در روزهای اخیر خبر حمله به دو نفتکش غول پیکر در خلیج فارس به خبر اصلی بسیاری از روزنامه ها و خبرگزاری های جهان تبدیل شده است. ماجرا از این قرار است که دو نفتکش که یکی متعلق به شرکتی ژاپنی و دیگری متعلق به شرکتی نروژی است پس از بارگیری در برخی کشورهای عربی، در میانه راه خود به سمت مقصد، دچار سانحه شده و آسیب دیده اند. در ابتدا گفته می شد که این دو نفتکش در اثر برخورد با مین دریایی یا مین چسبنده دچار سانحه شده اند و ایالات متحده ویدیویی مبهم از یک قایق را منتشر کرد که به ادعای آن ها متعلق به نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده و در حال جدا کردن یک مین چسبنده عمل نکرده از بدنه یکی از کشتی هاست.
اما پس از آن، از قول خدمه یکی از نفتکش های آسیب دیده گفته شد که قبل از انفجار پرنده هایی در آسمان دیده شده و حادثه، به ادعای آن ها، در اثر حملات هوایی صورت گرفته است. تحقیقات و گمانه زنی ها در این مورد همچنان ادامه دارد و ایران و کشورهای منطقه یکدیگر را به دست داشتن در این سانحه متهم می کنند. بدون شک در مورد این حادثه تاکنون چیزهای زیادی شنیده اید و ما هم قصد نداریم این اخبار را تکرار نماییم. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با مین دریایی و نحوه کار و انواع آن آشنا کنیم.
قسمت اول این مطلب را می توانید از طریق این لینک مطالعه نمایید.
انواع مین دریایی
انواع مین های دریایی بر اساس نحوه انفجار و مورد استفاده رده بندی می شوند. این دسته بندی معمولاً بر اساس موقعیت نهایی آن ها یا با عبارت دیگر جایی که آن ها در دریا مستقر شده و انتظار منفجر شدن را می کشند تعیین می شود. بدین ترتیب می توان گفت که مین های دریایی در سه دستی بندی کلی قرار می گیرند: کف دریا، لنگری و شناور.
مین های کف دریا
مین های کف دریا آن دسته از مین های دریایی هستند که در بستر دریا قرار گرفته و معمولاً در آب های کم عمق از آن ها استفاده می شود. این مین ها خاصیت شناوری بسیار منفی دارند (غرق می شوند)، بدین معنی که به محض رها شدن به عمق آب رفته و در کف دریا مستقر می شوند. برخی از انواع این مین ها در آب های عمیق تر به کار گرفته می شوند که اغلب زیردریایی ها را هدف می گیرند.
مین های لنگری
مین های لنگری برای از بین بردن کشتی ها و زیردریایی های دشمن به کار گرفته شده و معمولاً به خاطر وزن و لنگری که دارند در فاصله ای خاص از کف دریا شناور می مانند. مین در داخل یک بسته قرار گرفته که به یک ابزار لنگری که خود در کف دریا قرار می گیرد وصل شده است. این نوع مین معمولاً برای آب های عمیق تر و دیگر استفاده های خاص مورد استفاده قرار می گیرد. مین های که معمولاً در سواحل یافت شده و خبر ساز می شوند در واقع اکثراً مین های دریایی قدیمی لنگری هستند که از لنگر جدا شده و به سطح آمده اند.
مین های شناور
مین های شناور آن دسته از مین های دریایی هستند که روی سطح آب شناور مانده و معمولاً در صورت تماس با کشتی هامنفجر می شوند. به دلیل ماهیت غیرقابل کنترلشان، استفاده از این نوع مین ها در سال ۱۹۰۷ و به دنبال امضای پیمان Hague ممنوع اعلام شده است اما تاکنون در مواردی به شکل غیرقانونی در نبردها از آن ها استفاده شده است.
بیشتر بخوانید: عملیات غیرممکن؟! آیا غرق کردن ناوهای هواپیمابر ایالات متحده امکان پذیر است؟!
شیوه های کاشت مین
اکنون که از انواع مین های دریایی صحبت کردیم باید بگوییم که هر یک از انواع مین ها می تواند به سه شکل کارگذاری شود: با استفاده از هواپیما، زیردریایی یا کاشت سطحی.
مین های کارگذاری شده با هواپیما
مین های کارگذاری شده با هواپیما معمولاً در ذات خود تهاجمی بوده و به خاطر سریع بودن عملیات کاشتشان مورد توجه قرار می گیرند، درست مانند همان چیزی که از یک بمب انتظار می رود. بدین ترتیب می توان از هواپیماهای خاص برای ایجاد یک میدان مین یا تقویت آن بدون فرستادن کشتی های مین گذار آسیب پذیر به خطوط مقدم نبرد استفاده کرد. امروزه هواپیماها ایده آل ترین ابزار در زمین کاشت مین در نظر گرفته می شوند که با ریسک کمتر و سرعتی بسیار بیشتر عملیات مین کاری را انجام می دهند. اصولاً هر هواپیمایی که بتواند بار حمل کند و بمب پرتاب نماید می تواند برای این منظور به کار گرفته شود.
مین های کارگذاری شده با زیردریایی
مین های کار گذاشته شده با زیردریایی، مانند نمونه هایی که توسط هواپیما کار گذاشته می شوند، معمولاً در عملیات های تهاجمی مخفی مورد استفاده قرار می گیرند. این نوع از مین ها به راحتی در محفظه پرتاب اژدرهای زیردریایی قرار گرفته و می توانند در اعماق آب کارگذاری شوند. البته زیردریایی ها فضای زیادی برای حمل مقادیر زیادی مین دریایی ندارند و به همین دلیل استفاده از این روش برای ایجاد میدان های مین دریای بزرگ موثر نیست. در طول جنگ جهانی دوم، زیردریایی ها، تا جایی که می دانیم، در کل تنها ۵۷۶ مین در عمق دریا کاشتند که به طور مستقیم در غرق شدن ۲۷ کشتی و آسیب به ۲۷ فروند دیگر موثر بودند.
مین گذاری سطحی
مین گذاری به شیوه سطحی که با استفاده از ابزارهای سطحی مانند کشتی ها کاشته می شوند معمولاً به صرفه ترین تکنیک مین گذاری است زیرا مقادیر قابل توجهی مین را می توان در یک کشتی داشته و به سرعت نصب نمود. اما این روش به این موضوع وابسته است که کشور مورد نظر بر آب های مذکور کنترل داشت و هیچ خطر غریب الوقوعی کشتی های مین گذار را تهدید نکند. بدین ترتیب استفاده از هواپیما و زیردریایی، بیش از روش اخیر برای مین گذاری به کار گرفته می شود. معمولاً این سبک از مین گذاری در موقعیت های دفاعی و پیشگیرانه مورد استفاده قرار می گیرد، برای مثال برای دفاع از سواحل و بندرها. در طول جنگ جهانی دوم، استفاده از مین دریایی به این منظور بسیار رواج داشت. در دوران جنگ جهانی دوم هیچ اسنادی مبنی بر اینکه کشتی های کشوری توانسته باشند از میان این مین های دریایی بگذرند وجود ندارد. بدین ترتیب این موضوع بر یکی از کیفیت های حیاتی مین های دریایی، توانایی شان در ترساندن نیروهای دشمن بدون درگیری مستقیم، و به عنوان یک سلاح روانی تاکید دارد.
نحوه تحریک و عمل کردن مین دریایی
یادگیری این که مین های دریایی چگونه تحریک می شوند برای درک مکانیزم جلوگیری از برخورد با آن ها و همچنین نحوه استفاده از آن ها موثر است. هر نوع تحریک بسته به سنسوری است که در داخل ابزار شناسایی هدف مین استفاده می شود، ابزاری که در نهایت انفجار مین را بر عهده دارد. همانطور که گفته شد مین ها از ۴ تکنیک عمده برای عمل کرده استفاده می کنند: مغناطیسی، فشاری، آکوستیک (انعکاسی) و سیسمیک.
تحریک مغناطیسی
در گزینه تحریک مغناطیسی، سیستم شناسایی هدف حاوی یک جاذبه یا مغناطیس سنج کوچک و یا سنسورهایی است که میدان های مغناطیسی را شناسایی می کنند که معمولاً مغناطیس سنج های سه محوره بودند و در هر جهت می توانند یک میدان مغناطیسی را انتخاب نمایند. هر کشتی یک ردپای مغناطیسی از هر نوع دارد که بر اساس اندازه و نوع فلز به کار رفته در آن و حتی مکانی که آن کشتی در آن ساخته شده متمایز است. در هنگام عبور کشتی، مغناطیس سنج سیگنال آن را گرفته و آنچه که دریافت می کند را به پالس های الکتریکی کوچکی تبدیل می سازد. این پالس ها در ادامه توسط یک مدار داخلی پردازش شده و ابزار شناسایی هدف در مورد انفجار یا عدم انفجار تصمیم گیری می نماید. وقتی که این بخش از مین تصمیم بگیرد که پالس های دریافتی برای فعال کردن مین کافی است، مین منفجر می شود.
تحریک فشاری
سنسورهای تحریک فشاری، فشارهای منفی را شناسایی و آن ها را به سیگنال های الکتریکی تبدیل می کنند. این عمل مشابه کاری است که مغناطیس سنج ها در مورد قبل انجام می دهند اما این بار محرک اصلی فشار ایجاد شده در آب است. مانند ردپای مغناطیسی کشتی ها، هر کشتی یک ردپای فشاری خاص خود نیز دارد که به شکل، اندازه و وزن کشتی مربوط می شود. در شرایطی که کشتی از درون آب عبور می کند، مقدار خاصی آب را جابجا می سازد. تغییرات در فشار آب که در اثر حرکت بدنه کشتی ایجاد می شود بر اساس اصل برنولی (Bernoulli’s Principle) تعیین می گردد. بعد از آن که ابزار شناسایی هدف این ردپای فشاری را تحلیل کرده و در مورد فعال کردن مین تصمیم گیری نمود، از طریق دنباله انفجاری سیگنال های برای نهایی کردن فرآیند انفجاری ارسال می کند که انفجار مین را در پی دارد.
سنسورهای آکوستیک
سنسورهای آکوستیک، امواج صوتی که زیر دریا جریان دارند را به سیگنال هایی الکتریکی تبدیل می کنند که ابزار شناسایی هدف می تواند آن ها را درک و پردازش نماید. این صدا از طریق نویز تولید شده هنگام حرکت کشتی در آب، نویز ناشی از پروانه های سیستم پیشرانه که به تولید حباب ها (cavitation) منجر می شود و حتی سروصدای خدمه در داخل کشتی نشأت می گیرد. تمامی این محرک ها پژواک هایی صوتی ایجاد کرده که در درون آب جریان یافته و می توانند به اندازه ای باشند که ابزار شناسایی هدف مین دریایی را متقاعد به فعال کردن و انفجار مین نماید.
سنسورهای سیسمیک
سنسورهایی سیسمیک یا لرزشی بسیار شبیه سنسورهای آکوستیک هستند که از ورودی های آکوستیک مشابهی برای فعال کردن مین استفاده می کنند. این سنسورها می توانند حرکات بدنه که در نتیجه محرک آکوستیک ایجاد می شوند را درک کرده و در واقع حساس تر از سنسورهای آکوستیک هستند.
چگونه مین دریایی می تواند یک کشتی را غرق کند؟
اکنون که با مین دریایی، انواع و رویکرد انفجاری آن آشنا شده ایم، می خواهیم به اتفاقاتی که پس از انفجار آن ها رخ می دهد بپردازیم. شاید فکر کنید که مین های دریایی منفجر شده و یک سوراخ بزرگ در داخل بدنه کشتی ایجاد می کنند. شاید این موضوع در مورد مین های دریایی سطحی بسیار قدیمی صحت داشته باشد اما مین های دریایی مدرن که معمولاً زیر سطح آب قرار می گیرند عملکرد متفاوتی دارند. وقتی که یک مین دریای زیر آب منفجر می شود، انرژی موجود در آن به سه شکل آزاد می شود:
۵۳ درصد به شوک انفجاری تبدیل می شود
۴۶ درصد به گرما تبدیل می شود
۱ درصد نیز به شکل نور رها می شود
آسیب عمده و اصلی مین های دریایی از طریق شوک انفجاری اولیه و پالس های حباب گازی تولید شده در اثر آن ایجاد می شود. شوک انفجاری ناشی از انفجار مین در درون آب منتشر شده و در صورتی که به اندازه کافی قدرتمند باشد می تواند شکاف هایی در بدنه کشتی ها ایجاد کرده یا صدماتی به آن وارد نماید. بعد از انفجار مین، یک حباب گازی بسیار بزرگ در زیر دریا ایجاد و تا جایی بزرگ می شود که فشار آب اطراف باعث ترکیدن آن در سرعتی بسیار قابل توجه می گردد.
بعد از ترکیدن این حباب گازی غول پیکر، حباب بارها و بارها توسعه یافته و منفجر می گردد و هر بار بخشی از انرژی خود را از دست می دهد. این ترکیدگی های متوالی در واقع یک فرآیند حباب سازی در مقیاس گسترده است که باعث ایجاد شکاف در بدنه کشتی شده و در نهایت می تواند باعث دو نیم شدن کشتی و غرق شدن آن گردد. این ترکیب تاثیرات، موج انفجاری و پالس های حبابی متوالی، باعث بروز صدماتی قابل توجه به یک کشتی می شود که باعث وحشت بزرگ ترین و محکم ترین کشتی های مدرن از مین دریایی شده است. البته روش ها و تکنیک های موثر و مدرن زیادی برای شناسایی مین دریایی وجود دارد که در این مطلب به آن ها اشاره ای نشده است.
بیشتر بخوانید: غول «بلگورود»؛ بزرگ ترین زیردریایی هسته ای جهان توسط روس ها به آب انداخته شد
بدون نظر