عنوان های داغ؛ بهترین فیلم ها برای تماشا در روزهای گرم و کسل کننده تابستان [قسمت اول]

در روزهای سگی و گرم تابستان، شاید تماشای فیلم سخت بوده یا حتی آخرین گزینه ای باشد که به آن فکر می کنید. شما در حال عرق کردن هستید و هوا بیش از حد روشن است به نحوی که نور خورشید همه جا را درخشان کرده است. اما برخی در چنین شرایطی دوست دارند زیر کولر و در هوایی خنک دراز کشیده و فیلمی با حال و هوای نزدیک به تابستان تماشا کنند. برخی فیلم های هستند که بهترین زمان برای تماشای آن ها فصل تابستان است زیرا فضای فیلم باعث این حس می شود که شما نیز همراه شخصیت ها در درون داستان قرار دارید. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم برتری آشنا کنیم که بهترین گزینه ها برای تماشا در یک روز گرم تابستانی هستند.

۱۰- مات و مبهوت (۱۹۹۳)- ریچارد لینکلیتر

شاید این بهترین فیلمی باشد که می تواند اولین گزینه شما برای تماشا در فصل تابستان باشد. مدارس به طور رسمی تعطیل هستند و روزهای طولانی تابستان در راه. چه چیزی بهتر از این که یک روز یا شب گرم تابستانی را با موسیقی حیرت انگیزی متعلق به سال ۱۹۷۶، دیالوگ های سنگین در مورد خشم و شورش جوانی و تصمیم گیری در مورد مسیر پیش رو همراه کنیم؟ فیلم «مات و مبهوت» (Dazed and Confused) قدم بزرگی برای ریچارد لینکلیتر بعد از «حقه باز» (Slacker) بود که داستان آن در سال ۱۹۷۶ رخ می داد. در فیلم شاهد ماجراجویی های گروهی از دانش آموزان سال بالایی یک دبیرستان با کله هایی پر از باد و غرور جوانی در حال پارتی رفتن و خوشگذرانی و البته شکستن همه قوانین هستیم. چیزی که این فیلم را متمایز و منحصربفرد از فیلم های با ژانر مشابه می سازد این است که با تماشای فیلم، مخاطب نیز حس می کند که در یک شب تابستانی با دوستانش بیرون رفته است.

با توجه به دیالوگ های جذاب و الهام بخش بی پایان، دائماً شوخی کردن با همکلاسی ها و هم تیمی ها و مهمانی هیجان انگیزی که همه جور شخصیت ها را می توان در آن یافت، سخت است که این فیلم را دوست نداشت. از آنجایی فیلم پایان سال تحصیلی و ورود به فصل تابستان را نشان می دهد، شاید بتوان آن را گزینه بهتری برای تماشا در فصل بهار و اوایل تابستان دانست که می توان بعد از آن نیز به سراغ فیلم بعدی لینکلیتر با عنوان «هر کسی یه چیزی می خواد» (Everybody Wants Some!!) رفت که پایان تابستان و بازگشت به مدرسه برای آغاز سال تحصیلی جدید را روایت می کند. با این وجود تماشای فیلم «مات و مبهوت» در هر زمانی در فصل تابستان یک تجربه مفرح و دوست داشتنی در کنار دوستان خواهد بود.

بیشتر بخوانید: از «قاپ زنی» تا «دیکتاتور بزرگ»؛ بهترین فیلم های کمدی تمام دوران به انتخاب IMDB

۹- و همچنین مادرت (۲۰۰۱)- آلفونسو کوارون

فیلم «و همچنین مادرت» (Y Tu Mamá También) یک کمدی مربوط به سفر جاده ای در مورد نوجوانانی است که در سن بلوغ به سر می برند و البته دارای زمینه ای که بر احساس تابستانه فیلم می افزاید. فیلم با یک راوی همیشه حاضر شروع می شود و کوارون ما را با دو شخصیت اصلی ماجرا آشنا می سازد، گائل گارسیا برنال و دیگو لونا که از تنها بودن و مجردی خود بدور از نامزدهایشان استفاده کرده و تابستان را خارج از خانه می گذرانند. چیزی که بعد از آشنایی با شخصیت های اصلی می بینیم، کندوکاو دوستی، بیداری جنسی، شکل گیری دیدگاه های سیاسی، انفصال از اجتماع و بسیاری چیزهای دیگر است. با جستجوی بیشتر در فیلم با لایه های متنوع داستان و شخصیت های آن آشنا می شویم. از این رو با نقش آفرینی پرهیجان دو شخصیت اصلی مرد و شخصیت لوییزا با بازی ماریبل وردو، «و همچنین مادرت» یک فیلم داغ و شرجی با گرمای فیزیکی و طبیعی قابل توجه است.

برای مثال تماشای سکانس آخر فیلم، در ساحل اوکساکا، باعث می شود که مخاطب دوست داشته باشد بعد از یک سفر جاده ای به یک ساحل خلوت و متروکه رفته و تجربه ای افشاگرانه در مورد زندگی و لذت های آن داشته باشند. در سراسر فیلم، در زیر آفتاب داغ مکزیک، در شهر، در حاشیه شهر، طبیعت، بیابان ها و جاده ها، همه چیز مخاطب را به سمت یک سفر جاده ای در روزهای داغ تابستان فرا می خواند. بدون توجه به سیستم های تهویه مطبوع و هتل های راحت، این فیلم احساس و تجربه یک روز گرم تابستانی واقعی را به شما نشان می دهد. کوارون بدون شک با این فیلم توانست دنیای فیلمسازی خود را متحول سازد و مهم ترین نقش در این زمینه را روزهای گرم تابستانی مکزیک با سه شخصیت اصلی داستان داشته اند.

۸- پیک نیک (۱۹۵۵)- جاشوا لوگان

فیلم «پیک نیک» (Picnic) به کارگردانی جاشوا لوگان که در آن دوران به خاطر بی پروایی خود یک فیلم ریسکی به شمار می رفت، داستان شخصیت هال با بازی ویلیام هولدن در شهر کوچک کانزاس در تعطیلات روز کارگر را روایت می کند. اگر چه این فیلم در سال ۱۹۵۵ ساخته شده، اما حاوی صحنه ها و ماجراهایی است که در آن دوران در هالیوود کمتر باب بود. فیلم برداری تکنیکالر جیمز وانگ هو، اشارات بصری به نمایشنامه های تنسی ویلیامز و قدرت مردان جنوبی و بازی هولدن و کیم نواک جوان و سوزان استراسبرگ، باعث شده که فیلم «پیک نیک» مخاطب را جذب کرده و علیرغم برخی سکانس های جنجالی اش در دوران انتشار نیز عملکرد قابل قبولی در باکس آفیس داشته باشد. از آنجایی که ماجراهای فیلم در تعطیلات روز کارگر رخ می دهد، تماشای این فیلم در فصل تابستان جذابیت دوچندانی دارد و باعث می شود که حال و هوای داستان را بهتر درک نمایید. «پیک نیک» فیلمی جذاب بدون شکستن قوانین هالیوود ان دوران است و یکی از بهترین گزینه های برای تماشا در روزهای آخر فصل تابستان.

۷- روزهای سگی (۲۰۰۱)- اولریش زایدل

اولریش زایدل کارگردانی است که هیچگاه از پرداختن به موضوعات بحث برانگیز و جنجالی و البته ساختن فیلم هایی که تماشای آن ها خوشایند نیست ابایی نداشته است. فیلم «روزهای سگی» (Dog Days) فیلمی با شخصیت های نفرت انگیز و زوج های بدرفتار در روزهای گرم تابستان شهر وین است. با شروع فیلم کم کم احساس بدی پیدا کرده و از آنچه که روی صفحه تلویزیون می بینید منزجر می شوید اما همچنان دوست دارید به تماشا کردن ماجرا ادامه دهید. «روزهای سگی» از آن دسته فیلم هایی است که باید در روزهای بسیار گرم و ناخوشایند تابستان که می خواهید تنها باشید و از دیگران دور بمانید تماشا کرد.

با تماشای فیلم زایدل یا تصمیم می گیرد انسان بهتری باشید یا به این نتیجه می رسید که شما به اندازه شخصیت های فیلم یا خود آن بدذات و منفی نگر نیستید. بدین ترتیب «روزهای سگی» می تواند باعث بازگشت حس خوب شادی و خوشحالی در روزهای آخر تابستان شود. زایدل همچنان به تحریک مخاطب ادامه می دهد و اجازه می دهد که مخاطبان خود در مورد پایان فیلم هایش و معنای آن ها تصمیم گیری و قضاوت نمایند. اینجا نیز همین موضوع صحت دارد و گرما، عرق و رطوبت موجد در صحنه ها و شخصیت ها به قدرت و تاثیرگذاری فیلم می افزاید.

۶- مرا با نامت صدا کن (۲۰۱۷)- لوکا گوادانینو

فیلم «مرا با نامت صدا کن» (Call Me By Your Name) جدیدترین فیلم این فهرست است که تماشای آن شما را به یاد یک روز تعطیل طولانی در خارج از شهر در اواسط تابستان می اندازد. داستان فیلم در مورد دو مرد در شمال ایتالیا در سال ۱۹۸۳ و در طول یک تابستان گرم است. چیزی که بین او دو شخصیت آغاز می شود تقریباً یک رابطه تلخ با حس حسادت یا سوء تفاهم است که خیلی زود برای این دو شخصیت آشکار می شود. شیمی بین این دو شخصیت با بازی تیموتی شالامه و آمری همر با کارگردانی گوادانینو غیرقابل انکار است و ترانه های اورجینال سوفجان نیز بر گرمای فیلم و رابطه این دو می افزاید.

هیچ سکانس یا صحنه ای نیست که حس تابستان را در خود نداشته باشد و این موضوع باعث شده که «مرا با نامت صدا کن» یکی از بهترین فیلم هایی باشد که تاکنون در مورد زندگی در فضاهای روستایی اروپا ساخته شده است. با ادامه رابطه دو شخصیت اصلی و مشارکتشان در تحقیقات آکادمیک، حس می کنیم که زمان ما را به تسخیر خود درآورده است، بدین ترتیب که حس می کنید بهترین زمان برای تماشای فیلم یک بعدازظهر گرم روز تعطیل در روزهای پایانی فصل تابستان است. فضا و جو فیلم و رسیدن به بلوغ شخصیت ها، جستجو و مکاشفه همگی در این تابستان گرم با هم ترکیب شده اند.

قسمت دوم این مطلب را از طریق این لینک مطالعه نمایید.

بیشتر بخوانید: فیلم‌هایی که داستان آن‌ها با مرگ شوکه کننده تمام شخصیت‌ها پایان می‌یابد [قسمت اول]