هتل دل لونا (Hotel Del Luna) یکی از آن سریال های درام کره ای کمیاب و متفاوت است که در لحظه و زمانی مناسب منتشر شده و به همین دلیل توانسته تاثیر ماندگاری بر روی مخاطبین سریال های کره ای داشته باشد. این سریال کره ای که اولین فصل آن در ۱۶ اپیزود در سال گذشته منتشر شده به شکل استادانه ای عناصر عاشقانه، درام و وحشت را با هم ترکیب کرده است. هتل دل لونا از مسیر روایت دوگانه اش با پیچ و تاب های داستانی و ماجرایی متعددی مخاطب را سرگرم و شوکه می سازد، بین گذشته و حال در نوسان است تا اینکه به یک پایان بندی خلاصه، خوب نوشته شده و راضی کننده ختم می شود.
سریال هتل دل لونا با ترکیب استعدادهای بازیگران محبوب خود توانسته یکی از بهترین و موفق ترین درام های کره ای سال ۲۰۱۹ باشد. علیرغم پیچش های داستانی متعدد در روایت های فرعی متفاوت داستان سریال، در قلب هتل دل لونا روح شکنجه شده شخصیت مان هول قرار دارد. این زن که مجبور شده مالک و مدیر یک هتل برای مردگان باشد، دروازه ای بین دنیای زندگان و مردگان، دنیای او با رسیدن هتلداری به نام چان سونگ که قرار است مدیر جدید هتل باشد به یکباره دگرگون می شود. در شرایطی که چان سونگ با شرایط هتل و کارکنان کاریزماتیکش آشنا می شود، ادامه داستان یک ماجرای عاشقانه غیرمحتمل همراه با عناصر وحشت و درام ماوراء الطبیعه است.
با این وجود، چیزی که در سریال هتل دل لونا جلب توجه کرده و جذاب است روشی است که سریال برای پرداختن به ژانرهای مختلف در پیش می گیرد. غیرمعمول نیست که در این سریال در لحظاتی شاهد تغییر فضای داستان اپیزود از یک روایت پر از ترس به یک فضای ماوراء الطبیعه و سپس یک کمدی پرخنده در سکانس بعدی باشیم بدون اینکه احساس غیرطبیعی بودن چیزی را داشته باشیم. این فضای ترکیبی دوست داشتنی نماد واقعی یک سناریو دقیق و بی نقص است اما IU (لی جی یون) که شخصیت اصلی سریال و یک خواننده مشهور کره ای است را می توان نکته برجسته در این سریال دانست. او با ایفای نقش مان وول از خود چنان بازی استادانه ای ارائه داده که شایسته دریافت جایزه به نظر می رسد و توانسته حتی بازی بازیگران برجسته دیگر سریال را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
در شرایطی که هر اپیزود حدود ۷۰ دقیقه طول دارد، یک نوع ثبات در سریال هتل دل لونا دیده می شود که به هر اپیزود اجازه می دهد به داستان یک شخصیت منفرد پرداخته و همزمان روایت کلی داستان را نیز پیش ببرد، به ویژه در میانه سریال جایی که بخش های بیشتری از این بخش های جداگانه و متفاوت وارد ماجرای اصلی سریال می شوند. بررسی و پرداخت گذشته دردناک و پرشکنجه شخصیت مان وول به خوبی در دل داستان جای گرفته و بر رازآلودگی داستان می افزاید و غیرمنتظره بودن مسیر داستان را تقویت می کند. با تزریق قطره وار بیشتر این روایت در دل اپیزودهای سریال، اوج داستان به انتهای سریال منتقل شده و در نهایت مخاطب به طور کامل به چرایی محتاط بودن، ساکت بودن و تلخ بودن شخصیت مان وول پی می برند.
در کنار این شخصیت، دیگر شخصیت های سریال نیز هر کدام به اندازه کافی وقت برای شناساندن شخصیت و سرگذشت خود به مخاطب دارند و اوج داستان فرعی هر کدام از آن ها نیز در طول سریال رخ می دهد. باید گفت که تماشای اینکه مهمانان متفاوت هتل هر کدام به خواسته ها و آرزوهایشان رسیده یا بر ترس هایشان غلبه می کنند تجربه ای راضی کننده و خوشایند است. به طور ویژه، وقتی نوبت به شخصیت های فرعی و ثانویه می رسد، مانند پدر و برادری که در ماجرای زدن و در رفتن شرکت دارند، نیز جذابیت خاصی در سریال هتل دل لونا دیده می شود.
از لحاظ زیبایی شناختی، سریال هتل دل لونا بسیار زیبا و فوق العاده به نظر رسیده و جلوه های بصری سریال، با استفاده از رنگ های نئونی و ترکیب جذاب سکانس ها، باعث شده که این درام کره ای از لحاظ بصری تجربه ای خوشایند و دراماتیک باشد. این سریال به طور مداوم مخاطب را شگفت زده کرده و در طول روایت خود آنقدر فراز و فرود و پیچ و تاب داستانی دارد که باعث شود مخاطب همواره انتظار اپیزود بعدی را کشیده و مشتاق چیزهای بیشتری باشد.
در شرایطی که هر اپیزود حدود ۷۰ دقیقه یا کمی بیشتر طول دارد، آنقدر زمان هست که شخصیت ها فرصت کافی برای رشد داشته و در هر اپیزود نیز فضای زیبایی شناختی تاثیرگذاری در کل داستان وجود دارد. اگر چه برخی از داستان های فرعی سریال بیش از حد طولانی می شوند اما در اغلب بخش های خود، هتل دل لونا بسیار بی نقص بوده و یکی از بهترین سریال های درام یک سال اخیر به شمار می آید.
بیشتر بخوانید: ۱۰ مینی سریال جذاب و دیدنی برای تماشای بی وقفه در یک آخر هفته کوتاه
بدون نظر