دانشمندان و محققان رفتارشناسی سالهاست بدنبال یافتن این راز هستند که چه چیزی سبب خوشحالی و چه عاملی مانع از خوشحالی انسان میشود.
همه ما میدانیم که خوشحالیِ درونی سلامت جسمانی و طول عمر بدنبال دارد و حتی در بهبود ارتباطهای اجتماعی بشر و موفقیت بیشتر در عرصههای عمومی زندگی او نقش موثری دارد.
اما خوشحالی چیزی نیست که بخواهد برای کسی اتفاق بیفتد. انسانها برای ساختن خوشحالی باید تلاش کنند و با ایجاد تغییرات کوچک و بزرگ در زندگی، طرز فکر و رابطههای خود میتوانند خوشحالی را ارزانی خود کنند.
به همین خاطر برای اینکه بدانید چگونه از قدرت درونی خود برای بیشتر خوشحال بودن استفاده کنید در زیر مسایلی را آموزش دادهایم که کاربردی هستند. همراهمان باشید.
ذهن و مغز
خوشحال بودن یا نبودن انسان ریشه در مغز او دارد. یاد بگیرید که افکار منفی را از ذهن خود دور کنید و بیشتر تمرکزتان را روی مسایل مثبت زندگی بگذارید. با خوشبینی میتوانید زندگی خوشحالتری را تجربه کنید.
مغلوب کردن افکار منفی
همه انسانها به طور ذاتی تمایل دارند اتفاقهای بد زندگی و فکرهای منفی را در مغزشان نشخوار کنند و رویدادهای خوب را به راحتی به دست فراموشی بسپارند. این رفتار نوعی سازگاری تکاملی است – به این معنی که فرد در طول زمان در موقعیتهای آسیبرسان و خطرناک زیادی (همچون ضربههای روحی، خیانت دیدن، مورد ظلم واقع شدن و … ) قرار میگیرد و در نتیجه مغزش یاد میگیرد که در رویارویی با موارد مشابه بلافاصله دید انتقادی و منفی به موضوع پیدا کند تا بدین واسطه خود را از خطر احتمالی مصون نگه دارد.
اما شما باید روی مغز خود کار کنید تا بتوانید بر افکار منفی و زیانرسان غلبه کنید. برای این منظور پیشنهاد میکنیم از روشهای زیر استفاده کنید:
سعی نکنید افکار منفی خود را متوقف کنید: اگر به خودتان بگویید که «من باید بیخیال این فکرهای منفی شوم» در واقع باعث میشوید که بیشتر به این موضوع فکر کنید. به جای این کار، نگرانیهای خود را بپذیرید. وقتی در چرخه منفی و اشتباه قرار دارید، سعی کنید آن را درک کنید، آن را بشناسید. مثلا: «نگرانی من در مورد مسایل مالی است.» یا «من نگران مشکلاتی شغلیام هستم.»
با خودتان مثل یک دوست رفتار کنید: وقتی در یک شرایط پر استرس و نگرانکننده قرار میگیرد از خودتان بپرسید اگر دوستتان در این شرایط بود چه پیشنهاد یا توصیهای برای او داشتید؟ همان را به خودتان گوشزد کنید.
افکار منفی خود را به چالش بکشید: با سوال پرسیدنهای سقراطی میتوانید افکار آزاردهنده و منفی را به چالش بکشید. مطالعات علمی نشان دادهاند که این روش به کاهش نشانههای افسردگی کمک زیادی میکند. هدف از این کار دور کردن فرد از افکار منفی (من یک بازنده هستم) و تمرکز روی مسایل مثبت است (من دستاوردهای زیادی در کار خود داشتهام). در زیر تعدادی از سوالاتی را برایتان نوشتهایم که میتوانید از خود بپرسید و ذهنتان را به چالش بکشید:
در ابتدای امر بهتر است افکار منفی خود را در برگهای یادداشت کنید. به طور مثال، «من در کار خود مشکلاتی دارم و میخواهم تواناییهای خود را به چالش بکشم»
- سپس از خود بپرسید: چه مدرکی برای این طرز فکر وجود دارد؟ چه چیزی ثابت میکند که من موفق نیستم؟
- آیا این یک طرز فکر احساسی است یا بر اساس واقعیت و اتفاقهای گذشته چنین باوری در مورد خود دارم؟
- آیا ممکن است در این مورد اشتباه کرده باشم؟
- تا چه حد ممکن است طرز فکر بقیه نسبت به این موقعیت با من متفاوت باشد؟
- اگر این اتفاق برای کسی دیگر روی میداد من چه دیدگاهی نسبت به آن داشتم؟
نتیجهگیری: افکار منفی برای همه انسانها تظاهر مییابند اما اگر بتوانیم آنها را تشخیص دهیم و این فکرها را به چالش بکشیم، میتوانیم یک گام بسیار بزرگ در راستای خوشحال و خوشبخت بودن در زندگی برداریم.
کنترل کردن تنفس
دانشمندان بارها ثابت کردهاند که درست نفس کشیدن و کنترل کردن تنفس نقش بسیار مهمی در سبک زندگی بشر دارد. از جمله باید گفت که افراد میتوانند با کنترل نفسهای خود بر مشکلاتی همچون اضطراب، بیخوابی، اختلالهای ناشی از استرس شدید، افسردگی و سندرم عدم تمرکز غلبه کنند.
چندین قرن است که یوگیها از سیستم کنترل نفس و پرانایاما برای افزایش میزان تمرکز و بهبود وضعیت حیات بشر بهره میگیرند. بودا بر این باور است که به واسطه مدیتیشن با نفس میتوان به روشنفکری و روشنگری دست یافت.
مرور داستانهای خود
با نوشتن خاطرات و داستانهای زندگی خود و بازنویسی آنها میتوانید تغییرات رفتاری زیادی ایجاد کرده و خود را به خوشحالی بیشتر هدایت کنید. احتمالا میدانید که با نوشتن توصیفی رویدادهای زندگی میتوان اختلالهای احساسی را بهبود بخشیده و نشانههای بیماریها را کاهش داد.
محققان ثابت کردهاند اگر روزانه ۱۵ دقیقه از وقت خود را به نوشتن مسایل ذهنی و داستانهای زندگی خود و بازنویسی آنها اختصاص دهید، میتوانید خوشحالی عمومی خود را بهبود بخشیده و حتی جسم خود را نیز به وضعیت سالمتری هدایت کنید. نوشتن این مزیت را دارد که شما یاد میگیرد احساسات خود را توصیف کنید، به آنها وقوف پیدا کنید و بتوانید بر تضادهای درونی وجود خود غلبه کنید.
همه انسانها حکایت و روایت شخصی دارند که شکل دهنده دیدگاه آنها به جهان پیرامون و خودشان است. اما گاهی صدای درونی ما در مسیر درست قرار ندارد. با نوشتن و ویرایش داستانها و خاطرات خود میتوانیم انتظار از را تغییر دهیم و مشکلات و موانعی که در مسیر خودشناسی بهتر ما وجود دارند را شناسایی کنیم. این روند همانند چالش سوالات سقراطی است. در زیر تمرینها نوشتن را برایتان ذکر کردهایم:
- یک داستان کوتاه در مورد مشکلات زندگی خود بنویسید. من مشکلات مالی دارم. من نمیتوانم خیلی راحت با افراد جدید در شهر جدید ارتباط برقرار کنم. من هرگز بدنبال یافتن عشق واقعی نبودهام. من همیشه با عشقم در حال جنگ و دعوا هستم. ……
- حالا یک داستان جدید از دیدگاه یک فرد دیگر که هیچ قضاوتی در مورد شما ندارد بنویسید. یا داستان را به گونهای بنویسید که ممکن است برای یک دوست تعریف کنید.
پول یک چالش اساسی در زندگی است اما شما میتوانید با کمک افراد موفق یا گرفتن راهنمایی وضعیت مالی خود را بهبود ببخشید.
هر کسی ممکن است در یافتن یک دوست جدید در مکانهای جدید با مشکل مواجه شود. به خودتان فرصت دهید. به گروههای اجتماعی بپیوندید تا با افراد جدید آشنا شوید.
روی یافتن عشق و رابطه عاشقانه تمرکز نکنید. به فکر این باشید که دوستان جدید بیابید و با آنها خوش بگذرانید. بقیه اتفاقها به صورت خودکار در زندگی روی خواهند داد.
بحث و دعوای زوجها همیشه بوده و هست. زندگی و رابطه خود را از بیرون نگاه کنید. آیا همچنان معتقدید که شما دایم در حال دعوا هستید؟
بسیاری از یافتههای علمی ثابت کردند که با نوشتن و بازنویسی اتفاقهای زندگی و افکار خود میتوانید فکرهای منفی را از بین ببرید و خوشبینی را وارد زندگی خود کنید. شما با نوشتن توصیفی داستان زندگی خود انگار در یک کلاس درس زندگی نشستهاید.
تحرک داشتن
وقتی تصمیم میگیرید که حرکت کرده و تغییر کنید، بیشتر از افرادی که هیچکاری نمیکنند میتوانید خوشحالی را برای خود رقم بزنید. تحرک داشتن در زندگی یکی از گامهای خوشحال بودن است. برای اینکه حس خوب و مثبتی داشته باشید سعی کنید راه بروید، ورزش کنید یا فعالیت جسمانی داشته باشید. حتی وقتی کاری برای انجام دادن ندارید، ۱۵ دقیقه پیادهروی کنید.
تحرک داشتن انسان را خوشحالتر میکند و افراد خوشحال و مثبتاندیش اغلب تحرک زیادی در زندگی خود دارند.
تمرین خوشبین بودن
خوشبینی و بدبینی انسانها ذاتی است. با همه این وجود، حتی اگر در یک خانواده بدبین و بدخلق بدنیا آمده باشید هم میتوانید تابشهای امیدبخشی از خوشبینی را در اعماق وجود خود پیدا کنید. خوشبین بودن به این معنی نیست که واقعیتهای زندگی را نادیده بگیرید. مثلا پس از از دست دادن شغل خود بسیاری از مردم تصور میکنند که من همه چیز را از دست دادهام و به این زودی نمیتوانم این خسارت را جبران کنم. اما یک فرد مثبتاندیش همیشه بدنبال یافتن راهی برای غلبه بر شرایط پیش آمده است.
تغییر دادن سیستم فکری کار چندان آسانی نیست اما این اطمینان را داشته باشید که با تمرین و پیشتکار زیاد میتوانید به این درجه از خوشحالی دست پیدا کنید.
مرسی