نازی ها احتمالاً بدنام ترین حزب سیاسی در تاریخ هستند که در دوران جنگ جهانی دوم و در کل بیش از یک دهه حزب حاکم در آلمان بودند. این حزب که از سال ۱۹۳۳ تا شکستشان در جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ قدرت را در آلمان در دست داشت به خاطر دخالتش در برخی از آزمایشات غیرانسانی و بیرحمانه ای که توسط یک دولت انجام می شود مشهور است. نژادپرستی و ناسیونالیزم افراطی بخشی جدایی ناپذیر از رژیم سیاسی نازی ها بوده و طرفداران این حزب بر این باور بودند که نژاد نوردیک (Nordic) نژاد برتر است، نژادی که متعلق به کشورهای اسکاندیناوی یا آلمان است. به طور خاص، آدولف هیتلر و حزبش به شدت از یهودیان متنفر بوده و از هیچ تلاشی برای نابودی نژادهایی که از نظر آن ها پست بود فروگذار نمی کردند. علاوه بر جنایات دیگر، نازی ها آزمایشات بی سابقه و در اکثر موارد بیرحمانه ای را روی انسان ها انجام می دادند که بخش زیادی از پیشرفت های علمی آلمانی ها در آن دوران را سبب شده بود.
۱۰- آزمایش پیوند استخوان
آزمایشات پیوند استخوان توسط پزشکان نازی انجام می شد تا بفهمند که آیا امکان دارد فرآیند بازسازی در بدن را تسریع بخشید یا خیر. اما روش آن ها برای پی بردن به این موضوع بسیار بیرحمانه و غیرانسانی بود و معمولاً با مرگ فرد اهدا کننده و دریافت کننده همراه می شد. بخش هایی از استخوان سالم فرد از قسمت شانه، بازو یا لگن برداشته شده و به شخصی که بخشی از بدنش را از دست داده بود پیوند زده می شد. در اغلب مورد بخش کامل اندام فرد مانند یک دست یا یک پا برداشته می شد و در ادامه با تزریق هگزوباربیتون کشته می شد. عضلات و اعصاب نیز مورد توجه پزشکان نازی بوده که با برش های عمیق در بدن قربانی همراه بوده و وی را دچار نقض عضوی می کرد.
ولادیسلاوا کارولفسکا یکی از قربانیانی بود که از این آزمایشات هولناک جان سالم به در برد و در مورد تجربیات خود چنین نوشت: «پتویی روی چشم هایم انداخته می شد و نمی دانستم که با پایم چکار می کنند اما احساس درد شدیدی می کردم و این احساس را داشتم که انگار چیزی را از پایم جدا می کردند. دو هفته بعد بار دیگر همگی به سالن جراحی برده شدیم و روی میز جراحی قرار داده شدیم. بانداژها برداشته شده و این اولین باری بود که پایم را می دیدم. برش آنقدر عمیق بود که می توانستم استخوان پایم را ببینم».
۹- آزمایش های انجماد
آزمایش های انجماد به این دلیل توسط دولت نازی انجام می شد که مقامات ارشد نازی می خواستند سربازان خود را برای دماهای سرد جبهه شرقی (در حمله به خاک شوروی و مناطق سیبری) آماده کنند. این آزمایشات به منظور شبیه سازی شرایط سربازان آلمانی در مواجهه با نیروهای روسی انجام می شد، که بعدها باعث مرگ هزاران سرباز آبمانی در نتیجه یخ زدن یا صدمات ناشی از سرما شد. یکی از روش های منجمد کردن انسان ها، انداختن روس ها یا یهودیان سالم در داخل یک محفظه پر از آب سرد بود. پزشکان نازی دریافتند که در این صورت اکثر افراد هوشیاری خود را از دست داده و وقتی دمای بدنشان به ۲۵ درجه سانتیگراد یا کمتر از آن برسد جان خود را از دست می دهند. اما وحشت این آزمایشات با منجمد کردن به پایان نمی رسید.
پزشکان وابسته به حزب نازی از روش هایی غیرانسانی برای بهوش آوردن قربانیانی که در اثر غوطه ور شدن در محفظه های آب یخ نمی مردند استفاده می کردند؛ از جمله حمام آب گرم، وادار کردن زنان به برقرار کردن رابطه جنسی با مردان بیهوش شده در اثر شرایط منجمد و گرم کردن با لامپ های بسیار داغ. با این وجود بدترین آزمایش آبیاری درونی نام داشت. در این مورد آب تا درجه جوش داغ شده و سپس با فشار وارد مثانه، روده ها و معده قربانی می شد. هیچ یک از قربانیان نتوانستند از این آزمایش هولناک جان سالم به در ببرند.
۸- آزمایشات مربوط به سلاح های آتش زا
در اواخر جنگ جهانی دوم، نازی ها بیش از پیش به تاثیر سلاح های آتش زا علاقمند شدند که توانایی ویرانی در ابعاد گسترده ای داشتند. بمب های آتش زا حاوی ماده فسفر بودند، ماده ای که می تواند سوختگی ها و جراحات هولناکی را باعث شود. فسفر سفید در صورت تنفس کردن حالت دودی، یا بلعیده شدن یا قرار گرفتن اندام های بدن در معرض آن می تواند به انسان آسیب شدیدی وارد کند. انفجار اولیه بمب آتش زای حاوی فسفر می تواند به وقوع سوختگی های شدید درجه سوم منجر شود، بدلیل اینکه فسفر آتش زا دارای ترکیباتی است که به پوست می چسبند.
سوختگی ناشی از فسفر همچنین بیش از هر سوختگی دیگری خطر مرگ را در پی دارد زیرا جذب ترکیبات آن توسط بدن می تواند به از کار افتادن برخی از اندام های داخلی منجر شود. در طی آزمایشات خود در مورد سلاح های آتش زا، نازی ها تصمیم گرفتند تاثیر این مواد را روی ساکنان کمپ کار اجباری بوشنوالد آزمایش کنند. قربانیات عمداً با ماده فسفر سوزانده شده که به زخم های عمیق و دردهای طولانی در آنان منجر شد.
۷- ابتلای جمعی به مالاریا
در جریان جنگ جهانی دوم، بیش از ۱,۰۰۰ نفر قربانی آزمایشات نازی ها در مورد بیماری مالاریا شدند. افراد سالم عمداً به مالاریا مبتلا می شدند، چه از طریق قرار گرفتن در معرض پشه های حامل انگل مالاریا یا تزریق خون حاوی این عامل مرگبار به طور مستقیم به رگ های قربانی. لئو میچالوفسکی، کشیشی که خود در معرض این آزمایشات قرار گرفته در این باره چنین می گوید :«ناگهان قلبم طوری شروع به تپیدن کرد که انگار می خواهد از سینه ام بیرون بپرد. دیوانه شده بودم. نمی توانستم صحبت کنم». عوارض مالاریا شامل تب و سردرد طولانی است که می تواند قربانی را به کما برده و در نهایت به کام مرگ بفرستد. وقتی عوارض مالاریا در افراد ظاهر می شد، پزشکان به تزریق انگل مالاریا به بدن آن ها ادامه می دادند تا مطمئن شوند که انگل در رگ های آن ها باقی بماند. این آزمایشات به صورت مستقیم یا غیرمستقیم باعث مرگ بیش از نیمی از افراد مورد آزمایش می شد.
۶- نمک زدایی آب دریا
یکی از موضوعات مورد علاقه حزب نازی توانایی شیرین و قابل شرب کردن آب دریا بود. به دلیل اینکه نبردهای دریایی باعث می شد ملوانان برای طولانی مدت در دریا باشند، توانایی نوشیدن آب دریا به آن ها اجازه می داد ماموریت های طولانی مدت تری را در دریا بگذرانند. به منظور انجام آزمایشات نمک زدایی و شیرین کردن آب دریا از ۴۴ زندانی استفاده می شد که عمدتاً از قومیت کولی های اروپایی بودند.
این افراد در چهار گروه دسته بندی شده و اعضای هر گروه می توانستند تنها یک گزینه داشتند که شامل آب دریا، آب دریای فرآوری شده با استفاده از روش «بورکا»، آب دریای بدون آب و بدون آب بود. نکته هولناک تر این بود که با اهداف مربوط به جمع آوری راحتتر داده ها، کبد و ستون فقرات هر قربانی سوراخ می شد و اجازه مصرف غذا یا هر چیز دیگری را در طول آزمایشات نداشتند. بسیاری از کسانی که مجبور به خوردن آب دریا شدند بعد از تشنج، اسهال، توهم و دیوانگی جانشان را از دست دادند.
بیشتر بخوانید: دادگاه نورنبرگ؛ رهبران برجسته حزب نازی پس از دستگیری در دفاع از خود چه گفتند؟
الن هست که چند تا هیتلر پرست و عشق نازی بیان و دفاع کنن از این جنایات با عبارت: تاریخ را فاتحان مینویسند. یعنی اونقدر که در ایران طرفدار نازی هست تو خود آلمان نیست. این هم بیشتر مربوط به توهمات هم نژاد بودن ایرانی ها و آلمان ها است.
الان هست که چند تا هیتلر پرست و عشق نازی بیان و دفاع کنن از این جنایات با عبارت: تاریخ را فاتحان مینویسند. یعنی اونقدر که در ایران طرفدار نازی هست تو خود آلمان نیست. این هم بیشتر مربوط به توهمات هم نژاد بودن ایرانی ها و آلمان ها است.
بعد ها تمام این نتایج ازمایشگاهی به دست امریکا و روسیه افتاد و جان خیلی از انسان هارو نجات داد وپایه علوم جدید شد. بدون تخم مرغ نمیشه املت درست کرد الان هم خیلی از این ازمایش ها انجام میشه و مردم نمیدونن
داداش امریکا و روسیه خوبن. حداقل هیتلر برا مردمش یه کاری کرد که هیچ حکومتی نکرد تو تاریخ برا مردمش