مالیات را باید اساس توسعه یک کشور تلقی کرد. کم تر کشوری در دنیای پیشرفته می توان نام برد که بدون نظام مالیاتی درست و شفاف و دقیق، توانسته باشد هم عدالت را در جامعه گسترش دهد و هم امروزش یا دیروزش فرق ژرف و شگرف داشته باشد.
در اقتصادهای برتر جهان از آلمان در اروپا تا چین و کانادا، مالیات، رکن توسعه و استقرار عدالت اجتماعی است. بدون مالیات، کشور داری در قرن بیست و یکم تقریبا غیر ممکن است.
طبق اعلام مسئولان ایران، بیش از ۴۰ درصد اقتصاد ایران فرار مالیاتی دارد و حجم قابل توجهی از اقتصاد ایران، از پرداخت مالیات معاف است. یعنی طبق قانون، مشمول پرداخت مالیات نمی شود. همین چند وقت پیش بود که اعلام شد تقریبا نیمی از جامعه پزشکان، کارت خوان ندارند و این به آن معناست که مالیات نمی دهند.
سلبریتی ها هم تا سقف ۱ میلیارد ریال درآمد سالانه، از پرداخت مالیات معاف شده اند. تقریبا همه افرادی که ماهانه حدود ۲-۳ میلیون حقوق دریافت می کنند، از پرداخت مالیات معاف هستند یا مالیات کمی می دهند. دولت از سال ۹۷ با تقدیم لوایحی به مجلس و ایجاد سامانه های خرید و فروش فروشگاهی برای مودیان، تلاش کرده تا نظام مالیاتی کشور را دیجیتالی کند تا رصد حداکثری فعالیت های مالی فعالان کسب و کار، صورت بگیرد.
بخشی از درآمد دولت در آخرین سال سده سیزدهم هجری شمسی، مربوط به اخذ مالیات است و با کاهش نقش آفرینی نفت در اقتصاد ایران عصر ۱۴۰۰ ، قطعا نقش مالیات در درآمدهای دولت افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد. افزایش مالیات دولت در صورتی که در مسیر درست حرکت کند، فرصت آفرین است.
همه باید طبق قانون وشرع مالیات بدهند، اما همه هم حق دارند بدانند که این مالیات، کجا خرج می شود. این حق همه مردم ایران است که بدانند مالیاتی که می دهند چگونه و چطور خرج می شود. از طرفی، باید شرایط اقتصادی به گونه ای باشد که چرخه تولید بچرخد تا مشمولان مالیات، قادر به پرداخت مالیات باشد.
- حتما بخوانید: میزان مالیات از خریداران سکه طلا
آن برخوردی که دولت با صاحبان خانه های میلیاردی خالی یا صاحبان خودروهای بالای ۱ میلیارد تومان دارد، نباید با تولیدکننده در اوضاع سخت تحریمی ورکود در ایران داشته باشد.
مالیات گرفتن از تولید کنننده و کارآفرین، بایستی با مشوق هایی همراه باشد تا بین دوغ و دوشاب، تفاوتی از منظر اخذ مالیات قائل باشیم. در فضای رکورد امروز اقتصاد ایران که بخشی از جامعه از در و دیوار سفارت خانه ها بالا می روند تا ویزا بگیرند و از کشور فرار کنند و کارخانه ها تبدیل به خانه در ترکیه وگرجستان می شود، استراتژی مالیاتی دولت باید متفاوت از روزگار تحریم باشد.
دولت در اخذ مالیات، باید بین زمان تحریم و غیر تحریم اقتصاد، تفاوت قائل شود. اینکه بخش خصوصی بخواهد با پرداخت مالیات بیشتر، دولت را پوشش ضعف ها و ناکارآمدی های مدیریتی و تصمیم گیری، یاری دهد، اشتباه است و کمکی به توسعه نخواهد کرد.
راه های فرار مالیاتی در ایران، یک الزام به فعالان اقتصادی شده است تا گلیم خود را از آب نجات دهند. پرداخت مالیات برای مشمولان، چه میلیاردرها چه افرادی که ماهانه چند میلیون درآمد دارند، یعنی حذف سود.
سودی که برای اکثر اقتصاد ایران به زحمت بدست می آید و آن ها که سودهای نجومی به جیب می زنند، گاها رد پایی از آن ها بر جا نمی ماند که بخواهند مالیات بدهند. البته محدودیت های تراکنش های بانکی که توسط بانک مرکزی از زمستان ۹۸ اعمال شده است، می تواند شفافیت را بیش از پیش در اقتصاد ایران افزایش دهد.
به نظر می رسد بحث مالیات در ایران، بحث فرهنگی باشد. هنوز برای فرهنگ ایرانیان، پرداخت مالیات، یک فرهنگ نیست و تا حدی هم جامعه حق دارد. اختلاس های وحشتناک از بانک سرمایه تا بانک پارسیان و ملت و خبرهایی که از گروه عظام و گمرک و غیره به گوش رسیده است، جامعه را از بلبشوی نظام اقتصادی و بانکی و مالیاتی کشور، می ترساند و فرار را بر قرار اولویت می دهد.
به جای فرار مالیاتی، می توان از مشوق های مالیاتی و معافیت های مالیاتی و ضرایب خوش حسابی استفاده کرد. فرهنگ مالیات، رونق بورس و آموزش مسائل اقتصادی به مردم و ارائه تسهیلات ویژه به کارآفرینان و مشمولان مالیات مستقیم و ارزش افزوده، مقولاتی است که باید فرهنگ سازی شده و برنامه دولت برای آن در عصر ایران ۱۴۰۰ تبیین شود.
ما کشوری هستیم که در طول تاریخ، در آماج حملات مغول و اعراب بودیم و به همین دلیل ایرانیان در طول تاریخ، دارایی خود را کتمان می کردند. بحث کتمان دارایی در اقتصاد ایران، ریشه های تاریخی دارد. تا زمانی که دولت خود را پاسخگوی تمام عیار مالیات دهنده نمی داند، باید منتظر افزایش راه های فرار مالیاتی باشد. این یک واقعیت در اقتصاد ایران است.
- حتما بببینید: داستان کارت بازرگانی پیرزن های ایران
بدون نظر