واکنش امیلیا کلارک به سرگذشت تلخ دنریس تارگرین در سریال Game of Thrones

واکنش امیلیا کلارک به سرگذشت تلخ دنریس تارگرین در سریال Game of Thrones

دو سال پیش، طرفداران سریال Game of Thrones نارضایتی خود را از پایان داستان اعلام کردند، پس از آنکه در پایان داستان، جان اسنو خنجر خود را در قلب دنریس تارگرین فرو برد. امیلیا کلارک که در این سریال نقش دنریس را بازی می کرد همواره در مورد ماهیت ناخوشایند پایان داستان شخصیت خود به طرفداران این سریال هشدار داده و می گوید که بعد از خواندن سناریو این قسمت از سریال مدت ها مجبور بوده برای ساعات طولانی قدم بزند و با این داستان کنار بیاید. در مصاحبه ای با هالیوود ریپورتر، از کلارک سوال شد که آیا توانسته پس از انتشار قسمت پایانی سریال Game of Thrones با همه چیز کنار بیاید یا خیر.

امیلیا کلارک بازیگر نقش دنریس تارگرین در سریال Game of Thrones از مصائب خود برای درک سرنوشت شخصیت خود می گوید

پاسخ کلارک نیز چنین بوده است: «در واقع بله، من واقعاً، واقعاً، واقعاً با این موضوع کنار آمده ام. فکر می کنم تا نود سالگی ام طول بکشد تا بتوانم به شکلی عینی واقعیت Game of Thrones را درک کنم زیرا به مقدار زیادی وجود من در آن جا مانده است». در اپیزود ماقبل پایانی سریال، دنریس درخواست تسلیم شدن از جانب کینگز لندینگ را نپذیرفته و ساکنان غیرنظامی آن را قتل عام می کند. این موضوع و نشانه های هشدار قبلی باعث می شوند که جان مطمئن شود دنریس از هیچ تلاش و جنایتی برای تداوم لشکرکشی و ماندن در قدرت فروگذار نکند، و به همین دلیل در اپیزود پایانی او را می کشد. اکنون که شبکه HBO در حال ساخت اولین اسپین آف این سریال در مورد سرگذشت خاندان تارگرین است، کلارک می گوید: «به نظرم الان زمان بسیار مناسبی برای پیش درآمدها و تداوم داستان Game of Thrones است. این سریال را نگاه می کنم و با خودم می گویم، واو، آره. به همین خاطر با آرامش کامل آن را نگاه می کنم».

امیلیا کلارک بازیگر نقش دنریس تارگرین در سریال Game of Thrones از مصائب خود برای درک سرنوشت شخصیت خود می گوید

در حالی که سقوط دنریس در کتاب های جرج آر آر مارتین نیز قابل پیش بینی است، بسیاری از طرفداران سریال امیدوارند که این سقوط با جزییات دقیق تر و جذاب تری همراه باشد که او را در نهایت به لقب «ملکه دیوانه» برساند. امیلیا کلارک در مورد دلیل نارضایتی طرفداران از پایان داستان سریال نیز گفته است: «می فهمم که چرا مردم سرخورده شدند. کاملاً درک می کنم. اما من به عنوان بازیگر این نقش، نمی توانید به شخصیتی که برای یک دهه برایش زحمت کشیده اید، عرق ریخته اید و برایش گریه کرده اید عدالت لازم را بدهید مگر اینکه شرایط او را درک کنید. به همین دلیل خیلی ساده با این موضوع برخورد نکردم و با خودم نگفتم، باشه این سکانس را انجام می دهم، هر چه باداباد. خیلی سرخورده شدم. باید ناراحتی خود را نشان بدهید».

بیشتر بخوانید: سرنوشت واقعی شخصیت سپتا اونلا در سریال Game of Thrones چه بود؟

منبع: insider
مطالب مرتبط
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
دیجیاتو
۲ نظر

ورود

  • مُری تیر ۵, ۱۴۰۰

    دو سه قسمت پایانی این سریال به قدری بد بود که مرگ دنریس در آن خیلی به چشم نمیاد از همه مهمتر سرنوشت بد جان اسنو بود که بعد از ند استارک که به صورت کاملا شکه کننده کشته شد واقعا شخصیت اول و محبوب سریال بود ولی آنهم به صورت کاملا غیر قابل پیش بینانه به شمال تبعید شد در حالی که لایق اصلی جایگاه پادشاه بود .البته اینم به حساب این که این سریال اصلا قابل پیش بینی نبود متناسب با خواست بیننده پیش نمیرفت

    • مانی تیر ۵, ۱۴۰۰

      زیبایی گیم آف ترونز توی غیر قابل پیش بینی بودنش بود… با کمی فکر میشه فهمید که این سریال بهترین پایان بندی رو داشت.. من به دو سه تا نکته اشاره می‌کنم بقیشو خودت پیدا کن…. جان اسنو شخصیتی بود که هیچ علاقه ای به قدرت نداشت و عاشق جنگاور شدن بود که از اپیزودهای اول اینو میشد فهمید و آخرم به جایی رسید که می‌خواست. دنریس هم دختر شاه دیوانه بود و تو چند اپیزودی میشد اون بی رحمی و دیوانه بودنش رو که از پدرش به ارث برده بود، فهمید. دنریس ذاتش اون چیزی نبود که نشون میداد. باطن دنریس ظاهر پدرش بود. و آخرم کاری رو کرد که می‌خواست. وگرنه بخاطره کشتن یه میساندی اون همه آدم بیگناه رو نمیکشت. در واقع خیلی از بیننده ها انتظار داشتن مثل سریالای هندی و ایرانی دنریس یه دختر خوب باشه و به همه رحم کنه. درحالی که این مزخرفات جاش تو هالیوود نیست. از اونور هم که آریا و سانیا به چیزی میخواستن رسیدن. جورا و جیمی هم مرگشون قابل پیش بینی بود و چیزی توی اون مرگ های رمانتیکشون عجیب بنظر نمیومد. برن بهترین گزینه برای شاه شدن بود . عمری نامحدود، هوشی فرا انسانی و قدرت‌های عجیبش به خوبی از وستروس مراقبت میکرد. و کلی نکات دیگه……. ما اپیزود هایی مثل نبرد حرام زادگان و عروسی خونین و .. که تو تاریخ تکرار نمیشن رو نباید فراموش کنیم.. سکانس هایی مثل مرگ هودور و دفاع تیریون در دادگاه یا نبرد های دیگه ای مثل جنگ بلک واتر که قلب و پشم مارو ریختن رو نباید فراموش کنیم.میبینی . زیبایی گات تو این چیزاس. تو واقعیت گرایی. غیر قابل پیش بینی بودنش. هندی وار نبودنش. ستایش وار نبودنش. اپیزود شب طولانی هم که یه ماجرای دیگه داره… این حرفارو نزدم که سلیقه تونو تغییر بدم یا بخوام کار خاصی کنم. اینارو گفتم که بی دلیل به یه همچین شاهکاری که میلیون ها نفر تو دنیا باهاش زندگی کردن، توهین نکنید.. پاینده باشید?