۸۰ درصد بهبودی گرفته بود.
    کلا اسم بیماری روانی که دارید را با RTMS تو گوگل سرچ کنید مقاله های علمی دانشگاهی را درباره اثر آر تی ام اس روی اون بیماری مطالعه کنید.
    مثلا برای وسواس فکری اینو باید سرچ کنید:
    ocd rtms

    برای من بهبودی تا

  • سام اردیبهشت ۳, ۱۳۹۷

    ادم باید با دیگران حرف بزنه درد دل کنه . حرف نزنه زدرون میمیره

  • r تیر ۱۷, ۱۳۹۹

    من هم به افسردگی مبتلام حدود ۴سالی میشه ولی چون زیر ۱۸ سالم و سنم کمه میترسم جدی گرفته نشم پیارسال خواستم خودکشی کنم ولی خب بلد نبودم و با هزارتا اشک مادرم دیگه سراغش نرفتم ولی خب با اینکه چهره ی بی درد و شادی دارم با هر خنده درد میکشم و اینکه ناراحتی هام مال خودمه و به کسی نمیگم پرخوری پیدا کردم تا صبح بیدارم و از خسته گی میفتم دزسمو به زور کشیدم بالا و افت تحصیلی پیدا کردم و کلی دردسر دیگه.. دیگه کم اوردم چیکار کنم خسته شدم می خوام خودم باشم ولی نمیشه

  • هد مرداد ۲۲, ۱۳۹۹

    والا همه میدونن من حالم خوب نیست می‌بینند نمیتونم بخوابم، میبینن نمیتونم بخندم، ولی شروع میکنن به ایراد گرفتن که چقدر لوسی و… بخاطر این واکنشها مجبور میشم ظاهرمو حفظ کنم و درد بکشم تا حداقل این حرفارو نشنوم. مدام از طرف خونواده استرس های مختلف بهم وارد میشه، مشکل و دعوایی ندارن که منو درگیرش نکنن، هرچی فاصله میگیرم فایده ای نداره. شبا گریه میکنم و روزا رو با خستگی تحمل میکنم. لااقل اگر کمکی به آدمی که مشکل داره نمیکنین حالشو خرابتر نکنین. 🙁

    • Mmrez مهر ۲۴, ۱۳۹۹

      منم سه ساله تقریبا افسردگی دارم افت تحصیلی شدید داشتم و تازه امسال دارو درمانی شروع کردم و پیش پزشک رفتم بد ترین قسمتش اینه همه میگن بیا صحبت کن مشکلت رو بگو تا چند کلمه حرف میزنی میرن تو فاز نصیحت و اینکه تو ادم ضعیف و فقط داری مسخره بازی در میاری نمیدونن چقد زیر دوش گریه کردم تا نفهمن گریه کردنمو ☹

  • ... شهریور ۹, ۱۳۹۹

    وقتی کسی توجهی نمیکنه بهت باید چیکا کنی وقتی حالت بده چی میشد اگ یکی بود تا هرچقد بدرفتار کنی بمونه کنارت ن اینک تنها ت بزارن زود جا بزنن من واقعا کم اوردم دختر سر حالی ک بودم نیسم اما با اینک همه میبینن حالم بده تنهام میزارن هیچکس حاضر نیست بد بودنمو تحمل کنه و واقعا دوست دارم بمیرم چون حس بی ارزش بودن میکنم