منابع تاریخی ادعا می کنند که در جریان نسل کشی ارامنه در سال ۱۹۱۵ بیش از ۱.۵ میلیون نفر از جمعیت دو میلیون نفری ارامنه ی ساکن قلمرو امپراطوری عثمانی در نتیجه ی سیاست های بی رحمانه ی سلاطین عثمانی جان خود را از دست دادند که اکنون به «نسل کشی ارامنه» از آن یاد می شود. سیاست های دقیق و وسواسانه ی دولت عثمانی در سرپوش گذاشتن بر این رخداد ناگوار و حجم وسیع این وحشیگری سیستماتیک باعث شده است که هیچ گاه تعداد دقیق قربانیان مشخص نشود و آمار قربانیان در منابع تاریخی مختلف اختلافات فاحشی داشته باشند.
در این رویداد غیر قابل انکار تاریخی نیز مانند دیگر کشتارهای دسته جمعی، عاملان نسل کشی ارامنه قصد داشتند که هیچ گونه مدرکی از این رخداد وحشتناک باقی نماند. با این وجود از مطالعه ی منابع و نوشتجات تاریخی که به این کشتار پرداخته اند می توان به ۱۰ واقعیت عمده در این مورد دست یافت که در ادامه ی متن به آن ها اشاره خواهیم کرد.
۱۰- سه پاشا که امپراطوری عثمانی را به سمت جنگ سوق داده و کشتار ارامنه را تصویب کردند
طلعت پاشا (Talât Pasha) وزیر اعظم، انور پاشا (Enver Pasha) وزیر جنگ و جمال پاشا (Djemal Pasha) فرمانده ی نیروی دریایی و از وزرای حکومت عثمانی سه نفری بودند که در جریان جنگ جهانی اول دستور نسل کشی ارامنه را صادر کردند.
تنفر و کینه ی طلعت پاشا نسبت به ارامنه بر کسی پوشیده نبود و وی از دیرباز به دنبال راهی برای اخراج آن ها از سرزمین های امپراطوری عثمانی می گشت. یک زبان شناس دانمارکی به نام یوهانِس اوستروپ (Johannes Østrup) در خاطرات خود ادعا کرده که طلعت پاشا در سال ۱۹۱۰ میلادی برنامه ی خود برای از بین بردن تمامی ارامنه ی ساکن در خاک عثمانی را با وی در میان گذاشته است. او سخنان طلعت پاشا در این مورد را چنین نقل می کند: ” اگر روزی در این کشور به قدرت برسم تمام توان خود را برای پاکسازی نسل ارامنه انجام خواهم داد”.
آرزوی او برای به دست گرفتن قدرت در سال ۱۹۱۳ از طریق کودتا به واقعیت می پیوندد و سال بعد حکومت عثمانی وارد جنگ جهانی اول می شود. یک سال بعد از آن نیز (سال ۱۹۱۵) برنامه ی طلعت پاشا برای کشتار سیستماتیک ارامنه آغاز می گردد.
بعد از شکست امپراطوری عثمانی در جنگ جهانی اول هر سه نفر آن ها از کشور خود فرار کردند. دولت جدید این سه پاشا را عامل اصلی ورود امپراطوری عثمانی به جنگ جهانی اول دانسته و آن ها را به ارتکاب جنایت علیه بشریت متهم می کند. سلطان عبدالمجید دوم آخرین خلیفه ی اسلامی امپراطوری عثمانی در اظهاراتی در مورد کشتار ارامنه و دست داشتن سه پاشای مذکور در این حادثه می گوید: ” آن ها بزرگترین لکه ی ننگی هستند که تاکنون ملت و نژاد ما بر پیشانی خود دیده است”.
۹- یکی از دوستان قدیمی هیتلر شاهد کشتار ارامنه به دست دولت عثمانی بوده است
مکس اروین وون شوبنر ریچر (Max Erwin von Scheubner-Richter) نایب کنسول آلمان در شهر اِرزِروم (Erzerum) عثمانی در زمان وقوع نسل کشی ارامنه بود. او در یادداشت های خود این کشتار را محکوم و از آن به نام «سیاست نسل کشی» یاد کرده است.
با این وجود، شوبنر ریچر پس از بازگشت به آلمان وارد جنبش نازی شده و روابط نزدیکی را با هیتلر برقرار کرد. وی در سال ۱۹۲۹ در جریان کودتای نافرجام معروف به «بیر هال پوش» (Beer Hall Putsch) که توسط حزب نازی صورت گرفت مورد اصابت گلوله ی پلیس مونیخ قرار گرفت و کشته شد. هیتلر نیز به پاس خدمات شوبنر ریچر، قسمت اول کتاب معروف خود به نام «نبرد من» (Mein Kampf) را به وی تقدیم کرده است. اگر چه مدارک معدودی در مورد مکاتبات و مراودات این دو رهبر نازی وجود دارد اما به نظر می رسد که هیتلر تحت تاثیر تفکرات و نوشته های ریچر شوبنر قرار داشته است.
در ۲۲ آگوست سال ۱۹۳۹ هیتلر در خانه ی خود در کوهستان «اُبرسالزبرگ» سخنرانی مشهوری ایراد کرد. این واقعه یک هفته قبل از حمله ی آلمان به لهستان انجام گرفت و هیتلر در سخنان خود فرماندهان نظامی را از نیت خود برای از بین بردن تمامی لهستانی ها آگاه کرد. لوییس پل لوشنر (Louis Paul Lochner)، فعال سیاسی ضد جنگ و روزنامه نگار آمریکایی، که در آن دوران منابعی را در دولت وقت نازی داشت ادعا می کند که یک رونوشت اولیه از آن سخنرانی هیتلر در اختیار وی قرار گرفته است که وی بعدها در سال ۱۹۴۲ آن را در کتاب خود با عنوان «چیزهایی در مورد آلمان» به چاپ رساند.
در این کتاب سخنان هیتلر در آن سخنرانی معروف چنین نقل شده است: ” من با اطمینان کامل دستور می دهم که هر زن و کودک ساکن در لهستان که نژاد و زبان لهستانی دارد باید بدون درنگ و بدون ذره ای ترحم کشته شوند. تنها بعد از آن خواهیم توانست به راحتی نفس کشیده و به زندگی خود ادامه دهیم. بعد از کشتار ارامنه آیا امروزه کسی از آن موضوع سخنی به میان می آورد؟”.
اگر چه نمی توان تاثیر دقیق کشتار ارامنه را در برنامه ی هیتلر برای کشتار یهودیان مشخص کرد اما شباهت هایی بین این دو واقعه دیده می شود.
۸- در جریان این واقعه آن دسته از مردانی که توانایی جنگیدن و کار داشتند به قتل رسیده و بقیه به سمت بیابان روانه شدند
در منابع مختلف، تاریخ شروع برنامه ی نسل کشی ارامنه ۲۴ آوریل سال ۱۹۱۵ اعلام شده است که در این روز ۲۷۰ نفر از رهبران جوامع ارمنی به اجبار از قسطنطنیه اخراج و به آنکارا منتقل شدند. قبل از این تاریخ مقامات دولت عثمانی تمامی ارامنه ای که در ارتش خدمت می کردند را به واحدهای غیر رزمی منتقل کرده بودند تا بدین ترتیب عملیات پاکسازی نژادی ارامنه را با مقاومت کمتری به انجام برسانند.
بعد از اینکه تمام مردان سالم ارمنی به قتل رسیدند، زنان، کودکان، افراد ناتوان و سالخوردگان باقیمانده را به بهانه ی اسکان مجدد به سمت بیابان های ترکیه رهسپار کردند. در کل بیش از ۱.۵ میلیون نفر از ارامنه در جریان این نسل کشی به قتل رسیدند. در ابتدای جنگ جهانی اول، دو میلیون ارمنی در سرزمین های امپراطوری عثمانی زندگی می کردند که بر اساس برآوردها در نتیجه ی این کشتار از هر ۴ نفر ارمنی ۳ نفر از آن ها به قتل رسیده است.
بسیاری از این افراد به خاطر گرسنگی و تشنگی جان خود را از دست دادند. ماموران حکومت عثمانی به طور مکرر زنان ارمنی در هر سنی را مورد تجاوز قرار داده و آن ها را در نهایت به قتل می رساندند. اعدام های گسترده، غرق کردن، سوزاندن و مسموم کردن ارامنه به یک رویه ی معمول تبدیل شده بود. آن دسته از زنان و کودکان نیز که رنج طاقت فرسای سفر را به جان خریده و زنده مانده بودند در اردوگاه های کار اجباری اسکان داده شدند که آن ها نیز در نهایت به قتل رسیدند.
۷- خلافت اسلامی عراق و شام (داعش) مسئول ویران کردن بنای یادبود این نسل کشی در شهر دیرالزور سوریه محسوب می شود
ساخت کلیسای یادبود نسل کشی ارامنه در نوامبر سال ۱۹۹۰ به اتمام رسیده و در ۴ می سال بعد تقدیس شد. این کلیسا مکان زیارتی خاصی برای بسیاری از ارامنه محسوب می شد. هر ساله در تاریخ ۲۴ آوریل جمعیت زیادی از ارامنه در این کلیسا جمع شده و سالگرد شروع نسل کشی ارامنه در سال ۱۹۱۵ را به جهانیان یادآوری می کردند. هزاران نفر از ارامنه ی سراسر جهان در این کلیسا حاضر می شدند.
دیرالزور از آن جا برای ارامنه اهمیت دارد که آخرین مقصد آن ها در کوچ اجباریشان به شمار می آید. کلیسای یاد شده در واقع درست در محل یکی از اردوگاه های کار اجباری، کشتارگاه و محل دفن ارامنه ای بود که از کوچ اجباری در بیابان ها جان سالم به در برده بودند.
این کلیسا در ۲۱ سپتامبر سال ۲۰۱۴ در حالی که ارامنه بیست و سومین سالگرد استقلال کشور خود را جشن می گرفتند و تنها چند ماه قبل از یکصدمین سالگرد نسل کشی ارامنه توسط نیروهای داعش ویران شد.
۶- همزمان با نسل کشی ارامنه، کشتار یونانی ها و آشوری ها نیز اتفاق افتاده است
در دوران جنگ جهانی اول که حکومت عثمانی تلاش می کرد اقلیت های مسیحی را از بین ببرد بیشترین کشتارها در میان ارامنه اتفاق افتاد به همین دلیل در دوران جنگ جهانی اول و بعد از آن بیشتر از نسل کشی ارامنه صحبت شده است. اما همزمان با این کشتارها، نسل کشی یونانی ها و آشوری ها نیز در جریان بود.
تعداد کشته های آشوری ها بیش از ۳۰۰.۰۰۰ نفر برآورد شده که بیشتر آن ها در مرزهای عثمانی با ایران سکونت داشتند. در شهر مدیات (Midyat) در استان ماردین کنونی در ترکیه بیش از ۲۵.۰۰۰ آشوری به قتل رسیدند که باعث قیام کوچکی در شهر شد اما نظامیان عثمانی این قیام را به شدت سرکوب کردند. از آن جایی که این قیام در واقع نوعی انقلاب و شورش حساب می شد، تاریخ نگاران ترک کشتار انجام شده در این شهر را نوعی پاسخ به شورش عنوان کرده و آن را نسل کشی و کشتار دسته جمعی ندانسته اند.
تعداد یونانی هایی که در سرزمین های عثمانی به قتل رسیدند بیش از ۷۵۰.۰۰۰ نفر برآورد می شود. در سال ۱۹۲۳ بین دو کشور ترکیه و یونان تبادل جمعیت صورت گرفت که به خونریزی ها پایان داد ولی در نتیجه ی آن بیش از ۲ میلیون نفر از جمعیت دو کشور به اجبار خانه های خود را ترک کردند. در این مبادله تقریبا ۱.۲ میلیون مسیحی یونانی از محل سکونت خود در ترابوزان، مناطق کوهستانی پونتیک (Pontic Alps)، قفقاز، آسیای صغیر و نواحی تراس شرقی (Eastern Thrace) به اجبار نقل مکان کردند و در ازای آن ها بیش از ۴۰۰.۰۰۰ مسلمان از یونان اخراج شده و به ترکیه رفتند.
۵- فدراسیون انقلابی ارامنه (Armenian Revolutionary Federation) در صدد انتقام برآمده بود
در بین سال های ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۲ فدراسیون انقلابی ارامنه در عملیاتی با نام «عملیات انتقام» (Operation Nemesis) دستکم ۷ نفر از افراد عالی رتبه ی دولتی اهل عثمانی و آذربایجان را ترور کرد. جمال پاشا و طلعت پاشا نیز در میان این کشته شدگان بودند که دو نفر از عاملان اصلی کشتار ارامنه به شمار می آمدند.
این دو در اواخر جنگ جهانی اول و در نتیجه ی حمله ی نیروهای متفقین مجبور به فرار شده بودند و مردم کشور آن ها را از عوامل اصلی شرکت کردن امپراطوری عثمانی در جنگ جهانی اول می دانستند. آن ها به طور غیابی محاکمه و گناهکار شناخته شده و به اعدام به وسیله ی سیستم قانونی کشور خود محکوم شدند با این وجود هیچ گاه این اتفاق رخ نداد.
نیروهای فدراسیون انقلابی ارامنه جمال پاشا را در شهر تفلیس گرجستان ردیابی کرده و او را همراه با دو نفر از همراهانش به قتل رساندند. طلعت پاشا نیز در ۱۵ مارس سال ۱۹۲۱ در شهر برلین به ضرب گلوله ی یک مبارز ارمنی به نام سوقومون تِهلیریان (Soghomon Tehlirian) کشته شد. فدراسیون انقلابی ارامنه از تهلیریان خواسته بود که بعد از قتل طلعت پاشا فرار نکند تا با حضور در دادگاه رنج ارامنه در طول کشتار به وسیله ی دولت عثمانی را به جهانیان نشان دهد. این تاکتیک بسیار موفقیت آمیز بود و دادگاه قتل طلعت پاشا بازتاب گسترده ای در رسانه های جهان داشت.
با این وجود تهلیریان از اتهام قتل تبرئه شد. وکیل مدافع وی با زیرکی توانست هیئت منصفه را با این استدلال قانع کند که اگر چه طلعت پاشا توسط تهلیریان به قتل رسیده است اما در واقع تاثر شدید و رنج حاصل از نسل کشی ارامنه شرایط روحی و روانی تهلیریان را چنان تحت تاثیر قرار داده که ناخودآگاه طلعت پاشا را به خاطر دست داشتن در این کشتار به قتل رسانده است. تهلیریان خود در اظهاراتش در دادگاه چنین گفت: ” من خودم را گناهکار نمی دانم زیرا وجدانم راحت است… من یک نفر را کشته ام اما قاتل نیستم”.
۴- سه پاشای مذکور از جنگ جهانی اول به عنوان سرپوشی برای نسل کشی ارامنه استفاده کردند
برای سه پاشای یاد شده کشتار سریع ارامنه در بحبوحه ی جنگ یک تاکتیک کلیدی به شمار می آمد. در واقع در دوران جنگ، قدرت های جهانی سرگرم حل مشکلات بزرگ تری (جنگ با متحدین) بوده و وقتی برای پیگیری فجایع انسانی و جنایت علیه بشریت نداشتند.
حتی ادعا شده که این سه پاشا به اعمال خود در این مقوله می بالیده اند. برای مثال نقل شده که طلعت پاشا در پاسخ به نماینده ی سفارت آلمان که نگرانی خود را از کشتار ارامنه ابراز کرده بود چنین گفته است: ” ترکیه از جنگ جهانی به عنوان سرپوشی برای تسویه حساب کامل با دشمنان داخلی اش استفاده می کند یعنی مسیحیان اصیل، بدون این که دولت های خارجی بتوانند دخالتی در این امر داشته باشند”.
اگر چه کشتار ارامنه در دوران جنگ جهانی اول به وقوع پیوسته است اما بر سر تاریخ به پایان رسیدن این نسل کشی اختلاف وجود دارد بدین ترتیب که برخی ادعا کرده اند نسل کشی ارامنه تا سال ۱۹۲۳ یعنی ۵ سال بعد از این که سه پاشا بعد از شکست در جنگ از کشور فرار کرده بودند نیز ادامه داشته است.
۳- در کشور ترکیه برخی خیابان ها و ساختمان های عمومی به اسم عاملان نسل کشی ارامنه نامگذاری شده است
انکار نسل کشی ارامنه چنان موفقیت آمیز بوده است که در برخی از نقاط کشور ترکیه از اسم بعضی از مقامات رسمی و عالی رتبه ای که در کشتار ارامنه دست داشته اند به نیکی یاد می شود. حتی برخی از بلوارها، خیابان ها، بزرگراه ها و مناطق شهری کشور ترکیه به اسم سه پاشای مذکور نامگذاری شده اند و برخی از مدارس ترکیه نیز اسم این افراد را بر سر در خود دارند.
در سال ۲۰۰۳، مدرسه ای در شهر ترابوزان به افتخار جمال عظمی (Cemal Azmi) که به «قصاب ترابوزان» (Butcher of Trabzon) نیز مشهور است نامگذاری شد. در منابع تاریخی ارامنه آمده است که وی در مورد کودکان ارمنی بسیار بیرحمانه عمل کرده و هزاران کودک بیگناه را در آب های منطقه خفه کرده است. وی برای این کار قایق هایی را از ارامنه پر می کرد و به دریای سیاه می فرستاد سپس این قایق ها را واژگون می کرده و افراد حاضر در قایق در آب غرق می شدند.
سرنوشت دختران ارمنی حتی از این نیز بدتر بوده است. در دادگاه هایی که برای رسیدگی به اقدامات سه پاشای مذکور در سال ۱۹۱۹ در شهر ترابوزان برگزار شد یک شاهد عینی ادعا کرد که عظمی یکی از بیمارستان های شهر را به «مکان عیاشی شخصی» (pleasure dome) خود تبدیل کرده و بعد از تجاوز به دختران ارمنی آن ها را به قتل می رساند.
عظمی یکی از ۷ نفر اصلی دخیل در کشتار ارامنه بود که توسط نیروهای فدراسیون انقلابی ارامنه در طی عملیات موسوم به «عملیات انتقام» به قتل رسید.
۲- ارامنه هیچ گاه غرامتی بابت این نسل کشی دریافت نکردند
نیروهای امپراطوری عثمانی تمامی پول و متعلقات و املاک ارامنه را غصب کردند اما تا امروز هیچ چیزی به وارثان ارمنی آن ها برگردانده نشده است. حتی هیچ عذرخواهی رسمی یا جبران خسارت عاطفی به خاطر این نسل کشی گسترده از جانب امپراطوری عثمانی و دولت کنونی ترکیه صورت نگرفته و همچنان وقوع این نسل کشی انکار می شود.
استدلال اصلی خودداری مقامات رسمی امپراطوری عثمانی و دولت ترکیه این است که حتی اگر نسل کشی اتفاق افتاده باشد (که نیفتاده است) دیگر حکومت سابقی که مسئول این کشتار بوده است حضور نداشته و حکومت مذکور دیگر وجود خارجی ندارد. اما ارامنه معتقدند که دولت کنونی ترکیه موظف است خسارت های مالی، جانی و عاطفی وارد شده به آن ها را جبران کند. با این وجود، علیرغم این که تمامی سرزمین ها و املاکی که زمانی به ارامنه تعلق داشت اکنون در تملک کشور ترکیه قرار دارد، این کشور همچنان از پرداخت خسارت و جبران نسل کشی ارامنه امتناع ورزیده و حتی وقوع آن را نیز انکار می کند.
با این وجود بازماندگان یهودی که از هولوکاست جان سالم به در برده بودند به نوعی مورد دلجویی قرار گرفته و بخشی از خسارت های آنان جبران شد. شاید یکی از دلایل اصلی حکومت ترکیه برای انکار نسل کشی ارامنه همین باشد که در صورت اعتراف به وقوع آن مجبور خواهد بود جبران خسارت نموده و اموال ارامنه ی قربانی شده را به بازماندگان آنان برگرداند.
۱- دولت ترکیه علی رغم وجود شواهد فراوان همچنان وقوع نسل کشی ارامنه را تکذیب می کند
حکومت ترکیه که جانشین امپراطوری عثمانی شده است همواره نسل کشی سیستماتیک بودن آن چه که در سال ۱۹۱۵ آغاز شد را انکار می کند. کشور آذربایجان نیز تنها کشوری است که در کنار ترکیه وقوع نسل کشی ارامنه را در دوران جنگ جهانی دوم بی اساس می داند. کشورهای دیگر هر کدام به نحوی از اظهار نظر قطعی در مورد این کشتار صرفنظر می کنند.
دولت ترکیه همواره متهم شده است که تلاش دارد استفاده از واژه ی«نسل کشی» (genocide) را محدود و ممنوع کرده و به سیاستمدارن، روزنامه نگاران و محققان سراسر جهان توصیه می کند که در مورد این واژه سیاست محدودیت یا سکوت را در پیش بگیرند.
یک واقعیت خنده دار و البته دردناک در مورد انکار نسل کشی ارامنه و خودداری کردن از به کار بردن واژه ی «نسل کشی» این است که این واژه برای اولین بار در سال ۱۹۴۳ توسط یک وکیل یهودی لهستانی به نام رافائل لمکین (Raphael Lemkin) در کتابی با عنوان «حکومت متحدین در اروپای اشغال شده» ( Axis Rule in Occupied Europe) در اشاره به کشتارهای فجیعی که در مورد ارامنه و در جریان واقعه ی هولوکاست انجام گرفته بود مورد استفاده قرار گرفت.
لمکین در این کتاب نسل کشی را به این ترتیب معنی کرده است: ” برنامه ی نظام یافته ای شامل اقدامات مختلف با هدف نابودی بنیان های اساسی زندگی گروه های ملیتی و متعاقباً از بین بردن خود گروه های ملیتی”. با توجه به این تعریف کاملاً مشخص است که کشتار ارامنه در دولت عثمانی تمامی ویژگی های یک نسل کشی را در خود داشته و انکار آن کاملاً سیاسی به نظر می رسد.
ممنون بابت مطلب مفیدتون،ولی کاش این رو هم بگید که گروه های ارمنی در راستای تشکیل ارمنستان بزرگ!! خیلی از آذری ها رو هم در ایران و هم در قفقاز قتل عام کردن.خاطرات این قتل عام برای آذری های ایران هنوز کهنه نیست ولی بنا به دلایل سیاسی دولت اجازه نمیده مطرح بشه!یک طرفه پیش قاضی نریم
برعکس به عرضتون رسوندن.این ارامنه و جهود بودن که مسلمان کشی کردن .چندین هزار مسلمان رو در خوی و سلماس و آذربایجان غربی کشتن و به دار آویختن.و این عثمانی بود که جهود و ارامنه رو آذربایجان بیرون انداخت و آذربایجان رو نجات داد.
هر دو طرف کشتار کردن.الکی عثمانی رو تبرعه نکن
ممنون. درباره نسل کشی شیعه توسط عثمانی ها هم اگه ممکنه مطلبی بنویسید(جنگ چالداران واقعیت داشته یا نه؟)
اونقدر مطالبتون بی اساس و دروغه که آدم خندش میگیره. ارامنه در حال خیانت به عثمانی و کشتار مسلمانان بودند و امپراطوری عثمانی چاره ای جز کوچاندن این خائنین نداشت. اما کشتار ۱.۵ میلیونی خنده دار است چراکه این منطقه اصلا آنقدر جمعیت نداشت. عثمانی ها مسلمانن و ما هم مسلمانیم
مرگ بر ترکیه و عثمانی تروریست
ترکها در طول تاریخ جنایتکار و خونخوار بودن و طرفداری از این جنایات هم شناسنامه پانترکیستهاست.
نفرین به عثمانیها و اردوغان،،،،در ضمن ما ترک نیستیم بلکه آذری و آذری زبان هستیم..ترک نژاد است و ما از نژاد ترک نیستیم،
خخخخخخ
با سلام بابت مطلب خوبتون تشکر میکنم ، قریب به اتفاق تاریخدانان سر موضوع اتفاق افتادن این نسل کشی فجیع اتفاق نظر دارند.امیدوار هستیم که هر چه زودتر ترکیه دست از انکار تاریخ برداشته و با این کار کمی از ننگ خود بکاهد
هر کسی اینجا هوا خور ارمنی ها رو کرده یه آدم سست عنصر دینیه
دقیقا، زنده باااد
عثمانی و عقیده اش در گورستان تاریخه جوجه مثلا مسلمان…
و تو هم یک پانترک نژاد پرستی
این نسل کشی اتفاق افتاده و تمام اشخاصی که تکذیب میکنن خیانت کار هستن همین حکومت خونخوار ترکیه دست به کشتار ایرانیان در زمان حمله به آذربایجان ایران زده ….هر ایرانی که از ترکیه حمایت کند میهن فروش است
سلام این مطالب همه اش دروغ است چرا علیرغم در خواست جناب پریزدینت اردوغان در مورد تشکیل هیات تحقیق بین المللی در مورد این مساله کشور ارمنستان ضمن مخالفت ارشیو دولتی ارمنستان را بر روی تحقیق محقیقن بسته است در حالیکه ارشیو دولت ترکیه و عثمانی در اختیار محققین می باشد ضمنا” برای دریافت اطلاعات بیشتر دوستان گرامی را به خواندن کشتار مسلمانان در دو سوی ارس نوشته صمد سردار نیا و یکصد سند مساله ارمنی در آرشیو دولتی روسیه نوشته محمد پرینچک جلب می نمایم .اما ما ترکهای ازربایجان هرگز قتل عامهای جلولوق و باکو و قره باغ و خوجالی را فراموش نخواهیم کرد
زنده بااااد
خخخخخ
در جریان جنگ جهانی اول وقایعی در چند کشور منطقه از جمله آذربایجان ایران، شرق ترکیه و جمهوری آدربایجان فعلی اتفاق افتاد و ارامنه با همراهی آسوریهای این مناطق با کمک و همراهی قدرتهای غربی قصد ایجاد کشور مستقل داشتند و در این راه به عنوان ستون پنجم دشمن حکومت عثمانی عمل کرده و با ایجاد اغتشاش در مناطق شرق ترکیه و حمله به دسته های نظامی قصد بر هم زدن تمرکز قوای نظامی عثمانی را داشتند.
در باکو بعد از پیروزی بالشویکها در روسیه و مخالفت حزب مساوات با پیوستن به بالشویکها، گروهی از فرماندهان ارمنی بالشویکها، حکومت تازه تاسیس مسکو را به حمله به باکو تشویق و خود فرماندهی این عملیات را به عهده گرفتند.
در نتیجه این عملیات شهر باکو مورد تاخت و تاز واقع شد و شهر از ساکنان آدری خالی شد. عده زیادی به طرز وحشیانه ای کشته شده و یا از دیار آبا اجدادی خود گریختند.
در ایران ارامنه و آسوری های ساکن در آذربایجان ایران هماهنگ با هم نژادان خود و با حمایت دول غربی در شهرهای ارومیه و سلماس به قتل وحشیانه همسایه های آذری خود پرداختند. اهالی بسیاری از دهات و مناطق آدربایجان از وحشت این قتل عام ها خانه و کاشانه خود را ترک و به کوهها گریختند.
آندرانیک ارمنی با اطلاع از بی دفاع بودن خوی با دسته ای چند هزار نفری به قصد فتح این شهر از ارس گذشته و از جلفا راهی خوی شدند.
اهالی خوی با سود بردن از برج و باروی شهر جانانه با آنان مقابله و چندین روز در محاصره ارامنه بودند. اهالی شهر با فرستادن پیک از دسته نظامی عثمانی که در کوههای مجاور ارومیه با روسها میجنگیدند درخواست کمک کردند و دسته ای از سربازان عثمانی به کمک مردم خوی شتافتند و محاصره خوی شکست.
در باکو نیز اهالی پیکی به استانبول فرستادند و نوری پاشا با همراهی یکدسته قشون نظامی به یاری ترکهای آذری باکو آمدند . شهر را از ارامنه باز پس گرفته و اهالی و ساکنین اصلی را به شهر بازگرداندند.
ارتش ترکیه اما همزمان با خاتمه جنگ اول ، ارتش ترکیه خائنین به کشور را به سزای اعمال ننگین و همراهی با دشمن در خلال جنگ رساندند.
برای جلوگیری از خیانت مجدد، جمعل از آنها به مناطق دیگر کوچانده شدند.
کسانی که اکنون ادعای نسل کشی ارامنه را دارند چرا در مورد حوادث تاریخی فوق سکوت میکنند؟
چرا از کشتار ها و جنگهای ارامنه در داخل خاک ایران سخنی نمی گویند؟
درست است که تعدادی از ارامنه ( البته صدها بار کمتر از تعداد ادعا شده ) در این درگیریها کشته شدند اما تعداد بیشتری از ترکهای این مناطق توسط ارامنه ناجوانمردانه و وحشیانه به فتل رسیدند.
ملت ترک ایران و آذربایجان دوام بفای خود در این مناطق یا مدیون ارتش قدرتمند ترکیه است.
این تراوشات مغز شماست پایه تاریخی ندارد.
پس ملت ایران مدیون ارتش قدرتمند ترکیه شد؟ عجب ؟ ارتش ترکیه خودش نوکر آلمان بود تنها درخواستشون ارسال سلاح از آلمان بود بعد ایران مدیون ترکیه شد؟
ذره ای منطق در سخنان این جماعت نیست.
اگه سواد نداری کسی مجبورت نکرده کامنت بزاری کافیه بری تاریخ بخونی تا بفهمی تا همه حرف هایی که گفت راسته در ضمن نگفت ملت ایران گفت ملت ترک ایران مدیون ارتش ترکیه است
جعلیات شما پانترکا رو بخونه
نه اینکه رضا خان پهلوی تو آغوش المان نبود!!!
ترک هستن دیگه. داستان پردازی و جعلیات ترکا تمومی نداره
زنه بااااد
زنده بااااد .پایدار باشی دمت گرم
جوک جالبی بود
خخخخخخخخخ
شما همین الان فقط به نقش ترکیه در تجهیز و عبوردادن داعش و النصره و… به خاک سوریه نگاه کنی
خودت می فهمی نسلکشی ارامنه یا نسلکشی ایرانی ها در جنگ چالدران حقیقت داره یا نه.
هر ایرانی بی طرف و حقیقت طلب واقعا از این اندازه سبک سری و بی فکری گروه های قوم گرا مانند شما در ایران شرمسار میشود. حالا چون جانیان در این جنایت ترک بوده اند باید از آنها دفاع کنید؟ چون مسلمان بوده اند باید کورکورانه از جرایم آنها دفاع بکنید؟ آذریان در ایران چرا باید سنگ ترکان ترکیه را به سینه بزنند و با هواداری های بی اساس خود، ایران را شریک جنایت عثمانی قرار دهند؟
متاسفم که ایران نسل کشی ارامنه این جنایت علیه بشریت را رسما و علنا محکوم نمیکند.
فقط ارمنی ها نبود کرد ها علوی ها یونانی ها آشوری ها قربانی هستند ترکیه خاکی است که رنگین شده از خون ضعیفان
ترک تا بوده کارش با قتل وغارت ونسل کشی بوده ترکها از بدو ورود به ایران تمام ساکنان فلات ایران را قتل وعام کردند وسرانجام خود را بر مردم نجیب وفرهیخته ایران تحمیل کردند ترکها خوی درنده دارند جز خونریزی روحشان را ارام نمیکند علاوه بر این صفات دزد همان طور اجدادشان بودند
ارامنه از صهیونیست ها هم وحشی تر هستند.هنوز هم کشتارگاه خوجالی از خاطر ملت آذربایجان نرفته است
همین حالا جلوی چشم کل دنیا هم ترکیه با خرید نفت از داعش و حمایت از تروریست های داعش ، سوریه رو به نابودی کشیده . حتی پوتین هم گفت . بعید نیست اون موقع که عثمانی بوده هم چنین کارهایی کرده باشه .
خب ایران همبا طالبان معمله و مراوده داره
ایران چرا شیعیان افغانستان و حمایت نمیکنه حداقل تورکیه از هم مسلک خودش دفاع میکنه و…
من هم برای شمای که این متن رو و هم برای اشخاصی که بدون مطالعه فقط نفرت پراکنی می کنن متاسفم
دلیل این مهاجرت دادن اونهم حین جنگ خیانت و طرح زده انسانی ارامنه برای تاسیس ارمنستان با اصطلاح بزرگ هستش
که می خواستن و کردن و اگه دولت عثمانی جلوشونو نمی گرفت استان های از جمله آذربایجان شرقی غربی لردبیل زنجان همدان و قزوین
نه خودشون نه مردم مسلمون شیعه ترکشون وجود نداشتن و البته در استان آذربایجان غربی هم حدود صدوپنجاه هزار نفر طی این طح کشته شدن
مرتصی از نظر شما ترکها خودتون هرچقدر جنایت کنید اشکال نداره مثلا تو همین کشور کوچ اجباری لرها توسط صفویان کشتار گیلانیها توسط صفویان و کشتار لرها و کرمانیها توسط قاجار و تبعیدشون اشکالی نداره این از شاهکارهاتون تو ایران درمورد ترکان عثمانی که کشتار علویان ارامنه آشوریها و کردها تازه با وقاحت تمام شعار میدید کرد فارس ارمنی دشمن ترکها هستن متاسفانه به شدت عقده ای هستید اگر قرار بود بقیه اقوام هم مثل شما عقده ای باشن تا الان انتقام جنایاتتون و میگرفتن و یک ترک حق زندگی حداقل در لرستان و گیلان و کردستان و …رو نداشت اما بقیه مثل شما نژادپرست نیستن
خوب کاری کردن کسایی که جلوی باجناقشون دولامیشدن رو کشتارکردن