پگاه طوسی: شاید چهره تهران با کمبود فضای سبز و هوای آلوده زیبا نباشد اما با قطعا با وجود زبالههای ریز درشتی که بعضا در معابر دیده میشود و زبالهگردهایی که برخیشان دوران کودکی را لابهلای زبالهها میگذرانند، زشت و غمگین میشود.
اما چرا شهرداری و شورای شهر تهران به عنوان متولیان ساماندهی این وضعیت، در این حیطه عملکرد موفقی نداشتهاند. حتما جریان غیر رسمی خرید و فروش زباله را شنیده باشید؛ پدیدهای که مدیران شهری تهران سالهاست مدیریت آن از دستشان خارج شدهاست.
در همین رابطه برای گفتوگویی با «سید آرش حسینی میلانی» رئیس کمیته محیط زیست و خدمات شهری شورای اسلامی شهر تهران داشتیم تا نگاهی کوتاه به دستاندازهایی که در این مسیر پیشروی شهرداری و شورای شهر قرار گرفته است، داشته باشیم.
آلودگی هوا یکی از بزرگترین مشکلات شهر تهران است که یکی از راه حلهای آن گسترش مساحت فضای سبز در تهران است؛ که البته این موضوع به دلیل تغییرات اقلیمی و کمبود آب با مشکلات مختلفی همراه است. در همین راستا شورای شهر پنجم راه اندازی ایستگاه فضای سبز که قرار است الگوی کشت را تغییر دهد، در برنامه خود قرار داده است. این ایستگاه به طور مشخص قرار است چه اقداماتی انجام دهد و ما باید منتظر چه تغییراتی در فضای سبز شهر تهران باشیم؟
سید آرش حسینی میلانی رئیس کمیته محیط زیست و خدمات شهری شورای اسلامی شهر تهران: در برنامه سوم شهرداری شهر تهران بحث تغییر الگوی کشت مورد تاکید قرار گرفته است. این امر در برنامه دوم هم بوده است اما ضرورت پیگیری آن به دلیل عوارض تغییرات اقلیمی در سطح کشور و حساسیت افکار عمومی و تشکلهای مردم نهاد و فضای سبز شهر تهران و حساسیت دستگاههای متولی مثل وزارت نیرو، در برنامه سوم بیشتر شده است. بر اساس آمار سالانه در حدود ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب برای آبیاری فضای سبز استفاده میشود که وزارت نیرو به دلیل بحث فرونشست در دشتهای تهران توصیه و تاکید کرده است این میزان کمتر شود. مجموعهای از این عوامل باعث شد که ضرورت تغییر الگوی کشت امر جدی شود. در این زمینه مطالعاتی هم در گذشته انجام شده است که عمدتا جنبه کتابخانهای داشته اما حالت میدانی و عملیاتی نداشته است به همین دلیل ضرورت داشت که شهرداری تهران مجهز به یک ایستگاه تحقیقاتی شود که در حوزه های مختلف فضای سبز اندازه گیری و آزمایش انجام دهد. ایستگاه مد نظر در پارک آزادگان حدود ۵ هکتار وسعت دارد و براساس ردیف بودجه در سال ۹۸ برای تحقیقات سازمان بوستانها درنظر گرفته شده بود. این پروژه جانمایی شده و کار احداث آن تقریبا ۶ ماه است پیگیری شده و بحث تامین بستر خاکی مناسب در دستور کار است که تا پایان سال نهایی خواهد شد.
ایستگاه چند بخش دارد و هرکدام چه عملکردی دارند؟
ایستگاه ۳ قسمت دارد که ۱ قسمت بحث کلکسیون گیاهی است که نمونه گیاهانی که در تهران کاشته شده است به این منطقه منتقل میشوند تا شرایط آن به لحاظ فیزیولوژیک کاملا مانیتور شود. قسمت دیگر بحث کاشت، نگهداری، تیمار و انواع روشهای جدید آبیاری را تست میکند. قسمت سوم را به طرحهای کاشت گونههای جدید اختصاص خواهند داد و سازگاری آنها با شرایط اقلیمی و خاکی شهر تهران بررسی خواهد شد. از جمله مسایل مهم بحث جایگزین کردن چمن است چه واریته های چمن که مقاومتر هستند و چه گیاهانی پوششی که هم اکنون نیز در برخی مناطق شهر تهران از آنها استفاده میشود. باید گونههایی انتخاب شود که به لحاظ اقتصادی و عملیاتی برای پیمانکاران قابل اجرا باشد. مجموعه این کارها فعالیتهای فوری و مهندسی سریع نیستند. نیاز به مداومت، استمرار و صبر و حوصله دارد که به الگوی کشت پایدار برسیم. ۲ الی ۳ سال زمان نیاز است. همچنین باید تطبیق گونههای جدید به لحاظ منظر و فضای شهری بررسی شود.
چه مشکل و ضرورتی در تهران حس شد تا این مرکز راه اندازی شود؟
چون چمن کاری مصرف آب قابل توجهی دارد، باید چمن را در تابستان چند نوبت آبیاری کرد و این چمن اساسا نوعی کشت در مناطق پرباران اروپایی است که برای تهران مناسب نیست. درحال حاضر آبیاری چمنها به حدود ۱۷.۵ میلیون متر مکعب آب در سال نیاز دارد. البته درحال حاضر چمن کاری جدید ممنوع شده و گونههای درختچهای و بوتهای در حال جایگزین شدن است. منتها اگر بخواهیم چمنهای موجود را هم جایگزین کنیم باید با برنامه حساب شدهای جلو برویم. نمود بیرونی این ضرورت، انتقاداتی بود که در پیرامون چمن کاری در شهر تهران از سوی افکار عمومی صورت می گیرد.
موضوع مهم دیگر که در حیطه مسئولیتهای کمیته محیط زیست قرار میگیرد، رسیدگی به پسماندهای شهری است. صورت وضعیت الکترونیکی پسماندها پیشرفت کندی دارد، علت این امر چیست؟
چند سامانه الکترونیکی در شهر تهران داریم؛ یکی سامانه توزین در بحث پسماند ست که اجرایی و فعال شده است. ما ۱۰ ایستگاه پردازش و جمع آوری در سطح شهر داریم که به صورت روزانه و ساعتی میزان ورودی این زبالهها را میدانیم. دوم سامانه AVLS است که روی ۳۰۰ خودرو نصب شده است. سوم سامانه نظارت بر کارکرد است که دو فرم دارند و هرروز عملکرد پیمانکاران را باید تایید کنند. هردو فرم ۸۰ درصد به لحاظ اجرایی شدن پیشرفت داشتهاند. همچنین سامانه کارگران خدمات شهری که باید ثبت چهره شوند. بخش قابل توجهی در حدود ۱۱ هزار نفر ثبت چهره شدهاند و منطقه به منطقه باید کنترل شوند.
تکنولوژی و ابزار بخشی از کار است و بخش مهم دیگر تعهد است که روزبروز کیفیت کار را بهبود میبخشد. ما در این حوزه تغییر مدیرتی داشتیم که در حال بهبود وضعیتها است.
یکی از مسایل مهم در نظافت شهری بحث زباله گردهاست که در آن شاهد پدیده قاچاق زباله هم هستیم. در نتیجه باید نظارت بیشتری بر آن صورت گیرد. چه اقداماتی در این خصوص انجام شده و با چه نهادهایی همکاری داشتید؟
این موضوع برای ما هم بسیار مهم است. این بحثی است که باید تعهد پیمانکاران را درپی داشته باشد و مانع از برداشت اضافی از مخازن شود و به همین دلیل باید از نیروهای رسمی استفاده کنند. درخصوص بازدارندگی تدابیری درنظر گرفته شده است اما اینکه چقدر عملیاتی شود باید در حوزه خدمات شهری پیگیری بیشتری انجام شود تا به نتیجه برسد.
زباله گردی و قاچاق زباله در شهرها وجود دارد که بخشی از آن ناشی از فقر و پدیده اجتماعی است. بخش دیگر هم ناشی از مهاجرت افراد بیگانه است. حل این مساله نباید فقط مربوط به حوزه خدمات شهری باشد بلکه سایر دستگاهها از قبیل نیروی انتظامی و وزارت خارجه و استانداری هم باید همکاری داشته باشند. برچیدن آمرانه این کارها میسر نیست و باید هماهنگی و همکاری بین دستگاههای مختلف باشد. اما مدیریت شهری متعهد است که درصد برداشت غیرمجاز از مخازن را از بین ببرد و استفاده از نیروی غیر مجاز را کاهش دهند.
شهرداری و مدیریت شهری متولی رسیدگی به این امر است، اما به نظر می رسد که توان مقابله یا کنترل میزان برداشت غیرمجاز زبالهها توسط پیمانکاران را ندارد، بازیگران این موضوع چه تعداد هستند و چطور شهرداری نتوانسته است این امر را ساماندهی کند؟
زباله خشک و تر در شهر ما دو مقوله جداست. زباله خشک منافع اقتصادی دارد. خرید و فروش هایی بین پیمانکاران خشک شکل میگیرد که بعضا کنترل آن از شهرداری خارج میشود و بازار کار غیر رسمی را ایجاد کرده و هرچقدر هم جریمه پیشبینی شود به دلیل روابط ناعادلانه در حوزه کارگران مهاجر جریمه های فعلی بازدارندگی چندانی ندارد. به عنوان مثال حدود ۴ هزار کودک کار، واقعیتی موجود است. جمعت کلی زباله گردها در حدود ۱۴ هزار نفر است.
متاسفانه به علت عدم تفکیک زبالهها تماس با زبالهها عوارض بهداشتی دارد و خطرناک است. بعضی از کشورها زباله گردها را ساماندهی کردهاند و آنها را به رسمیت شناختهاند و به لحاظ بهداشتی به آنها آموزش داده و برایشان حقوق کار تعیین کرده و وضعیتشان را بهبود بخشیدهاند. نکته دیگر آنکه قبلا فقط نیروهای خارجی کار زباله گردی را انجام میداند اما امروزه به لحاظ وضعیت سخت معیشتی نیروی کار ایرانی هم به زباله گردی روی آورده است.
حجم تولید زباله در تهران چقدر است؟
در حال حاضر حدود ۵۵۰۰ تن در روز است. جمع آوری زباله تر در برخی نقاط به ۳ بار در روز رسیده است. به دلیل وجود دسترسی نامحدود به زبالهها در شهر محدودیت تولید زباله برای شهروندان وجود ندارد. درحالی که در برخی کشورهای پیشرفته میزان زبالههای تولیدی برای هر خانوار مشخص است و ساختار تفکیک از مبدا ایجاد شده شده است.
پیوند خوردن نیروی کار غیر رسمی با منافع زباله خشک، عدم الزام و انگیزه خانوادهها به جدا کردن زبالهتر از خشک، غیر استاندارد بودن مخزن زبالهها عواملی هستند که این وضعیت را به وجود آوردهاند ضمن آنکه ما در بحث هزینه زباله شفاف صحبت نکردهایم.
حداکثر مقداری که از شهروندان بابت زباله دریافت میشود ۱۵۰ هزار تومان در سال است که اگر این را با هزینه موبایل یا برق مقایسه کنید این رقم خیلی پایین است. عملا هزینهای که شهرداری بابت جمع آوری زباله پرداخت میکند بالاتر از این مقدار است و این را باید از کجا جبران کند؟ شهرداری۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیارد تومانی که سالانه بابت جمع آوری زباله میپردازد باید از کجا تامین کند؟ در حال حاضر ما مجبوریم از بخش درامدهای ناپایدار این هزینه را تامین کنیم. اما اصل بر این است که تولید کنندگان زباله به میزان تولید زباله باید هزینه نظافت محله، جمع آوری زباله و دفن زباله را پرداخت کند. این قاعده در تمام دنیا برقرار است که نیاز به همت بالا و عزم مشترک شهرداری و مردم است. تغییر الگوی تفکیک زباله از مبدا توسط شهروندان در شهر تهران مشکل است چون به میزان زیادی نظم جمع اوری زباله در رفتار شهروندان از بین رفته است. شورا و شهرداری در حال تلاش برای پایه گذاری این فرهنگ است و نیازمند مشارکت جمعی و اعتماد متقابل است. در هر حرکت اصلاحی که الان باید صورت بگیرد مقاومتهایی داریم.
مناطق بالای شهری شیب بالاتری دارد و استهلاک ماشین آلات بالاتر است و متقابلا هزینههای شهرداری بالاتر است. پس عادلانه این است که در آن مناطق درواقع هزینه بیشتری را برای جمع آوری زباله دریافت کنیم. اساسا تولید سرانه پسماند در آن مناطق نیز بالاتر است و این عادلانه نیست مبلغی که جمع آوری پسماند در منطقه ۱ با منطقه ۲۰، ۱۸ و… یکسان باشد. ۵۵۰۰ تن در روز ورودی زبالهها به آرادکوه است. ظرفیت دفن زباله در آرادکوه تا ابد نیست. پس برای حل آن باید تفکیک از مبدا داشته باشیم که ورودی به آرادکوه کمتر شود و میزان تولید زباله نیز کمتر شود.
بدون نظر