زنده ماندن در طول این همه اتفاقات و فراز و نشیب های داستانی «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) خود یک دستاورد بسیار قابل توجه می تواند باشد. اما جالب تر و تاثیرگذارتر این است که شخصیتی مانند سرسی لنیستر (لنا هیدی) در تمام این مدت همواره یکی از قدرتمندترین و ترسناک ترین شخصیت های سریال بوده است. زنده ماندن سرسی و اعتبار او نتیجه قدرت های منحصربفرد او بوده است. این نقطه قوت ها از شخصیت او، رفتارهایش و تغییرات شخصیتی که در این مدت داشته نشأت می گیرد که جملگی باعث شده اند سرسی لنیستر یکی از خطرناک ترین و موفق ترین بازیگران عرصه «بازی تاج و تخت» از فصل اول داستان باشد. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ واقعیتی آشنا کنیم که ثابت می کنند سرسی لنیستر قوی ترین شخصیت موجود در دنیای «بازی تاج و تخت» است.
۱۰- او همیشه قول هایش برای انتقام را برآورده می سازد
شخصیت های بسیاری در سریال «بازی تاج و تخت» از انتقام های بیرحمانه و سخت سخن می گویند. اما سرسی لنیستر یکی از معدود شخصیت هایی است که اینچنین قول هایی داده و در نهایت آن ها را همانطور که گفته بود به واقعیت تبدیل می کند. سرسی به سپتا اونلا (همان راهبه که در مدت زندانی بودن سرسی در دست گنجشک اعظم و نیروهایش بسیار او را آزار داد) قول می دهد که آخرین چیزی که قبل از مرگ او دیده می شود صورت رو به پایینش خواهد بود. سرسی نه تنها به این وعده خود وفا می کند بلکه هنگامی که کوهستان شروع به شکنجه منتهی به مرگ اورنلا می کند، مرتب می گوید: «شرمساری!»، همان واژه ای که اورنلا در طی پیاده روی ندامت سرسی در تمام مسیر به زبان می آورد. سرسی همچنین قول هایش مبنی بر انتقام سخت از شخصیت های دیگر سریال مانند الاریا سند، زنی که مسئول مرگ دخترش میرسلا بود را نیز برآورده کرد.
۹- تاج و تخت آیرون ثرون مدت هاست در اختیار لنیسترها بوده است
تقریباً در تمام طول سریال «بازی تاج و تخت»، خاندان لنیستر آیرون ثرون را در اختیار داشته اند. علیرغم اینکه شخصیت های زیادی برای بدست آوردن این جایگاه مبارزه کرده اند هنوز هم کنترل تاج و تخت در دست خاندان لنیستر است و بخش زیادی از این موفقیت مرهون شخصیت سرسی لنیستر است. بعد از مرگ شوهرش، رابرت برثیون، او خیلی سریع وارد عمل شده و پس از بی اعتبار کردن ند استارک و از بین بردن قدرتش در کینگز لندینگ، پسر نوجوانش جافری را بر آیرون ثرون می نشاند. بسیاری تایوین لنیستر، پدر لنیسترها، را قدرت واقعی پشت شاه جافری و بعدها شاه تومن می دیدند اما این سرسی بود که پس از مرگ تایوین توانست قدرت را در خاندان لنیستر نگه داشته و در نهایت خود بر تخت سلطنت آیرون ثرون نشست. از اپیزودهای آخر فصل اول تا به این نقطه از فصل هشتم سریال، سرسی باعث شده که حاکمیت خاندان لنیستر بر تاج و تخت وستروس تضمین شده باشد.
۸- سرسی دیگر هیچ نقطه ضعف و آسیب پذیری ندارد
حتی باهوش ترین و قدرتمندترین اشخاص نیز وقتی که عزیرانشان تهدید شده یا در خطر قرار گیرند نیز می توانند آسیب پذیر باشند. به شکلی تراژیک اما دیگر کسی نمی تواند از این مسیر باعث آسیب پذیری سرسی شود زیرا هر کسی که او دوست داشته یا مرده یا او را ترک کرده است. تمامی سه فرزند او مرگ هایی دردناک داشته اند و برادرش جیمی نیز سرانجام در انتهای فصل هفتم او را ترک کرد. دشمنان سرسی دیگر نمی توانند کسی را برای ضربه زدن به او به کار گیرند، واقعیت تلخی که سرسی را بیش از پیش خطرناک و قدرتمند می سازد. او اکنون می تواند با به خطر انداختن جان عزیزان دشمنانش آن ها را در مقام ضعف قرار دهد اما کسی نمی تواند از تاکتیکی مشابه بر علیه او استفاده کند.
گرگور کلیگین که با عنوان «کوهستان» شناخته می شود از قبل یک جنگجوی ترسناک و از افراد بسیار وفادار به خاندان لنیستر بود. اگر چه او در دادگاه مبارزه ای درخواستی تیریون لنیستر، از طرف سرسی جنگید و تقریباً جانش را از دست داد اما کایبرن اطمینان داد که کوهستان زنده مانده و بیشتر از همیشه به سرسی وفادار خواهد بود. به عنوان جدیدترین عضو محافظان پادشاه و پس از آن، محافظان ملکه، کوهستان از هیچ کاری برای محافظت از سرسی فروگذار نخواهد کرد. او با خشونت تمام یکی از گنجشک هایی که برای بردن سرسی به سپت بیلور آمده بود را به قتل رساند و حتی جان یک نفر را در خیابان گرفت که گفته شده بود با بی احترامی در مورد سرسی حرف زده است و در نهایت نیز شکنجه و قتل سپتا اورنلا را بر عهده داشت. او هر جا که سرسی برود بدنبال اوست و هر دستوری که سرسی بدهد را انجام می دهد. بدین ترتیب با حضور کوهستان به نظر می رسد که دست زدن به سرسی تقریباً غیرممکن است.
۶- زیرکی او در معامله با آیرون بنک از قدرت او حکایت دارد
بدهی زیاد به آیرون بنک معضلی بود که برای سال ها به نگرانی حاکمان وستروس و خاندان لنیستر تبدیل شده بود. اتحاد لنیسترها با خاندان ثروتمند تایرل بیشتر به خاطر کمک گرفتن از آن ها برای بازپرداخت این بدهی های سنگین بود. حتی تایوین لنیستر باهوش نیز نتوانست این بدهی ها را بپردازد چیزی که باعث شد در مرحله ای از نزاع ها، آیرون بنک از استنیس برثیون حمایت کند. تنها سرسی لنیستر بود که توانست بدهی هایشان را بپردازد و این کار را با طلاهای بسیاری که پس از شرکت ارتش تایرل ها و های گاردن بدست آورد انجام داد. علاوه بر این، آیرون بنک به او یک وام جدید داد که با استفاده از آن، سرسی توانست ارتش همراهان طلایی (Golden Company) را به استخدام خود دربیاورد، ارتش مزدوری که می توانند به سرسی در شکست دشمنانش کمک کنند حتی اگر فیل هایشان را نیز به همراه نیاورده باشند.
۵- او در یک حرکت و به طور همزمان تعداد زیادی از دشمنانش را نابود کرد
وقتی که به نظر می رسید سرسی در حال از دست دادن تمام قدرتی است که به سختی بدست آورده بود و دشمنانش او را احاطه کرده بودند، سرسی با برنامه ریزی خود توانست تمام دشمنانش در کینگز لندینگ را به صورت همزمان از بین ببرد. قرار بود سرسی برای محاکمه در سپت بیلور حضور یابد، جایی که تمامی دشمنان سرسی نیز قرار بود شاهد محاکمه شدنش باشند. اما سرسی با نقشه ای بسیار دقیق و با استفاده از آتش وحشی این مکان را به آتش کشیده و تمامی دشمنانش را نابود ساخت. گنجشک اعظم، مارجری تایرل، لوراس تایرل، میس تایرل، لنسل لنیستر و دیگر گنجشک ها، کوان لنیستر و بسیاری دیگر در این انفجار جهنمی کشته شدند. همچنین پایان نمادین و خاص پایسل استاد اعظم با دخالت کایبرن و پرنده های کوچولیش نیز به سرسی اجازه داده که یکی از دشمنان دورویش را در این روز مه از سر راه بردارد. نقشه سرسی در زمینه از بین بردن تعداد زیادی از دشمنان به صورت همزمان با ماجرا عروسی سرخ برابری می کند، حرکتی که ساختار قدرت را به طور کلی در وستروس دگرگون ساخت.
۴- او از قدرتمندان و باهوشان درس گرفته و بعد از آن ها نیز زنده ماند
سرسی لنیستر زمان های قابل توجهی را در اطراف برخی از قوی ترین و موثرترین شخصیت های وستروس گذراند. بسیاری از آن ها فکر می کردند که باهوش تر از سرسی بوده و خود را برتر از او می دیدند اما سرسی بعد از مرگ بسیاری از آن ها هنوز هم زنده بوده و بسیاری پرقدرت تر از این افراد شد. از این افراد می توان به شوهرش شاه رابرت برثیون، پدرش و دست راست پادشاه تایوین لنیستر، لیتل فینگر و گنجشک اعظم اشاره کرد. او نه تنها بعد از این چهره ها نیز زنده ماند بلکه از نقاط قوت و اشتباهات این افراد در رسیدن به قدرت و در دست گرفتن آن نیز درس گرفت. نحوه برخورد او با آیرون بنک و سود بردن از رابطه خود با آنان از درس هایی نشأت می گرفت که سرسی از تایوین یاد گرفته بود و در نهایت به موفقیتی رسید که تایوین نتوانسته بود به آن دست یابد.
علیرغم آگاهی داشتن از میزان باهوشی و فریبکار بودن سرسی، برخی از دشمنانش مدام از او گول می خورند. به خاطر رفتارها و صحبت های هوشمندانه و ظاهراً واقعی اش، آن ها فکر می کنند سرسی تغییر کرده یا سخنان او را باور می کنند. تیریون لنیستر با آن همه هوش و درایت باور کرد که سرسی نیروهایش را برای مقابله با ارتش مردگان به کمک جان اسنو و دنریس تارگرین در شمال خواهد فرستاد، در حالی که سرسی از همان ابتدا هیچ خیالی برای وفای به قولی که داده بود نداشت. عیان کردن بارداری باعث شد تیریون فکر کند که سرسی اکنون کس یا چیزی برای زندگی کردن دارد و این بدان معنا خواهد بود که او به قولش وفا خواهد کرد. مانند تیریون، گنجشک اعظم نیز متقاعد شده بود که سرسی توبه کرده و تغییر کرده است و دیگر یک تهدید به شمار نمی آید. گنجشک اعظم با وادار کردن سرسی به راهپیمایی ندامت و اعمال نفوذ بر پسر بی تجربه اش شرایط را بسیار بدتر کرده و در نهایت تاوان اشتباهاتش را با مرگی هولناک داد.
۲- او بهترین گزینه را به عنوان دست راست خود انتخاب کرده است
کایبرن مردی توانمند و بسیار وفادار به سرسی است که بهترین گزینه برای دست راست ملکه وستروس به شمار می آید. او هیچگاه سعی نمی کند ملکه را تضعیف یا به او خیانت کند. چه کمک به سرسی برای برآورده کردن قول هایش برای انتقام گرفتن با آتش وحشی یا سم باشد، ساخت سلاحی که بتواند اژدهایان را بکشد یا بدست آوردن اطلاعات حیاتی در مورد دشمنان، سرسی خوب می داند که همیشه می تواند روی کایبرن حساب کند. در مقابل خدمات ویژه و منحصربفردش، سرسی جایگاه و امکاناتی در اختیار کایبرن قرار داده که وی تا پیش از اخراج شدنش از سیتادل تصور آن را نیز نمی کرد. او دقیقاً همان دست راستی است که سرسی به ان نیاز داشته و همکاری این دو نیز تاکنون خوب پیش رفته است. رابطه کایبرن و سرسی طوری است که هیچ پادشاه یا ملکه ای تاکنون چنین رابطه بدور از ترسی با وزیران خود نداشته اند.
۱- سرسی اجازه نمی دهد کسی یا چیزی بر سر راه او قرار بگیرد
بسیاری از شخصیت های سریال «بازی تاج و تخت» در تلاشند که با تعادل برقرار کردن بین نیازهای خود و دیگران به آنچه که می خواهند دست پیدا کنند. این چیزی است که شخصیت هایی مانند دنریس تارگرین با آن مواجه هستند به خصوص زمانی که در میرین به سر می برد. جان اسنو نیز در مدتی که به عنوان فرمانده نگهبانان شب و شاه شمال فعالیت می کرد با شرایط مشابهی دست و پنجه نرم می کرد. سرسی بسیار بیرحم و خودخواه است اما به همان اندازه نیز باهوش است و به خوبی می داند که تنها با بیرحمی و خودخواهی نمی تواند بازی تاج و تخت را به سود خود به پایان برساند. او وقت خود را با آرام کردن گروه های مختلف و نقش انسان های مهربان را بازی کردن تلف نمی کند. گاهی اوقات این سبک بیرحمانه سرسی برایش گران تمام شده اما نشستن او در حال حاضر بر آیرون ثرون نتیجه همین استراتژی است.
بدون نظر