۶ رابطه عاطفی جدید دنیای مدرن که می خواهند جای ازدواج سنتی را بگیرند

در دنیای پویای مدرن، تعریف از ازدواج و البته مفهوم مرسوم آن به چالش کشیده شده است و رفته رفته بر بغرنجی شرایط روابط دو نفر افزوده می شود. با این وجود هنوز هم به نظر می رسد که خانواده به عنوان ثابت ترین و پدرسالارانه ترین سنت در طی صدها سال اخیر تغییر چندانی نکرده است. با این وجود قرن بیستم راه خود را می رود و خانواده هسته ای (خانواده ای متشکل از پدر، مادر و فرزندان) تنها نوع ممکن رابطه بین دو نفر نیست. در ادامه این مطلب می خواهیم شما را با روابطی آشنا کنیم که در قرن حاضر مرسوم شده و می خواهند جای تفسیر سنتی از ازدواج را بگیرند. لازم به ذکر است که صحبت کردن از این روابط به هیچ عنوان به معنای تایید این گونه روابط نخواهد بود بلکه هدف تنها آشنایی با روابطی است که ازدواج سنتی را در کلیت جهان و نه در کشور یا منطقه ای خاص به چاش کشیده اند.

۱- ازدواج مهمان

این روزها ازدواج مهمان بسیار رایج شده است. ازدواج مهمان بدین معناست که دو نفری که با هم در رابطه هستند با یکدیگر زندگی نکرده و روتین های یکسان هر روزه ای ندارند، آن ها تنها هر چند وقت یکبار در خانه های یکدیگر یا هر جای دیگری با هم ملاقات می کنند. گاهی اوقات افراد به دلیل عوامل بیرونی این سبک از زندگی و رابطه را انتخاب می کنند که این عامل اغلب شغل افراد است، برای مثال زمانی که یکی از زوجین در خارج از کشور یا شهر محل زندگی همسر خود کار می کند و همسر او علاقه ای به سفر به آن کشور یا شهر را ندارد. اما گاهی اوقات چنین سبکی از زندگی و ازدواج آگاهانه است و ربطی به عوامل موثر بیرونی ندارد. برای مثال دو طرف رابطه توافق می کنند که هفته ای یک یا چند بار یا یک روز در میان یا تنها در اواخر هفته با یکدیگر دیدار کنند، بدین ترتیب اغلب اوقات یا زمان قابل توجهی از یک دوره خاص را تنها و دور از هم بوده و بدین ترتیب از بحث و جدل بر سر موضوعات پیش پا افتاده ای که معمولاً هنگام کسالت و ناراحتی شکل می گیرد جلوگیری می نمایند.

علاوه بر این، در این نوع ازدواج، هر یک از دو طرف فضای شخصی و آزادی بیشتری دارد. باید به یاد داشته باشید که ازدواج مهمان بدین معنا نیست که هر یک از دو طرف با افراد دیگری نیز رابطه مشابهی دارند. آن ها به هم وفادار هستند اما هر روز یکدیگر را نمی بینند. البته تصمیم به زندگی به این شکل دشوار است زیرا هنوز هم جامعه و تصویر سنتی ازدواج ما را تحت فشار قرار داده و بایدهایی را به ما تحمیل می کند. با این وجود، روانشناسان بر این باورند که این نوع از ازدواج به طور ویژه برای زوجین مسن تری که فرزندانشان بزرگ شده و از خانه رفته اند بسیار مناسب است. در طول سال ها زندگی مشترک، معمولاً خستگی و روزمرگی در زوجینی که مدت زیادی با هم زندگی کرده اند افزایش می یابد و بدین ترتیب ازدواج در آستانه فروپاشی قرار می گیرد.

برای جلوگیری از این موضوع، رفتن به جاهای دور از محل زندگی و ازدواج مهمان بسیار مفید خواهد بود. سلبریتی ها معمولاً این سبک از ازدواج را انتخاب و ترجیح می دهند. یکی از دوست داشتنی ترین زوج های هالیوود- هلنا بونهام کارتر (بازیگر) و تیم برتون (کارگردان)- ازدواجی چنین داشته و سعی می کنند دو روز پشت سر هم یکدیگر را نبینند. در ابتدای رابطه این دو در دو کشور متفاوت زندگی می کردند و پس از مدتی همسایه شدند. البته این دو پس از مدتی جدا شدند اما قبل از آن به مدت ۱۳ سال به شکل ازدواج مهمان با هم زندگی کرده و صاحب یک پسر و یک دختر نیز شدند. یکی از فرم های ازدواج مشتریک زمانی است که زوجین با هم زندگی می کنند اما در یک زمان خاص ترجیح می دهند که مدتی را دور از هم بگذرانند. دلیل این امر می تواند از خستگی تا ضرورت کاری متفاوت باشد.

۲- ازدواج آزاد و باز

زوجین درازدواج باز کاملاً مستقل بوده و به همدیگر چنین می گویند: «اکنون از با تو بودن احساس خوبی دارم اما اگر با کس دیگری احساس خوبی داشته باشم، می توانم با او نیز وارد رابطه شوم». این روابط می تواند باز یا بسته باشد. در شکل بسته، زوجین داشتن رابطه با دیگران که در ازدواج سنتی خیانت محسوب می شود را پذیرفته اما همچنان سعی می کنند طرف دیگر را از روابط خود بی خبر نگه داشته و نفر سوم را به رابطه مشترکشان راه ندهند. در ازدواج باز اما دو طرف توافق می کنند که هر یک می توانند شرکای دیگری نیز داشته باشند. این نوع از رابطه بدین معناست که زوجین برای روابط با افراد بیشتری پذیرا و باز هستند. آن ها می توانند از روابط عاشقانه خود با دیگران صحبت کنند اما توافق می کنند که هیچگاه به یکدیگر دروغ نگفته و احساسات طرف مقابل را برای دیگر افراد افشا نکنند.

اما باید گفت که در اکثر قریب به اتفاق موارد چنین روابطی پایدار نبوده و خیلی زود به پایان خواهند رسید. برای مثال گوینث پالترو (بازیگر) و همسرش کریس مارتین سعی کردند یک ازدواج باز داشته باشند که این رابطه ۱۰ سال طول کشیده و حتی پس از ازدواجشان نیز دوستان خوبی باقی ماندند. این نوع ازدواج در کسانی که نگاهی سنتی به ازدواج دارند دیده نمی شود و بسیار دشوار است. کسانی که دوست دارند ماجراجویی کنند یا دلیلشان برای ازدواج عشق و عاشقی نیست و دلایل دیگری مانند پول یا جایگاه اجتماعی دارند بیشتر به سمت این گونه روابط کشیده می شوند. همچنین در ازدواج های باز این خطر وجود دارد که تنها یکی از زوجین از چنین رابطه ای لذت برده یا منتفع شود و دیگر طرف ماجرا تنها برای حفظ رابطه و به ناچار به آن تن دهد.

۳- خانواده با زمان محدود

این نوع زندگی و ازدواج بسیار تازه بوده و ازدواجی است که از ابتدا تنها برای مدت زمان خاصی بر سر ان توافق می شود، برای مثال ۵ سال. بعد از این مدت، رابطه زوجین به صورت اتوماتیک پایان یافته و هر یک از طرفین باید اتفاقات دوران ازدواج را بررسی کرده و تصمیم جدیدی بگیرد که یا از هم جدا شوند یا برای زمان بیشتر یا حتی برای همیشه در کنار هم بمانند. این نوع ازدواج بهتر از مورد قبلی است زیرا دنیای مدرن به سرعت در حال تغییر بوده و این موضوع همه چیز را نیز همراه خود تغییر می دهد. انسان ها نیز تغییر می کنند، ارزش هایشان ممکن است دچار تغییر شوند و در بسیاری از موارد برنامه ها و اهداف نیز دستخوش تغییر خواهند شد.

درست است، شما می خواستید تمام عمر خود را در کنار یک شخص خاص بگذرانید، همان نسخه ای که روز اول با او ملاقات کردید. اما اگر آن ها تغییر کرده و دیگر برایتان جذابیت سابق را نداشته باشند چه؟ شاید بعد از چند سال زندگی مشترک به این نتیجه برسید که دیدگاه متفاوتی نسبت به آینده و اهداف دیگری دارید. برای مثال، یکی از زوجین می خواهد بچه دار شود و دیگری تمایلی به این موضوع ندارد.

بیشتر بخوانید: سنت های عجیب ازدواج در سراسر جهان؛ از محرومیت از دستشویی تا تراشیدن سر عروس

۴- خانواده پویا یا ارتباط بر اساس حقوق مساوی

در یک خانواده کلاسیک، مرد نان آور خانواده و زن خانه دار بود که این مفهوم دیگر جایگاه سابق خود را ندارد. این فرم از رابطه اکنون با رابطه ای جایگزین شده که در آن زوجین نقشی مشابه دارند. در ازدواج های جدید زن و شوهر افرادی بالغ و متکی به خود و مستقل بوده که برای دستیابی به هارمونی، شاید و ایجاد رشد در دیگری با هم ازدواج می کنند. بدین ترتیب جای تعجب ندارد که تفاوت های جنسیتی در چنین خانواده ای دیگر مشهود نبوده و موضوعیت ندارد و رابطه بر اساس یک کار گروهی پیش می رود. اگر زوجین شغل مجزای خود را داشته و درآمدی تقریباً یک اندازه دارند، عادلانه وظایفشان را در خانه بین هم تقسیم می کنند.

اما در روزگاری که گاهی اوقات زنان درآمد بیشتری نسبت به مردان خود دارند (اتفاقی که بسیار بیشتر از گذشته رخ می دهد)، گاهی پیش می آید که مرد خانواده نقش خانه داری را بر عهده گرفته و بچه ها را بزرگ می کند. این سبک زندگی در کشورهای کمتر توسعه یافته بسیار نادر است. این سبک از ازدواج و زندگی را پویا می نامند. در مرکز ساختار این خانواده، فردیت هر یک از طرفین بیشترین اهمیت را دارد. هیچ چیزی جز انتخاب های خودتان شما را محدود نخواهد کرد، شما کسی هستید که یک سبک زندگی راحت را برای خود طراحی می کنید: می توانید برخی از قوانین موجود در ازدواج های سنتی را پذیرفته و برخی هنجارهای سنتی ازدواج که به نظرتان دیگر تاریخ مصرفشان گذشته را دور بیندازید.

۵- روابط مجازی

شاید این یکی کمی عجیب به نظر برسد اما ممکن است در آینده ای نزدیک به یک ترند پرطرفدار تبدیل شود. تکنولوژی مدرن به ما اجازه می دهد که روابطی را از فاصله بسیار دور شکل داده و ادامه دهیم. این رابطه تا حدودی شبیه رابطه ازدواج مهمان است اما بدون ملاقات در زندگی واقعی، جایی که تمامی ارتباطات در دنیای مجازی و از راه دور شکل می گیرد.علاوه بر این، با توسعه هوش مصنوعی، داشتن یک نامزد مجازی که مانند انسانی واقعی عمل می کند نیز میسر شده است. قرن بیست و یکم دوران بسیار مهم و غریبی است: از یک طرف مانند گذشته ارتباط نداریم و دلمان برای روابط واقعی و نزدیک تنگ شد و از طرف دیگر وقتی که یک رابطه را شروع می کنیم بسیار بیشتر از گذشته دچار استرس و اضطراب می شویم. شاید تنها از اعتماد کامل به یک فرد غریبه و از دست دادن آزادی و استقلالمان واهمه داشته باشیم.

از این رو یک رابطه مجازی می تواند به کسانی که دنبال یک رابطه نزدیک هستند اما آمادگی دادن تمام وقت خود به طرف مقابل را ندارند مفید باشد. بدین ترتیب می توانید با طرف مقابل در مورد دفعات دیدار و مدت زمان گفتگو توافق کنید. نقطه ضعف واضح این نوع رابطه این است که توانایی احساس کردن طرف مقابل و داشتن تماس فیزیکی را نخواهید داشت. با این وجود افراد جوان دنیای مدرن اهمیت کمتری به رابطه جنسی داده و نسبت به نسل هزاره بسیار دیرتر و کمتر وارد روابط جنسی می شوند. به هر ترتیب، این واقعیت که همه ما وقت بسیاری زیادی را در رسانه های اجتماعی می گذرانیم و در دنیای واقعیت مجازی به ظهور عبارات جدید بسیاری منتهی شده است. برای مثال، امروزه عبارتی به نام «خیانت ریز» (micro-cheating) مرسوم شده است.

این اتفاق زمانی رخ می دهد که شما تصاویر و پست های شریک عاطفی سابقتان را در رسانه های اجتماعی لایک می کنید یا با افرادی که می شناسید (برای مثال همکارانتان) چت های طولانی و مخفیانه دارید. همچنین موضوعی با عنوان «در مدار داشتن» (orbiting) وجود دارد که در آن افراد یک نفر دیگر را در مدار خود دارند: آن ها داستان ها و پست های این افراد را نگاه کرده و برای مطالب آن ها کامنت می گذارند اما هرگز برای وی پیام های شخصی نفرستاده و با او در زندگی واقعی وارد رابطه نمی شوند. همچنین قرن بیستم نوع خاص و جدیدی از رابطه را به ما عرضه کرده است که با عنوان «رابطه موقعیتی» (situationship) شناخته شده و چیزی فراتر از دوستی اما کمتر از رابطه زناشویی و تعهد مطلق است.

۶- مجردی

مجرد شخصی است که آگاهانه تصمیم گرفته تنها بماند. این روزها افراد دارای خانواده هستند نه به این دلیل که نرمال و هنجار دانسته می شود یا به این دلیل که از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه است، بلکه به این دلیل که خودشان اینطور می خوهند. با این وجود برخی ترجیح می دهند که تنها زندگی کنند بدون اینکه رابطه یا فرزندی داشته باشند. در گذشته افراد به این دلیل نمی توانستند برای همیشه یا مدتی طولانی تنها و مجرد زندگی کنند زیرا از لحاظ اقتصادی غیرممکن بود اما امروزه آمار نشان می دهد که تعداد مجردها در بسیاری از کشورها به سرعت در حال افزایش است. مزیت نداشتن خانواده توانایی در تمرکز بر روی دیگر موضوعات مهم مانند علم، هنر و سفر است. شاید به همین دلایل باشد که بسیاری افراد هنرمند و خلاق ترجیح می دهند ازدواج نکنند. جارد لتو، لئوناردو دی کاپریو، شارلیز ثرون و بسیاری از دیگر سلبریتی ها هرگز ازدواج نکرده اند.

افراد مجرد، همچنین، آزادی بسیار بیشتری دارند، البته این بدان معنا نیست که آن ها نمی توانند روابط عاشقانه کوتاه داشته باشند. جالب این که مطالعات تجربی اریک کلیننبرگ که یک محقق اجتماعی است و با صدها نفر که تنها زندگی می کنند مصاحبه کرده نشان می دهد که این افراد سلامت روانی بهترین نسبت به افراد متاهل دارند. یک از انواع نادر زندگی مجردی «ازدواج با خود» (sologamy) است.

این سبک رابطه اگر چه بسیار نارسیستیک است اما روزبروز بر محبوبیت آن افزوده می شود، به ویژه در میان زنان. یکی از مشهورترین موارد چنین رابطه ای مربوط به لورا مسی، یک مربی فیتنس اهل ایتالیا و مورد دیگر نیز یک زن بریتانیایی به نام سوفی تانر بوده است. ایده اصلی در ازدواج با خود این است که در یک مراسم رسمی به خود قول دهید که خود را پذیرفته، دوست داشتن و از خود مراقبت کنید. افرادی که این نوع از ازدواج را می پذیرند، مراسمی ترتیب داده، مهمانانی را دعوت کرده که بسیار شبیه یک مراسم عروسی معمول اما بدون حضور زن یا شوهر است.

بیشتر بخوانید: آیا بعد از قانونی شدن ازدواج همجنسگرایان نوبت «چند مهری» و «چند همسری» است؟