جلسه رسیدگی به اتهامات ضارب حادثه حرم مطهر رضوی صبح دیروز، اول خرداد ۱۴۰۱ در دادگاه انقلاب اسلامی مشهد برگزار شد.
اواسط فروردین ماه امسال سه روحانی در صحن حرم امام رضا مورد حمله فردی قرار گرفتند که منجر به مرگ دو نفر از آنها و دستگیری ضارب شد، که با تشکیل سریع پرونده قضایی و انجام تحقیقات همه‌جانبه، قرار نهایی و کیفرخواست متهم توسط دادسرای عمومی و انقلاب مرکز خراسان صادر شد.
در همین راستا، جلسه رسیدگی به این پرونده، صبح دیروز در دادگاه انقلاب اسلامی مشهد به ریاست قاضی منصوری و با حضور وکلای شاکیان و متهم و خانواده روحانیون شهید در این حادثه، به صورت علنی برگزار شد.
در ابتدا نماینده دادستان به قرائت کیفرخواست صادرشده پرداخت و گفت: «این فرد به محاربه از طریق کشیدن سلاح (تجرید سلاح) بر روی مردم به قصد ازهاق نفس و ایجاد رعب و وحشت که موجبات ناامنی در محیط حرم مطهر رضوی را فراهم کرده بود، متهم است.»
او ضمن تشریح ورود غیرقانونی فرد متهم به کشور، به نحوه آماده شدن او برای حمله به روحانیون، ورود به حرم امام رضا و چگونگی ارتکاب جرم توسط متهم پرداخت. در ادامه ویدیوی مربوط به شیوه ورود و حمله به روحانیون توسط متهم در دادگاه به نمایش گذاشته شد که با تاثر شدید حاضران در جلسه و خانواده شهدای این حادثه همراه بود.
نماینده دادستان، متهم عبداللطیف مرادی مشهور به عبداللطیف السلفی فرزند محمد طاهر، تبعه افغانستان را «به شدت تحت تاثیر افکار تکفیری» توصیف کرد و گفت: «او با سوء نیت و قصد قبلی برای ارتکاب جرم با چاقو به سه روحانی حمله کرد که متعاقب این اقدام وحشیانه یک نفر از روحانیون مجروح شده و دو تن دیگر به شهادت رسیدند.» او اشاره کرد: «متهم در مراحل مختلف به صراحت ارتکاب جرم را پذیرفته است.»
پس از صحبت‌های نماینده دادستان، حجت الاسلام والمسلمین پاکدامن، روحانی مجروح این حادثه به جایگاه شکات فراخوانده شد و پس از بیان مطالب خود از دادگاه تقاضا کرد تا متهم در چارچوب موازین شرعی و قانونی مجازات شود.
در ادامه ابتدا خانواده شهدای حادثه حرم مطهر رضوی در جایگاه قرار گرفته و به بیان صحبت‌های خود پرداختند و سپس شاهدین عینی روز حادثه مشاهدات خود را تشریح کرده و فضای رعب آمیز ناشی از اقدام وحشیانه متهم در صحن حرم امام رضا را ترسیم کردند.
سپس وکلای حاضر در جلسه به بیان مطالب خود پرداختند و پس از آن متهم به جایگاه رفت تا از خود دفاع کند. متهم با قبول اتهامات خود گفت: «در فضای مجازی فعالیت و بعضی از شبکه‌ها را دنبال می‌کردم و در حرم با کارد به روحانیون حمله کردم. اقدامم خلاف اسلام، سیره صحابه و اشتباه بود و افرادی را که مورد حمله قرار دادم بی گناه بودند. قبول دارم اقدامم تروریستی بوده است.»
متهم در پاسخ به قاضی که از او درباره علت قدرت‌نمایی با چاقو در برابر دیدگان مردم پس از حمله به روحانیون پرسید گفت: «با این حرکات قصد داشتم از نزدیک شدن مردم به محل حادثه جلوگیری کنم.» او همچنین گفت: «در دوران زندگی در ایران مردم با من خیلی خوب رفتار می‌کردند.»
وکیل متهم پس از قرار گرفتن در جایگاه با اشاره به اینکه حضورش به معنی دفاع از عمل موکل نیست عنوان کرد: «موکلم اتهامش را قبول دارد اما نادم است.»
نماینده دادستان نیز در آخرین صحبت خود پیش از اخذ آخرین دفاعیات متهم گفت: «متهم با اقدام خود در یک محیط امن، باعث ایجاد ناامنی و ترس و وحشت مردم شده است و تقاضای اشد مجازات را برای نامبرده دارم.»
متهم در آخرین دفاعیات خود گفت: «در یکی از کشورهای همسایه اساتیدی داشتم و تحت تاثیر تعلیمات آنها قرار داشتم. اتهاماتم را قبول دارم و اقرار میکنم که اشتباه کردم.»
در آخر رئیس دادگاه ضمن اعلام ختم جلسه گفت: «رای دادگاه در زمان مقرر اعلام خواهد شد.»
فقط و فقط هزاره ها شیعه ها رو راه داد. تمام.
تو مترو بودم شاهد یه صحنه ایی شدم که حتی برا داعش قفله.
اگه مثل من ماشین ندارین و مترو سوار میشین حتما دستفروشای کودک زیادی رو دیدین. یا کودکایی که شاید برا سرگرمی متروسواری میکنن.
عصری داشتم برمیگشتم خونه شاهد دعوای کودکانه بودم. نزدیک شدم دیدم دو سه تا کودک که بعدا فهمیدم افغانستانی هستن دارن یه کودک دیگه رو که اونم افغانستانی بود رو میزد. اول فکر کردم این چندتا کودک زورگو ایرانی هستن. اما با مکالمه فهمیدم نه افغانستانی هستن. اونیکه کتک میخورد خب صورت شرقی داشت و با یک نگاه فهمیدیم افغانستانی هست. اما دلیلش چی بود؟ دلیلش مذهبی بود. این چندتا کودک که اهل سنت افغانستان بودن فحشهای مذهبی میدادن به اون یکی که داشت کتک میخورد. فحش و توهینهایی که خجالت میکشم بگم. بزرگسالانی که داشتن جدا میکردن با خنده میگفتن کودک هستن. اما همین کودکها با این افکار وقتی بزرگ بشن به اصطلاح شیعه کشی راه میندازن. شما یک شیعه تو دنیا پیدا کنین اهل سنت رو کشته باشه. اما من یکی تو مترو تو قلب تهران دیدم برعکسشو.
هرچقدر باهاشون حرف بزنیم اخرش به همون قضیه صحابه و ارتداد و غیره میرسن که شیعه نجسه. شیعه محدور الدمه و باید کشته بشه. حتی همین مسعود و پسرش ببینین با شیعه های افغانستان چه کار کردن.
خود من مذهبی نیستم. نماز نمیخونم. روزه نمیگیرم. اما زور داره این کارها. ببینین چطور کودکاشونو پرورش میدن که تو قلب تهران جرات کتک زدن رو پیدا میکنن و فحش هایی مثل شیعه های حرامزاده و غیره میدن. و قسمت تلخ این بود وقتی اون کودکو نجات دادن، یکی از این کودکای زورگو بلند گفت افغانستان بود سرشو از تن جدا میکرد.
بعد این صحنه از ته قلب به این باور رسیدم بعضی مذاهب از کودکی تروریسم رو فرا میگیرن. ما نباید و بازم تاکید میکنم نباید همه ی افغانستانیها رو راه بدیم. هم سربار هستن هم تو مترو تو یه کشور شیعی میان این کار رو میکنن. یا تو حرم امن امام رضا ع چنین کاری میکنن.
فازهای روشنفکرانه لطفا نگیرین که کودکن و به همه احترام گذاشت. ما احترام میزاریم. اونا نمیزارن بدبختانه. بلکه با چاقو میزنن.
متاسفانه یه همچین صحنه هایی گاها دیده میشه اونم به علت بی فرهنگیه، ولی قبول کنید نمیتونیم رفتار بد یه عده انگشت شماری رو به پای همه مردم یه کشور بریزیم.و صد البته که باید همه افرادی که غیرقانونی وارد کشور میشن بررسی بشن که از از اتفاقات بد جلوگیری بشه.
فقط و فقط هزاره ها شیعه ها رو راه داد. تمام.
تو مترو بودم شاهد یه صحنه ایی شدم که حتی برا داعش قفله.
اگه مثل من ماشین ندارین و مترو سوار میشین حتما دستفروشای کودک زیادی رو دیدین. یا کودکایی که شاید برا سرگرمی متروسواری میکنن.
عصری داشتم برمیگشتم خونه شاهد دعوای کودکانه بودم. نزدیک شدم دیدم دو سه تا کودک که بعدا فهمیدم افغانستانی هستن دارن یه کودک دیگه رو که اونم افغانستانی بود رو میزد. اول فکر کردم این چندتا کودک زورگو ایرانی هستن. اما با مکالمه فهمیدم نه افغانستانی هستن. اونیکه کتک میخورد خب صورت شرقی داشت و با یک نگاه فهمیدیم افغانستانی هست. اما دلیلش چی بود؟ دلیلش مذهبی بود. این چندتا کودک که اهل سنت افغانستان بودن فحشهای مذهبی میدادن به اون یکی که داشت کتک میخورد. فحش و توهینهایی که خجالت میکشم بگم. بزرگسالانی که داشتن جدا میکردن با خنده میگفتن کودک هستن. اما همین کودکها با این افکار وقتی بزرگ بشن به اصطلاح شیعه کشی راه میندازن. شما یک شیعه تو دنیا پیدا کنین اهل سنت رو کشته باشه. اما من یکی تو مترو تو قلب تهران دیدم برعکسشو.
هرچقدر باهاشون حرف بزنیم اخرش به همون قضیه صحابه و ارتداد و غیره میرسن که شیعه نجسه. شیعه محدور الدمه و باید کشته بشه. حتی همین مسعود و پسرش ببینین با شیعه های افغانستان چه کار کردن.
خود من مذهبی نیستم. نماز نمیخونم. روزه نمیگیرم. اما زور داره این کارها. ببینین چطور کودکاشونو پرورش میدن که تو قلب تهران جرات کتک زدن رو پیدا میکنن و فحش هایی مثل شیعه های حرامزاده و غیره میدن. و قسمت تلخ این بود وقتی اون کودکو نجات دادن، یکی از این کودکای زورگو بلند گفت افغانستان بود سرشو از تن جدا میکرد.
بعد این صحنه از ته قلب به این باور رسیدم بعضی مذاهب از کودکی تروریسم رو فرا میگیرن. ما نباید و بازم تاکید میکنم نباید همه ی افغانستانیها رو راه بدیم. هم سربار هستن هم تو مترو تو یه کشور شیعی میان این کار رو میکنن. یا تو حرم امن امام رضا ع چنین کاری میکنن.
فازهای روشنفکرانه لطفا نگیرین که کودکن و به همه احترام گذاشت. ما احترام میزاریم. اونا نمیزارن بدبختانه. بلکه با چاقو میزنن.
متاسفانه یه همچین صحنه هایی گاها دیده میشه اونم به علت بی فرهنگیه، ولی قبول کنید نمیتونیم رفتار بد یه عده انگشت شماری رو به پای همه مردم یه کشور بریزیم.و صد البته که باید همه افرادی که غیرقانونی وارد کشور میشن بررسی بشن که از از اتفاقات بد جلوگیری بشه.