سالگرد بمب گذاری حرم امام رضا (ع)؛ در خرداد خونین سال ۷۳ چه گذشت؟

سالگرد بمب گذاری حرم امام رضا (ع)؛ در خرداد خونین سال ۷۳ چه گذشت؟

امروز سالگرد یکی از وقایع تلخ تاریخ ایران، حادثه بمب گذاری حرم امام رضا (ع) در روز ۳۰ خرداد سال ۷۳ است که به مرگ دلخراش ده ها تن از هموطنان مان و زخمی شدن صدها تن از آن ها انجامید.

جزئیات حادثه

ظهر روز ۳۰ خرداد سال ۷۳ همزمان با سالروز عاشورای حسینی در حالی که حرم امام رضا (ع) مملوء از جمعیت زائرینی بود که مشغول برگزاری مراسم عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌ السلام بودند، در سالن بالای ضریح بمبی قوی منفجر شد که حرم مطهر امام رضا (ع) را به خاک و خون کشید. بر اثر شدت این انفجار که به گفته ی کارشناسان معادل ۴/۵ کیلوگرم ماده منفجره تی ان تی بود، ۲۶ تن جان باختند و بیش از ۳۰۰ نفر زخمی شدند. بنای آرامگاه هم در این انفجار صدماتی دید که شامل از بین رفتن یک دیوار و گنبد بالای ضریح و شکستن لوسترها بود. کاشی کاری‌ ها و آینه کاری‌ های بسیار ظریف ۸۰۰ ساله ی حرم هم آسیب دیدند.

عاملین بمب گذاری چه کسانی بودند؟

مسئولان وقت در همان ساعات اولیه سازمان منافقین را عامل این حادثه اعلام و هدف این سازمان از این کار را اختلاف افکنی بین شیعه و سنی عنوان کردند.

بر اساس گزارشات منتشر شده پس از این حادثه، بمب را فردی به نام مهدی نحوی در کیفی زنانه‌ تا نزدیک ضریح می رساند و فرد دیگری به نام علیرضا رحمانی و دو زن نیز او را همراهی می کنند.

مهدی نحوی متواری می‌ شود اما علیرضا رحمانی دقایقی پس از انفجار حرم شناسایی می‌ شود، تحت تعقیب قرار می‌ گیرد و در نهایت دستگیر می شود. او پس از ۴ روز بازجویی، بالاخره لب‌ به اعتراف باز می‌ کند و همدستانش را لو می‌ دهد.

۵ روز پس از این حادثه، فردی به نام بهرام عباس‌ زاده که قصد بمب‌گذاری در نماز جمعه مسجد مکی زاهدان را داشت دستگیر می شود. او در اعترافاتش از فردی به نام مهدی نحوی نام می‌ برد و او را عامل بمب‌گذاری حرم مطهر حضرت رضا (ع) معرفی می‌ کند.

ششم تیر ماه همان سال، تصویر چهره‌ نگاری‌ شده ی مهدی نحوی در مطبوعات منتشر و از مردم خواسته می‌ شود هر اطلاعی از او یافتند به ستاد خبری وزارت اطلاعات گزارش دهند.

نحوی ۲۴ روز پس از پخش شدن تصویر چهره‌ نگاری شده اش به عنوان عامل شماره یک بمب‌ گذاری حرم، در یک درگیری مسلحانه با مأموران امنیتی در تهرانپارس، مجروح و دستگیر می‌ شود.

مهدی نحوی یازدهم مرداد همان سال در حالی که روی تخت بیمارستان دراز کشیده بود، در یک مصاحبه تلویزیونی که از شبکه‌ ملی نیز پخش شد، گفت: «‌به دستور سازمان منافقین این کار را انجام دادم و هیچ حرف دیگری ندارم.»

او بعد از این اعتراف بر اثر جراحات وارده در بیمارستان جان می‌ سپارد. با مرگ نحوی و اعتراف دیگر عاملان، این پرونده بسته شد.

دادگاه رسیدگی به پرونده ی عاملان بمب گذاری حرم امام رضا (ع) هر شب از شبکه ملی پخش می شد.

ماجرای تهدیدات پیش از حادثه

به گفته ی مسئولان وقت، تهدیدها به بمب گذاری حرم از یک ماه قبل از حادثه آغاز شده بود.

سرتیم حفاظت و خنثی‌ سازی بمب سپاه پاسداران مشهد که نام وی محفوظ است، در مصاحبه‌ ای اتفاقات پیش و پس از انفجار حرم را اینگونه نقل کرده است:

اوایل خرداد ‌۷۳ بود که اعلام شد حرم مطهر تهدید به بمب‌گذاری شده است. منبع خبر، موثق بود اما کانال‌ هایی که ما را از این تهدیدات با‌خبر می‌ کردند، متفاوت بودند؛ گاهی نیروی‌ انتظامی، گاهی اطلاعات و بعضی اوقات مراکز دیگر. همراه با تیم تخصصی به حرم اعزام شدیم. چند تا از همکاران با ناباوری گفتند مگر کسی حرم امام رضا (ع) را بمب‌گذاری می‌ کند؟! اکثر مردم فکر می‌ کردند دشمن اینقدر پست نمی‌ شود که این مکان مقدس را منفجر کند. تمام صحن‌ ها و رواق‌ ها، ضریح، ساختمان‌ های اطراف و کارگاه‌ ها، سیستم‌ های مخابراتی، دفاتر اشیای گمشده و نذورات، حتی کانال‌ های فاضلاب و سرویس‌ های بهداشتی و خلاصه همه جای حرم مورد تهدید بود و ما باید تمامی این مکان‌ ها را بازرسی می‌ کردیم؛ ولی عملاً به‌ خاطر وسعت زیاد، کمبود وقت و نیرو و نیز نداشتن ابزار کافی، امکان نداشت.

من به‌‌ عنوان سرتیم حفاظت و خنثی‌ سازی بمب سپاه پاسداران مشهد، درخواست برگزاری جلسه‌ ای با مسئول حراست کل آستان قدس رضوی را دادم. در جلسه وقتی قضیه ی تهدید مطرح شد، برایشان توضیح دادیم که از نظر ما با تجربه و آموزش‌ هایی که دیده‌ ایم، احتمال وقوع انفجار قطعی شده است. به مسئولان آستان‌قدس گفتم این وظیفه ی ما است که شما را در‌ جریان بگذاریم، بازرسی‌ هایمان را شروع کنیم و پرسنل را هم آموزش بدهیم تا به هر کسی اعتماد نکنند و نهایتاً جلوی وقوع حادثه را بگیریم.

بعد از آن‌ ها خواستم اجازه ندهند کسی از بیرون حرم، کیف، ساک، چمدان، بسته و این قبیل چیزها را با خودش به داخل بیاورد. گفتیم چون فعلاً امکان بازرسی وسایل را ندارید، لااقل نگذارید بسته‌ های مشکوک وارد حرم شود. مسئله ی دیگر، ورود اموات است. برخی از خادمان، بیرون از ورودی‌ های‌ حرم حاضر باشند و با صاحب عزا صحبت کنند و با احترام بخواهند که تابوت را زمین بگذارند و داخل تابوت، کناره‌ ها و زیر آن را بررسی کنند.

اگر اشتباه نکنم این جلسه مربوط به یک یا دو هفته قبل از انفجار بود. بعد از جلسه هم ما پیگیر بودیم. بعد از گذشت حدود ۲ هفته، به این نتیجه رسیدیم که شایعه‌ ای بیش نبوده و خود ما هم کم‌ کم داشت یادمان می‌ رفت؛ البته ما شاهد هیچ‌ گونه بازرسی در ورودی‌ های حرم نبودیم.

۲ هفته گذشت و روز عاشورا از راه رسید. خبر رسید حرم را منفجر کرده‌ اند. هر لحظه منتظر شنیدن چنین خبری بودم. فاصله‌ ام از محل زیاد بود. سریع با اعضای تیم تماس گرفتم و گفتم بروند حرم. وقتی رسیدیم، شهدا را جمع کرده بودند. در قسمت بالای سر ضریح حضرت، کنار ستون سمت راست، آثار شعله ی انفجار دیده می‌ شد. هدف منافقین این بود که یکی از پایه‌ ها را بزنند تا گنبد پایین بیاید که فقط عنایت خود امام بود که این اتفاق نیفتاد. اگر گنبد فرو‌ می‌ ریخت، خسارات وحشتناکی به بار می‌ آمد.

آثار را که دیدیم، تخمین زدیم که حدود ۲۰ پوند ماده منفجره از نوع سی۴ بوده است. این ماده هنوز هم قوی‌ ترین و معتبرترین ماده ی انفجاری دنیا و ساخت کشور آمریکا است که در هر شرایط آب و هوایی، کاربرد دارد. فاسد نمی‌ شود و حتی زیر آب هم عمل می‌ کند. بعداً یکی از پرسنل حرم به ما گفت که گویا یکی از خادم‌ ها، فرد بمب گذار را می‌ بیند که می‌ خواهد ساکش را آنجا بگذارد، به او می‌ گوید که عقب‌ تر برود اما … به‌ علت ازدحام دور ضریح، موج انفجار، تخریب به وجود نیاورده بود و بیشتر موج و اصل موج را، بدن افراد دور ضریح گرفته بودند و اجساد متلاشی شده بود. خلاصه، از دشمن انتظاری نباید داشت.

بدون نظر

ورود