۱۵ سریال برتر سال ۲۰۲۱ که باید حتماً دید؛ از It’s A Sin تا Mare Of Easttown [قسمت دوم]

سال ۲۰۲۱ سالی بود که همانند سال قبل از آن صنعت سرگرمی به مقدار قابل توجهی در رکود و تعطیلی فرو رفته بود اما با کاهش شیوع کرونا و آزادی های بیشتر در زمینه فعالیت های اجتماعی، خیلی زود نشانه های بهبود شرایط در این عرصه نیز مشاهده شده و پس از یک سال کسالت بار در صنعت سینما و تلویزیون، شاهد اکران و نمایش فیلم ها و سریال های جذابی بودیم. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با تعدادی دیگر از بهترین سریال های سال ۲۰۲۱ آشنا کنیم که از انیمه های بزرگسالانه بی ربط تا سیتکام های بامزه و از درام های تاریک در مورد زندگی تا فانتزی های مسحور کننده متفاوت هستند، سریال هایی که در نیمه اول سال ۲۰۲۱ منتشر شده اند.

۷- We Are Lady Parts

در کمال ناباوری، اپیزود نمایشی سریال We Are Lady Parts در سال ۲۰۱۸ منتشر شده بود اما تا می امسال فصل اول کامل آن منتشر نشد. بیش از هر هر چیز دیگری، این یک اتفاق خجالت آور بزرگ است زیرا بدین معناست که به مدت نزدیک به سه سال این سریال جذاب مخاطبان صفحه نمایش نقره ای تلویزیون از دیدن آن محروم بودند. این سریال که توسط نیدا منظور از سازندگان سریال Doctor Who ساخته شده، یک سریال ماجراجویانه است که داستانی یک گروه موسیقی تشکیل شده از زنان مسلمان را روایت می کند که پیشداوری، دوستی و تفاوت های دیدگاهی آن ها در مسیر طولانی و پرفراز و نشیبشان تا موفقیت به نمایش کشیده می شود. سریال We Are Lady Parts پر از ترانه های به یاد ماندنی بوده و نقش اصلی را در موفقیتش بازیگران آن داشته اند. طنز آشوبگرانه، درام تاثیرگذار و نمایش پیشروانه از زنان مسلمان نیز از دیگر نقاط قوت این سریال است.

۶- Invincible

سریال انیمیشن Invincible که بر اساس یک سری کمیک های ابرقهرمانی از رابرت کرکمن خالق سریال Walking Dead ساخته شده، یک ادای احترامی انیمه ای پر از خشونت و هوشمندانه به فرهنگ عامه ابرقهرمانی است که پا جای پای درام به شدت شجاعانه The Boys است. با صداپیشگانی که اکثر آن ها ستاره های طراز اول هستند و برخی از بازیگران فعلی و گذشته سریال Walking Dead، این سریال داستان یک ابرقهرمان جوان به نام مارک گریسون با صداپیشگی استیون یئون را روایت می کند که همراه با پدرش (با صداپیشگی جی کی سیمونز) می خواهد معنای یک ابرقهرمان مشهور بودن در سطح جهان را درک کند. این سریال که در ابتدا به یک داستان جذاب در مورد یک ابرقهرمان در مسیر آشنایی با قدرت هایش است خیلی آرام آرام مخاطب را در خود غرق می سازد اما به سرعت شیرجه ای عمیق به درون یک خشونت گرافیگی بسیار شوکه کننده و تم های باشکوهی از مسئولیت پذیری و هویت می زند.

۵- It’s A Sin

یکی دیگر از سریال های برتر بریتانیایی این فهرست، سریال It’s A Sin یک بررسی پنج قسمتی از بحران ایدز در دهه ۱۹۸۰ در لندن است. این سریال با آشوب اخلاقی این بحران سروکار دارد و تاثیری که این تراژدی بر قربانیان دارد را به تصویر می کشد. اولی الکساندر، اوماری داگلاس و کالوم اسکات هاولز پیشگام یه گروه سه نفره از مردان همجنسگرا هستند که به لندن نقل مکان کرده و آماده اند تا گام جدیدی در زندگی شان بردارند اما در دنیایی مملو از ترس، پارانویا و عدم اطمینان گرفتار می شوند. این داستان باعث می شود که سریال It’s A Sin برای تماشا بیش از حد تاریک باشد و در حالی که از اتفاقات احساسی و غم انگیز چیزی کم ندارد، سریال It’s A Sin یک داستان تاثیرگذار و خوشایند از عشق، امید و روح اجتماعی در مقابله با اتفاقات ناخوشایند و غیرقابل پیش بینی است.  سریال It’s A Sin با داستانی به شدت تاثیرگذار و درگیر کننده احساس مخاطب و با استفاده از گروهی از بازیگران به شدت قوی، سریالی است که بدون شک شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد و همزمان یک سریال آموزشی و حامی زندگی است که ارزش اشک های مخاطب را دارد.

۴- WandaVision

سریال WandaVision به عنوان اولین مهاجرت دنیای سینمایی مارول به پرده تلویزیون در شبکه دیزنی پلاس، یک مینی سریال بسیار قدرتمند، سوررئال و به شدت خلاقانه است که داستان واندا ماکسیموف (الیزابت اولسن) و ویزون (پل بتانی) را روایت می کند که خود را در دنیایی متفاوت از ظاهرش، گرفتار شده اند. این سریال که در کالبدشکافی پیچیدگی های غم و اندوه و سوگواری بسیار ماهرانه عمل می کند، با داشتن اپیزودهایی که هر یک ساختار یک سیتکام دوست داشتنی را به خود می گیرد. شخصیت های اصلی سریال برخی از جذاب ترین تعاملات دنیای تلویزیون را دارند در حالی که کلیت سریال بدون تلاشی خاص در بین دهه های مختلفی از تاریخ تلویزیون پس و پیش می رود. در مرکز آن اما سریال WandaVision تماماً در مورد شخصیت های معروف خود، رابطه تراژیک و کوتاه مدت آن ها و اندوه و قدرت دائماً در حال افزایش شخصیت واندا است.

۳- Mare Of Easttown

بزرگ ترین موفقیت شبکه HBO در Mare Of Easttown یک داستان رازآلود در مورد یک قتل در مرکزیت سناریو یا دنیاسازی هوشمندانه ای که در اطراف آن است نیست بلکه بازی کیت وینسلت است که می توان آن را بزرگ ترین هنرنمایی وی در دنیای سرگرمی دانست. وینسلت در این سریال در نقش یک کارآگاه مشوش به نام میر شیهان را بازی می کند که مامور رسیدگی به یک قتل اخیر می شود، علیرغم اینکه رسیدگی او به یک پرونده قتل در تاریخ اخیر خیلی زود به شکل ناموفق پایان پذیرفته و باعث شده برخی از مردم محلی ایمانشان به توانایی های وی را از دست بدهند. در حالی که تلاش دارد این پرونده دیوانه کننده را حل کند، میر با یک سری دردسرها در زندگی خود مواجه می شود که مهم ترین آن ها طلاق اخیرش است و همچنین از دست دادن پسر و نارضایتی اش از شغلی که دارد. سریال Mare of Easttown با بهره بردن از قدرت بازیگری وینسلت و در عین حال شکننده بودن آن به جایگاه رفیعی می رسد و رازی که در اطراف او دیده می شود با تنش و پیچیدگی های او در تمامی صحنه ها بسیار هماهنگ است.

۲- The Underground Railroad

اقتباس شجاعانه از رمان برنده جایزه پولیتزر و بی نقص کولسون وایت هد به همین نام، سریال The Underground Railroad داستان ساختگی اما از لحاظ تاریخی مرتبط دو برده به نام های کورا و سزار را روایت می کند که با استفده از شبکه مشهور زیرزمینی برای فرار از بردگی و رسیدن به آزادی تلاش می کنند. این سریال که در ۱۰ اپیزود خود توسط بری جنکینز کارگردانی شده و از شبکه آمازون منتشر شده، یک سریال درام و ترکیبی مساوی از داستان تاریخی، رئالیسم جادویی و فانتزی است که با تصویرهای خیره کننده، شخصیت ها و پیچش های داستانی کامل می شود در حالی که همه این مولفه ها همزمان چالش برانگیز اما مهم، زیبا اما تکان دهنده و امیدوار کننده اما تراژیک هستند. به لطف بازیگران قدرتمند و دیدگاه خاص جنکینز به فضا و زمان که نباید هیچگاه فراموشش کنیم، سریال The Underground Railroad یک اقتباس بی نقص از منبع اصلی خود است و یکی از بهترین سریال هایی که می توانید این روزها در تلویزیون بیابید.

۱- Time

علیرغم رقابت بسیار سخت، موفق ترین و بهترین سریال سال ۲۰۲۱ را باید سریال درام زندان محور سه قسمتی Time ساخته جیمی مک گاورن نامید که شان بین و استفن گراهام در دو مورد از بهترین هنرنمایی هایشان تا به امروز در آن حاضر شده اند. بین در این سریال نقش مارک کوبدن را بازی می کند، یک خلافکار پشیمان که مجبور می شود با زندگی پشت میله های زندان کنار بیاید در حالی که گراهام نقش یک زندانبان دچار تشویش به نام اریک مک نالی را بازی می کند که بین تعهد به وظیفه و خانواده اش گرفتار شده است. به عنوان سریالی که تنها به خاطر بازی های خیره کننده شخصیت های اصلیش ارزش تماشا کردن را دارد، سریال Time با داستانی که همزمان یک مطالعه شخصیت، یک تریلر تکان دهنده و بررسی نقادانه سیستم زندان در بریتانیاست، از قدرت بازیگری ستارگان اصلی اش حمایت می کند. دیدگاه کارگردان صرفاً عصبانی کننده و تحریک کننده نیست بلکه آموزشی است و با موضوعاتی سروکار دارد که به ندرت مورد بحث قرار می گیرند و بدین ترتیب به ستارگان خود اجازه می دهد تا در اخلاقیات و پشیمانی عمیق خود نسبت به کارهایشان غرق شوند.

بیشتر بخوانید: بهترین سریال های علمی تخیلی سال ۲۰۲۰ ؛ از Alice In Borderland تا Snowpiercer