بیشتر خوابیدن، تماشای قسمت جدید سریال مورد علاقه، دیدن ویدئوهای وایرال شده، گشت زدنهای طولانی در شبکههای اجتماعی، وقتگذرانی در کنار دوستان، خانواده یا حتی کودکان، همه اینها بهترین بهانهها برای در رفتن از زیر کار هستند.
چه کسی میتواند این واقعیت را انکار کند؟ اینکه ما گاهی مواقع دوست داریم وقت خود را به بطالت بگذرانیم با اینکه میدانیم کارهای زیادی برای انجام دادن داریم!
اما ما «باید» کار کنیم.
شاید امروز از کار کردن خسته شوید. شاید یک سال دیگر هم از این همه کار کردن خسته شوید. اما اگر فقط ۳۰ دقیقه از هر روز خود را به نوشتن برنامههای خود یا آنچه در سر دارید اختصاص دهید میتوانید در آینده از آن به نفع خود استفاده کنید.
بیشتر بخوانید: چگونه زندگی آسوده و بیدغدغه داشته باشیم؟ بدون استرس، بدون اضطراب
شما به عنوان یک انسان موظف به «درک کردن» هستید. باید به خودتان یادآوری کنید که شرایط مختلف را باید درک کنید. باید هر روز جلوی آینه بایستید، در چشمان خود زل بزنید و بگویید: اینکه این کار رو دوست ندارم دلیل نمیشه که نتونم اون رو انجام بدم.
افراد زیادی در دنیا شکست خوردهاند، افسرده شدهاند و در بسیاری مواقع دچار یاس، ناامیدی و سرگشتگی بودهاند فقط به این خاطر که کار نکردهاند؛ کاری که میخواستهاند را انجام ندادهاند. بهتر است این افراد را به فراموشی بسپارید و خود را با آنها مقایسه نکنید. هر روز از زندگی یک فرصت دوباره است. هیچ چیزی نمیتواند مانع موفقیت شما بشود. از هیچ کاری نکردن دست بردارید و پا در مسیری که میدانید درست است بگذارید. گذشتهها را فراموش کنید. گذشته نامش رویش است، گذشته و رفته است. وقتتان را با فکر به آن تلف نکنید.
این را بدانید که همه انسانها قدرت انجام کار را دارند. این جمله فقط در ظاهر ساده نیست، واقعیت دارد. با اینکه همیشه بهانهگیریهای ذهنی و به تاخیر انداختن کارها وجود دارند اما با افزایش تمرکز و توجه خود میتوانید به مبارزه با این ترسها و موانع بروید. این واقعیت زندگی است. شما با کنترل افکار خود و با داشتن استراتژی و برنامهریزی میتوانید کارهای خود را انجام دهید.
این مساله را همیشه آویزه گوش خود کنید که «فقط خود شما میتواند به شما کمک کند». فقط به تواناییها و حمایتهای خودتان در زندگی تکیه کنید.
با قبول این مساله میتوانید قدم در آیندهی روشن بگذارید.
اگر نمیدانید از کجا باید شروع کنید، ما در زیر راهنماییهای کوچکی برایتان نوشتهایم.
خود را در یک هواپیما فرض کنید. مقصد پرواز آیندهی شماست. طول پرواز هم ساعات کاری شماست.
موبایل خود را در طول سفر در حالت پرواز قرار دهید: بدون شبکههای اجتماعی، بدون ارسال و دریافت پیام و بدون هیچ عاملی برای حواسپرتی.
پرواز را به هیچ عنوان از دست ندهید. شما باید در یک زمان مشخص سوار هواپیما شوید. پس آماده باشید تا دیر به پرواز نرسید تا دربهای ورود به رویتان بسته نشوند.
در اطراف شما افراد زیادی حضور ندارند. پس کمترین میزان حوسپرتی را دارید. همه تمرکز و حواس خود را به پرواز معطوف کنید.
شما فروتن، آرام و مودب سر جای خود هستید. در حقیقت شما در «منطقه» هستید.
حالا همه این ترفندها را آموختهاید و میدانید چه هستند اما چگونه این کارها را عملی کنید؟ از همه آنها استفاده کنید. اینجاست که همه موانع و ترسها پدیدار میشوند، ترس از سقوط، انفجار، ترس از ارتفاع و …
اینجاست که فرق یک انسان معمولی و فرد موفق مشخص میشود:
یک فرد اماتور و غیرحرفهای تصور میکند اول باید بر ترسهای خود غلبه کند و سپس کاری که میخواهد را انجام دهد. اما درست برعکس، یک انسان موفق به خوبی میداند که هرگز نمیتواند ترسهایش را از بین ببرد. (استیون پرفیلد – هنر جنگیدن)
باور کنید که شما حرفهای هستید؛ حالا فرقی نمیکند که آیا واقعا حرفهای هستید یا دوست دارید که حرفهای باشید! حرفهایها کارها را انجام میدهند و هیچ چیزی نمیتواند آنها را از ادامه مسیر منع کند مگر خودشان.
درگیریهای ذهنی و درونی واقعیت دارند. اما این افکار و ترسها همانقدر که مصیببار هستند میتوانند عامل خوشبختی و پیشرفت هم باشند.
- مصیبت: شما خودتان عامل بدبختی خودتان هستید.
- خوشبختی: اگر فقط خودتان عامل شکست باشید، پس فقط خودتان هم میتوانید خود را به موفقیت برسانید.
زندگی یک انتخاب است. این جمله را همهمان زیاده شنیدهایم. اما کلیشه نیست و واقعیت دارد. شما میتوانید سوار هواپیمای کار خود بشوید و در طول ساعات کاری آرام بنشینید و به سوی آینده حرکت کنید. یا میتوانید از ترس مسایلی همچون سقوط و انفجار همین جا روی زمین بمانید و در جا بزنید.
زندگی یک انتخاب است. کار کردن، برنامهریزی و موفقیت را انتخاب کنید و از وقت تلف کردن دست بکشید.
بیشتر بخوانید: ۱۰ روش برای بیرون آمدن از کنج راحتی و غلبه بر ترسها برای داشتن زندگی پر هیجان و مفید
با درود و سپاس
مطلب جالب و شارژ کننده ای بود مخصوصا برای اول صیح و پشت میز کار
فقط اینکه جسارتا متن منبعی براش ذکر نشده بود پس قلم خودتونه؟ ادامه دار خواهد بود ایندست نوشته ها؟
چون حس میکنیم جامعه ما نیاز به دوری از کرختی و یه انگیزه برای داشتن پویش و تلاش تو زندگی داره