ماجرای کامل مرگ جورج فلوید از دستگیری تا خفه شدن از دید دوربین پلیس + ویدیو

امروز برای اولین بار تصاویر ضبط شده توسط دوربین روی لباس پلیس هایی که به مرگ جورج فلوید متهم هستند منتشر شده و این تصاویر یک پلیس تازه کار را نشان می دهد که به نشانه گرفتن اسلحه کمری خود به سمت سر فلوید او را به شدت می ترساند در حالی که یکی دیگر از پلیس ها تنها لحظاتی قبل از آخرین نفس فلوید از فاصله ای نزدیک شاهد مرگ اوست. این فایل ویدیویی به صورت لحظه به لحظه جورج فلوید وحشت زده را نشان می دهد که خطاب به پلیس می گوید:«آقای پلیس. لطفاً به من شلیک نکنید. خواهش می کنم مرد»، التماس ها و تقلاهایی که با مرگ او در ۲۵ می گذشته به پایان رسید.

همچنین در این ویدیوها دیده می شود که پلیس های حاضر در صحنه با خشونت و در حالی که ناسزا می گویند او را از ماشین خارج کرده و توجهی به لابه های او برای نشان دادن کمی مهربانی ندارند. در حالی که نیروهای پلیس قصد دارند او را سوار خودرو کنند، فلوید مقاومت می کند و می گوید که به شدت از فضای تنگ و تاریک بیم داشته و افسردگی دارد. در ادامه افسر درک شاوین زانویش را به مدت نزدیک به ۹ دقیقه روی گردن او قرار می دهد در حالی که فریادهای فلوید مبنی بر اینکه نمی تواند نفس بکشد بی نتیجه می ماند و او همانجا جان می دهد. حتی صدای جورج فلوید شنیده می شود که مرگ خود را چنین پیش بینی می کند: «اینجوری به احتمال زیاد خواهم مرد».

در اواسط ماه جولای متن این ویدیوها منتشر شده بود اما یک قاضی در مینیاپولیس دستور داده بود که ویدیو مذکور را تنها می توان در دادگاه ارائه کرد و بدین ترتیب افراد بسیار اندکی از محتوای این ویدیوها خبر داشتند. این ویدیوها در کل شامل ۱۸ دقیقه تصاویر دوربین روی لباس الکس کونگ و ۱۰ دقیقه فیلمبرداری صورت گرفته توسط دوربین پوشیدنی توماس لین هستند. آن ها اولین افسران پلیسی بودند که بعد از خبر مربوط به تلاش جورج فلوید برای دادن یک اسکناس جعلی ۲۰ دلاری به متصدی یک فروشگاه محلی در مینیاپولیس به محل حادثه اعزام شده بودند. در تصاویر منتشر شده کاملاً مشخص است که فلوید قصد فرار ندارد و قبل از رسیدن پلیس وقت زیادی برای ترک صحنه دارد اما این کار را انجام نمی دهد و همراه دو نفر دیگر در خودرویش می ماند.

تصاویر منتشر شده با دوربین لین ۳۷ ساله و کونگ ۲۶ ساله آغاز می شود که هر دو اولین هفته حضورشان در پلیس مینیاپولیس را می گذرانند. در ادامه کارکنان فروشگاه با نشان دادن اسکناس جعلی، جورج فلوید را به آن ها نشان می دهند. این دو در ادامه به سمت خودرو مرسدس آبی رنگ جورج فلوید در آن سوی خیابان می روند. فلوید با کمی اخطار و پس از هشدار پلیس، در خودرو خود را باز می کند و لین به سرعت اسلحه کمری اش را بیرون می کشد و به سمت سر فلوید نشانه می گیرد. در ادامه لین چندین بار از فلوید می خواهد که دست هایش را بالا نگه دارد. فلوید کمی در این کار تعلل کرده و می گوید که قبلاً به او شلیک شده اما لین همچنان از او می خواهد که دست هایش را روی فرمان ماشین بگذارد. در ادامه لین از او می خواهد که پاهایش را به درون ماشین ببرد و او می گوید که قبلاً در شرایطی مشابه به او شلیک شده است.

در ادامه از فلوید خواسته می شود از خودرو خارج شود و او می گوید: «باشه، آقای پلیس، لطفاً به من شلیک نکنید. خواهش می کنم مرد». لین در جواب می گوید: «شلیک نمی کنم. بیا بیرون و روتو برگردون». فلوید می گوید: «من چشم در چشم به تو نگاه می کنم. لطفا به من شلیک نکن مرد. من تازه مادرم را از دست داده ام، مرد». سپس در حالی که کونگ و لین او را از خودرو بیرون کشیده و دستبند می زنند می توان گریه جورج فلوید را دید. در ادامه لین خطاب به همسر سابق فلوید که در خودروست می گوید که چرا فلوید به درخواست هایشان برای بالا نگه داشتن دست ها و خارج شدن از ماشین توجهی نداشته و او می گوید: «به خاطر اینکه قبلاً به او شلیک شده است». در ادامه پلیس از او سوال می کند که آیا فلوید مست یا تحت تاثیر مواد مخدر است و هیل پاسخ می دهد: «نه، اون یه کم با پلیس مشکل داره» و سپس به سرش اشاره کرده و انگشتش را می چرخاند که نشان دهد همسر سابقش دارای مشکلات روانی است.

سپس آن ها فلوید را به سمت خودرو پشتیبانی می برند اما فلوید می گوید از جاهای تنگ و تاریک ترسیده و از سوار شدن امتناع می کند. او در ادامه خود را روی زمین می اندازد اما افسر کونگ از او می خواهد که بلند شده و روی پاهایش بایستد. جورج فلوید در جواب او می گوید: «خواهش می کنم مرد. منو تنها اونجا نذار مرد. خواهش می کنم. من از جاهای تنگ و تاریک می ترسم» و لین می گوید: «با این وجود تو باز داخل خودرو خواهی رفت». فلوید اعتراض کرده و می گوید: «اما من اینجا می میرم. من می میرم، مرد. من تازه به کووید مبتلا شدم، مرد. نمی خوام به اون وضع برگردم». در ادامه لین پیشنهاد می کند که شیشه خودرو را برای او پایین خواهد کشید اما فلوید همچنان امتناع کرده و می گوید که می ترسد.

قبل از رسیدن شاوین و تائو به صحنه، در حالی که فلوید هنوز در داخل خودرو خود است می گوید: «نمی تونم نفس بکشم»، همان عبارتی که به نماد اعتراض به مرگ او تبدیل شد. آن ها در نهایت فلوید را سوار ماشین پشتیبانی کرده و در عقب را می بندند اما به دلیلی که مشخص نیست، فلوید از در دیگر خارج شده و همچنان تقلا می کند سوار خودرو نشود. بعد از لحظاتی شاوین او را روی کنار خودرو خوابانده و زانویش را روی گردن او قرار می دهد. جورج فلوید بارها می گوید که نمی تواند نفس بکشد و مادرش را صدا می زند و رفته رفته صدایش ضعیف تر می شود تا اینکه جان می دهد. او در یک لحظه می گوید: «به فرزندانم بگویید دوستشان دارم. من مردم». در ادامه شاوین که باتجربه ترین شخص حاضر در صحنه است حال همکارانش را می پرسد که آن ها از حال خوبشان خبر می دهد. تائو از همکارانش در مورد مست بودن فلوید می پرسد و کونگ پاسخ می دهد: «اینطور فکر می کنم. ما یک وافور پیدا کردیم» و در ادامه لین نیز این موضوع را تایید می کند.

وقتی فلوید می گوید که نمی توند نفس بکشد، کونگ می گوید: «تو حالت خوبه. داری راحت صحبت می کنی» و فلوید پاسخ می دهد: «اینجوری به احتمال زیاد می میرم. کار من تمام است. من از جاهای تنگ و تاریک می ترسم. معده ام درد می کند. گردنم درد می کند. همه جایم درد می کند. به کمی آب یا هر چیز دیگری احتیاج دارم. خواهش می کنم». شاوین خطاب به او می گوید: «پس دست از حرف زدن بردار، جیغ نکش. صحبت کردن مقدار زیادی اکسیژن می خواهد». رفته رفته جورج فلوید بی حرکت می شود و علیرغم اعتراض چند رهگذر، شاوین همچنان زانویش را روی گردن او فشار می دهد. یکی از افسران دیگر پیشنهاد می کند فلوید را به پهلو بخوابانند اما شاوین مخالفت می کند. بعد از رسیدن آمبولانس اما جورج فلوید دیگر مرده است.

بیشتر بخوانید: جورج فلوید که بود، چرا و چگونه دستگیر و کشته شد؟ + ویدیو