روز گذشته رفعت هاشم پور ، دوبلور خوش صدا و باسابقه بر اثر کهولت سن در کرج از دنیا رفت. او که از سال ۱۳۳۷ وارد عرصه گویندگی و دوبلوری شد، در طی سالها با صدای جاودانهاش خاطرات بسیار شیرینی برای ما رقم زد.
بیوگرافی و ورود به عرصه دوبلوری
رفعت هاشم پور سال ۱۳۱۰ در اردبیل به دنیا آمد. با وجود تحصیل در رشته بازیگری تئاتر در دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران، فعالیت هنری خود را در زمینه دوبله از نیمه دهه ۱۳۳۰ و به صورت حرفهای از سال ۱۳۳۷ آغاز کرد. او در فاصله سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۶ به حرفه معلمی نیز مشغول بود. ویژگیهای خاص صدای پر احساس رفعت هاشم پور او را از همان ابتدا به دوبلور ثابت بسیاری از بازیگران بین المللی و همچنین ایرانی قبل از انقلاب تبدیل کرد.
نقشهای به یادماندنی
از نقشهای به یاد ماندنی که او گویندگی آنها را بر عهده داشت میتوان به اسکارلت در فیلم بربادرفته (Gone with the wind) اشاره کرد که چنان درخشان بود که امروز کمتر کسی در ایران اسکارلت اوهارا را بدون صدای گوینده فارسیاش به خاطر میآورد. از دیگر کارهای به یاد ماندنی او میتوان به صداپیشگی نقش باربارا گراهام در فیلم می خواهم زنده بمانم (!I want to live) اشاره کرد که به گواه بسیاری از همکارانش هنگام دوبله چنان در نقش خود فرو رفته بود که بارها به گریه افتاد. و یا دوبله نقش آنی سالیوان، معلم هلن کلر در فیلم معجزه گر (The miracle worker) که یکی از اجراهای ماندگار در تاریخ دوبله ایران به شمار میآید.
از کارهای تلویزیونی او میتوان به صداپیشگی شخصیت عمه هتی در سریال قصه های جزیره، ایوت در مجموعه تلویزیونی ارتش سری، و همچنین گویندگی به جای بازیگران سریالهای ایرانی ازجمله اکرم محمدی در سریال پدرسالار، فخری خوروش در سریال امام علی (ع) و فریده سپاه منصور در معصومیت از دست رفته اشاره کرد.
آشنایی و ازدواج با جلال مقامی
رفعت هاشم پور در دوران فعالیت خود با دیگر دوبلور و مجری شناخته شده، یعنی جلال مقامی، مجری برنامه به یادماندنی دیدنی ها آشنا شد و ازدواج کرد. خانم هاشم پور در زمان ازدواج ۳۳ و آقای مقامی ۲۳ سال سن داشتند. حاصل ازدواج این دو، یک دختر به نام مرجان است.
جلال مقامی که صبح جمعه در صفحه اینستاگرام خود خبر درگذشت همسرش را منتشر کرد، میگوید: «متاسفانه همسر مهربانم را از دست دادم. بیشتر از ۵۰ سال با هم زندگی کردیم. در این سالها همیشه در کنار هم بودیم و با هم کار کردیم. طبیعتا از رفتنش بسیار غمگینم، چون علاوه بر همسر، یک همکار دلسوز را از دست دادم. وقتی من به واحد دوبلاژ رفتم، او آنجا حضور داشت. در آن مدت با هم کار میکردیم و از یکدیگر یاد میگرفتیم. هیچکدام برای آنیکی استادی نکردیم.»
چرا مردی ؟
دوس داشت ?