امروز، اول جولای مصادف با سالمرگ یکی از اسطورههای تاریخ سینماست که سبک منحصربهفرد خود را به هالیوود هدیه داد. از مارلون براندو صحبت میکنیم، بازیگری که زندگیاش یک تراژدی بیپایان بود و هنرش، استثنایی.
ویتو کورلئونهی پدرخوانده در روز سوم آوریل ۱۹۲۴ متولد شد و در اول ژوئیه سال ۲۰۰۴ میلادی در سن ۸۰ سالگی چشم از جهان فروبست و میراثی از شورشگری، فریبندگی و استعداد بیتکرار به جای گذاشت.
بسیاری از علاقهمندان به سینما و منتقدان، براندو را «بهترین بازیگر تاریخ سینما» میدانند. او در زمان حیاتش میگفت هرگز فکر نمیکرده در جهان سینما به چنین شهرتی برسد.
مارلون براندو را پیشکسوت سبک معروف «متد اکتینگ» میدانند به طوری که پس از او بازیگرانی مانند جیمز دین و مونتگومری کلیفت و سالها بعد پل نیومن، داستین هافمن، آل پاچینو و رابرت دنیرو با درخشش خود این سبک را در سینمای آمریکا تثبیت کردند. در متد اگتینگ هنرمند خود را به جای کاراکتر داستان قرار میدهد و مدتی با آن زندگی میکند.
او بدون شک یکی از تاثیرگذارترین بازیگران تاریخ سینما است.
براندو با اتوبوسی به نام هوس به هالیوود رفت و برای همیشه در اذهان علاقهمندان به سینما جای خوش کرد. اما زیربنای آن همه قدرت بازیگری، استعداد و سبک خاص مردانه او، یک زندگی سراسر تراژیک و مملو از شوربختی بود. از دوران کودکی پرآشوب تا رسیدن به شهرت و سقوط دوباره اش، از ویرانی خانوادگی و پایان دردناکش، کمتر نکته ای پیدا می شود که کسی به آن رشک ببرد.
اگرچه هنر بزرگ مارلون براندو این بود که از میان آن همه سیاهی و بدبختی توانست استعداد اصلی خود را کشف و شکوفا کند.
پدر و مادر براندو هر دو الکلی بودند. او در این رابطه گفته بود: «زمانیکه مادر میرفت و گم میشد، ما نمیدانستیم که او کجاست. برایم عادت شده بود که بروم و او را از زندان در بیاورم. خاطرات او حتی اکنون نیز مرا پر از شرم و خشم میکند.»
البته مادرش بازیگر تئاتر بود و تمایل مارلون به بازیگری در تئاتر وابسته به حرفه و ترغیبهای مادرش بود.
براندو دوران کودکی تلخ و سختی را از سر گذراند. وی را به خاطر تمایلش به خشونت در مدرسه می شناختند و در نهایت به علت بردن موتورسیکلت به راهروهای دبیرستان از آنجا اخراج شد.
سپس براندو به مرکز آموزش نظامی رفت و در آن جا به عنوان یک جوان سرکش و شلوغ برای خود نامی دست و پا کرد.
او پس از شکستهای پیاپی و اخراجشدنها تصمیم گرفت وارد ارتش ایالات متحده شود اما در اولین آزمون جسمانی مردود شد. چون جایی برای رفتن نداشت تصمیم گرفت که رویای خود یعنی بازیگری را در پیش گرفته و به همین دلیل راهی نیویورک شد. در آنجا بود که براندو تحت نظر استادان شهیری مانند الیا کازان و استلا آدلر فنون بازیگری را آموخت.
آدلر سبک بازیگری استانیسلاوسکی را به براندو آموخت که در آن می بایست بازیگر تجربیات شخصیت را به طور عملی درک کند و نه اینکه سعی کند وانمود نماید که این تجربیات را داشته است. این سبک کاملا با شخصیت براندو سازگار بود. وی اولین حضور خود در برادوی را در سال ۱۹۴۴ با نمایش «مادربزرگم را به یاد دارم» اغاز کرد و بلافاصله در نمایش «کافه بابری» حضور یافت. سپس منتقدان متوجه استعداد این بازیگر جوان شده و مارلون براندو در مسیر شهرت قرار گرفت.
پس از درخشش روی صحنه در نمایش تئاتری «اتوبوسی به نام هوس» از سوی الیا کازان فیلمساز نامدار دوران دعوت شد تا در نسخه سینمایی این نمایش به نقش آفرینی مشغول شود. شخصیت استنلی کوالسکی در نسخه سینمایی نمایشنامه کلاسیک «اتوبوسی به نام هوس» با نام براندو عجین شد و شهرتی جهانی یافت. این فیلم و فیلم «در بارانداز» (هر دو به کارگردانی الیاکازان) در دهه ۱۹۵۰ نام براندو را به عنوان استعدادی جدید در بازیگری سینما بر سر زبانها انداخت.
وی در سال ۱۹۵۴ برای بازی در فیلم «در بارانداز» اولین جایزه اسکار خود را دریافت کرد.
براندو در میانسالی با ایفای نقش دن ویتو کورلئونه در فیلم «پدرخوانده» نام خود را جاودانه ساخت. نقشی که دومین جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را برایش به ارمغان آورد.
اما از آنجا که مارلون براندو شخصیتی به شدت بداخلاق و غیرقابل پیش بینی داشت، تصمیم گرفت جایزه اسکار را رد کند. تصمیم او برای نگرفتن جایزه اسکار، هالیوود را شوکه کرد. وی اعلام کرد که مراسم اسکار را بایکوت کرده و به جای خود یک بازیگر سرخپوست کمتر شناخته شده را به این مراسم فرستاد. این بازیگر در مراسم اسکار نامه براندو که در آن سیاست های آمریکا در قبال سرخپوستان تقبیح شده بود را قرائت کرد. این رفتار براندو با انتقادات شدیدی روبرو شد.
روابط عاشقانه براندو نیز همانطور که انتظار می رفت مانند زندگی شخصی او پرتنش و ناموفق بود.
او سه بار ازدواج کرد و از هر ازدواج خود نیز صاحب یک فرزند شد. وی حتی با یک دختر خدمتکار ۱۴ ساله به نام ماریا کریستینا رویز نیز وارد رابطه شد و چندین کودک را نیز به فرزند خواندگی پذیرفت. اما روی هم رفته تعداد فرزندان بیولوژیکی او را ۱۱ نفر اعلام کرده اند که تعداد واقعی بسیار بیشتر از این تعداد باید باشد.
وی حتی در دوران ازدواج نیز روابط نامشروعی داشت و شایعاتی از روابط نامشروع او با جکی کندی، مرلین مونرو،شلی وینترز و هایدی فلیس و تعدادی دیگر از زنان هالیوود شنیده شد.
براندو با هر کسی که وارد رابطه می شد، برایش خیانت عاطفی و جسمی، خشونت فیزیکی، سقط جنین غیرقانونی و دست زدن به خودکشی را به ارمغان می آورد.
پسرش کریستین به جرم قتل نامزد خواهرش به ۵ سال زندان محکوم شد و دخترش شاین نیز بعد از سال ها افسردگی و مشکلات روانی به زندگی خود پایان داد.
آثار بهیادماندنی مارلون براندو
از فیلمهای مشهوری که وی در آنها ایفای نقش کردهاست میتوان به آثار زیر اشاره کرد:
- اتوبوسی به نام هوس در نقش «استنلی کووالسکی» به کارگردانی الیا کازان
- در بارانداز در نقش «تری مالوی» به کارگردانی الیا کازان (برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد)
- پدرخوانده در نقش ویتو کورلئونه به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا (برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد)
- زنده باد زاپاتا در نقش «امیلیانو زاپاتا» به کارگردانی الیا کازان (نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد)
- دزیره در نقش ناپلئون بوناپارت به کارگردانی هنری کاستر
- آخرین تانگو در پاریس در فیلم هنری اروپایی به کارگردانی برناردو برتولوچی (نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد)
- اینک آخرالزمان در فیلمی جنگی ویتنامی به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا
- ژولیوس سزار در فیلمی به کارگردانی جوزف ال. منکیهویچ (نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد)
- سربازان یک چشم در فیلمی به کارگردانی خودش
- مرد ها و عروسک ها به کارگردانی جوزف ال. منکیه ویچ
پایان یک اسطوره
براندو روز یکم ژوئن ۲۰۰۴ (یازدهم تیر ۱۳۸۳) در سن ۸۰ سالگی در گذشت.
علت واقعی مرگ او به دلیل اصرارهای عجیب وکیلش هرگز به درستی و صحت فاش نشد. بعدها بخش پزشکی دانشگاه UCLA علت مرگ براندو را مشکلات تنفسی ناشی از تصلب بافتهای ریوی اعلام کرد. هرچند این نکته نیز هرگز مورد تأیید وکیلش قرار نگرفت، علاوه بر آن براندو در سالهای پایانی عمر دچار نارسایی قلبی بود و گفته میشود از بیماری قند و سرطان کبد رنج میبرد.
جسد او بنا بر وصیت خودش سوزانده شد و خاکسترش را در تاهیتی و دره مرگ پخش کردند.
از مارلون براندو سه جمله به یادگار ماندهاست:
«بازیگری حرفهای پوچ و تو خالی است.»
«هر چه حساس تر باشید، بیشتر مورد وحشی گری قرار می گیرید، زخم بر می دارید و هرگز به کمال نمی رسید. به خودتان اجازه ندهید که به خاطر احساسات بسیاری که دارید، آنها را سرکوب کنید»
«دیدن هنرپیشگان در تلویزیون که از زندگی خصوصی خود میگویند تهوعآور است.»
بدون نظر