اگر از اندرو یانگ، نامزد آینده رقابت های انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده بخواهید در مورد آینده سخن بگوید، او صحبت هایش را با جملاتی در مورد رانندگان کامیون آغاز خواهد کرد. این کارآفرین ۴۳ ساله که اکنون وارد دنیای سیاست شده آمار زیادی در مورد انقلاب خودروهای بدون راننده خواهد گفت. خودروهای اتوماتیکی که نیاز به راننده ندارند در چند سال اخیر وارد بازار شده اند و در بخش های خصوصی و تجاری به صورت گسترده مورد استفاده قرار می گیرند. این تکنولوژی، راحتی و آسایش انسان ها را به سطح جدیدتری خواهد رساند اما صنعت حمل و نقل را درخواهد نوردید.
اندرو یانگ در این باره می گوید:” رانندگان کامیون به طور متوسط مردانی ۴۵ ساله با تحصیلات دبیرستان و یک سال حضور در دانشگاه هستند. در آمریکا ۳.۵ میلیون نفر از این افراد وجود دارند و رایج ترین شغل در ۲۹ ایالت به شمار می آید. اگر بخواهید بگویید که در ۵ تا ۱۰ سال دیگر چه اتفاقی رخ خواهد داد باید گفت که نتیجه برای این اجتماع بسیار فاجعه بار خواهد بود. ۵ میلیون نفر دیگر که در توقفگاه های سرراهی، متل ها و غذاخوری هایی که به این رانندگان کامیون و کامیون های آنان خدمت رسانی می کنند از کار بیکار خواهند شد. وقتی که رفت و آمد این کامیون ها متوقف شود چه بر سر اقتصادهای محلی خواهد آمد و سیاست های آنان به چه صورت خواهد بود؟”.
فعالیت های اندرو یانگ پیش از ورود به عرصه سیاست در زمینه های مختلفی مانند آموزش، نرم افزارهای مربوط به سلامت، تکنولوژی موبایل و جذب سرمایه غیرانتفاعی بوده است. باراک اوباما او را به عنوان سفیر ریاست جمهوری در زمینه کارآفرینی بین المللی در سال ۲۰۱۵ انتخاب کرده بود و بین ایدیولوژی و تفکرات یانگ و دونالد ترامپ، رییس جمهور کنونی ایالات متحده، تفاوتی شدید و به عبارت بهتر یک تعارض و تضاد عمیق وجود دارد. اندرو یانگ در این باره می گوید:” دونالد ترامپ باعث بدنامی کارآفرینان شده است زیرا او یک شارلاتان در حوزه بازاریابی است و نه یک سازنده ساختار تجاری. فکر می کنم که من بسیاری از کیفیت ها و نقاط قوتی که ترامپ فکر می کند دارد را در خود دارم”.
به عنوان رییس جمهور آینده ایالات متحده، اندرو یانگ می خواهد از شم تجاری و اقتصادی خود برای اجرای برنامه ای با عنوان «سهام آزادی» (Freedom Dividend) استفاده کند؛ یک برنامه پایه ای کسب درآمد برای کمک به کاستن تاثیر اتوماسیون بر زندگی و کار انسان ها. به باور او، ورود هوش مصنوعی به زندگی انسان ها باعث می شود که تعریف ما از واژه «کار»، چیزی که به عنوان جامعه می شناسیم و انتظاری که از اقتصاد داریم تغییر کند. وی این شرایط را بسیار سخت و بغرنج می داند اما به نظر یانگ می توان آن را به یک فرصت خوب نیز تبدیل کرد. اندرو یانگ از همین حالا تبلیغات خود را برای انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در سال ۲۰۲۰ آغاز کرده است. در ادامه این مطلب خلاصه ای از مصاحبه انجام گرفته با او را آورده ایم.
۱- آیا از الان فعالیت تبلیغاتی برای رییس جمهور شدن زود نیست؟
اندرو یانگ: نه خیلی زود نیست. من حتی اولین کسی نیستم که نامزدی خود را اعلام می کند. یک نفر قبل از من اعلام آمادگی کرده است، یک نماینده کنگره از ایالت مریلند به نام جان دلینی. در مورد زمان شروع این فعالیت ها هیچ قانونی وجود ندارد، بیشتر یک سنت است تا چیزی دیگر. فکر می کنیم که در حال حاضر در بحبوحه سپری کردن بزرگترین تغییر تکنولوژیکی و اقتصادی را در تاریخ بشریت هستیم و رهبریت سیاسی ما از درک این واقعیت بسیار دور شده است. تنها نیازها برای ورود به این حوزه نیازهایی است که در قانون اساسی آمده- به دنیا آمدن در کشور، داشتن سن ۳۵ سال یا بیشتر- و من برای برنده شدن کارم را آغاز کرده ام.
ترامپ در سال ۲۰۱۶ برنده شد زیرا ما ۴ میلیون شغل در بخش صنعت را در میشیگان، اوهایو، پنسیلوانیا و ویسکانسین به اتوماسیون صنعتی سپردیم، ایالت های با رأی متغیر که وی برای برنده شدن به آن ها نیاز داشت. ما دوباره داریم همین رویه را تکرار می کنیم، این بار در مورد افرادی که در حوزه خرده فروشی، حمل و نقل، کامیون داری، مراکز مخابراتی، فست فود و در سراسر حوزه های صنعتی. هوش مصنوعی هر روز بیشتر و بیشتر از کارهایی که اکنون انسان ها انجام می دهند را به عهده خواهد گرفت. اکثریت طبقه سیاسی ما حتی قبول نمی کنند که این چالش اصلی دوران ماست و در حال بدتر شدن نیز هست.
۲- شما به دنبال نامزد شدن در حزب دموکرات هستید. پلتفرم تبلیغاتی شما چگونه خواهد بود؟
اندرو یانگ: هسته تبلیغاتی من «سهام آزادی» است که بر اسا آن هر فرد بالغ آمریکایی بین سنین ۱۸ تا ۶۴ سال ماهانه ۱.۰۰۰ دلار دریافت خواهد کرد. شما نمی توانید به سبک مبارزه با تغییرات آب و هوایی با معضل اتوماسیون مشاغل روبرو شوید؛ با خواستن از مردم برای فداکاری یا حساسیت بیشتر نسبت به منابعی که مصرف می کنند. ما باید مسیر متفاوتی را در پیش بگیریم و سود ناشی از اتوماسیون و تکنولوژی جدید را تا حد ممکن و با بهترین سرعت در میان تمامی اقشار جامعه توزیع کنیم.
وقتی که مردم پولی برای خرج کردن داشته باشند سرمایه داری عملکرد بسیار بهتری دارد و در حال حاضر ۵۹ درصد آمریکایی ها توان تامین ۵۰۰ دلار هزینه غیرمترقبه و ناگهانی را ندارند. موسسه روزولت دریافته که درآمد پایه ۱.۰۰۰ دلار در ماه، هر ساله اقتصاد کشور را ۲.۵ تریلیون دلار بهبود بخشیده و ۴.۵ میلیون شغل جدید ایجاد خواهد کرد. در طول اولین سال ریاست جمهوری خود طرح «سهام آزادی» را اجرا خواهیم کرد زیرا این کاری است که برای ان انتخاب می شوم.
۳- درآمد پایه بین المللی ایده ای است که برای سالیان متوالی در سراسر جهان مطرح بوده اما به نظر می رسد که در آمریکا طرحی موفقیت آمیز نخواهد بود. مقاومت نسبت به این طرح از کجا می آید؟
اندرو یانگ: ایالات متحده در ۳۶ سال گذشته برنامه درآمد پایه داشته است. سهام نفت آلاسکا در دوران ریاست جمهوری نیکسون در سال ۱۹۷۱ توسط مجلس نمایندگان تایید شده و بر اساس آن به هر یک از ساکنان این ایالت و برای تمام طول عمرشان مبلغ ۱.۰۰۰ تا ۲.۰۰۰ دلار به صورت سالانه پرداخت می شود. این موضوع باعث بهبود رژیم غذایی کودکان، ایجاد شغل، کاهش نابرابری درآمدی شده و در این ایالت پر از نفت به یک رویه تثبیت شده تبدیل گشته است. این طرح توسط یک نماینده جمهوری خواه به عنوان راهی برای دور نگه داشتن پول از دستان دولت و رساندن آن به دست مردم مطرح شد.
کسی که می گوید این کار ممکن نیست به تاریخ کشورمان توجهی ندارد. منبع اصلی مقاومت نسبت به این برنامه از حس نادرست کمبود منابع مالی سرچشمه می گیرد. خیلی راحت است که بگوییم:” آهای، ما توان این کار را نداریم. این پول باید از یک جایی بیاید و این کار اقتصاد را ورشکسته خواهد کرد”. اما این یک مشت حرف بی معنی بسیار واضح است. اقتصاد سالانه ما در حال حاضر ۱۹ تریلیون دلار ارزش دارد و تنها در ۱۰ سال اخیر ۴ تریلیون دلار به آن اضافه شده است. ما به راحتی می توانیم از پسِ سهام ۱.۰۰۰ دلاری برای هر آمریکایی بین ۱۸ تا ۶۴ برآییم.
در برنامه من ۴ مکانیزم برای پرداخت آن وجود دارد و یکی از آن ها یک مالیات بر ارزش افزوده جدید برای کمپانی هایی است که بیش از همه از سیستم های اتوماسیون سود کسب می کنند. این موضوع بسیار ضروری است زیرا مالیات بر درآمد در زمینه هوش مصنوعی، نرم افزار و دستگاه های ماشنی وحشتناک است. منتفعان این شرایط کمپانی های تکنولوژی بزرگ بین المللی هستند که در کاستن از مالیات های خود بسیار خوب عمل می کنند”.
۴- آیا شما اولین کاندیدای ریاست جمهوری هستید که اهدای پول دیجیتال را می پذیرید؟ آیا شما قانونی رسمی در زمینه پول های دیجیتالی را به ایالات متحده خواهید آورد؟
اندرو یانگ: فکر می کنم که من اولین کاندیدایی هستم که اهدای پول دیجیتالی را می پذیرم. ما به قوانین نگاه کردیم و تا زمانی که تمامی اطلاعات مربوط به مشارکت های پولی را جمع آوری کنیم این موضوع بدون مشکل خواهد بود. کمپین های سیاسی می توانند هدایای مالی از هر نوعی را تا زمانی که ارزش آن ها را یادداشت می کنند دریافت نمایند. برای مثال می توانیم اهدای ساندویچ گوشت را نیز قبول کنیم.
در دولت من، ما مجموعه ای مرتبط از قوانین برای ارز دیجیتال خواهیم داشت زیرا اکنون تا حدودی به دوران غرب وحشی رسیده ایم. من به این که دولت کنونی بتواند با این مشکل به شیوه موثری روبرو شود خوشبین نیستم اما تحقیقات و روش های آزمایشی بسیاری در حال انجام هستند. نبود قوانین مرتبط، مردم را از انجام آزمایش و نوآوری در زمینه بلاک چین و یافتن پلتفرم های جدید برای آن روی گردان نمی سازد.
۵- نظر شما در مورد یک واحد پولی دیجیتال ملی چیست؟
اندرو یانگ: فکر می کنم یک ارز دیجیتال ملی می تواند یک ایده عالی باشد که کاملاً منطقی است، اما ما باید در ابتدا باید نقاط تماس معناداری را در صنعت و برای مشارکت مردم فراهم کنیم. بخشی از برنامه تبلیغاتی من این است که ما به یک «واحد پول اجتماعی» جدید نیاز داریم که توسط یک دولت فدرال پشتیبانی شده و مانند پول واقعی ارزش داشته باشد. این واحد پولی با رفتارهای مثبت اجتماعی که قصد اشاعه آن ها را داریم مرتبط است، چیزهایی شبیه مراقبت از افراد کهنسال، تامین نیازهای غذایی کودکان، انجام کارهای داوطلبانه در جامعه و یا بهبود شرایط محیط اطراف.
این ایده بر اساس چیزی به نام «سرمایه گذاری زمانی» (timebanking) بنا شده است که برای چندین سال در چند صد مورد از جوامع در سراسر ایالات متحده وجود داشته است. ما به راهی نیاز داریم که رفتارهای کمک کننده را به رسمیت شناخته و تقویت کنیم. این موضوع بسیار شبیه یک اپلیکیشن در گوشی های هوشمند خواهد بود.
۶- به طور کلی و عمومی، مردم چگونه می توانند خود را برای دیدگاه شما نسبت به آینده آماده کنند؟
مفهوم ما از کار باید بسیار گسترده تر شود. بگذارید بگوییم که همسر من در حال حاضر با دو فرزند پسرمان در خانه است که البته همینطور هم هست. بازار این کار را به چشم یک صفر (کار بدون درآمد) می بیند و نه یکش شغل. اگر او برای مراقبت از فرزندان شخص دیگری استخدام می شد، این کار یک شغل به شمار می آمد. در حال حاضر ما تعریفمان از کار را بر اساس بازار تعیین می کنیم: شما برای شغلتان حقوق دریافت می کنید و برای فعالیت هایی که شغل به شمار نمی آیند حقوقی به شما پرداخت نخواهد شد.
مشکل این مسئله در این است که بازار هر روز بیشتر و بیشتز از ارزش کار انسان می کاهد. ۳.۵ میلیون راننده کامیونی که قبلاً به آن ها اشاره کردیم به عنوان انسان تغییری نمی کنند. آن ها به صورت ناگهانی نحوه راندن کامیون را فراموش نمی کنند. موضوع این است که اکنون دیگر کامیون خود رانندگی می کند و رانندگان باید به این موضوع نگاه کنند که ارزش کار آن ها از سالی ۴۵.۰۰۰ دلار به نزدیک صفر رسیده است.
نکات جالب و خواندنی در مورد کاخ سفید؛ مقر ریاست جمهوری آمریکا
ویدئویی که نشان می دهد باراک اوباما در طول دوره ۸ ساله ریاست جمهوری چقدر پیر شده است [تماشا کنید]
پیش بینی های همسر اول دونالد ترامپ در مورد دوره ریاست جمهوری وی
خوب سهام آزادی اونا چیزیه که میشه بهش به عنوان نقطه امید نگاه کرد
مال ما اصلا فکر کردن به اون برای یک گدا هم سخته
سالی ۷۳ هزار تومان میشه ۵ دلار
۵ دلار خخخخخخخخخخخخ
هزار دلاررررر؟
براتون جالبه که بدونین فنلاند این طرحو ازمایشی اجرا کرده تا نتایجشو ببینه بعدم اگه نتایجش خوب بود برا کل مردم بیکارشون اجرا کنن.
قوانین بیکاری تو فنلاند اینطوریه که طرف باید شش ماه کار با درامد معمولی داشه باشه و طی این مدت عضو یه صندوق بیکاری باشه. بعد شش ماه اگه بیکار شد این صندوق بیکاری به مدت تقریبا پانصد روز بهش هشتاد درصد دستمزد ماهانش تو این شش ماهی که شاغل بود بهش حقوق بیکاری میده. اکثرا بعد چندماه کار پیدا میکنن ولی ممکنه چندنفری باشن که هیچ کاری پیدا نکنن. اینجا حقوق بیکاریشون فکر کنم به شصت درصد میرسه و تا دویست روز دیگم میتونه حقوق بیکاری بگیره.
خب تا اینجا مشکلی نیست و همه کشورای غربی منجمله امریکا چنین سیستمی دارن.
اما بعد این مدت کشورای رفاه محور مثل اروپا و کانادا و بعضی ایالتای امریکا افرادی که بیکار هستن و یا حقوق بیکاری نمیگیرن و یا حقوق بیکاریشون تموم شده رو تحت پوشش سازمان مسئول رفاه اجتماعی کشور قرار میده. مثلا تو فنلاند سازمان خدمات اجتماعی بعد این ششصد روز برای فرد بیکار و یا از اول برای یه افراد دیگه وارد میشه و این فردو تحت پوشش میگیره. مهمترین برنامه ی خدمات اجتماعی اینه که این فرد رو برای ورود به کار و اجتماع اموزش بدن.
خلاصه یه سیستمی اینا دارن حتی خودشونم سردر نمیارن مخصوصا امریکا . شاید جالب باشه بدونین تو امریکا تا وقتی یه فرزند هیجده ساله نشده تمام خرجش به عهده دولته اگه والدینش قادر به تامین زندگیش نباشه. حالا درسته بهش پول ایفون نمیده. ولی دولت امریکا بهش اونقدری هزینه زندگی میده که به جای اپل یه سامسونگ یا هوایی بخره