۳۰ سال پیش، در قلب شهر پکن، پایتخت جمهوری خلق چین، دانگ شنگ کان دو قالیچه آغشته به بنزین مشتعل را پس از یک شب پرخشونوت خونبار در شهر به سمت کامیون نیروهای نظامی پرتاب کرد. این اقدام به قیمت خراب شدن زندگی او برای همیشه تمام شد. سپس این کارگر کارخانه ۲۹ ساله، به جرم آتش سوزی عمدی به مجازات مرگ محکوم شد اما در نهایت حکم او به ۱۷ سال زندان کاهش یافت. این اتفاق و دوران حبس، زندگی دانگ و خانواده اش را برای همیشه تغییر داد، پدرش در این مدت فوت کرده و همسرش نیز در میانه های دوران حبس از او طلاق گرفت. زمانی که دانگ به زندان رفت پسرش تنها ۳ سال سن داشت.
اما علیرغم تاثیر هولناکی که این حادثه بر زندگی آن ها داشته، دانگ هیچگاه در مورد اتفاقی که در روز ۴ ژوئن ۱۹۸۹ در میدان تیان آن من (Tiananmen) رخ داد با پسرش که اکنون ۳۳ سال سن دارد صحبت نکرد. کشتار بیرحمانه صدها و شاید هزاران شهروند عادی، دانشجو و کارگر چینی در پکن جهانیان را در شوک فرود برد. برای چین، این اتفاق یک نقطه عطف بود و این کشور را از امید به آزادی های بیشتر دور کرده و به سمت سرکوب دیکتاتور مآبانه و تمامیت خواهانه توسط حزب کمونیست خلق سوق داد. اما دانگ ترجیح می دهد که پسرش فکر کند او یک خلافکار معمولی بوده است، دستکم در فضای سیاسی کنونی چین، و نمی خواهد با افشای گذشته سیاسی خود برای فرزندش او را در معرض خطر قرار دهد. دانگ در این باره می گوید: «این کار را به خاطر امنیت او می کنم. می ترسم اگر در مورد آن چیزها شروع به صحبت با او کنم شاید افکارش را تحت تاثیر قرار دهم».
دیگر زندانیان سیاسی نیز نگرانی های مشابهی در مورد صحبت با فرزندان خود در مورد کشتار میدان تیان آن من ابراز کرده و می گویند نمی خواهند فرزندانشان به خاطر فعالیت های سیاسی گذشته آن ها به دردسر بیفتند. فانگ ژنگ، ۵۳ ساله، که یکی دیگر از بازماندگان کشتار میدان تیان آن من است می گوید که دانگ را به خاطر تصمیمش سرزنش نمی کند و دیگر فعالان سیاسی سابق دیگر نیز می گویند که می خواهند فرزندانش را از سیاست دور نگه دارند. فانگ که هر دو پایش را در این کشتار از دست داده، این افکار را نتیجه اقدامات سرکوبگرانه حزب کمونیست حاکم می داند: «این ترس و وحشتی است که رژیم در همه ایجاد کرده است».
کشتاری که از خاطره ها پاک شد
دانگ می گوید که به نظر او پسرش در بی اطلاعی نسبی از اتفاقات دراماتیک ۴ ژوئن ۱۹۸۹ تنها نیست. ۳ دهه پس از اعلام حکومت نظامی توسط دولت چین و خشونت نیروهای نظامی علیه دانشجویان و کارگردان معترض غیرمسلح، این حادثه خونین تقریباً به طور کلی از ذهن جمعی مردم این کشور پاک شده است. دانگ می گوید تلاش های حزب کمونیست نسلی را بوجود آورده که به مقدار بسیار زیادی نسبت به کشتار خیابان تیان آن من بی اطلاع هستند. در کتاب های درسی به این حادثه هیچ اشاره ای نشده و دانشجویان و دانش آموزان هیچ عکس یا روایتی از ۴ ژوئن را در اینترنت به شدت سانسور شده کشور نخواهند یافت. سرکوب ها پس از چندین هفته اعتراض در میدان تیان آن من، میدانی بزرگ در مقابل شهر ممنوعه (Forbidden City) و سالن بزرگ خلق (Great Hall of the People)، آغاز شد.
بیشتر بخوانید: تحقق دنیای سیاه «۱۹۸۴» جورج اورول؛ سیستم اعتبار اجتماعی چین چگونه کار می کند؟
معترضان خواهان گشایش بیشتر سیاسی از جمله آزادی بیان و دموکراسی برای هماهنگی مضاعف با اقتصاد رو به رشد و در حال لیبرالیزه شدن کشور بودند. بعد از درگیری های شدید در سطوح بالای دولت وقت چین، کمونیست های افراطی برنده این منازعه شده و ارتش را برای سرکوب معترضان فرا خواندند. اگر چه تعداد کشته شدگان این سرکوب توسط دولت وقت چین حدود ۱۰۰ نفر اعلام شد اما برخی منابع بر این باورند که هزاران نفر در جریان کشتار میدان تیان آن من کشته شده و اسناد سرویس های اطلاعاتی بریتانیا این رقم را نزدیک به ۱۰.۰۰۰ نفر ثبت کرده است. دانگ در این باره می گوید: «من چندین دانشجو را دیدم که سعی می کردند از حصار بالا رفته و میدان را تخلیه کنند و یک تانک مستقیماً به آن سمت رفته و آن ها را زیر خود له کرد و کشت».
یک روز بعد از این که نیروهای نظامی به روی معترضان آتش گشودند، عکاسی به نام جف وایدنر، در ۵ ژوئن ۱۹۸۹ تصویری را با استفاده از دوربین خود ثبت کرد که اکنون مشهورترین عکس مربوط به این کشتار بوده و از آن با عنوان «مرد تانکی» یاد می شود. وایدنر که جوایز عکاسی معتبر بسیاری را به خاطر این عکس خود دریافت کرد در مورد ماجرا چنین می گوید: «روی بالکن خم شده و دوربین را به سمت ردیف تانک ها نشانه رفته بودم و آن مرد با کیسه خریدش بیرون آمد و من با خودم گفتم این مرد می خواهد ترکیب عکس من را خراب کند». اما وایدنر نمی دانست که همین مرد باعث تغییر مسیر حرفه ای او خواهد شد.
هیچ مراسم یادبود عمومی یا ادای احترامی در سرزمین اصلی چین برای ۳۰اُمین سالگرد اتفاقات میدان تیان آن من برگزار نشده و نخواهد شد. در اینترنت چین نیز مانتیورهای سانسورچی ها بیشتر از همیشه در روز سه شنبه هفته اخیر برای حذف هر گونه چیزی مرتبط با این حادثه کار خواهند کرد و این تلاش ها جزئی از برنامه بیش از یک دهه ای مقامات کشور برای از بین بردن خاطرات کشتار میدان تیان آن من به شمار می آید. به چندین وب سایت استریمینگ محبوب در این کشور دستور داده شده که که بخش کامنت های زنده خود را در روزهای منتهی به سالگرد این اتفاق غیرفعال کنند. هر کسی که در گذشته جرأت کرده یادبودی برای این اتفاق برگزار کرده و یا حتی در انظار عمومی اشاره ای به اتفاقات تابستان ۱۹۸۹ کرده باشد ساکت شده است. مردمی که سعی کرده اند در مکان کشته شدن در خیابان چانگان یا نزدیک خیابان تیان آن من شمع روشن کنند به سرعت دستگیر شده اند.
معترضانی که خود در محل حادثه حضور داشته و اتفاقات ۴ ژوئن را از نزدیک دیده و سعی کرده اند در این مورد با رسانه ها صحبت کنند از این کار بازداشته شده، به آن ها هشدار داده شده و تحت نظر پلیس بوده اند. خیلی زود مردم صحبت های در مورد این حادثه را متوقف و شروع به فراموش کردن آن نمودند و به گفته دانگ آن ها این کار را به خاطر صلاحشان انجام دادند: «در آن روزها، افراد بسیاری تنبیهات شدیدی برای چیزهای کوچک متحمل شدند». در جلسه موسوم به گفتمان شانگریلا در سنگاپور در روز یکشنبه این هفته، وی فنگ هی، وزیر دفاع چین، اعتراضات میدان تیان آن من را «یک آشوب سیاسی که دولت مرکزی باید سرکوبش می کرد» توصیف نمود. او در ادامه افزود: «دولت در متوقف کردن آشوب ها قاطع عمل کرد که سیاست درستی بود».
«آن ها هیچ چاره دیگری نداشتند»
در آستانه ۳۰اُمین سالگرد کشتار میدان تیان آن من، دانگ و دوستانش، ژانگ مائو شنگ و ژانگ یان شنگ، در یک رستوران در پکن و برای یک دیدار مجدد کوتاه به منظور زنده نگه داشتن یاد کسانی که آن روز در میدان تیان آن من کشته شدند و همچنین برای تسکین دادن به یکدیگر درباره چیزهایی که در طی دوران اسارت از دست داده اند دور هم جمع شده اند. این سه زمانی که بیست و چند ساله بودند و هنوز جوان و ایده آل گرا بودند به صورت جداگانه در اعتراضات میدان معروف پکن شرکت کردند. در روزهای آخر ماجرا، دانگ و ژانگ مانو شنگ سعی کردند خودروهای نظامی را به آتش بکشند در حالی که ژانگ یان شنگ یک نوار ویدیویی پلیس که نشان می داد مردم غیرنظامی در حال ایجاد موانع برای جلوگیری از ورود خودروهای نظامی به میدان تیان آن من هستند را نابود کرد.
بیشتر بخوانید: روش های منحصربفرد «شی جین پینگ» و حزب کمونیست چین برای مبارزه با دین
دانگ می گوید او به هزاران دانشجوی معترض در خیابان تیان آن من پیوست زیرا خواستار پایان دادن به فساد در دولت بود اگر چه به گفته خودش در آن زمان نمی دانست «دموکراسی» به چه معناست. اما او و دوستانش هزینه ای سنگین برای این کارهای خود پرداختند. دانگ و مائو شنگ در ابتدا به اعدام محکوم شدند و یان شنگ نیز باید باقی عمر را در زندان می گذراند. اما دانگ و مائو شنگ در نهایت ۱۷ سال و یان شنگ ۱۴ سال را در زندان گذراندند. این سه در حالی که دور یک میز نشسته اند بر سر این نکته توافق دارند که یادآوری و صحبت کردن ااز فداکاری هایی که آن ها و دیگر کسانی که در ژوئن ۱۹۸۹ انجام داده اند در فضای امروزی چین بسیار خطرناک است و ادعا می کنند که بسیاری از جوانان چینی هیچگاه چیزی در مورد کشتار میدان تیان آن من نشنیده اند.
ژانگ یان شن در این باره می گوید: «کسانی که همسن یا مسن تر از ما هستند وقوع این اتفاق را به چشم دیده اند اما از صحبت کردن در این مورد بسیار می ترسند و کسانی که جوان تر از ما هستند هیچ چیز در مورد این اتفاق نمی دانند». فرزندان این سه نیز در میان کسانی هستند که نسبت به اتفاقات ۳۰ سال پیش میدان تیان آن من بی اطلاعند، دستکم برای زمان حاضر. ژانگ مائو شانگ می گوید که به دو دختر جوان خود چیزهایی «که تنها برای آن ها دردسر ایجاد می کند» بازگو نخواهد کرد. او در ادامه می افزاید: «جامعه ای که ما در آن زندگی می کنیم به اندازه کافی باز یا آزاد نیست و من می خواهم آن ها بتوانند بدون ترس و نگرانی بزرگ شوند».
فانگ ژنگ نیز که از بازماندگان این کشتار است می گوید که حزب کمونیست بر این باور است که حفظ مشروعیتش به سرپوش گذاشتن بر اتفاقات ۴ ژوئن ۱۹۸۹ وابسته است و تاکنون در این امر به مقدار بسیار زیادی موفق بوده است. او در ادامه چنین می گوید: «در حال حاضر، تحت حکومت دولت حزب کمونیست کنونی، بسیاری از مردم وقتی پای خود یا بچه هایشان به میان می آید پنهانکاری ، سکوت یا حتی با دولت همکاری می کنند. آن ها هیچ چاره دیگری ندارند».
خوب و شجاعانه
ترس های این سه مرد برای فرزندانشان با اتفاقاتی که اخیراً رخ داده رنگ واقعیت بیشتری به خود گرفته است. در هفته ها و روزهای نزدیک به ۳۰اُمین سالگرد کشتار میدان تیان آن من، بار دیگر شاهد ناپدید شدن فعالان دانشجویی پس از آن بوده ایم که اعضای جامعه مارکسیستی مشهور دانشگاه پکینگ از برنامه های خود برای ابراز حمایت از حقوق کارگران سخن گفتند. از آگوست ۲۰۱۸ تاکنون چند ده نفر از اعضای این گروه ناپدید یا بازداشت شده اند. ۶ نفر قبل از روز جهانی کارگر در اول می گذشته به یکباره ناپدید شدند. سه نفر بازمانده کشتار ۳۰ سال پیش پکن نیز مانند اکثر مردم چین، اکنون تمرکز اصلی خود را روی خانواده هایشان و جستجوی یک زندگی بهتر گذاشته و سعی می کنند از نقدهای خطرناک نسبت به حکومت و سیاست کشورشان دور بمانند.
ژانگ مو شنگ می گوید: «حتی زنم به من می گوید که از فکر کردن بیش از حد در مورد این ماجراها دست بردار، این چیزهای غیرواقعی. چرا نمی جنبی یک کار خوب پیدا کنی و کمی بیشتر پول در نمی آوری؟ چه چیزی از مراقبت از همسر و بچه هایت مهم تر است». اما ژانگ مو شنگ در ادامه می گوید امیدوار است که روزی در یک چین متفاوت بتواند در مورد کاری که پدرشان در سال ۱۹۸۹ انجام داد با فرزندانش صحبت کند: «بعد از این که آن ها افراد بالغی شدند، و پس از این که چین به یک مکان بهتر بدل شد، که باور دارم اتفاق خواهد افتاد، دوست دارم به آن ها در مورد کاری که پدرشان کرد بگویم. زیرا کاری که من کردم خوب و شجاعانه بود».
بیشتر بخوانید: جهش خاکستری؛ چرا «شی جین پینگ»، رییس جمهور چین، دیگر موهایش را رنگ نمی کند؟
با سلام و احترام
مطلب زیر را برایتان میفرستم ( البته ان را در کامنتها قرار داده بودم که کاملترش کرده ام ) تا به موقع با کنار هم قرار دادن قطعات یک پازل حقانیت خود را در مورد دروغ بودن بمب اتمی اثبات نمایم.
———————————————————————————–
فکر می کنید که چرا ایران پای کشور ژاپن را وسط کشیده است. چرا به سراغ کشورهایی مثل اندونزی، چین و یا یکی دیگر از کشورهای شرق اسیا که تقریبا” همگی اقتصاد قدرتمنتدی دارند نرفتند. ژاپن در معادلات قدرت نظامی و سیاسی جهان جایگاهی ندارد. پس چه عاملی باعث دخالت ژاپن در مسئله برجام و اختلاف بین ایران و امریکا می شود. قطعا” ژاپن نقطه ضعف بزرگی دارد و از شفافیت و روشن شدن یک سری حقایق و واقعیات لطمه می خورد. ژاپن ارتشی ندارد و امریکا در این کشور ۲۳ پایگاه نظامی ایجاد کرده و خود اوضاع ژاپن را کنترل می کند.
رفتار امریکا در قضایای اخیر نیز رفتار یک ابرقدرت بلامنازع به اصطلاح اتمی نیست و این نشان می دهد که امریکا قادر به قدرت نمایی نیست و رفتارهایش مثل یک لات ولگرد و خشن و نگران است.
انتظار می رود به زودی اقای جان بولتون از مقامش برکنار شود و شاید هم اقای پمپئو وزیر امور خارجه نیز چنین سرنوشتی پیدا کند.
بعد از جنگ جهانی دوم رهبران دو کشور با امریکا وارد معامله شدند تا از امریکا وجهه یک ابرقدرت اتمی را به جهانیان باور دهند. یکی هیروهیتو امپراطور ژاپن بود و دیگری فیدل کاسترو رهبر کوبا.
و هر دو رهبر یاد شده مزد کارشان را هم گرفتند و تا پایان حیاتشان بر کشورشان حکومت کردند.
هیروهیتو در طی جنگ جهانی دوم حکومتش تضعیف شده بود و زورش به نظامیان نمی رسید و هر ان ممکن بود نظامیان حکومتش را سرنگون کنند .هیروهیتو پنهانی با امریکا وارد معامله شد و راه را برای حضور نظامی امریکا در ژاپن باز نمود و همچنین وانمود کردند که دو شهر هیرو شیما و ناکازاکی با سلاحی به نام بمب اتمی نابود شده است و ترس و وحشت در میان نظامیان به وجود اوردند. و ارتش ژاپن تسلیم امریکا شد.
در عوض هیروهیتو مپراطور ژاپن اجازه یافت تا پایان عمرش بر ژاپن حکومت کند و خود را تازیانه خدا می خواندو بعد از مرگش نیز پسرش اکی هیتو به قدرت رسید و چندی پیش نیز نارو هیتو پسر اکی هیتو رسما” امپراطور ژاپن شد. یعنی دقت نماییم هیرو هیتو به دنبال نجات تاج وتخت و سلسله پادشاهیش بوده است و میلیونها ژاپنی نیز قربانی شدند.
اشاره می کنم که در طول جنگ جهانی دوم حدود ۶۰ شهر ژاپن اسیب کلی دیدند و اثار باقی مانده پس از بمباران این ۶۰ شهر کاملا” شبیه هم هستند زیرا مدل اکثر خانه های ژاپنی از نظر نوع مصالح به کار رفته در انها ( چوب،پلاستیک،یونیلیت و مواد پلیمری ) شبیه هم بود و با بمباران چند نقطه اتش به تمام خانه ها سرایت و انها را نابود می کرد. اما رسانه ها فقط از دو شهر گمنام هیروشیما و ناکازاکی نام می برند و مدعی هستند این دو شهر با سلاحی عجیب به نام بمب اتمی نابود شده اند.
نقطه ضعف ژاپن این موضوع است که اگر مقامات ایران مسئله دروغ بودن وجود بمب اتمی و خیالی بودن ان را افشا نمایند ، کشور ژاپن از کشورهاییست که بیشترین لطمه را از این موضوع به خاطر گذشته دروغین خود و فریب مردم ژاپن خواهد خورد. و به همین دلیل اقای ظریف به ژاپن سفر نمود و مقامات ژاپنی را وادار نمود که به خاطر ابرو و امنیت کشورشان هم که شده باید امریکا را وادار به نرمش نمایند. و قرار است همین زودیها اقای شینزو ابه نخست وزیر ژاپن به ایران سفر نماید.
نقطه ضعف اروپا نیز همین موضوع است که نمی توانند با قاطعیت ایران را تحریم نمایند. چیزی که اقای عباس عراقچی معاون اقای ظریف به ان اشاره کردند.
اقای عراقچی گفتند که برجام یک توافقنامه امنیتی است و صبر ایران هم نامحدود نیست.
به خوبی می توان بوی تهدید را از این سخنان اقای عراقچی استشمام نمود.
در صورتی که در رسانه ها برجام یک موضوع داخلی ایران برای دستیابی به انرژی به اصطلاح هسته ای عنوان می شود نه یک توافقنامه امنیتی که می تواند امنیت اروپا و مناطق دیگری از جهان را تهدید کند. نقطه ضعف اروپا در این توافقنامه امنیتی چیست که دولتمردان ایرانی روی ان دست گذاشته اند.
فیدل کاسترو نیز در سال ۱۹۶۲ با امریکا پنهانی وارد معامله شد و بحران موشکی کوبا را که یک بحران ساختگی و کنترل شده بود راه انداختند و با وانمود وجود ۸۰ موشک اتمی شوروی در خاک کوبا چند ماه دنیا را در ترس و وحشت نگاه داشتند. بعد از این قضیه اقای کاسترو تا پایان عمرش بر کوبا حکومت کرد و بعد از مرگش برادرش حکومت را در دست گرفته است.
در سال ۹۳ میلادی میخائیل گورباچف رهبر شوروی کاسترو را خائن به بشریت معرفی نمود و این می تواند اشاره اقای گورباچف به بحران موشکی کوبا و همکاری پنهانی کاسترو با امریکا باشد.
و الا چه خیانتی می تواند از سوی کاسترو رهبر کشور کوچک و بی اهمیت کوبا صورت گرفته باشد و انفدر این خیانت بزرگ باشد که اقای گورباچف چنین حرفی بزنند.
برجام یک داستان دنباله دار است و ممکن است به یک بازی باخت – باخت برای همه تبدیل شود.
سلام
برادر عزیز من در تعجب هستم چطور به این راحتی بدون آوردن یک مجموعه اسناد قابل اتکا صرف با تخیلات خودتون موضوعی رو مطرح میکنید و تمامی اسناد موجود در این رابطه را کلا نادیده گرفتید
به عنوان نمونه آتش سوزی چه طور باعث مشکلات ژنتیکی چند نسل شده
یا جایی عنوان کردید روس ها ۴ سال بعد چ طور اینقدر سریع به بمب اتم دست پیدا کردند درحالی که نقش دانشمندان آلمانی در هر دو کشور روسیه و آمریکا را نادیده گرفتید
یا شهر گم نام هیروشیما؟؟؟ روج کنید به تاریخ و صنایع سنگین شهر هیروشیما در طول جنگ جهانی دوم
یا شهر ناکازاکی که هدف دوم پرواز بود نه هدف اول
طوری صحبت میکنید مثل اینکه هر کشوری که گفت بمب اتم دارم دروغ گفته بعدم به سایر کشورهای دارای بمب اتم گفته اگه من بازی ندین میرم به بقیه میگم دروغ گفتید
حالا ظریف رفته گفته اگه پا پیش نزارید میرم به بقیه میگم؟!! 😐
یکم تفکر قبل ارسال نظر بد نیست به خدا این همه شایعه، دروغ و … واقعا زیبنده این کشور نیست
چند دلیل ساده که نشان می دهد سلاح اتمی وجود ندارد
۱-انچه را به عنوان انفجار هسته ای نشان می دهند دقیقا” مشابه انفجار گاز مایع در مقیاس دهها و یا صدها تن می باشد.
یعنی اگر دهها و یا صدها تن گاز مایع را با هوای فشرده کافی منفجر نمایند ،دقیقا” انفجاری مشابه انفجار به اصطلاح هسته ای رخ می دهد. مثلا” در هردو انفجار قارچ تشکیل می شود و و چرخش قارچشان کاملا” مشابه می باشد.
ان چیزی که به عنوان بمب هیدروژنی عنوان می شود که مدعی هستند قدرت تخریب ان خیلی بیشتر از بمب اتمیست چیزی جز انفجار دهها و یا صدها تن گاز هیدروژن مایع به همراه هوای فشرده کافی نیست.
اگر از هیدروژن مایع استفاده نمایند به علت سرعت بیشتر واکنش هیدروژن با هوا ، انفجار در زمان کمتری رخ می دهد و در نتیجه
شدت انفجار بیشتر و قدرت تخریب بیشتری خواهد داشت. اما با استفاده از عدم آگاهی ملتها وانمود می کنند همجوشی هسته ای رخ داده است.
کلیپ زیر را با دقت ببینید و قضاوت با شما.
https://www.aparat.com/v/TtyjC
۲- مدعی هستند که برای غنی سازی اورانیوم با استفاده از روش نصف کردن بر اساس قانون گراهام عمل می کنند. یعنی گاز UF6
را هزاران بار در ظروف جداگانه نصف می کنند ( حدود ۴۰۰۰ بار ) ، در صورتی که اگر عمل نصف شدن را ۳۰ بار متوالی هم انجام دهیم حدود یک میلیاردم از ان ماده باقی می ماند.( عدد ۲ به توان ۳۰ حدود یک میلیارد است ).
از لحاظ عملی امکان ۴۰۰۰ بار نصف شدن وجود ندارد و بعد از مدتی چیزی نیز باقی نخواهد ماند تا بتوان عمل نصف شدن را ادامه داد.
۳- موضوع بمب تزار که توسط شوروی ازمایش شد و مدعی بودند معادل با ۵۰ مگا تن TNT قدرت انفجاری دارد جای سوالات
زیادی دارد.
بمب ادعایی هیروشیما که قدرت تحریبی معادل ۱۵۰۰۰ تن TNT داشت طبق گفته خودشان ۶۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده داشت
بنا بر این بمب ۵۰ مگا تنی تزار باید حدود ۲۰۰۰۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده داشته باشد که این مقدار برای یک بمب غیر منطقیست و نمی توان ان را مدیریت نمود. زیرا بنا به گفته خودشان جرم بحرانی برای انفجار اورانیوم حدود ۵۰ کیلو گرم می باشد . پس باید در بمب تزار ۲۰۰۰۰۰ کیلوگرم اورانیوم به ۴۰۰۰ قطعه تقسیم شود و در لحظه انفجار تمام ۴۰۰۰ قطعه در ان واحد به هم جوش بخورند تا بمب منفجر شود. که در عمل چنین چیزی ممکن نیست. زیرا به گفته خودشان به محض عبور جرم توده اورانیوم از ۵۰ کیلوگرم بمب اتمی فعال و منفجر می شود.
۴- در طی جنگ جهانی دوم فقط هیروشیما و ناکازاکی نابود نشدند بلکه حدود ۶۰ شهر ژاپن مانند هیروشیما و ناکازاکی اسیب دیدند و سوختند، ازجمله توکیو پایتخت ژاپن.که طبق گفته ها حدود ۵۰۰۰۰۰ نفر در توکیو کشته شدند اما هیچ نامی از توکیو نیست و رسانه ها فقط دو شهر گمنام هیروشیما و ناکازاکی را بر سر زبانها انداختند…
بعضی از افراد و رسانه ها برای باور وجود سلاح هسته ای فقط چسبیده اند به قضیه هیروشیما و ناکازاکی و بدون انکه تحقیق کنند انچه را گفته شده می پذیرند و نمی خواهند فکر کنند که نابودی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی که عمدتا” از چوب و پلاستیک و مواد پلیمری با تراکم زیاد بودند با یک بمباران معمولی یا بمباران ناپالم هم امکانپذیر است و برای ایجاد احساس وحشت در دل ملتها وانمود به نابودی این دو شهر با یک سلاح خیالی به نام بمب اتمی کرده اند. …
در حال حاضر هیروشیما و ناکازاکی دو شهر پیشرفته کشور ژاپن هستند و میلیونها نفر در این دو شهر زندگی می کنند، در صورتی که به ما گفته بودند آثار بمباران اتمی برای هزاران سال باقی می ماند…… برای این موضوع چه توضیحی دارند.
۷۳سال است که مردم هیروشیما و ناکازاکی در این دو شهر بدون هیچ مشکلی زندگی می کنند.
در تمام عکسهای هیروشیما و ناکازاکی یک نکته به خوبی مشهود است و انهم اینکه خانه های چوبی و پلاستیکی از بین رفته اند اما ساختمانهایی که از اجر و فلز هستند باقی مانده اند.
عکسهای هیروشیما و ناکازاکی را در گوگل پیدا کنید و ببینید….
۵- قرار شد در ۲۰ فروردین سال ۱۳۹۷ از یک باتری اتمی رونمایی کنند که ۵۰ سال به طور مداوم برق تولید می کند رونمایی شود.
سازمان انرژی اتمی مدعیست که می توان از این باتریها در موبایل ، لپ تاپ ،صنایع و در بیابانهای دور افتاده که فاقد برق هستند استفاده نمود.
مطمئن باشید که هیچگاه چنین چیزی رونمایی نخواهد شد.
اگر چنین باتری هایی وجود داشته باشد یعنی اینکه می توان با اتصال چند عدد از انها یک اتوموبیل را به حرکت دراورد و دیگر در طی ۵۰ سال هیچ نیازی به بنزین ندارد .
ویا با تعدادی از انها برق یک خانه برای ۵۰ سال تامین می شود و دیگرنیازی نیست هیچ هزینه ای برای مصرف برق پرداخت.
اگر چنین است پس چه نیازیست روزانه حدود صد میلیون بشکه نفت ، میلیاردها متر مکعب گاز طبیعی و صدها هزار تن ذغال
سنگ مصرف شود و الودگیهای ان وارد طبیعت شود و در کنار ان جنگ و ادمکشی برای تصاحب منابع نفتی صورت گیرد.
همچنین اگر برای مدتی مثلا” چند روز از برق مداومی که این باتری به اصطلاح اتمی تولید می کند استفاده نشود چه اتفاقی برای این باتری می افتد و انرژی ان صرف چه کاری می شود.
۶- مسئله مهم دیگر زباله های به اصطلاح هسته ایست. که می گویند چون زباله های هسته ای دارای تشعشعات پر انرژی هستند باید در کیلومترها عمق زمین دفن شوند.
اگر زباله های هسته ای دارای تشعشعات پر انرژی هستند باید از تشعشعات این زباله ها مجددا” استفاده شود تا زمانی که تشعشعات ان از بین برود و نیازی به دفن انها در اعماق زمین نباشد.
به قول خودشان مواد هسته ای با فراینهای زمانبر و پرهزینه به دست می ایند. بنا براین زباله های تشعشع دار انها که به نوعی دارای انرژی گرمایی هستند باید مجددا” مورد استفاده قرار گیرند نه اینکه دور ریخته شوند.
مدتی پیش در امریکا افشا شد که مواد هسته ای را در کنار دریا دفن می کنند و این با ادعای انها مبنی بر خطرناک بودن زباله ها برای محیط زیست تضاد دارد.
۷- امریکایی ها به قول خودشان اولین ازمایش هسته ای را در سال ۱۹۴۵ انجام دادند و شوروی نیز در سال ۱۹۴۹ یعنی ۴ سال بعد از ازمایش امریکا.
بیش از ۱۳۰ سال است که نوشابه کوکاکولا ساخته شده است و چنان سیستم حفاظتی در شرکت کوکاکولا ( یک شرکت خصوصی غیر نظامی و غیر امنیتی ) برقرار است که تا بحال فرمول ساخت ان فوق سری باقی مانده و هیچ کسی نتوانسته است فرمول انرا پیدا نماید و انحصار ان به طور کامل در اختیار شرکت امریکایی کوکاکولاست.
حال اگر سلاحی به نام بمب اتمی با ان خصوصیات ویرانگری که در مورد ان مدعی هستند و پیچیدگیهای ان قابل مقایسه با کوکا کولا نیست چطور با ان سیستمهای حفاظتی و کنترلی پیشرفته امریکاییها به بیرون درز کرد و ۴ سال بعد در اختیار شوروی که درگیر جنگ داخلی وویرانیهای عظیم ناشی از جنگ داخلی و جنگ جهانی دوم بود قرار گرفت و انها هم راحت در زمان کوتاهی به تمامی مراحل ساخت ان پی بردند و ان را عملیاتی نمودند و همزمان توانستند موشکهای لازم برای پرتاب ان را بسازند و رقیب امریکا شوند.
۸- موضوع مهم دیگری که جای تامل دارد این است که تا بحال چندین بار عده زیادی از دانشمندان به اصطلاح اتمی امریکا به روسای جمهور امریکا اوباما و ترامپ نامه نوشته اند و خواستار ان شده اند که توافق هسته ای با ایران را حفظ کنند.
چرا باید دانشمندان به اصطلاح اتمی امریکا نگران از بین رفتن توافق هسته ای باشند. و چه عاملی باعث شد که تعدادی دانشمند اتمی چنین درخواستی از دولت امریکا بکنند.این عامل چیزی نیست جز اینکه منافع این به اصطلاح دانشمندان درخطر است. در واقع همه انسانها وقتی منافعشان در خطر قرار بگیرد واکنش نشان میدهند. مثلا” کارگران در تغییرات کارخانه ها و تعدیل نیرو , کشاورزان در کاهش بارندگی و بروز خشکسالی و تجار در رکود بازار و کاهش قدرت خرید مردم .
اصولا” سیاستمداران و دولتمردان به دانشمندان به عنوان ابزاری نگاه میکنند که باید در راستای منافع انها عمل کنند و هیچ نقشی در سیاستها و تصمیم گیریها ندارند.سیاستمداران انقدر مغرور و از خود راضی هستند که به کسی اجازه اظهار نظر نمیدهند و جز نظر و دیدگاه خودشان نظر و دیدگاه هیچ شخص یا گروه دیگری را قبول ندارند و اصلا” دانشمند هسته ای امریکا از کجا میداند ایران کجاست و در صنعت هسته ای چه وضعیتی دارد؟
در هر اداره , سازمان یا شرکتهای صنعتی کارفرمایان و مدیران از اینکه کارکنانشان یکدست و متحد باشند نه تنها خوششان نمی اید بلکه از این موضوع واهمه دارند چون یکدستی نیروها میتواند به روند کار لطمه بزند و با تحت فشار دادن کارفرما تقاضای حقوق بیشتر نمایند. بنا بر این همیشه کلی هزینه میکنند تا بین نیروها تفرقه بیندازند و حتی هنگام استخدام نیروها افرادی را نیز استخدام میکنند تا بتوانند جو خفقان و ترس ایجاد کنند.
این افراد در سازمانی که کار میکنند به گونه ای عمل میکنند که همیشه یک جو بی اعتمادی بین نیروهای ان سازمان حاکم شود و کارفرمایان و مدیران هوای این افراد را دارند و حقوق و مزایای خوبی به انها می دهند و تا زمانی که بتوانند جو خفقان و بی اعتمادی را در سیستم حفظ کنند از حمایت کارفرمایان و مدیران و حقوق و مزایای عالی برخوردارند واگر زمانی نتوانند این فضا را حفظ کنند بی ارزش میشوند ودیگر به انها حقوق و مزایای عالی نمی دهند.
در مورد دانشمندان هسته ای موضوع مشابهی بر قرار است. دولت امریکا افرادی را به عنوان دانشمند اتمی استخدام نموده که کار انها این است که یک ژست عجیب وغریب به خود بگیرند و موضوعاتی از قبیل انرژی هسته ای , کوانتوم و …. را واقعی جلوه دهند و ترس و وحشت از بمب اتم و دیگر موضوعات دروغین را پیوسته در دنیا ایجاد کنند. یکی ابروی پرپشت میگذارد و هنگام مطالعه با دست ابروهایش را بالا می اورد. یکی جلوی تخته سیاه می ایستد و در پشت سرش بر روی تخته سیاه چند عبارت و معادله ریاضی نوشته وبجای نمادهای متداول ریاضی از حروف پیچ و خم دار یونانی استفاده میکند تا موضوع را پیچیده تر و با ابهت تر نشان دهد.دیگری با یک قیافه کج و معوج و با حالت عصبی حود را در حال مطالعه و انجام محاسبات پیچیده نشان میدهد.عده ای هم قیافه متفکرانه ای به خود گرفته اند و خود را مشغول کار با دستگاه های عجیب و غریب نشان میدهند .
این دانشمندان عجیب و غریب از زندگی و امکانات خوبی برخوردار هستند. حال اگر دروغ بودن سلاح هسته ای فاش شود این افراد بی ارزش می شوند و دولت امریکا دیگر به انها بهایی نمیدهد و از زندگی و مزایای عالی محروم می شوند و چون هیچ کاری بلد نیستند معلوم نیست که با لو رفتن دروغ سلاح اتمی تکلیف انها چیست.
پس دانشمندان هسته ای امریکا نگران منافع خود و زندگی راحت و مفت خوریشان هستند نه نگران امنیت جهان.
چرا زمانی که کشورهایی مثل پاکستان ، افریقای جنوبی ، برزیل ، هندوستان ، چین ، کره شمالی ، اسراییل و… به دنبال ساخت سلاح به اصطلاح اتمی بودند نمایشنامه هایی مشابه برجام اجرا نمی شد.
چرا دانشمندان به اصطلاح اتمی روسیه مثل دانشمندان اتمی امریکا در مقابل ایران جبهه نمی گیرند و خیلی از انها هم در دهه ۹۰ میلادی از کشور شوروی سابق فرار کردند و به کشورهای جهان سوم پناهنده شدند و در این کشور ها چکار می کنند.
توضیحات خوبی دادید و «ذهن فریبکار» ملتها، افیون توده ها است
با سلام و احترام خدمت مدیر و سایر دست اندر کاران سایت
در کامنت زیر برکناری جان بولتون را برایتان پیش بینی نموده بودم و بالاخره جان بولتون همین امروز برکنار شد.
و به این پیش بینی اطمینان داشتم.
زیرا امریکا یک ابرقدرت اتمی نیست و چنین سلاحی ندارد و به دروغ و باکمک کشورها و سازمانهای هوچی گر خود را ابرقدرت جا زده است.
چند بار مقاله ای را در باره دروغ بودن سلاح اتمی و خیالی بودن ان خدمتتان ارسال کردم اما بی تفاوت از کنار ان گذشتید.
اگر تمایل به انتشار ان داشته باشید اطلاع دهید تا مجددا” ان را خدمتتان بفرستم.
در پناه حق باشید.