ماجرای اعمال نفوذ نماینده گرگان در مجلس برای استخدام دخترش در وزارت نفت

ماجرای اعمال نفوذ نماینده گرگان در مجلس برای استخدام دخترش در وزارت نفت

در روزهای اخیر ماجرای اعمال نفوذ رمضانعلی سنگدوینی نماینده گرگان در مجلس شورای اسلامی برای استخدام دخترش در وزارت نفت بسیار خبرساز شده است. بر اساس خبرهای منتشر شده، نفیسه رمضانعلی دختر رمضانعلی سنگدوینی که نماینده مردم گرگان و عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامتی است به دستور جواد اوجی، وزیر نفت، به سمت مسئول دبیرخانه معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی وزارت نفت منصوب شده است. نفیسه سنگدوینی فارغ التحصیل رشته مهندسی فناوری اطلاعات از دانشگاه آزاد سازی با معدل ۱۴.۶۷ بوده و ظاهراً در آزمون استخدامی وزارت نفت که پیش تر برگزار شده بود، رد شده است اما اعمال نفوذ پدرش باعث شده که وزیر کنونی نفت دستور استخدام وی را بدهد.

در روزهای اخیر ماجرای اعمال نفوذ رمضانعلی سنگدوینی نماینده گرگان در مجلس شورای اسلامی برای استخدام دخترش در وزارت نفت بسیار خبرساز شده است.

بر اساس برخی خبرها، رمضانعلی سنگدوینی پیش از نمایندگی مجلس، مدیرعامل شرکت گاز استان گلستان و از همکاران وزیر فعلی نفت در شرکت گاز بوده است. اکنون بر اساس نامه ای که توسط خبرگزاری فارس منتشر شده، نفیسه سنگدوینی در نامه ای به وزیر نفت خواهان استخدام خود در این وزارت شده که وزیر نیز این موضوع را در نامه ای به معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی این وزارت خانه ارجاع می دهد. در ادامه مهدی علی مددی، معاون بخ توسعه مدیریت و سرمایه انسانی وزارت نفت نیز که ظاهراً گرگانی است، موافقت خود را با استخدام نفیسه سنگدوینی برای سمت «مسئول دبیرخانه و اسناد» موافقت و اعلام نیاز می کند. یک روز بعد از نامه مددی، اوجی نیز موافقت خود را با استخدام دختر نماینده گرگان در این سمت اعلام می کند.

در روزهای اخیر ماجرای اعمال نفوذ رمضانعلی سنگدوینی نماینده گرگان در مجلس شورای اسلامی برای استخدام دخترش در وزارت نفت بسیار خبرساز شده است.

در روزهای اخیر ماجرای اعمال نفوذ رمضانعلی سنگدوینی نماینده گرگان در مجلس شورای اسلامی برای استخدام دخترش در وزارت نفت بسیار خبرساز شده است.

بر اساس تصویری دیگر که توسط خبرگزاری فارس منتشر شده، پیش از این نفیسه سنگدوینی در آزمون استخدامی وزارت نفت رد شده و اکنون به خاطر رابطه پدرش با وزیر نفت توانسته در این وزارت استخدام شود. تمام این گمانه زنی ها در حالی است که رمضانعلی سنگدوینی مدعی شده در این ماجرا هیچ دخالتی نداشته و گفته است: «در این خصوص باید از وزارت نفت سوال شود. من در این‌ قضیه هیچ‌گونه دخالتی نداشته‌ام و در این مورد باید وزارت نفت و روابط عمومی این وزارتخانه پاسخگو باشند». روابط عمومی وزارت نفت نیز در اطلاعیه ای از این افشاگری به عنوان «بازنشر نامناسب مکاتبات حوزه منابع انسانی در فضای مجازی درباره به‌کارگیری در قالب قرارداد مدت‌معین فرزند نماینده گرگان در مجلس شورای اسلامی» یاد کرده و ضمن تکذیب هرگونه تخلف در استخدام دختر نماینده گرگان در وزارت نفت، این رویه را عادی و جاری اداری توصیف کرده است.

در روزهای اخیر ماجرای اعمال نفوذ رمضانعلی سنگدوینی نماینده گرگان در مجلس شورای اسلامی برای استخدام دخترش در وزارت نفت بسیار خبرساز شده است.

در روزهای اخیر ماجرای اعمال نفوذ رمضانعلی سنگدوینی نماینده گرگان در مجلس شورای اسلامی برای استخدام دخترش در وزارت نفت بسیار خبرساز شده است.

پیش از این، رمضانعلی سنگدوینی در توییتی در حمایت از جواد اوجی برای حضور در وزارت نفت نوشته بود: «وزیر پیشنهادی نفت، از بدنه صنعت نفت است و پذیرش خوبی از سوی بدنه صنعت نفت خواهد داشت. برای وی منابع انسانی اهمیت بالایی دارد و به نظرم با ورود آقای اوجی به وزارت نفت، نیروی انسانی در این صنعت نیز متحول می شود».

مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
۲ نظر

ورود

  • منوچهر سدری آبان ۲, ۱۴۰۰

    دولتمردان و کارگزاران ناکارآمد، نیروی برانداز نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند نه مردم محروم و ستم کشیده؟
    مدیران ناکارآمد در همه جا هستند؛ در هر سه قوه، در همه نهادهای انتخابی و انتصابی؛
    فرقی هم نمی کند که دولت و مجلس در اختیار چه جناحی باشد ،
    مدیر ناکارآمد اتفاقا در پشت نقاب اصولگرایی و اصلاح طلبی خود را به مردم قالب می کند. شاید گفته شود مردم خود آنان را برای حکومت گری برمی گزینند، اما مگر مردم در هر دوره، به جستجوی امید، چاره ای هم جزء انتخاب دارند؟
    در جامعه ما رفتار کارکنان معمولی دولت در پرونده ای قطور، ثبت و ضبط می شود، اما در همین کشور پرونده ای خاص برای مدیران ناکارآمد دولتی وجود ندارد
    مثلا در جایی ثبت شده که یک مدیر، یک نهاد اقتصادی دولتی را به ورشکستگی کشانده و صلاحیت مدیر شدن در یک سازمان دیگر در هر دولتی ، چه اصولگرا و چه اصلاح طلب راندارد
    یا در دوران مدیریت یک مدیری، سازمان فامیلی و خانوادگی اداره شده و او صلاحیت ادامه مدیریت در نظام را ندارد.
    به کارگیری مدیران ناکارآمد در حاکمیت، حتی اگر به هزینه ناکارآمد سازی نظام و ناراضی سازی مردم انجام شود، در جامعه کنونی ایرانی و در بین سران احزاب نیم بند و گروه های مطرح کاملا” پذیرفته شده است.
    در جامعه ای که بیشتر مشاغل کلیدی در اختیار بخش دولتی است و مقدرات مردم را مقامات حاکمیتی تعیین می کنند، مدیران ناکارآمد، از پستی به پست دیگر جابجا می شوند.
    پرونده ای برای مدیرانی وجود ندارد که در حین اشتغال به پست های مدیریتی، در همان موضوع و همزمان در بخش خصوصی هم فعال شده اند و با برخورداری از رانت مدیریتی و اطلاعاتی کاسبی های صد میلیاردی برای خود مهیا کرده اند و همچنان هم مدیر دولتی هستند و ده ها و صدها مسأله دیگری که در پرونده مدیریتی هیچ مدیری ثبت نشده که با استناد به آن از تدوام روند فساد مدیریتی وی جلوگیری شود.
    در چنین وضعیتی، تقاضای جوانان برای کار با حفظ حرمت آنان، تقاضای زوج های جوان برای داشتن سرپناه، خواست کودکی یتیم برای سرپرستی، تمنای نخبه دانشگاهی برای استفاده از دانش و تخصصش، اعتراض مردم به فساد ، اختلاس و بی عدالتی و بده و بستان های بین دولتمردان و نمایندگان مجلس ،
    باید براندازی تلقی شود، یا تداوم حضور مدیران ناکارآمد و فاسد در چرخه مدیریتی کشور؟
    اعتراض قشرهای مردم باید برانداز تلقی شود یا تلاش عامدانه و منفعت طلبانه مدیران .
    مردم باید شماتت شوند یا مدیران ناکارآمد!
    در این سال ها تقریبا من که نشنیده ام که مدیری در کشور به دلیل ناکارآمدی برکنار شده باشد. کافی است فهرست شرکت های زیان ده دولتی را دربیاورید، مدیران آنها را در این سالها بررسی کنید. ببینید چه کسانی بوده اند و الان در کجا هستند .
    وقتی در تفریغ بودجه می شنویم که حداقل ۱۵۴ شرکت دولتی دیگر هم زیان ده شده اند، آیا مدیران این شرکت ها باید به مدیریت های دیگر و کلان تر کوچ داده شوند؟ وقتی در یک بحران پیش آمده، مدیران دخیل در بحران،
    سکوت کرده و بدون هیچ توضیح منطقی و محکمه پسندی ناکارآمدی خود را اثبات می کنند و نارضایتی مردم را بالا می برند،
    با آنان چه برخوردی کرده ایم؟
    جز این است که آنان را در سایه توجهات و توجیهات جناحی و حزبی خود، به سازمان ها و ادارات دیگر برده ایم و مدیریت های جدیدی برای نابود کردن در اختیار آنان گذارده ایم؟
    صاحب منصبانی که مدیران ناکارآمد را برای مناصب کلیدی نصب می کنند، عامل براندازی هستند یا مردمی که از گرانی و بیکاری و افزایش عوارض و مالیات به ستوه آمده اند؟
    مردمی که اعلام می شود سالانه صدها هزار شغل برایشان درست شده، اما همچنان آنان بیکار هستند، برانداز هستند یا افرادی که آمار سازی کرده و شاخص ها را دستکاری می کنند؟
    راستی مسئولان امر از خود پرسیده اند، چرا بخشی از مردم باید برانداز باشند؟
    چرا باید خواهان بر هم خوردن ثبات و امنیت خود باشند؟ چرا باید کشور خود را دچار آشوب کنند؟ برای مردم دلیلی وجود ندارد که برانداز باشند. این مسئولان ناکارآمد هستند که براندازان واقعی جامعه اسلامی هستند. آنان به وقت صبوری ملت، از دوش آنان بالا می روند و به وقت لبریز شدن صبرشان از نتایج ناکارآمدی شان، مردم را برانداز تلقی می کنند!
    شناسایی مسئول برانداز کاری ندارد.
    کافی است سابقه مدیریتی آنان را جستجو کرده یا در فرآیند کارها
    مراقبت گفتار ، رفتار و کردار آنها باشیم.
    نه به رانت خواری و مطالبه گری حق مردم و کارکنان شریف صنعت نفت ، اعم از رسمی ، قراردادی مدت معین ، مدت موقت و پیمانکاری است .
    وقتی مردم با تامین امنیت شغلی در رفاه و آسایش باشند از ده ها شبکه بر انداز و معاند خارجی
    هم کاری ساخته نیست .
    منوچهر سدری : وزارت نفت