انیمیشن در مسیر باران اثری است که در سبک رئال ساخته شده و مضامین مذهبی را درون خود جای داده است. آستان قدس رضوی اسپانسر اصلی و وظیفه تهیه کنندگی این انیمیشن را بر عهده داشته و بیش از دویست نفر برای ساخت در مسیر باران زحمت کشیدهاند. جالب اینجاست که انیمیشن در مسیر باران در سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ ساخته شده بود و بعد از وقفهای دو ساله روانه اکران سینماها میشود، وقفهای که برای یک انیمیشن در بحبوحه پیشرفتهای فناوری و تکنیکهای این صنعت میتواند لطمه بدی به آن بزند.
در مسیر باران با همین وقفه چند ساله خود تا زمان اکران، باعث شده که کمتر مورد توجه قرار بگیرد و مخاطب امروزی سختگیر، از حیث گرافیکی آن را چندان قوی نداند. این انیمیشن از تکنیک استفاده از چهره بازیگران بهره برده که به نوبه خود در کشور کار جدیدیست و در کمتر اثر ایرانی میتوان آن را یافت. بازیگرانی چون امین زندگانی و رحیم نوروزی، چهرهها و صدایشان را به کاراکترهای این انیمیشن قرض دادهاند و برخی از آنها توانستهاند که از پس رسالت خود به درستی بربیایند و برخی غیرحرفهای کار کردهاند. در ادامه بیشتر درباره این موارد میپردازیم اما بگذارید اول کار نگاهی به داستان مذهبی-تاریخی در مسیر باران داشته باشیم.
احتمالا درباره ماجرای امام رضا (ع) و نماز باران چیزهایی شنیدهاید. روایات بسیاری وجود دارد درباره اینکه در زمان خلافت امام رضا (ع) خشکسالی و قحطی در سرزمین حکمفرما بوده و امام از خداوند خواسته که باران رحمت را بر سر شهر بریزاند و پس از چندی یازده ابر در آسمان پدید آمده که هر کدام به یک سرزمین رفتند و بارش را در آنجا آغاز کردند. جدا از این روایت، حکایات دیگری هم به امام رضا(ع) منسوب شده مبنی بر اینکه روزی ایشان به همراه یارانش از خانه بیرون زده بودند و به یارانش گفتتند که لباس بارانی خود را بردارید چرا که تا چند ساعت دیگر نزول رحمت خدا بر ما خواهد بارید و چنین هم شده است. این روایات که برخیشان از کتاب مستدرک عوالمالعلوم گرفته شدهاند، همگی دال بر اینست که امام هشتم شیعیان در زندگانی خود، روایات زیادی را مرتبط با باران تجربه کرده است.
در مسیر باران با در نظر گرفتن این ماجرا و یک واقعه تاریخی داستانش را پیش میبرد و به گفته نویسنده و کارگردان این اثر، فیلمنامه کار چندین بار بازنویسی شده تا هم جذابیت داستانی حفظ شود و هم روایت به درستی منتقل گردد. داستان در مسیر باران حکایت مردی است به نام ریان که به همراه همسرش محبوبه درگیر خشکسالی وحشتناکی شدهاند. ریان که کار و زندگیاش با باغ و زمین میگذرد، شغل و معیشت خود را در خطر دیده و تصمیم میگیرد که در حرفه و شهر دیگری سرمایهگذاری کند.
او به دوستش هرمز رجوع میکند و دار و ندارش را به وی سپرده تا در مسیری که پیش رو دارد با خود ببرد و برای او سرمایهگذاری کند. البته ریان خودش هم میخواهد با هرمز و کاروان همسفر شود اما شکستی پایش مانع از این کار شده و او به ناچار در منزل میماند و به هرمز اعتماد میکند. کاروان اما در سفر خود با راهزنها روبرو میشوند و در طی یک شبیخون، همگی کشته شده و در نتیجه پولهای ریان نیز به باد میرود. یک سال از این دزدی و شبیخون میگذرد که ریان از این واقعه با خبر میشود و تصمیم میگیرد که خود به سفر رفته تا ببیند چه کاری میتواند برای زندگیاش انجام دهد. مقصد ریان مرو است، جایی که مولای او امام رضا (َع) هم زندگی میکند.
فیلمنامه انیمیشن در مسیر باران با اینکه چندین بار باز نویسی شده و بر اساس یک واقعه تاریخی واقعیست، اما جذابیتی که باید داشته باشد را ندارد و صرفا به باورهای دینی و المانهای مذهبی درون خودش تکیه کرده است. به نظر میرسد سازندگان به همینکه بتوانند یک داستان مذهبی را به تصویر بکشند و صدای محمدرضا اصفهانی را نیز در بطن این سکانسها جا بگذارند قانع بوده و قصد نداشتند تا یک روایت داستانی به اثر ببخشند. داستانی که در مسیر باران روایت میشود نصفه و نیمه آغاز شده و نصفه و نیمهتر! تمام شده و در مدت کوتاه کمی بیش از ۶۰ دقیقه خود نمیتواند هیچ یک از کاراکترهایش را درست بپروراند.
خانواده ریان در گنگترین گوشه داستان قرار گرفته و بیتوجهی به آنها در خط داستانی اثر، بسیار تعجب آور است. در کنار این موضوع آنتاگونیست قصه نیز از ناکجا آباد پیدا شده و مشخص نیست که چرا بدجنس است. شخصیت طاهر نیز در این میان یک کاراکتر خاکستری را ایفا میکند که تکلیفش با خودش معلوم نیست و بیننده هم نمیتواند بفهمد که این دزد چرا میخواهد آدم خوبی باشد.
فارغ از تمام این مسائل باید به پایان بندی بد انیمیشن اشاره کرد که توگویی وسط اپیزود یک سریال داستان نیمه کاره رها شده میشود. ضمن اینکه متاسفانه روایات تاریخی-مذهبی ما در قالب انیمیشن همیشه نشان دهنده صحنههای خشن و خونریزی هستند و در مسیر باران هم از این قاعده مستثنی نیست. اقدامات این چنینی شاید در رئال تر کردن کار تاثیر مثبتی بگذارد اما اینکه آثاری چون فهرست مقدس و همین در مسیر باران، دارای این صحنهها هستند و هیچ چیزی در تابلوی تبلیغاتی آنها و تیزرهای آنها در این باره گفته نمیشود، جای شگفتی دارد.
امین زندگانی که صداپیشگی نقش اصلی یعنی ریان را بر عهده دارد انتخاب چندان مناسبی برای این کار نبوده و در کارش نمیتواند حرفهای عمل کند. نحوه ادا کردن دیالوگها توسط او گاهی مواقع به شدت تصنعی میشود و عجیب است که چطور تیم سازنده نتوانستند با او کار کنند و صدای دقیق و درستتر را داشته باشند. بقیه بازیگران اما در کار خود بهتر عمل کردند و انیماتورها نیز تا جایی که توانستهاند حرکات دهان و دیالوگها را مشابه هم در آوردهاند ولی در برخی مواقع نتیجه کار چندان دقیق نیست.
در طول دیدن انیمیشن در مسیر باران احتمالا همانند من به این مساله فکر میکنید که گرافیک هنری و بصری خوبی در انیمیشن به کار رفته اما در موارد فنی اشکالات ریز و درشتی وجود دارد که گاهی مواقع آنچنان درشت میشوند که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد. مشکلات فنی این حوزه برای من و دیگر دوستداران انیمیشن کشور به طور حتم قابل درک است، اما اینکه در جایی از انیمیشن انگاری که تیم بیحوصله شده باشند و کمتر وقت گذاشته باشند و در جای دیگر، کار خود را به خوبی انجام داده باشند قابل پذیرش نیست. در حقیقت بالانس درستی بین صحنههای مختلف انیمیشن صورت نگرفته و کیفیت کار افت و خیز زیادی در طول مدت زمان کوتاه آن دارد.
انیمیشن در مسیر باران تکاملی ناقص برای انیمیشن ایران است و با صرف نظر کردن از جنبه فانتزی یک کار انیمیشن، وارد مقوله خطرناکی در این صنعت شده که در جهان هم آثار فاخر آنچنانی برای آن وجود ندارد. انیمیشنهای رئال و ساختشان کاری سخت بوده و تیم سازنده توانسته اثری قابل قبول تولید کند ولی امید میرود که با صرف بودجه بیشتر و وقت بیشتر، بتوان داستانهایی به مراتب جذابتر را در کالبد انیمیشن ساخت. سینمای کشور ما از این صنعت تقریبا بیبهره است و جای خالی انیمیشن ایرانی و درخشش آن واقعا حس میشود؛ با حمایت از آثار کنونی شاید بتوان روزنه امیدی پیدا کرد که بتوان در سالهای آینده حرفی برای گفتن در زمینه انیمیشنسازی داشت و آثار جالب توجهی در این حوزه تولید شوند.
بدون نظر