کتابخانه ایران‌ مال ، پاتوق جدید کاربران اینستاگرام برای عکس‌های روشنفکرانه!

مرگ کتاب‌ها در میان ژست‌های دنیای مجازی

کتابخانه ایران‌ مال ، پاتوق جدید کاربران اینستاگرام برای عکس‌های روشنفکرانه!

در این یادداشت بنا ندارم در مورد معایب «همه‌ی» شبکه‌های اجتماعی دادِ اعتراض سر بدهم یا زیبایی‌های بی‌نظیر ایران‌مال را زیر سوال ببرم. خود من بسیار مشتاق بازدید از بازار بزرگ ایران بودم و برایم بسیار جذاب بود یکی از پنج مال برتر جهان و عظیم‌ترین پروژه‌ تجاری، فرهنگی و اجتماعی ایران را از نزدیک ببینم؛ به‌ویژه وقتی در استوری‌های اینستاگرامی دوستان، معماری‌های متفاوتی را زیر یک سقف در یک مکان واحد می‌دیدم بسیار کنجکاوی‌ام را قلقلک می‌داد تا بدانم ماجرا از چه قرار است.

همین امر مرا روانه منطقه ۲۲ تهران کرد، مکانی بین دو کلان‌شهر تهران و کرج و حاشیه پارک چیتگر.

کتابخانه ایران‌ مال ، پاتوق جدید کاربران اینستاگرام برای عکس‌های روشنفکرانه!

این سازه شکوهمند با نمای بیرونی بسیار زیبا از همان وسط اتوبان نگاه‌ها را به خود جلب می‌کند و فضای داخلی آن با اینکه هنوز تکمیل نشده، اما ابهت و جاذبه بصری زیادی دارد. همین امر باعث شده روزانه هزاران نفر از گوشه و کنار بازار بزرگ ایران بازدید کنند، از ایوان شرق به سمت باغ ایرانی بروند و از باغ دیدار عبور کرده به بازار سنتی برسند. از تالار آینه و تماشای آینه‌کاری‌هایش بگذرند و در شربت‌خانه که مملو از بوی زعفران و گلاب و زنجبیل است گلویی تازه کنند و در آخر به کتابخانه بی‌نظیر جندی شاپور برسند؛ کتابخانه‌ای که شبیه داستان‌های هری‌پاتر است و سقف بسیار بلند، پله‌های چوبی منحنی، دیوارهای مملو از کتاب‌های رنگارنگ، کافه‌ای که در میان بوی کاغذ، قهوه و چای سرو می‌کند و صندلی‌های راحت و سدری‌رنگی که در ترکیب با چوب‌های تیره‌ی قفسه‌ها، توجه هر رهگذری را به خود جلب می‌کنند باعث شده این محل به پاتوقی جدید برای گردشگران تبدیل شود.

کتابخانه‌ای که قرار بوده میعادگاه صاحبان قلم و اندیشه باشد و به مکانی برای انواع رویدادهای فرهنگی همچون رونمایی از کتاب‌های جدید نفیس و خطی، ارائه تندیس و سردیس مشاهیر ایران و جهان و برگزاری جشنواره‌های کتاب و مطبوعات باشد امروز به قربان‌گاه کتاب تبدیل شده است.

کتابخانه جندی شاپور ایران مال این روزها جولانگاه کاربران شبکه‌های اجتماعی و محلی برای ژست‌های دروغین روشنفکری است. ژست‌هایی که این روزها به جزء جدایی‌ناپذیر از زندگی ما ایرانی‌ها بدل گشته و باعث شده برای گرفتن تایید در دنیای مجازی نمونه‌های مختلفی از تظاهر را بر اساس سبک زندگی و طرزفکر خود با دیگران به اشتراک بگذاریم؛ با این خیال که نقاب خودساخته‌مان در جهان غیر واقعی شاید تا حدی نیاز به دیده شدن را در وجودمان خاموش کند، غافل از اینکه دنیایِ پنهان در پشت اینترنت چیزی جز تنهایی، افسردگی و بی‌اعتمادی برایمان بدنبال ندارد و آلبوم‌هایمان را از عکس‌های واقعی و ماندگار خالی کرده است.

کتابخانه ایران‌ مال ، پاتوق جدید کاربران اینستاگرام برای عکس‌های روشنفکرانه!

اگر فقط یک ساعت روی یکی از مبل‌های راحتی کتابخانه مشهور ایران‌مال بنشینید و به جای تماشای معماری زیبا و مطالعه کتاب‌هایی که به رایگان در اختیارتان قرار دارد، مردم را زیر نظر بگیرید، از حجم گسترده و فراگیرِ تظاهر گردشگران دهانتان از تعجب باز خواهد ماند و آنچه خواهید دید به یقین داستانی به شرح زیر است:

یک زوج یا دو یا چند دوست می‌آیند، هر کدام از آنها به نوبت کتابی را از قفسه برمی‌دارد (ترجیحا کتاب‌های ضخیم که در عکس بهتر دیده شوند)، یکی از آنها روی مبل می‌نشیند، یکی از پاهایش را روی پای دیگر می‌اندازد، خود را در شکم مبل فرو می‌برد تا حس غرق بودن در کتاب را بهتر نشان دهد، کتاب را باز می‌کند، سرش را کمی به پایین خم می‌کند (اما به اندازه‌ای که چهره‌اش هم دیده شود) و مشغول مطالعه کتاب می‌شود.

برخی ترجیح می‌دهند آرنج یکی از دستان خود را به دسته مبل تکیه داده و ژست روشنفکرانه بگیرند و با دست دیگر کتاب را نگه داشته و مثلا مشغول مطالعه شوند.

برخی دوست دارند یک فنجان قهوه هم روی میز کنار مبل قرار داشته باشد تا حسابی خفن و کتاب‌خوان جلوه کنند و شاید حسرت این را بخورند که در آن مکان نمی‌توان سیگار کشید وگرنه می‌توانستند یک بهمن‌کوچک و کبریت (ابزار موردنیاز فرهیخته‌نماها) هم در کنار فنجان قهوه بگذارند و تمام؛ بدین ترتیب در عکس اینستاگرامی خود به یک انسان فرهیخته و کتاب‌خوان تبدیل شوند و لایک و کامنت‌هایی باشد که از طرف دوستان خود دریافت می‌کنند.

کتابخانه ایران‌ مال ، پاتوق جدید کاربران اینستاگرام برای عکس‌های روشنفکرانه!

این صحنه، این تصویر، این عکس یکی از وحشتناک‌ترین قاب‌هایی است که در دنیای مدرن به امری عادی تبدیل شده است و هر روز بر تنوع آن نیز افزوده می‌شود؛ از سلفی با ساختمان فروریخته‌ی پلاسکو، دست در گردن کودکان بی‌خانمانِ زلزله سر پل ذهاب و ایستادن درون سیلاب و شکاف آسفالت خیابان گرفته تا سلفی با بستنی و غذا و سالاد و ماشین و مجسمه و هر چیزی که یک روزی در این کشور مد می‌شود و اغلب کاربران مجازی برای عقب نماندن از این قافله حتما یک عکس از آن قابِ غم‌انگیزِ زندگی مدرن می‌گیرند، ترکش‌های ناآگاهی مردمی است که فقط روی موج‌های آنلاین سوار هستند و مجالی برای لحظه‌ای فکر و اندیشیدن به خود نمی‌دهند.

کتابخانه ایران‌ مال ، پاتوق جدید کاربران اینستاگرام برای عکس‌های روشنفکرانه!

سوال اینجاست کسانی که مطالعه کتاب را افتخار و کلاس می‌دانند چرا در کنار همین ژست‌ها، به واقع به مطالعه کتاب نمی‌پردازند و دایره دیدشان به زندگی را گسترده‌تر نمی‌کنند؟ آیا به این فکر کرده‌اند که با هر رمانی که بخوانند به دنیایی پرتاب می‌شوند که مملو از دیدنی‌ها، شنیدنی‌ها و حس‌کردنی‌هایی است که شاید هرگز در دنیای واقعی توان تجربه آن را نداشته باشند؟ یا اندیشیده‌اند که با خواندن کتاب‌های تخصصی رشته کاری خود می‌توانند خلاقیت خود را قلقلک داده و احیانا پا در مسیری بگذارند که به جای عکس و اینستاگرام، مهارتشان موجب شهرتشان شود؟

کتاب و کتاب‌خوانی در جامعه ایرانی مهجور مانده و در سیلِ دنیای همیشه در دسترس مجازی چنان غرق شده که آثار وجودش را به سختی می‌توان مشاهده کرد؛ اگرچه هنوز شمار قابل توجهی از مردم همچنان دلباخته‌ی دنیای خیالی نویسنده‌های محبوب خود هستند اما ایکاش در میان سرگرمی‌های خالی از دانش ما انسان‌ها در شبکه‌های اجتماعی، هشتگ‌هایی همچون «واقعی باشیم»، «خودمان باشیم» «نه به تظاهر» و ترندهای مبنی بر واقعیت‌های زندگی نیز محبوبیت بیابند تا مفهوم واقعی زندگی دوباره زیر دندان‌هایمان مزه کند.

امید که شما جزو کسانی نباشید که با کتاب‌های کتابخانه ایران‌مال عکسی برای اینستاگرام می‌گیرید.

مطالب مرتبط
۳ نظر

ورود

  • صبا فروردین ۲۶, ۱۳۹۸

    قلم قشنگی دارین.

  • fatemeh فروردین ۲۶, ۱۳۹۸

    دقیقا به مساله درستی اشاره کردید.ممنون

  • مهتاب فروردین ۲۶, ۱۳۹۸

    (مرگ کتاب‌ها در میان ژست‌های دنیای مجازی)
    یکی از بهترین و متاسفانه درست ترین تیتری بود که تا الان خوندم ?