۱۰ تکنیک بازجویی موثر و ترسناکی که بازجوها برای اعتراف گرفتن به کار می‌برند [قسمت دوم]

از تکنیک دروغ تا بزرگ و کوچک انگاری

۱۰ تکنیک بازجویی موثر و ترسناکی که بازجوها برای اعتراف گرفتن به کار می‌برند [قسمت دوم]

مسلم است که اغلب افراد تجربه بازجویی شدن در اداره پلیس را ندارند که البته باید از این بابت خوشحال باشند چون بازجویی شدن خود می تواند به معنای زیر پا گذاشتن قانون یا دستکم مظنون بودن است. چیزی که بازجویی در اداره پلیس یا سازمان های اطلاعاتی را ترسناک تر از قبل می سازد این است که بازجوها روش های خاصی برای بیرون کشیدن حقیقت یا حرف هایی که می خواهند، از زیر زبان افراد دارند. به عبارت دیگر، در سراسر جهان، پلیس ها و بازجوها روش های متفاوتی برای اعتراف گرفتن از متهمان یا مظنونان دارند. هیچگاه روشی در بازجویی وجود نداشته که بتوان آن را صد در صد کارآمد و کلید زبان گشودن تمامی متهمین دانست.

تکنیک های بازجویی

از این رو بازجوها و کارآگاهان پلیس به روش های مختلف و متفاوتی روی می آورند که گاهی چند مورد از آن ها روی یک متهم واحد اعمال می شوند. این روش های بازجویی چنان قدرتمند و تاثیرگذار هستند که در مواردی حتی به اعتراف افراد بیگناه به جرمی که مرتکب نشده اند منتهی می شود و به همین دلیل استفاده از این روش های بازجویی همواره مورد انتقاد بوده است. در واقع روش های بازجویی که  بازجوها به کار می برند ترکیبی از روانشناسی القایی، ترفندها، فریب و دروغ است. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ مورد از تکنیک های جالب و در عین حال تاثیرگذار و ترسناک بازجویی برای وادار کردن متهم به اعتراف آشنا کنیم. لازم به ذکر است تکنیک های همراه با خشونت و شکنجه در این فهرست قرار داده نشده اند.

۵- مصاحبه حرکت شناسی

تکنیک های بازجویی

این تکنیک از تکنیک های بازجویی مشاهده ای به شمار می آید. در تکنیک مصاحبه حرکت شناسی یا اشاره شناسی، بازجو سوالاتی را از متهم می پرسند و حرکات و زبان بدن وی را هنگام پاسخ دادن به سوالات به دقت زیر نظر می گیرد. او سعی می کند که عصبی بودن، فریب و دروغ در متهم را شناسایی کند. او رفتارهای مظنون در حین بازجویی را با رفتارهای خاصی که به آن ها «رفتارهای بازجویی» می گویند مقایسه می کند. این رفتارها در واقع رفتارهایی هستند که گفته می شود افراد گناهکار هنگام بازجویی شدن از خود نشان می دهند. برخی از این رفتارها عبارتند از گریه کردن، فرو رفتن یا لم دادن روی صندلی و بالا گرفتن انگشت شست هنگامی که فرد دست هایش را در هم گره زده است.

۴- تکنیک دروغ

تکنیک های بازجویی

پلیس ها و بازجوها اجازه دارند به شما دروغ بگویند و اغلب نیز این کار را می کنند. آن ها انواع مختلفی از دروغ ها را برای وادار کردن مظنون به اعتراف به زبان می آورند. آن ها می توانند ادعا کنند مدارکی مانند دی ان ای و اثر انگشت بر علیه شما دارند یا شاهدانی که شما را در حین ارتکاب جرم دیده است و این گفته ها در حالی  است که هیچکدام حقیقت ندارد. یکی از معمول ترین دروغ هایی که در فرآیند بازجویی به مظنونین گفته می شود این است که از گفته های آن ها در دادگاه بر علیه خودشان استفاده نخواهد شد. یکی دیگر از تکنیک های دروغگویی و فریب متهم این است که به او گفته می شود همدستش اعتراف کرده و گفته که متهم نیز با او در انجام جرم دخالت داشته است.

بدین ترتیب به او گفت می شود در صورتی که اعتراف کند به او کمک خواهند کرد. همچنین بازجو ممکن است به مظنون بگوید که دروغ گفتن او یا دیگران را بیش از پیش به دردسر می اندازد. آن ها می توانند تست های دروغین انجام داده و در مورد نتایج آن دروغ بگویند. برای مثال در برخی از موارد از متهمین تست های دروغ سنج غیرواقعی گرفته می شود و در نهایت می گویند که او شکست خورده و دستگاه دروغ سنج دروغگو بودن او را تایید کرده است. در طی جلسات بازجویی سخت و امنیتی، بازجو یا پلیس می تواند دستگاه ضبط جلسه را خاموش کند تا متهم را به زور وادار به اعتراف نماید با این قول که اعتراف او را ضبط نخواهند کرد.

تکنیک های بازجویی

اگر چه شاید آن ها واقعاً دستگاه ضبط صوت را خاموش کرده باشند اما در اکثر موارد این اتفاق رخ نمی دهد. علاوه بر این، اتاق های بازجویی معمولاً چندین دوربین در زوایای مختلف دارند و خاموش کردن یکی از آن ها یا دستگاه ضبط صوت نمی تواند تضمین کننده خاموش بودن تمامی آن ها باشد. همچنین پلیس یا بازجو می توانند به شیوه ای نامحسوس از مظنون نمونه دی ان ای بگیرند بدون این که خود متوجه شود. آن ها می توانند با دادن نوشیدنی، یک فنجان قهوه یا آب و حتی سیگار، و از طریق بزاقی که روی آن ها باقی می ماند نمونه معتبری برای آزمایش دی ان ای بدست آورند.

بیشتر بخوانید: داستان هایی هولناک از تجاوز و سوء استفاده جنسی مقامات کره شمالی نسبت به زنان این کشور

۳- مصاحبه شناختی

تکنیک های بازجویی

گاهی اوقات قربانیان و شاهدان جنایات در به یاد آوردن اطلاعات مربوط به جنایت دچار مشکل می شوند. حتی گاهی اوقات آن ها اطلاعات نادرستی را در اختیار بازجو یا مامور پلیس قرار می دهند که فکر می کنند واقعیت دارد. پلیس با استفاده از تکنیک مصاحبه شناختی این مشکلات را رفع می کند. در این روش، به جای اینکه از همان اول و به صورت مستقیم از او در مورد اتفاق رخ داده سوال شود، از او در مورد اتفاقات دیگری که همزمان با ماجرای اصلی رخ داده صحبت کنند. سوالاتی که در حین مصاحبه های شناختی پرسیده می شوند می توانند به اندازه سوال در مورد آب و هوا بی ربط و ساده باشند.

معمولاً از مصاحبه شونده خواسته می شود که هر آنچه که به یاد می آورد را بازگو کند، حتی جزییات بسیار کوچک و بی اهمیت را. یکی از روش های معمول این است که از او پرسیده می شود در هنگام رخ دادن واقعه چه دیده یا شنیده است. همچنین ممکن است از قربانی یا شاهد در مورد کاری که روز واقعه انجام می داده پرسیده شود. یک تکنیک رایج دیگر این است که به مصاحبه شونده گفته شود ماجرا را از آخر به اول شرح دهد. افراد معمولاً وقایع را از اول به آخر به یاد آورده و بازگو می کنند. علاوه بر این ممکن است از یک شاهد عینی در مورد چیزهایی که دیگر شاهدان یا مظنونین در طی حادثه دیده اند سوال شود.

۲- تکنیک PEACE

تکنیک های بازجویی

تکنیک PEACE  به معنای «آمادگی و برنامه ریزی» (Preparation and Planning)، «وارد عمل شدن و تشریح» (Engage and Explain)، «بازگویی ماجرا» (Account)، «بستن» (Closure) و «ارزیابی» (Evaluate) است. از این تکنیک بازجویی بیشتر در بریتانیا و نیوزیلند استفاده می شود. هدف این است که بازجویی بیشتر شبیه یک مصاحبه معمولی باشد تا یک بازجویی پلیسی. این تکنیک شامل مقدار بسیار زیادی مکالمه بین طرفین است. بازجو سوالات بسیاری پرسیده و تا جایی که امکان داشته باشد می خواهد مظنون را به حرف زدن وادارد.

بازجو سعی می کند رابطه ای دوستانه را با مظنون برقرار کند و با احتیاط آن ها را به سمت اعتراف کردن سوق دهد. همچنین بازجو در این تکنیک از مظنون می خواهد هر آنچه که از حادثه مورد بحث به یاد دارد را بازگو کند. سپس گفته های او را با چیزهایی که خودشان از قبل در مورد حادثه (جنایت یا هر چیز دیگری که متهم به خاطر آن بازجویی می شود) تطبیق می دهد. آن ها همچنین روی جزییات جالب گفته های مظنون تمرکز کرده و سوال های بیشتری راجع به این جزییات از وی خواهند پرسید.

۱- کوچک انگاری و بزرگ انگاری

تکنیک های بازجویی

کوچک انگاری (Minimization) و بزرگ انگاری (maximization) دو تکنیک متفاوت بازجویی اما با کارکردی مشابه هستند. کوچک انگاری بدین معنی است که جرم شکل گرفته کم اهمیت تر و کوچکتر از آنچه که در واقع هست جلوه داده می شود. در این روش، بازجو سعی می کند به مظنون بقبولاند که جرم او چندان اهمیت نداشته و عواقب سختی برای وی در پیش ندارد و بدین ترتیب او را به سمت اعتراف کردن سوق می دهد. در واقع بازجو به او می گوید که مجازت جرمی که او مرتکب شده بسیار کمتر از آن است که خود مظنون تصور می کند.

بزرگ انگاری در نقطه مقابل کوچک انگاری قرار دارد. این تکنیک بدین معناست که جرم مظنون بسیار بزرگ تر از آنچه که در واقع هست جلوه داده شود. در این تکنیک، بازجو مدام از حکم های زندان طولانی مدت و سخت ترین مجازات های برای جرمی که ظاهراً مرتکب شده سخن می گوید. در واقع با این تکنیک، بازجویان به متهمین می قبولانند که جرم آن ها سنگین است اما با اعتراف کردن، محکومیت آن ها کمتر خواهد شد.

بیشتر بخوانید: با ۱۰ حمله تروریستی مرگبار و پرتلفات تاریخ آشنا شوید

مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
بدون نظر

ورود