سلب مسئولیت: روزیاتو صرفا نمایشدهنده این متن تبلیغاتی است و تحریریه مسئولیتی درباره محتوای آن ندارد.
آیا دنیای پس از مرگ واقعی است؟ افرادی که به کما میروند، چیزی از خاطرات زمانی که به خواب عمیق رفته بودند را به خاطر دارند؟ بیایید قدری در جواب این سوالات، قوه تخیل خود را به کار گیریم!
بازی با مرگ رمانی است که توسط انتشارات دریا به تازگی چاپ شده و داستان آن، به شیوه سیال ذهن و در سبک رئالیسم جادویی نگاشته شده است. انتخاب این سبک توسط نویسنده، ریشه در هوشمندی وی دارد که مرزی برای قلم، فکر و اتفاقات متصور نشده و از ابتدا، زیرکانه در پی وارد کردن هیجانات کوچک و بزرگ و در آخر ضربات سهمگین و نفسگیر حقیقت ماجرای داستان، به ذهن خواننده است.
کتابی که در آن علی دلشاد، نویسنده کتاب، با آرامش کامل و آگاهانه اطلاعاتی درباره عناصر جادویی جهان داستانش، به مخاطب ارائه نمیدهد تا رویدادهای عجیب را به راحتی به عنوان اتفاقاتی معمول به تصویر بکشد و غیرممکنها را در قالب زندگی عادی و روزمره یک دکتر بیهوشی میانسال ارائه کند؛ تا جائیکه شخصیت سادهی یک گربه سیاه تا مدتها فکر شما را مشغول نگه میدارد! بعد جرقهها شروع میشوند و داستان، دنیاهایی را به تصویر میکشد که لحظهای در آرزوی یک لحظهاش و لحظهای دیگر در فکر کمک به کاراکترها برای فرار و برگشت هستید.
اینکه چطور کسی که تا مرز ۳۵ سالگی هرگز دست به قلم نبرده، به خلق اثر توانمندی چون بازی با مرگ نائل میشود را باید مرهون تلفیقی از اتفاقات، تصمیمات شخصی، بلوغ تمام دانستهها، کتابخوانیها و مطالعات علمی در سالهای پیاپی دانست.
درست در توالی موفقیت های کاری و زندگی، علی دلشاد، تصمیم به تنهایی و فاصله گرفتن از هیاهوی روزمره میگیرد که برایش ارمغانی ارزشمند به همراه دارد: سکوت!
آنچه به قول مولوی، آدمی را به پنهانترین دریچههای توانایی ذهن و پردهبرداری از آگاهی ژرف نزدیک میکند:
آدمی مخفی است در زیر زبان،
این زبان پرده است بر درگاه جان
چون که بادی پرده را درهم کشید
سِّر صحن خانه شد بر ما پدید
سکوت و تنهایی علی دلشاد در سالهای اخیر، دلیل شروع جریان متصل واژهها به روی کاغذ میشود، آنچه از قبل، طی سالها، مجهز به گنجینهی ارزشمند مطالعهی بیش از ۱۰۰ کتاب در هر سال توسط وی بوده و این تلفیق، شاید، دستمایه تمام آن چیزی باشد که چاشنی لازم برای خلق داستان دلچسب و روانی چون بازی با مرگ شده؛ نه کلاس نویسندگی و تلاش برای جذب مخاطب با انتخاب ژانر و موضوعات همهپسند!
این ژانر، ژانری است فوق العاده جذاب که از دل جهانبینی سحرآمیز مردم آمریکای لاتین به دنیای ادبیات وارد شده است. معمولاً اولین چیزی که پس از شنیدن «رئالیسم جادویی» به ذهن خطور میکند، نام نویسندهی بزرگ کلمبیایی، گابریل گارسیا مارکز است.
روند تحلیلی ماجرا و اتصال مرموز اتفاقات و شخصیتها، دنیایی شبیه به “مرشد و مارگاریتا اثر بولگاکف” و “کافکا در ساحل اثر هاروکی موراکامی” را در ذهن تداعی میکند.
علی دلشاد تهرانی، نویسندهی معاصر، جوان، لبریز از حس و علاقمند به ادبیات است که قلم جسورش را با وسواس در حقیقت و خیال، تنیده و بازی با مرگ را به تصویر کشیده است.
وی، در رشته آمار تحصیل کرده، تبحر بینظیری در برنامهنویسی و ایدهپردازی دارد و به زبان انگلیسی مسلط است؛ از همین رو، برای آنچه مینویسد، ورای ابزار خیال و خلاقیتش، مطالعه عمیق و علمی و مستندات بهروز را به کار میگیرد.
تحصیلات عالیه را در رشتهی MBA ادامه داده و در سالهای اخیر تمرکز خود را بر روی توسعهی کسب و کارهای نوپا، سرمایه گذاری ایدههای استارتاپی، نوشتن کتاب و داشتن یک ذهن متمرکز و پویا به کمک مدیتیشن و یوگا معطوف کرده است.
در کارنامه علی دلشاد، قبل از نگارش کتاب بازی با مرگ، کتاب مدارشمالگان را میبینیم. برای آشنایی بیشتر با این نویسنده و آثارش، از شما دعوت میشود به وبسایت علی دلشاد تهرانی مراجعه کنید.
داستان کتاب بازی با مرگ!
داستان در ظاهر ساده است؛ یک پزشک متخصص بیهوشی در سکانس اول از کما بازگشته و صدای همکارانش را در بیمارستان میشنود.
ضرب آهنگ قصه کمکم سریع میشود، ولی کماکان خاطراتی که از کما به یاد میآورد در کنار قاب عادی روزمرگیهایش، قابل فهم است؛ تا آنجا که علیرغم رعایت سبک ساده و جذاب ماجرا، داستان و پایههایش به لرزه میافتند و پزشک درمییابد انسانهایی که در دنیای ذهنی حین کما ملاقات کرده، واقعی هستند و تصمیم به برقراری ارتباط با آنها میگیرد!
تصمیمی که در فصلهای میانی، عواقبی به همراه دارد…
روش نگارش داستان به ادعای نویسنده، Recursive یا تودرتونویسی است که کاراکترها با لحن گفتاریشان در نقش راوی به صحنه وارد و خارج میشوند؛
در قسمتهایی از کتاب، دعوتهای غیر مستقیم کاراکتر آلیس به زندگی کردن در لحظه یا carpe diem را میخوانیم که حول محور کاراکتری ماجراجو رقم میخورد و مدام یکنواختی دنیای پیش روی لنا را به طعنه، به چالش میکشد؛
اما آنچه که خواننده را میخکوب میکند، پایان سرعتی، نفسگیر و میخکوبکننده کتاب است!
چنان که خواننده در عین ناباوری، در حال و هوای عجیبی، با دریافت اطلاعات تکاندهنده، به حال خود رها میشود تا تمام انتزاعات دنیاهای موازی، موازنات همگون ذهنش را به چالش بکشد.
کاری که علی دلشاد با استادی تمام، به اجرا درآورده و عطش دنبالهی داستان، شاید، شما را وادار به مطالعهی بیشتر در زمینهی تجربههای نزدیک مرگ نماید.
خبر خوب اینجاست که جلد دوم از همین نویسنده، در راستای همین موضوع در حال نوشتار است!
کتاب بازی با مرگ را باید فراتر از یک رمان ایرانی دید؛ زیرا با دید فروش در بازارهای جهانی نوشته شده است. بازی با مرگ، ابتدا در وب سایت آمازون و به زبان انگلیسی و سپس در ایران به چاپ رسید. نام تمام شخصیتهای داستان، غیر ایرانی بوده و میتوان به شکل یک کتاب ترجمهشده به آن نگاه کرد. کتاب بازی با مرگ هم اکنون به زبانهای فارسی، انگلیسی، ترکی و روسی ترجمه و چاپ شده است.
این کتاب به صورت نسخه چاپی، نسخه دیجیتال و نسخه صوتی از طریق سایت آمازون، سایت شخصی نویسنده و اپلیکیشنهای ایرانی ویژه خرید کتاب، در دسترس میباشد.
کتاب جذابیه واقعا