در چند سال اخیر شاهد دوران نسبتا خوبی برای صنعت انیمیشن ایران بودیم به طوری که امسال و سال گذشته، چندین انیمیشن به اکران در آمدند و حتی سینمای کشور برای اولین بار با تکنیک ترکیبی انیمیشن- لایواکشن آشنا شد و اثری چون فیلم «مبارک» را خلق کرد. انیمیشن فیلشاه کار جدیدی از سازندگان انیمیشن شاهزاده روم هست؛ انیمیشنی که با توجه به فروش ۵ میلیاردی شاهزاده روم بودجه نسبتا خوبی به آن اختصاص داده شده و جالب اینکه خود سازندگان توانستند رکورد قبلی خودشان را بشکنند و اینبار فیلشاه را به پرفروشترین انیمیشن تاریخ سینمای کشور بدل کنند (این رکورد پیشتر با ۵ میلیارد فروش در دستان انیمیشن شاهزاده روم بود)
انیمیشن فیلشاه این بخت و اقبال را داشت که در جشنواره فجر سال گذشته و در بخش اصلی رقابتها (سودای سیمرغ) شرکت کند و جدی گرفته شدن آن توسط منتقدین در جشن حافظ به اوج گرفته شد و تندیس حافظ بهترین جلوههای ویژه و دستاورد فنی در سینما به این اثر داده شد.
فیلشاه داستان بچه فیلی به اسم شادفیل است که پسر رییس قبیله فیلهاست. شادفیل یکی از تپلترین فیلهای قبلیه و البته دست و پا چلفتیترین آنها محسوب میشود و کمی تا قسمتی هم لوس است. این بچه فیل عزیز دردانه مافیل (مادرش) است و در بین جمع سایر بچهفیلها دایما مسخره میشود چرا که نمیتواند مانند پدرش یک فیل دلیر باشد. این مسخره کردنها به حدی پیش میرود که دیگر بچه فیلها به او لقب شاسفیل (ترکیبی از شاسگول و فیل!) را میدهند و این مساله شادفیل را میآزارد اما کاری هم از دستش برنمیآید. با آمدن شکارچیان به سرزمین فیلها و شکار اکثر آنها، شادفیل و اعضای قبیلهاش در کشتی دزدان زندانی میشوند. رییس این دزدان فردیست با نام اسفل السافلین که قصد دارد تمام حیواناتی که شکار کرده را به پادشاه کشورش تقدیم کند. کشوری که نامش صبا است و پادشاه آنجا قصد دارد در آن با کمک فیلها یک بتکده درست کند تا مردم را به پرستش آنها وادار کند…
طراحی گرافیکی فنی و بصری انیمیشن فیلشاه یک سروگردن از سایر آثار ساخته شده تا کنون بالاتر است و سازندگان هم به خوبی درباره این موضوع میدانند. عوامل دستاندرکار فیلشاه مخصوصا روی افکتهایی که ساختنشان از طریق انیمیشن کار دشواریست مانور دادند و در سکانسهای ابتدایی نماهای زیادی از آب و آتش را به تماشاگر نشان میدهند تا قدرت کار گرافیکی خود را به رخ بکشند. این افکتها با استاندارهای جهانی تا حد زیادی همگام شده و آنطور که تیم روابط عمومی این مجموعه به روزیاتو گفته، . رندر کردن بیش از نیمی از سکانسهای فیلشاه در کشورهای خارجی نظیر اوکراین و هنک کنگ صورت گرفته و این مساله باعث تقویت و عدم مشکلات گرافیکی در طول مدت زمان انیمیشن شده است.
کارگردان این بار هم همانند اثر قبلی خود به سراغ دوبلوران حرفهای رفته و سعی کرده تا استفاده از بازیگران و چهرههای سرشناس را سرلوحه کار خود قرار دهد. این امر هماکنون در دنیا هم رواج دارد و بسیاری از انیمیشنها با صدای بازیگرانشان هست که مطرح میشوند (نمونه بارز این موضوع در انیمیشن پاندای کونگ فوکار که کلکسیونی از بازیگران را دور خود جمع کرده مشاهده میکنید) اما در ایران این موضوع آنچنان که باید جواب پس نداده و شکست تجاری آثاری چون قلب سیمرغ و جمشید و خورشید گواه این موضوع است. انیمیشنهایی که با صدای بازیگرانی چون امین حیایی و پرویز پرستویی و… همراه بود اما نتوانستند آنطور که فیلشاه و شاهزاده روم دیده شد، دیده شوند.
اکثر طنز موجود در فیلمنامه انیمیشن فیلشاه به عهده دوبلوران آن است چرا که صحنههای کمدی اسلپ استیک و یا موقعیتهای خندهدار دیگر کمتر در فیلم به چشم میآید و از این حیث میتوان به فیلمنامه کار خرده گرفت چرا که بچههای کوچکتر مجذوب این صحنهها میشوند. البته آنطور که به نظر میرسد مخاطبین اصلی فیلشاه کودکان ۱۰ سال به بالا هستند ولی در هر صورت نادیده گرفتن خردسالان در این بین، عملا یک نقظه ضعف برای این انیمیشن محسوب میشود. دوبلوران مجموعه توانستهاند صدای خود را به خوبی به کاراکترها قرض بدهند و البته در این بین جای صدای برخی از دوبلوران جدید و تیمهای دوبلوری انیمیشنهای روز دنیا هم خالیست و کاش با ترکیب صداپیشگان قدیمی و مدرن، ترکیبی هماهنگ آفریده میشد تا صداهای آشناتر برای بچههای امروزی هم در طول انیمیشن شنیده شود.
یکی از نقاط ضعف انیمیشن کشورما به موضوع فیلمنامه برمیگردد، امری که در فیلشاه خوشبختانه بهتر از سایر دیگر آثار انیمیشنی تاکنون از آب درآمده ولی همانطور که گفته شد هنوز هم دچار نقصهای زیادیست. جدا از نقص نبودن فضای کمدی زیاد در طول مدت زمان هشتاد دقیقهای این اثر، باید به حفرههای زیاد داخل فیلمنامه و عدم پرداخت درست به داستان نیز اشاره کرد؛ داستانی که انصافا به خوبی ریتم خود را حفظ میکند و ترکیب شدنش با مضامین مذهبی برخلاف آثار مذهبی پیشین ساخته شده در مجموعههایی چون صبا، شعارگرایانه و غلوآمیز نیست.
فیلشاه به خوبی توانسته اثری بسازد که ذره ذره رگههای مذهبی آن نمایان شود و برخلاف سایر آثار تولید شده داخلی شعارزده نباشد و توی ذوق نزند. داستان فیلشاه از ماجرایی دیگر شروع شده و در اواخر داستان است که وقایع سوره فیل به فیلمنامه اصلی گره میخورد. اقتباس انیمیشنی از این سوره در سکانسهای پایانی در بهترین حالت خود قرار گرفته به طوری که برای جذاب شدن کار کمی تغییرات در داستان اصلی روایت شده صورت گرفته و این نکته آن را بسیار جذابتر کرده است.
از آنسو یکی از مشکلات اصلی فیلشاه به تدوین مشوش آن برمیگردد که در نسخه جشنواره هم انتقادات زیادی به آن وارد شد و متاسفانه در نسخه اکران حال حاضر هم کماکان این مشکلات برجای خود پابرجاست. تدوین تند و سریع فیلشاه، آن ریتمی که بالاتر از آن دم زده شد را در برخی سکانسها خراب میکند و عجولانه بودن آن باعث میشود که بیننده کمی تا قسمتی گیج شود. آنهم بینندههای کودک و کم سنوسالتری که نیاز بیشتری به تمرکز و هضم داستان دارند. این مساله هم باعث شده که اثرات برخی سکانسهای احساسی خنثی شود و هم اینکه مخاطبین اصلی اثر یعنی کودکان را دلزده کند.
مشکل بعدی دیگر فیلشاه به وضوح به بخش صداگذاری و موسیقی آن برمیگردد. موسیقی کار ستار اورکی است، کسی که برای فیلمهای اسکاری اصغر فرهادی ساخت موسیقی انجام داده ولی در فیلشاه با بیسلیقگی این آهنگساز روبرو هستیم. البته بیشتر از آنکه ایراد بر روی قطعات ساخته شده اورکی باشد به نحوه صداگذاری و تیم صدابرداران برمیگردد که در راس آنها حسین مهدوی قرار دارد. اکوی صدای کاراکترها و صداگذاری ناهماهنگ روی برخی صحنهها از جمله مواردیست که در طول مدت زمان انیمیشن به وفور شنیده میشود و موسیقی ستار اورکی هم در این میان کاملا از دهان میفتد، هرچند در کل آش دهانسوزی هم نیست و کمکاری او در ساخت این قطعات کاملا محرز است.
اما در هر صورت انیمیشن فیلشاه توانسته اثر قابل توجهی در زمینه انیمیشن کشور باشد و نباید فراموش کرد که دوبلوران ستارگان اصلی انیمیشن فیلشاه هستند و بعد از آنان طراحان گرافیکی و تیم انیمیشن سازی کار که توانستهاند اثری در خور توجه بیافرینند و آن را آبرومندانه به پرده سینماها اکران نمایند.
فیلشاه با وجود تمام کمی و کاستی خود تا به امروز بهترین انیمیشنی است که با وجود امکانات محدود و کم هنرمندان کشورمان ساخته شده و به خاطر رگههای مذهبی-ایرانی خود میتواند اکثر سلیقهها را راضی نگهدارد. پرداختن به مسیح و پیروان او و اسامی نام برخی کاراکترها مثل مریم و برنابا و… نیز میتواند بازار جهانی را برای فیلشاه هموارتر سازد و آن را در رده آثاری مثل انیمیشن «ستاره» (که آن هم دقیقا داستان چندین حیوان در کنار روایات کتاب آسمانی مسیحیان است) قرار دهد.
بدون نظر