مصاحبه با آل پاچینو در مورد شاهکار جدیدش American Traitor و بسیاری چیزهای دیگر

مصاحبه با آل پاچینو در مورد شاهکار جدیدش American Traitor و بسیاری چیزهای دیگر

کمتر بازیگری در تاریخ سینما توانسته به جایگاه و محبوبیت بین المللی آل پاچینو دست یابد. کارهای او بر نسل های متفاوتی از سینماروها تاثیرگذار بوده است، با فیلم هایی مانند The Godfather, Serpico, Scarface و البته هنرنمایی های بیشمار دیگری که جایگاه کنونی سینما را به چالش کشیده و محمل فیلم را به قلمرو کشف نشده ای از سینما برد. کمتر کسی است که در نبوغ آل پاچینو به عنوان یکی از بهترین بازیگران تمام دوران شک و شبهه ای داشته باشد، کسی که می گوید: «با چیزی که دارم سعی می کنم بهترین کارم را انجام بدهم».

تازه ترین فیلم آل پاچینو American Traitor: The Trial of Axis Sally نام دارد که بر اساس یک داستان واقعی در مورد زنی به نام میلدرد گیلارز است

تازه ترین فیلم آل پاچینو American Traitor: The Trial of Axis Sally نام دارد که بر اساس یک داستان واقعی در مورد زنی به نام میلدرد گیلارز است، یک آمریکایی خارج نشین که در طول جنگ جهانی دوم به مبلغ دکترین و سیاست های نازی های تبدیل شد. بعد از سقوط رژیم نازی، گیلارز دستگیر شده و به ایالات متحده مسترد گردید، جایی که وی به جرم خیانت محاکمه شد. آل پاچینو در این فیلم نقش جیمز لافلین را بازی می کند، وکیل مدافع گیلارز، که مرزهای بین انجام شغلش به عنوان یک وکیل و سرگرم کردن توده ها و رسانه ها با هنرنمایی نمایشی بی نقص خود را بیش از پیش مبهم می کند. همانطور که شخصیت او در فیلم می گوید، «آماده باشید… اما آماده به نظر نرسید».

از دیگر بازیگران فیلم American Traitor: The Trial of Axis Sally می توان به میدو ویلیامز و میچ پیلگی اشاره کرد که ویدیویی اختصاصی از هنرنمایی دیگری از آل پاچینو در آن را در ادامه مطلب آورده ایم، هنرنمایی که حتی تماشای یک دقیقه از آن نیز انسان را به وجد می آورد. در طول تبلیغات برای فیلم American Traitor: The Trial of Axis Sally، آل پاچینو مصاحبه ای ایمیلی را با اسکرین رنت در مورد کار خود در فیلم و به طور کلی دوران حرفه ایش انجام داده که در ادامه به بخش هایی از آن خواهیم پرداخت. او در این مصاحبه به فرو رفتن در شخصیت جیمز لافلین، همکاری با مایکل پولیش به عنوان کارگردان فیلم و مقایسه سکانس های دادگاه فیلم با آن چه در فیلم کلاسیک او با نام …And Justice For All در سال ۱۹۷۹ دیده می شود می پردازد. او در این مصاحبه از بزرگ شدن در محله برانکس، نیویورک سیتی، تاثیر تئاتر برادوی بر آینده کاری اش و بقیه مسائل می گوید.

تازه ترین فیلم آل پاچینو American Traitor: The Trial of Axis Sally نام دارد که بر اساس یک داستان واقعی در مورد زنی به نام میلدرد گیلارز است

فیلم American Traitor: The Trial of Axis Sally قرار است ۲۸ می در برخی سینماهای ایالات متحده به نمایش درآید.

آیا از قبل چیزی در مورد شخصیت اکسیس سالی می دانستید؟ در سال ۱۹۴۸ یک پسربچه بودید؛ آیا دادگاه او در رسانه های خبری ملی پوشش داده می شد و شما و خانواده به تلویزیون می چسبیدید یا بیشتر به وقت گذرانی با دوستان و بازی در خارج از خانه علاقه داشتید؟

«وقتی به این موضوع فکر می کنم، احتمالاً داشتم از جای امنی لذت می بردم که خیابان های برانکس جنوبی بود. آن دوران بدون قطع تلویزیون تماشا نمی کردم و این بدین خاطر بود که تلویزیون نداشتیم. آن روزها روزهای رادیو بود! بعید می دانم که از دادگاه اکسیس سالی خبر داشتم. خاطره ای از دوران کودکی به یاد ندارم. اگر بخواهم تخمین درستی بزنم، آن دوران با دوستانم در خیابان بودم».

تازه ترین فیلم آل پاچینو American Traitor: The Trial of Axis Sally نام دارد که بر اساس یک داستان واقعی در مورد زنی به نام میلدرد گیلارز است

آیا چیز خاصی وجود داشت که به شما در فرو رفتن در نقش جیمز لافلین کمک کرده باشد؟ چیزی در مورد لباس ها، موها، عینک، کفش ها، هر چیزی که مربوط به آماده شدن در اول صبح که شما را در نقش فرو ببرد وجود دارد؟ یا فقط این است که «بزن بازی کنیم، عزیزم!»؟

من از شخصیت جیمز لافلین لذت بردم. نه اینکه در فیلم به وضوح دیده می شود، آن ها به این موضوع اشاره دارند اما او استخدام شده بود تا نقش خاصی را در دادگاه ایفا کند. این مفهوم برایم درگیر کننده و دشوار بود. او باید به نحوی پنهانی رفتار می کرد. او وکیل معتبری است که مانند همیشه عمل می کند، مثل با لفاظی هایش مثل «امروز اینجا هستم، فردا می روم». او همچنین انسان باهوش و نابغه ای است. تمام این چیزها شرایط جذابی برای تعبیر ایجاد می کرد. او کسی بود که گاهی اوقات سرگرم کننده و دارای عقاید محکم بود، چیزی شبیه یک رقصنده، و کسی که داشت تغییر می کرد، کمی برخلاف میل خودش. فکر کردم از بازی در نقش چنین شخصیتی لذت خواهم برد.

تازه ترین فیلم آل پاچینو American Traitor: The Trial of Axis Sally نام دارد که بر اساس یک داستان واقعی در مورد زنی به نام میلدرد گیلارز است

فیلم American Traitor نگاهی جذاب به همزادپنداری است و اینکه آیا میلدرد گیلارز شایسته مسئول دانسته شدن برای کارهایی که کرده بود هست یا نه، به ویژه وقتی که فعالانه در بند نازی ها بود. به باور من او وقتی شانس خود برای جلب همدردی را از دست داد که تصمیم گرفت در آلمان بماند، زمانی که مشخص شد شرایط بحرانی شده است، اما از خودم می پرسم که آیا بیش از حد بی احساس و نامهربان نیستم… شخصیت شما نیز با توجه به احساسات خاص خود در مورد گناهکاری گیلارز، یک سفر شخصی بسیار دقیق، حتی زیرجلدی، را تجربه می کند. چه مقدار از این موضوع در سناریو وجود داشت و چقدر را نیز شما وارد آن کردید وقتی برای بازی در این نقش قرارداد امضا کردید؟

فکر می کنم حتی برای جیمز لافلین نیز نوعی افشا شدن واقعیت بود که بفهمد او [میلدرد گیلارز] تا چه اندازه قربانی است. او [جیمز لافلین] باید سعی کرده باشد درک کند که چطور افراد می توانند چنین اشتباهات مرگباری به خاطر داشتن احساس درماندگی کرده باشند. همه افرادی چنین شخصیتی، سیستم باوری، آموزش و تجربه ای ندارند که بتوانند با شرایطی شبیه آنچه میلدرد گیلارز خود را در دوران حضور در آلمان نازی آن یافته بود، دور از خانه در یک کشور بحران زده، کنار بیایند. به نظر من، وکیلی که من نقشش را بازی کردم به نحوی این را فهمیده بود اما همچنان این مسئولیت را دارد که اطمینان یابد وی نباید از این ماجرا قسر در برود. دستکم این باور و نظر من است. در حالی که دارم این را برای شما می نویسم می خواهم از لو دادن تصمیم نهایی هیئت منصفه خودداری کنم زیرا این کار می تواند ارزش سرگرم کنندگی فیلم را از بین ببرد. بدون توجه به نتیجه ای که بدست آمد، فکر می کنم او نمی خواست این زن به دار آویخته شود، رک و راست. از این رو فکر می کنم او می بایست کاری متقاعد کننده می کرد که در آن هیئت منصفه را با شرایطی که وی تجربه کرده بود آشنا نماید.

یک بار تاریخی بزرگ روی شانه های لافلین قرار داشت. رأی دادگاه باید طوری می بود که تاثیری مستقیم بر روی نمونه های مشابه در ادامه داشت. منظورم عواقب تاریخی است.

جایی در درون خودش، به نظر من، او [لافلین] بر یان باور است که گیلارز قرار است مجازات شود. هر اتفاقی که قرار بود برای او بیفتد، گناهکار یا بی گناه، هزینه ای که پرداخت می شد را جیمز لافلین باید می پرداخت.

تازه ترین فیلم آل پاچینو American Traitor: The Trial of Axis Sally نام دارد که بر اساس یک داستان واقعی در مورد زنی به نام میلدرد گیلارز است

وقتی در حال فیلمبرداری یک فیلم هستید، اما به طور خاص فیلمی که بازیگران جوانی در خود دارد، شرط می بندم که افراد دائماً به سراغ شما آمده و از شما درخواست مشورت می کنند یا اینکه تنها به خاطر این که در طی سال ها الهام بخششان بوده اید از شما تشکر می کنند. آیا این یک توجه ناخواسته برای شماست؟ آیا شما از آن دسته بازیگران «یک لحظه اینجا و یک لحظه دیگر آنجا» هستید یا سعی می کنید وقتی در دوران متوقف شدن فیلمبرداری برای گفتگو با طرفداران تحسین گرتان و همکاران پیدا کنید؟

خب، اگر از من می پرسید که آیا از مراوده با دیگران در هنگام فیلمبرداری لذت می برم؟ بله می برم. از کار کردن لذت می برم. در طی سال ها با دوستانی آشنا شده ام که به شدت به آن ها نزدیک شده ام و این موضوع به دلیل کار کردن [بازی کردن] بوده و این یکی از بخش های بسیار خوشایند این حرفه است. وقتی افراد در سر صحنه با من صحبت می کنم خوشحال می شوم. به نظرم باحال است. زمانی که به اندازه من این کار را کردید، مردم به برداشت شما از موضوعات علاقمند می شوند، به ویژه افراد جوان. اصلاً ناخوشایند نیست.، همیشه جذاب است. من از این موضوع خوشم می آید و من نیز فهمیدن در مورد آن ها خوشحال خواهم شد. این موضوع برایم هیجان انگیز است؛ چه فکر می کنند، چه احساسی دارند. زیاده روی کردن در مشورت دادن را عادت نساخته ام، حقیقتاً توصیه های زیادی ندارم.

به من در مورد کار با کارگردان، مایکل پولیش، و چیزی که او با خود به داستان آورد بگویید. می توانید در مورد همکاری با کارگردان ها بگویید؟ آیا به شدت از شخصیت هایتان محافظت می کنید یا این کار بازیگر است که همیشه راهنمایی های کارگردان را دنبال کند؟ یا به شیوه موردی با این موضوع برخورد می کنید؟

اغلب اوقات کارگردان حال و هوا و فضا را در اختیار شما قرار داده و شما باید با آن کار کنید. اگر خوش شانس باشید کارگردانی خواهید داشت که از تعامل با بازیگر لذت می برد و نسبت به هر پیشنهادی که ارائه دهید پذیراست زیرا همیشه این کار به همکاری و تعامل منجر می شود، به ویژه وقتی برای اولین بار با هم همکاری می کنید. من همیشه تسلیم کارگردان ها هستم زیرا این تفسیر آن ها از فیلم است که باعث موفقیت یا شکست آن می شود. به نظر من مایکل پولیش یک سری ایده های بسیار خوب داشت و راه هایی برای کنار هم قرار دادن سکانس ها به شکلی داشت که به نظر من به فیلم کمک کرد. در نهایت، این فیلم کارگردان است. فیلم رسانه کارگردان است و همیشه همینطور باقی می ماند. وقتی این رابطه خوب باشد، فیلم نیز خوب خواهد بود.

تازه ترین فیلم آل پاچینو American Traitor: The Trial of Axis Sally نام دارد که بر اساس یک داستان واقعی در مورد زنی به نام میلدرد گیلارز است

شما در برخی از بهترین فیلم هایی که تاکنون ساخته شده بازی کرده اند و با کارگردانان مشهوری مانند مایکل مان، فرانسیس فورد کوپولا، سیدنی لومت، برایان دی پالمان و بسیاری دیگر کار کرده اید و این فیلم ها به شدت مشهور و در سراسر دنیا محبوب هستند. مطمئن هستم که اکنون دیگر از صحبت در مورد فیلم های Scarface  و Godfather خسته شده اید، پس آیا فیلم های دیگری نیز هستند که در آن ها بازی کرده و به طور خاص به خاطر آن ها به خود افتخار کنید، اما فکر می کنید توجهی که لیاقت داشتند را دریافت نکردند؟ آیا جواهر مخفی مانده ای از فیلم های شما هستند که بخواهید آن را به مخاطبان اسکرین رنت معرفی کنید؟

خب، این یک سوال بسیار دلگرم کننده است. حقیقتاً به این موضوع فکر کرده ام زیرا همانطور که همه می گویند، برخی فیلم ها موفق می شوند و برخی دیگر شکست می خورند. در اواخر دهه ۹۰ میلادی، شروع به ساخت فیلم های خودم کردم که بیشتر با ایده هایی که داشتم مرتبط بودند. برخی از آن ها اقتباس هایی از نمایشنامه هایی که کار کرده بودم و یکی دو مورد نیز پروژه هایی بودند که خودم نوشته و کارگردانی کرده بودم. باور دارم که فیلم Looking for Richard یک پروژه ارزشمند برایم بود. به نظر خودم می توانم بگویم که این فیلم از آن دسته فیلم هایی است که مخاطبش را پیدا می کند. پیدا کردن مخاطب به مقدار زیادی به تبلیغات وابسته است زیرا افراد زیادی به دلایل مختلفی به دیدن یک فیلم می روند، از این رو باید به دنبال افرادی باشید که به دنبال تماشای چنین فیلم هایی هستند و این موضوع زمان می برد، و تعهد و البته پول.

تازه ترین فیلم آل پاچینو American Traitor: The Trial of Axis Sally نام دارد که بر اساس یک داستان واقعی در مورد زنی به نام میلدرد گیلارز است

آیا نسخه بازتدوین شده اخیر فرانسیس فورد کوپولا از Godfather III با عنوان The Godfather Coda: The Death of Michael Corleone را دیده اید؟ بسیاری گفته اند که این تدوین جدید یک رستگاری واقعی برای این کلاسیک فهمیده نشده است اما از خودم می پرسم آیا شما احساسی، مثبت یا منفی، نسبت به Godfather III و تصمیم گیری های روایی بی باکانه آن دارید؟

خب، این تدوین جدید به خاطر تمرکز بیشتر مرا تحت تاثیر قرار داد. این موضوع احتمالاً به این دلیل است که فرانسیس یا تدوین گر ایده خلاقانه شروع آن با مذاکرات واتیکان را در سر داشته است. Godfather III اورجینال می توانست کمی گیج کننده باشد و به نظر من فرانسیس به نحوی قایق را سرراست کرد، پس داستان در Coda بسیار قابل درک تر است.

تازه ترین فیلم آل پاچینو American Traitor: The Trial of Axis Sally نام دارد که بر اساس یک داستان واقعی در مورد زنی به نام میلدرد گیلارز است

تصور می کنم هر کسی که با شما کار می کند به نحوی در شانه به شانه رفتن با آل پاچینو افسانه ای دچار مشکل می شود. آیا تاکنون از بازی با یک بازیگر دیگر احساس ترس کرده اید؟ حتی امروز، آیا پیش از فیلمبرداری سکانس ها عصبی می شوید؟ یا آیا همیشه به اندازه کافی خونسرد بوده اید که اجازه ندهید عصبی شوید؟

همه بازیگرها باید راهی برای عبور از این مسئله پیدا کند. همه ما عصبی می شویم و باید با آن کنار بیاییم. روش های مختلفی که برای کنترل کردن آن به کار می گیریم موضوعی شخصی است. بله، من با بازیگرانی کار کرده ام که مرا می ترسانده اند و البته شرایط خاصی در طول دوران فعالیتم باعث ترسم شده است. خوشحالم که این سوال را از من پرسیدید زیرا این سوال به من اجازه می دهم شرح دهم که چرا فرآیند تمرین قبل از فیلمبرداری را ترجیح می دهم. وقتی این فرصت را داشته باشید که به اندازه کافی دوروبر بازیگران همکارتان باشید، موضوع ترسیدن از بین می رود زیرا همه ما انسان هایی هستیم که می خواهیم در کنار هم چیزی بسازیم و این چیزی است که تمام پروژه ها به سمت آن پیش می روند. اگر حس می کنید در یک شرایط استرس زا هستید و اگر شخص مقابل شما باعث ترستان می شود به نحوی که می خواهید به هوا بپرید و کسی شما را بگیرد، ممکن است سقوط کنید. اما به نحوی، از طریق تمرین کردن، تعامل با بازیگران دیگر و احساس با هم انجام دادن آن واضح تر و انسانی تر می شود. نوجوان بودم که با مارتین شین کار می کردم، برای نمایش دکور را می چیدم. نمایش The Connection از جک گلگر به کارگردانی جودیت ملینا و جولین بک. روزهای اولم بود که مرا پر کرد و به من نشان داد که به چه چیزهایی می توان رسید. یادم می آید که The Brig از کنت براون را دیده بودم و بعدش به خانه رفتم و برای دو روز از اتاقم بیرون نیامدم. این نوعی از تاثیر است که با آن زندگی می کنید و شما را به بخش دیگر زندگی تان می برد.

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های «آل پاچینو» بر اساس نمره راتن تومیتوز؛ از «سرپیکو» تا «ایرلندی»

منبع: screenrant
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
بدون نظر

ورود