احساسات انسانی هزارتویی پیچیده است که حتی خلاق ترین و باهوش ترین مغزها نیز نتوانسته اند تصویری کامل از آن ارائه دهند. این احساسات را می توان تعریف و فهرست بندی کرد اما محرک ها و منشأ آن ها برای همیشه مبهم باقی می ماند. حتی سنگدل ترینِ ما نیز گاهی با نقاط آسیب پذیر انسانی مان در مقابل احساسات غیرمنتظره و در مواقعی نامناسب و باورنکردنی مواجه می شویم. فیلم ها روش جالب و منحصربفردی در انگیزش احساسات مخاطبان خود دارند، مخاطبانی که موقتاً تحت تاثیر قدرت گیرای رسانه سینما قرار می گیرند. در دنیای کنترل شده یک فیلم بزرگ، ممکن است برخی احساسات متناقض در کنار هم یا به دنبال هم بیایند که معمولاً در دنیای واقعی با هم همراه نمی شوند.
شادی و غم دو نوع احساسات هستند که بیش از دیگر احساسات در فیلم ها مورد استفاده قرار می گیرند و وقتی که کمدی و تراژدی به طور همزمان در یک فیلم باشند تاثیر آن می تواند بسیار پیچیده باشد. وقتی که فیلمی این دو عنصر احساسی متضاد را با مهارت تمام در کنار هم قرار می دهد، ترکیبی دلربا تولید می شود. بدین ترتیب مخاطب در شرایطی که غمی عمیق را در دل خود حس می کند برای خندیدن نیز آماده است و برعکس. در ادامه این مطلب می خواهیم شما را با ۱۰ فیلم احساسی برتر تاریخ سینما آشنا کنیم که تراژدی و کمدی را با مهارتی بی نقص با هم ترکیب کرده اند.
۱۰- پرواز بر فراز آشیانه فاخته (۱۹۷۵)
اقتباس سینمایی بی نقص میلوش فورمن از رمان کن کیسی باعث شد که جک نیکلسون بتواند نام خود را به عنوان یک بازیگر قابل و بااستعداد تثبیت کرده و نتیجه نیز یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینما شد. بخش عمده جذابیت فیلم «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» (One Flew Over the Cuckoo’s Nest) از طریق شخصیت بی پروا، آزادی طلب و سرخوش نیکلسون و همچنین برخی از سکانس های تراژیک فیلم بروز می کند. اما نباید نقش اساسی شخصیت های جانبی فیلم را نیز نادیده گرفت که با شخصیت های به خوبی و عمیق ترسیم شده خود موفق می شوند نهایت احساسات بیننده را تحریک کنند. لوییز فلچر، ویلیام ردفیلد، ویل سیمپسون، کریستوفر لوید و برد دوریف نیز نقش آفرینی های بی نقص و ماندگاری در این فیلم از خود نشان داده اند که باعث می شود برآیند نقش آفرینی تیم بازیگری، ترکیبی بی نقص و ماندگار در بازی های گروهی تاریخ سینما باشد.
لوکیشن داستان یک بیمارستان روانی است و این بازیگران نیز نقش ساکنان عمدتاً بیمار این مرکز را بازی می کنند. فلچر نیز نقش پرستار رَیچد را بازی می کند که یکی از بزرگ ترین شخصیت های منفی تاریخ سینماست. وقتی که شخصیت نیکلسون به این آسایشگاه آورده می شود، مصمم می شود که با قوانین تعیین شده توسط پرستار ریچد پیش نرود و تا جایی که امکان دارد، موجبات شادی و خوشگذرانی را برای بیماران مرکز فراهم سازد. وقتی که روحیه آشوبگرانه او به دیگر بیماران نیز سرایت می کند، خشم پرستار ریچد را بر می انگیزد و او نیز مصمم می شود که به هر قیمتی که شده نیکلسون را شکست دهد. میزان احساساتی که هنگام تماشای فیلم فورمن در بیننده ایجاد می شود به دیدگاه او در مورد شخصیت اصلی داستان وابسته است اما «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» در طی سال ها، باعث بروز احساست خنده و گریه در کنار هم در مخاطبان خود شده و شایستگی قرار گرفتن در این فهرست را دارد.
بیشتر بخوانید: ناراحت کننده ترین و غم انگیزترین فیلم های تاریخ سینما [قسمت دوم]
۹- قواعد بازی (۱۹۳۹)
فیلم «قواعد بازی» یا «قاعده بازی» (The Rules of the Game) یک فیلم هجوآمیز اجتماعی بیرحمانه از ژان رنوآر است که رازهای مخفی در پشت ظاهر مودب افراد طبقه بالای جامعه را به نمایش می گذارد. وقتی که یک آریستوکرات میزبانی یک جشن شکار را بر عهده می گیرد، جشنی که در آن خدمتکاران و صاحب کارهایشان با هم تعامل برقرار می کنند، احساسات و غرایز مخفی این افراد به شکلی خشونت آمیز خود را بروز می دهند. روابط نامشروع جنسی افراد ظاهراً متشخص پدیدار می شود، تنفر و دشمنی پنهان آشکار می گردد و خشمی مرگبار به هدف اصلی افراد تبدیل می شود.
کمدی موجود در این فیلم به طور عمده از رفتار پوچ و سالوسانه چهره های سرشناس اجتماعی داستان نشأت می گیرد که نسخه هایی هجو آمیز از شخصیت واقعی خودشان هستند. اما با مشخص شدن واقعیت درونی این افراد در گردهمایی شبانه، همه چیز رنگی تراژیک به خود می گیرد زیرا شخصیت های اصلی با عواقب واقعی و دنیوی رفتارهایشان مواجه می شوند. این کمدی سیاه لحظه ای از واقعیت در دنیای انسانی فاصله نمی گیرد زیرا قوانین بازی دائماً زیر پا گذاشته شده و دورویی و ریا دستکم برای یک شب، به عنوان تنها ماهیت واقعی انسان ها نمود پیدا می کند.
۸- خرچنگ (۲۰۱۵)
مقدار شوخ طبعی و بار کمیکی که در فیلم «خرچنگ» (The Lobster) می یابید به نوع شخصیت شما بستگی دارد، اما کسانی که به ماجراهای سورئال و خیالی علاقه دارند بدون شک این فیلم را یک شورش واقعی در دنیای فیملسازی خواهند دانست. فیلم «خرچنگ» پر از دیالوگ های عجیب و غریب متناسب با سبک کافکایی داستان بوده و تاثیری که بر روی بیننده می گذارد نیز بسیار عمیق و قابل توجه است. کالین فارل با یک بدسگالی نجیبانه و متعهدانه دیالوگ هایش را به زبان می آورد که تُن و لحن فیلم را تقویت می کند و راشل ویز، لیا سیدوکس و جان سی رایلی نیز به شکلی بی نقص نقش های جانبی داستان را پر کرده اند.
داستان فیلم خود عناصری از کمدی و تراژدی را همراه دارد: در یک دنیای عجیب و غریب و پادآرمان شهری، افراد مجرد به یک هتل شبیه مکان تفریحی فرستاده شده و به آن ها ۴۵ روز وقت داده می شود که یک شریک زندگی برای خود پیدا کنند. در صورتی که افراد مذکور در این مدت نتوانند شریک زندگی خود را پیدا کنند، به حیوانی که خود انتخاب می کنند تبدیل می شوند. داستان فیلم با کمدی و تراژدی آغاز می شود، چیزی که در رقص عجیب و غریب ابتدای فیلم نمود پیدا می کند. فیلم «خرچنگ» با یک اوج داستانی تکان دهنده و تراژیک و همزمان بسیار بی معنی و پوچ به پایان می رسد که بیننده برای این که بفهمد چه احساسی باید داشته باشد به چند دقیقه وقت نیاز دارد.
بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های ۲۰۱۸ که باید حتما تماشا کنید [قسمت دوم]
۷- نمایش ترومن (۱۹۹۸)
جیم کری در تعدادی از بهترین فیلم هایش، استعداد خود در نقش های کمدی و درام را به نمایش گذاشته است اما «نمایش ترومن» (The Truman Show)، بدون شک، بهترین کار او در این زمینه است. کری که در این فیلم از تیپ کلیشه ای کمیک دیوانه مآبانه خود فاصله گرفته به داستانی تراژیک و ویرانگر وارد می شود و تمام بار بازیگری فیلم را یک تنه به دوش می کشد. با این وجود، «نمایش ترومن» یکی از هوشمندانه ترین فیلم هایی است که می توانید در تاریخ سینما بیابید، با روایتی که سطوح ظاهری و تشبیهی (کنایه ای) به یک اندازه فوق االعاده عمل می کند. سبک کارگردانی پیتر ویر نیز یک سبک تماشاگرانه و عاری از مبالغه را در پیش می گیرد که در جهت تقویت داستان فیلم عمل می کند.
قهرمان داستان، ترومن بربانک، بدون این که بداند، تمام زندگی خود را به عنوان ستاره یک نمایش تلویزیونی ریالیتی شو و داستانی که حول محور او می چرخد گذرانده است. با یک سبک زندگی کاملاً و به دقت برنامه ریزی شده و بازیگرانی که نقش دوستان و خانواده او را بازی می کنند، زندگی ترومن در واقع یک زندگی مصنوعی و مورد سوء استفاده قرار گرفته است. اما وقتی که تهیه کنندگان نمایش به سادگی از کنار برخی اشتباهات حیاتی او می گذرند، ترومن در مورد واقعیت شرایط و دنیایی که در آن زندگی می کند دچار تردید شده و باید تصمیم بگیرد که برای مشخص شدن واقعیت باید تا کجا پیش برود و در نهایت چگونه با عوارض و عواقب رسیدن به حقیقت کنار بیاید.
۶- دیکتاتور بزرگ (۱۹۴۰)
چارلی چاپلین در این فیلم کلاسیک و شاهکار سینمایی خود همزمان نقش یک آرایشگر یهودی مهربان و یک دیکتاتور ستمگر که مصمم به از بین بردن سبک زندگی آرایشگر است را بازی می کند. فیلم هجوآمیز «دیکتاتور بزرگ» (The Great Dictator) که در سال ۱۹۴۰ ساخته شده دیدگاهی انتقادی به ماجرای جنگ جهانی دوم که در آن زمان در بدترین شرایط خود قرار داشت دارد و داستان فیلم توانسته به نقد نابرابری پرداخته و همزمان داستانی کمیک و خنده دار را روایت کند. در این فیلم چاپلین از مهارت های خارق العاده و افسانه ایش به عنوان یک کمدین برای روایت داستان یکی از تراژیک ترین برهه های زندگی بشریت استفاده می کند.
وقتی که آرایشگر داستان و دیکتاتور شبیه او با هم اشتباه گرفته می شوند، آرایشگر مجبور می شود برای جمعیتی عظیم سخنرانی کند و نتیجه یکی از به یاد ماندنی ترین و نمادین ترین سکانس های تاریخ سینماست؛ سخنرانی شورانگیزی در مورد صلح در برابر عداوت ها و سنگدلی هایی که تنها انسان توانایی انجام آن ها را دارد. فیلم «دیکتاتور بزرگ» یک ماجراجویی جذاب و خنده دار است که به خوبی و تماماً اشارات جدی داستان و پیام خود را درک کرده است. چارلی چاپلین نویسندگی، کارگردانی، تهیه کنندگی و بازیگری نقش اول فیلمی کلاسیک را بر عهده گرفت که ساخت آن در آن زمان بسیار خطرناک و دشوار بوده و ماجرا و پیام آن پس از نزدیک به یک قرن، هنوز هم قابل درک و ملموس است.
بیشتر بخوانید: غمانگیزترین فیلمهای عاشقانه تاریخ سینما با پایانهایی که دلتان را به درد خواهند آورد [قسمت دوم]
جبه ی کمونیسم و یهودیت هر کاری کنن از بزرگی و اقتدار رایش سوم کم نخواهد شد.
روشنایی های شهر رو از قلم انداختید. تنها فیلمی که از شدت خنده و در ادامه از شدت گریه نفس منو گرفت