ماه محرم است و همه جا سیاه پوش شده و صدای عزاداری و نوحه خوانی به گوش می رسد. در این میان بیشتر از همه قشر مداح سرشان شلوغ است و از مسجدی به مسجدی دیگر، از هیئتی به هیئت دیگر و از حسینیه ای به حسینیه دیگر می روند تا برای عاشقان امام حسین (ع) از شهید کربلا و یارانش بخوانند. بدون شک مداحان وقت قابل توجهی به آماده کردن نوحه های خود اختصاص می دهند و بدین ترتیب جای تعجب ندارد که بسیاری فکر کنند مداحان برای مداحی کردن در ایام عزاداری اهل بیت، دستمزدهایی دریافت کنند. تصور عمومی بر این است که برخی از مداحان مشهور مبالغ هنگفتی برای حضور در هیئات مذهبی و نوحه و روضه خوانی دریافت می کنند که البته نظرات در این مورد ضدو نقیض است و نمی توان عددی برای دستمزد مداحان تعیین کرد. اما اکثر این مداحان نیز مانند هر کس دیگری شغل و حرفه ای دارند که با آن امرار معاش می کنند، شغلی که سوای مداحی است. مطهره شفیعی در گزارشی با عنوان «درآمد مداحان از کجاست؟» به فعالیت های اقتصادی و منابع درآمدی مداحان مشهور پرداخته که در ادامه خواهد آمد.
نمیتوان منکر نقش و تاثیرگذاری مداحان بر جامعه شد و حتی در رژیم گذشته هم جایگاه خود را داشتند. با پیروزی انقلاب اسلامی جایگاه مداحان در عزاداری ها و مراسم مذهبی مهمتر هم شد اما برخی اقدامات سبب انتقاد از این قشر شد چرا که مداحان در بسیاری مواضع الگوی جوانان هستند و بخشی از جامعه تاثیرپذیر از آنچه هستتد که مداحان از پشت تریبون بیان میکنند. ورود مداحان به حوزه سیاست، حمایت از یک گروه و تخریب رقیب از جمله آفتهای مداحی است که مورد نکوهش بزرگان قرار گرفته است . موضوع دیگری که مورد توجه جامعه قرار دارد به درآمد آنها مربوط است. این موضوع زمانی بیش از گذشته سوال برانگیز میشود که مداحان به انتقاد از وضعیت اقتصادی کشور میپردازند به عنوان نمونه سعید حدادیان، مداح مشهور به تناقض «ادعای افزایش درآمد دولت و فروش نفت با خالی شدن سفرههای مردم» پرداخته و گفت فروش نفت افزایش داشته، میزان آن هم بیشتر شده، پولها هم دریافت میشود، اما این پولها کجاست؟ نمیتوان با این پولها برنج را ارزان کرد؟
محمود کریمی
چندان مورد قبول نیست که مداحان از طریق مداحی چرخ زندگی خود را بچرخانند. دیروز مهدی برزگر شریک اقتصادی حاج محمود کریمی مداح اهل بیت(ع) و یکی از صاحبان کارخانه آجرسازی در نزدیکی بوئینزهرا در استان قزوین میگوید: شاید برخی از مردم تصور میکنند مداحان و ذاکران اهل بیت با روضهخوانی در مجالس مختلف پولهای کلانی میگیرند. تصوری که حتی از آن به عنوان پاکت پول یاد میشود و میگویند بعد از پایان مراسم پاکت پول به مداح داده میشود، اما هستند مداحان و ذاکرانی که کار اقتصادی میکنند و هیچگاه از راه مداحی و روضهخوانی امرار معاش نمیکنند. آنها خودشان را وقف امام حسین(ع) کردهاند و در کنار آن با کار و فعالیت اقتصادی در کنار امرار معاش، دستگیر افراد نیازمند هم میشوند. شاید خیلیها ندانند، یکی از کسانی که کارخانه آجر را راه انداخت و سالهاست در آنجا فعالیت میکند، حاج محمود کریمی است. برخلاف تصور عدهای که فکر میکنند حاج محمود از راه مداحی و روضهخوانی درآمد دارد ایشان نان خود را فقط از همین راه و از همین آجرها درمیآورد. برای اینکه شکل کار را از سنتی به صنعتی دربیاوریم نیاز به وام بانکی داشتیم.
البته مهمتر از درآمد محمود کریمی حاشیهای است که در سال ۹۲ ایجاد شد. حاج محمود کریمی ساعت ۳ بامداد روز ۵ دیماه در اتوبان بابایی با یک خودروی ۲۰۶ تصادف میکند. این تصادف که میتوانست مانند صدها نمونه دیگر مثل آن با کروکی و مراجعه به بیمه حل شود به مشاجره و درگیری لفظی میکشد. گزارش مورد نظر حاکی از این است که ادامه این درگیری به نقاط خطرناکی کشیده میشود چرا که مداح معروف و همراهانش که در خودروی تویوتا بودند کلت میکشند. دی ماه ۹۲ اژهای دادستان وقت کل کشور گفت: «پرونده شلیک منتسب به مداح معروف همچنان در حال رسیدگی است و این در حالی است که فرد همراه آقای کریمی شلیک گلوله را به گردن گرفته است.»
منصور ارضی
منصور ارضی که سالهاست بسیاری از عزاداریها با صدای او عجین شدهاند علاوه بر اینکه مداح و روضهخوان صنف لباس فروشهاست، در کسب و کار هم اهل همین صنف است. در بازار پارچه فروش ها حجره دارد و اینطور که شنیده میشود، ابوالفضل بختیاری (داماش) که او هم از مداحان کشور است، علاوه بر کارهای خودش، کمک دست پدرزن در این کار هم هست.
سعید حدادیان
سعید حدادیان سیاسی ترین مداح کشور (طبعا پس از منصور ارضی) در یکی از سیاسی ترین دانشگاه های کشور مشغول به کار است. سعید حدادیان که به اظهارنظرهای بعضا تند و سیاسی در جلسات روضه خوانیاش شهره است، خارج از حسینیه و هیئت، در نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه تهران کار می کند و البته در همین دانشگاه هم برخی دروس مرتبط با معارف را تدریس میکند.
عبدالرضا هلالی
سال ۹۲ عنوان شد عبدالرضا هلالی در حوالی میدان گمرک به تجارت چوب در حجره شخصیاش مشغول است. گویا در این تجارت با حیدر توکل از دیگر مداحان تهران شریک است و با هم در کار خرید و فروش چوب مشغول هستند. در همان مقطع گفته شد جواد مقدم به کار تذهیب مشغول است و کارگاهی هم برای همین کار دارد. مقدم گاهی اوقات، کارهای تذهیبش را در برخی نمایشگاهها به نمایش می گذارد و در کسب و کار با محصولات هنریاش هم مثل مداحیاش جدی است. خودش میگوید: راستش ما یک زمانی وارد کار سوسیس- کالباس و مواد پروتئینی شدیم. بعدش تصمیم گرفتم کنارش یک ساندویچفروشی هم داشته باشم. اما بعد از مدتی دیدم به قول معروف این کار، کار ِما نیست. اما واقعیت این است که حس کردم این شغل با فضای مذهبی جور درنمیآید. فضایی که داشت و رفتوآمدهایش. به هرحال مردم نمیپسندیدند یکی مثل من تو کار فروش ساندویچ باشد. حسم حس خوبی نبود و بیخیالش شدم. با یکی از دوستان زدیم تو کار تجارت چوب. صادرات و واردات. با دوستان شریک شدهام و در این زمینه فعالیت داریم.
در محرم امسال تلویزیون تصمیم گرفته با برنامه استعدادیابی«حسینیه معلی» در زمین تربیت مداح برای نسلهای حال و آینده قدم بردارد و رفته رفته باید شاهد گسترش تلنتشوهای مذهبی آیینی از قاب تلویزیون باشیم.
محسن حسام مظاهری درباره اقدام متفاوت صداوسیما درباره پخش برنامه استعدادیابی از تلویزیون مینویسد:
برنامهی «حسینیهی معلی» که این شبها از شبکه سوم سیما پخش میشود، اولین نمونهی حرفهای یک تلنتشوی مذهبی ـ آیینی در تلویزیون ایران است. برنامهای با محوریت استعدادیابی مداحی و نوحهخوانی و با داوری سه مداح مشهور (سعید حدادیان، مجید بنیفاطمه و مهدی رسولی) و یک شاعر ـ مداح مشهور تهرانی: محمد صمیمی. برنامهای که در مرز تلنتشو و «آیین تلویزیونی» حرکت میکند. هم استعدادیابی است هم روضهی تلویزیونی. توضیحات مکرر مجری برنامه خطاب به بینندگان که «انتظار برنامهی حرفهای نداشته باشید» تأکید بر این حرکت در مرز است.
معلی البته نخستین برنامهی تلویزیونی استعدادیابی مداحی نیست؛ پیشتر برنامهی «وجیها للحسین» در شبکهی «الکفیل» عراق با همین موضوع اجرا شده و بازتابهای وسیعی ازجمله در فضای کاربران ایرانی پیدا کرده بود. از فرم برنامه و استودیو و صحنهآرایی و… کاملاً مشخص است که وجیها للحسین الگویی پیش روی سازندگان معلی بوده است.
«معلی» امتداد مسیری است که با ظهور سبکهای جدید مداحی از میانهی دههی ۱۳۷۰ و استقلالیابی و تثبیت مداحی پاپ (عامهپسند) در یک دههی بعد آغاز شده است. روند تغییرات فرهنگی اجتماعی پرشتاب و گستردهای که جامعهی ایران پس از جنگ تجربه کرده است؛ از رشد شهرنشینی و توسعهی طبقهی متوسط تا تحولات سبک زندگی و گسترش رسانههای نوین، در کنار تغییرات جمعیتی و قدرتیافتن خردهفرهنگ جوانان که زمینهساز ایجاد نیازهای تازه و تغییر ذایقه در حوزهی زیست دینی و بهتبع آن تحولاتی مهمی در فرهنگ مذهبی و مناسکی بوده است.
درهرحال آنچه امروز با آن مواجهایم محصول یک راه طیشده است و هرگونه خوانش و ارزیابی و فهم و تفسیر آن باید در بافت و زمینهی خودش صورت گیرد. سنجش این پدیده با معیارهای نوستالژیک «مداحی سنتی» ماحصل خطای شناختی و عدم درک تغییرات رخداده در فرهنگ و سبک زندگی مذهبی بهویژه در جوانان مذهبی شهری و پیامدها و لوازم سیاستگذاریها و اقدامات در عرصهی تبلیغ دینی است.
بدون نظر