جاه‌طلبی نظامی جدید اژدهای سرخ: اولین ناو هواپیمابر بومی چین به آب انداخته شد

جاه‌طلبی نظامی جدید اژدهای سرخ: اولین ناو هواپیمابر بومی چین به آب انداخته شد

اولین ناو هواپیمابر کاملاً بومی چین روز یکشنبه تست های عملی خود در دریا را آغاز کرد، گامی تاریخی در مسیر اهداف این کشور برای تشکیل یک نیروی دریایی توانمند که می تواند چین را در این زمینه به رقیبی قابل توجه برای کشورهای قدرتمندی مانند روسیه و ایالات متحده تبدیل کند.بر اساس گزارش ها،  این ناو هواپیمابر جدید که موقتاً نام «Type 001A» برای آن انتخاب شده، حدود ساعت ۷ صبح روز یکشنبه بندر دالیان را ترک کرده است. این غول ۵۰.۰۰۰ تنی دومین ناو هواپیمابر این کشور خواهد بود اما اولین در نوع خود است که کاملاً به صورت بومی طراحی و ساخته شده است.

ناو هواپیمابر

ناو هواپیمابر مذکور قبل از سال ۲۰۲۰ به طور رسمی وارد خدمت در نیروی دریایی چین خواهد شد. سفر دریایی آزمایشی این ناو پس از سخنرانی رییس جمهور، ژی جین پینگ، در روز دوازدهم آوریل آغاز شد که در آن به ساخت یک نیروی دریایی «در کلاس جهانی» تحت لوای حزب کمونیست چین اشاره شد. اولین ناو هواپیمابر چین با نام «لیائونینگ» (Liaoning)، یک ناو هواپیمابر بازسازی شده مربوط به دوران اتحاد جماهیر شوروی است که از کشور اوکراین خریداری شده بود. این ناو در نهایت در سال ۲۰۱۲ به رویای ۷۰ ساله چینی ها جامه عمل پوشاند و این کشور را دارای ناو هواپیمابر کرد.

ناو هواپیمابر

به گفته کارشناسان، اگر چه این ناو جدید قدرت نظامی چین در منطقه آسیا را به مقدار قابل توجهی افزایش خواهد داد اما تکنولوژی ساخت آن هنوز از کشورهای صاحب تکنولوژی و برتر در این زمینه و به خصوص ایالات متحده بسیار قدیمی تر بوده و توان رقابت با آن ها را ندارد. به عبارت دیگر، ناو هواپیمابر جدید قدرت ایالات متحده در دریاهای منطقه را به چالش نخواهد کشید زیرا نمی توان آن را از لحاظ تکنولوژی و قدرت با ناوهای این کشور مقایسه کرد.

بزرگ تر و بهتر از اولین ناو

ناو هواپیمابر

دومین ناو هواپیمابر چین در مقایسه با ناو اول مدرن تر بوده و بزرگ تر و سنگین تر از آن نیز هست که به آن امکان حمل هواپیماهای بیشتری را می دهد. طراحی این ناو به مقدار بسیار زیاد شبیه ناو لیائونینگ بوده که از آن میان می توان به شیب اسکای جامپ جلوی این ناو اشاره کرد که هواپیماها با استفاده از آن به پرواز در می آیند. این ناو غول پیکر با ۳۱۵ متر طول و ۷۵ متر عرض از سیستم پیشرانه ای متداول و نه هسته ای استفاده می کند و بر اساس برآوردها، وزن آن ۵۰.۰۰۰ تن تخمین زده می شود. طراحی این ناو به گفته کارشناسان بسیار ساده تر از نمونه های آمریکایی بوده و نشست و برخاست هواپیماها نیز روی آن بسیار راحت تر خواهد بود.

ناو هواپیمابر
ناو هواپیمابر لیائونینگ

البته بر اساس تصاویر اندکی که از آن وجود دارد، می توان تغییرات جزیی را در این ناو نیز دید که به آن امکان می دهد ۸ فروند هواپیمای بیشتر نسبت به اولین ناو چین را در خود جای دهد. برای مقایسه باید بدانید که ناو هواپیمابر لیائونینگ در حال حاضر می تواند در حدود ۳۰ فروند پرنده نظامی را در خود جای دهد؛ اعم از هواپیماهای بال ثابت و هلی کوپتر. ناو لیائونینگ بیشتر به عنوان یک ناو آموزشی مورد استفاده قرار می گرفت؛ در حالی که ناو جدید در عملیات های تهاجمی مورد استفاده قرار گرفته و بدین ترتیب چین از این لحاظ در زمره کشورهای پیشرفته دیگری مانند روسیه، فرانسه، ایالات متحده و بریتانیا قرار خواهد گرفت. در حال حاضر، ایالات متحده ۱۱ ناو هواپیمابر با سیستم سوخت هسته ای در اختیار دارد که بیش از هر کشور دیگری در جهان است

ناوهای آمریکایی از سیستم «منجنیقی» (catapult) استفاده می کنند که بر اساس آن یک قلاب متصل به پیستونی با سوخت بخار یا یک ریل الکترومغناطیس در هنگام ترک عرشه، در فاصله زمانی بسیار کوتاهی شتاب و سرعت هواپیما برای بلند شدن را افزایش خواهند داد. هواپیماهایی که با این روش به پرواز درآیند می توانند مقدار بیشتری سوخت و مهمات با خود حمل کنند که در مقایسه با ناوها و هواپیماهای چینی از قدرت و کارآمدی بسیار بالاتری را برای نیروی دریایی ایالات متحده در پی دارد زیرا هواپیماهای چینی برای بلند شدن از روی عرشه تنها به قدرت خود متکی می باشند که با استفاده از شیب اسکای جامپ دو ناو این کشور میسر خواهد شد.

نیاز به تست های دریایی بسیار بیشتر

ناو هواپیمابر

وقتی که یک ناو هواپیمابر تست های دریایی خود را با موفقیت به پایان می رساند، بدان معنا نیست که برای ورود به میدان رزم آماده است. اگر چه ناو هواپیمابر جدید چین با موفقیت وارد آب شده و محل ساخت را ترک کرده است اما بدون شک در ادامه مسیر خود با مشکلات بزرگ و کوچکی مواجه خواهد شد. در اواخر سال ۲۰۱۷، ناو هواپیمابر جدید بریتانیا با نام «اچ ام اس ملکه الیزابت» (HMS Queen Elizabeth) در طول تست های دریایی خود دچار نشت شده و بدین ترتیب باید تعمیرات اساسی و زمانبری روی آن صورت گیرد. در ایالات متحده نیز ناو هواپیمابر جدید «یو اس اس جرالد آر فورد» (USS Gerald R Ford) با ۱۳ میلیارد دلار هزینه، پرهزینه ترین ناو هواپیمابر این کشور به شمار می آید اما در همان مراحل اولیه ورود آزمایشی به دریا دچار مشکلاتی شد.

ناو هواپیمابر

این ناو در جولای ۲۰۱۷ وارد سرویس شده اما گزارش سال ۲۰۱۸ پنتاگون نشان می دهد که این ناو ۱۰۰.۰۰۰ تنی در برخی از سیستم های مهم خود دچار اشکال است که از آن جمله می توان به اشکال در سیستم منجنیق ها برای به پرواز درآوردن هواپیماها، سیستم گیره ای که در هنگام فرود آمدن این هواپیماها را متوقف می کند و همچنین سیستم راداری اشاره کرد. البته این ناو اشکالات کوچک دیگری نیز دارد و این موضوع نشان می دهد که بررسی های بسیار متعدد و زمان بری باید روی یک ناو هواپیمابر جدید صورت گیرد تا آماده ورود به عرصه رزمی در دریا شود.

آینده نیروی دریایی چین

ناو هواپیمابر

شاید هنوز چین به آن میزان از قدرت و تکنولوژی در زمینه نظامی دست نیافته که بتواند با ایالات متحده رقابت کند اما به عنوان یک قدرت منطقه ای،برنامه های نظامی این کشور به سرعت در حال اجرا شدن است. بودجه نظامی چین در سال ۲۰۱۸ بیش از ۱۷۵ میلیارد دلار برآورد شده که در مقایسه با بودجه سال قبل حدود ۸ درصد افزایش را نشان می دهد و بدین ترتیب می توان گفت که ارتش چین به سرعت در مسیر مدرنیزه شدن قرار دارد. از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷، این کشور تعداد کشتی های نظامی خود را از ۲۱۰ فروند به ۳۲۰ فروند افزایش داد و تنها در سال ۲۰۱۶ بیش از ۱۸ فروند جدید وارد ناوگان دریایی این کشور شده است.

علاوه بر این، کار بر روی سومین ناو هواپیمابر این کشور نیز آغاز شده که گفته می شود سیستم پروازی بسیار پیشرفته ای داشته و با سیستم اسکای جامپ کنونی متفاوت خواهد بود. بدین ترتیب دستکم در یک دهه آینده ایالات متحده می تواند برتری نظامی خود در دریاها نسبت به چین را ادامه دهد اما استعداد عددی ناوگان دریایی چین به شدت در حال افزایش بوده و این موضوع می توان شکاف فناوری و آموزشی بین دو کشور در زمینه قدرت نظامی دریایی را کاهش دهد. چین همواره در سودای تشکیل یک نیروی دریایی قدرتمند بوده که بتواند به سراسر جهان سفر کند و تحرکات جدید این کشور نشان می دهد که حاکمان این کشور قصد حضور دائمی در آب های دور را در سر دارند. اما در حال حاضر تمرکز اصلی این کشور بر روی تسلط بر آب های اطراف کشور از جمله دریای چین جنوبی خواهد بود.

ناو هواپیمابر

چین در جزایر مصنوعی این مناطق در حال ساخت استحکاماتی است که می تواند هواپیماهای نظامی زیادی در خود جای دهد که بسیاری از کارشناسان از این جزایر به عنوان «ناوهای هواپیمابر غرق نشدنی» یاد می کنند. گفته می شود که چین مقادیر زیادی موشک ضد کشتی و ضد هواپیما را در طی رزمایش های نظامی اخیر خود به ۳ جزیره مصنوعی ساخته شده در دریای چین انتقال داده است. در آسیا و در شرایط کنونی تنها نیروی دریایی ژاپن است که می تواند با چین رقابت کند که به گفته کارشناسان تا ۵ سال آینده دیگر رقیبی برای چین نخواهد بود.

ناوگان مخوف و پرتعداد زیردریایی های روسیه؛ از «بوری» هسته ای تا «کیلو» دیزلی

۱۰ ناو هواپیمابر بزرگ و خوفناک دنیا؛ غول هایی که اقیانوس ها را تسخیر کرده اند

با جدیدترین ناو هواپیمابر ایالات متحده با نام «یو اس اس جرالد آر. فورد» آشنا شوید [تماشا کنید]

منبع: cnn
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
یک نظر

ورود

  • احمد مظفری اردیبهشت ۲۴, ۱۳۹۷

    ساخت کشتی به بزرگی این ناو یا ناوهای کلاس نیمیتز امریکا برای خیلی از کشورا تقریبا کاری نداره و بحث مالی مهمترین دلیلی هست که هرکشوری نمیسازه. ولی مهمترین نکته اینه که چرا بسازن؟
    پولشو دارن؟
    اگه بسازن ایا توان حفاظت ازشو دارن؟
    چون ساخت خود ناو هواپیما بر فقط محاسبات دقیق ریاضی هستش ولی حفاظت از این ناوها خیلی مهمه
    حساب کنید هر ناو حداقل ۲۹ تا جنگنده رو حمل میکنه با چند هزار افسر و سرباز. خب به این ناو یه موشک بخوره زمینگیر و غرق میشه. برا همین در کنارش چندتا ناوچه رزمناوهای محافظ میسازن که همیشه و همیشه باهاش هست. در واقع یه ناو هواپیمابر هیچوقت تنهایی جایی نمیره و همیشه حداقل پنج تا ده تا رزمناو و ناوچه ی محافظ همراهشه. به جز این سیستمهای راداری خیلی پیشرفته رو این ناوها نصبه که همیشه در حال پایش یه منطقه به شعاع حداقل پانصد کیلومتره که تا جایی که میدونم کشورایی امریکا و روسیه و چند کشور اروپایی مثل المان فرانسه بریتانیا سوئد چنین رادارهای قوی دارن و میتونن بسازن. چین هم فقط ده ساله تونسته چنین رادارهایی بسازه.
    بعد اینکه یکی کشور ناو بسازه جنگنده داره توش بزاره؟ ایا اصلا برای داشتن ناو استراتژی تعیین شده داره؟
    مثلا چین صدها میلیارد دلار تو کشورای افریقایی تا الان سرمایه گذاری کرده. این سرمایه گذاری هم نیاز به حضور و دفاع داره. اکثر کشورای افریقایی هم دارای توان دفاعی نیستن و در کنار اینکه با چین برا توسعه قرارداد بستن برا دفاعم قرارداد میبندن. پس چین باید بتونه حضور خودشو تثبیت کنه تا اگه طبق قرارداد اون کشور نیاز به دفاع داشت بتونه به قراردادش جامه ی عمل بپوشونه. مثلا کشورای عربی خلیج فارس با کشورایی مثل پاکستان فرانسه بریتانیا و امریکا قراردادهای دفاعی داره اکثر این قراردادهای دفاعی بین کشورها با تامین منافع غیر مستقیم بسته میشه. مثلا یک کشور افریقایی قرارداد دفاعی رایگان با چین میبنده. ولی در عوض اجازه ی سرمایه گذاری چین رو تو کشور خودش میده. کشورهای عربی هم دقیقا همین کار رو میکنن. مثلا کشوری مثل کویت همیشه محصولات امریکایی میخره در عوض قرارداد دفاعی با امریکا داره که امریکا ازش محافظت کنه. مثل زمانی که صدام حسین به کویت حمله کرد امریکا و نیروهای متحد کویت رو ازاد کردن.
    برا همین قراردادهای دفاعی خیلی حیاتی هستن.

    نکته ی دیگه اینه که مثلا کشوری ناو هواپیما بر بسازه میتونه رزمناو و ناوچه های محافظ رو تامین کنه؟ چون ناو هرگز تنهایی نمیره. اصلا نمیشه که تنهایی به ماموریت بره. اگه کشوری ناو هواپیما بر میسازه قطعا رزمناوهای محافظم میسازه.

    یه نکته ایی در مورد کشور خودمونم بگم تموم کنم کامنتمو

    تو کشور خودمون نامگذاری کشتی های جنگی با اغراق همراهه. مثلا ما به ناوچه های تناژ کمتر از هزار تن میگیم رزمناو. در حالی که رزمناو حداقل ده هزار تن وزن و بزرگی داره.
    بعد اینکه ما تا الان دوتا ناوچه کلاس موج از دست دادیم. یکی که رفت تو اقیانوس و از وسط دو نصف شد که چند سال پیش اتفاق افتاد. یکی هم همین چند ماه قبل که تو دریای خزر با یک موج ابتدا شکست بعد غرق شد.

    یک از دلایلی که باعث این اتفاقات شده همین نامگذاری غلطه. اسم یک ناوچه رو ناو گذاشتن بعدم به این باور رسیدن که ناو هست و باهاش راهی اقیانوس شدن و یا تو وضعیت بد اب و هوایی مشغول گشت زنی شدن.
    از نظر فنی ناوچه های کلاس موج اصلا برای ماموریتهای دشوار ساخته نشده چه برسه که باهاش برن اقیانوسو بگردن و یا تو هوای بد ماموریت برن.
    اساس کلاس موج بر مبنای یک کشتی تفریحی ساخته شده که روش پد هلیکوپتر و رادار و توپ گذاشتن و حتی اسمشو از ناوچه به ناو تغییر دادن.
    متاسفانه رویه ی بدی رو ما تو صنعت نظامی پیش گرفتیم که همراه با اغراقه و تبعاتشو هم دیدیم.
    اگه ما ناو هواپیما بر نمیتونیم بسازیم حداقل یک ناوچه از صفر تا صد که واقعا برا ماموریتهای نظامی باشه که بتونیم بسازیم. اما مسئولین یک کشتی تفریحی رو مهندسی معکوس کردن و روش توپ و پد هلیکوپتر و رادار نصب کردن تازه تبدیل همین کشتی تفریحی به ناوچه هم بیست سال طول کشید.