میخائیل گورباچف آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی شب گذشته سه شنبه ۸ شهریور ماه، در سن ۹۱ سالگی در بیمارستان بالینی مرکزی مسکو درگذشت. طبق اعلام بیمارستان محل درگذشت گورباچف، او بعد از یک بیماری سخت و طولانی درگذشت. به گفته ی این بیمارستان، او از ناراحتی ریه و چند بیماری مزمن دیگر رنج می برده است. میخائیل گورباچف به عنوان رهبر سابق شوروی، یکی از تأثیرگذارترین چهره های سیاسی قرن بیستم بود.
میخائیل گورباچف که بود؟
گورباچف متولد سال ۱۹۳۱ در منطقه استاوروپول در جنوب روسیه بود.
او در یک خانواده ی کشاورز به دنیا آمد. پدر و مادرش هر دو در مزارع اشتراکی کار می کردند و گورباچف خود در ابتدای جوانی راننده ماشین کمباین بود.
در سال ۱۹۵۵ از گروه حقوق دانشگاه دولتی مسکو فارغ التحصیل شد و بعداً در سال ۱۹۶۷ تحصیلات دوم را در مؤسسه کشاورزی استاوروپل گذراند.
گورباچف در سال ۱۹۵۲ به حزب کمونیست پیوست و در سال ۱۹۷۱ به عضویت کمیته مرکزی حزب کمونیست درآمد.
وی ابتدا به عنوان دبیر کل کمیته مرکزی شوروی و رئیس شورای عالی، سپس به عنوان رئیس جمهور اتحاد جماهیر شوروی انتخاب شد.
گورباچف اولین و آخرین کسی بود که منصب ریاست جمهوری اتحاد جماهیر شوروی را به دست آورد. تا قبل از او رهبران اتحاد جماهیر شوروی به عنوان دبیرکل حزب معرفی می شدند.
گورباچف وقتی به عنوان دبیرکل حزب کمونیست شوروی انتخاب شد تنها ۵۴ سال داشت و در آن زمان جوان ترین رهبر حزب کمونیست محسوب می شد.
گورباچف از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۱ رهبر اتحاد جماهیر شوروی بود.
وی در دوره ای که رهبری حزب کمونیسم را برعهده داشت، دست به اصلاحات گسترده ی اقتصادی و سیاسی زد که اتحاد جماهیر شوروی را از انزوای جهانی خارج کرد و میان مسکو و دنیای غرب پل زد اما همین اصلاحات نقطه ی آغاز سلسله رویدادهایی شد که نهایتاً به پایان حکومت کمونیستی در اتحاد جماهیر شوروی منجر گشت. شاید به همین علت باشد که بسیاری از مردم روسیه او را به خاطر سیاست های اصلاحی اش و عواقب انحلال شوروی ملامت می کنند.
این اصلاحات، سیاست های «گلاسنوست» (شفافیت) و «پرسترویکا» (بازسازی) نام داشتند: سیاست بحث آزاد در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی و سیاست اصلاحات سیاسی و اقتصادی. این سیاست ها به ملی گرایان در کشورهای عضو اتحاد جماهیر شوروی اجازه داد که با انتقاد از مسکو به دنبال استقلال و در دست گرفتن حکومت در سرزمین خود بروند که در نهایت هم همین روند به فروپاشی شوروی انجامید.
در عرصه ی بین المللی بزرگ ترین دستاورد گورباچف امضای پیمان کنترل رقابت تسلیحاتی با آمریکا بود.
او همچنین هنگامی که در کشورهای بلوک شرق اعتراضات و مبارزات علیه احزاب کمونیست حاکم شکل گرفت، به مسکو اجازه ی دخالت نظامی و لشکرکشی نداد.
در غرب از گورباچف به عنوان معمار اصلاحاتی یاد می شود که در نهایت به پایان جنگ سرد منجر شد.
گورباچف در اکتبر ۱۹۹۰ به دلیل نقشش در پایان جنگ سرد برنده جایزه صلح نوبل شد.
او ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ بعد از یک کودتای داخلی موسوم به «کودتای آگوست» سرانجام استعفا داد و اتحاد جماهیر شوروی از هم فروپاشید.
او پس از کناره گیری از ریاست جمهوری شوروی، بنیاد گورباچف را راه اندازی کرد و به فعالیت های اجتماعی و ادبی مشغول شد.
وی در سال ۲۰۱۱ گفته بود که «پشیمانی هایی» دارد چرا که «خطاهای بزرگی رخ داد».
گورباچف در سال های آخر عمر خود به یکی از منتقدین جدی ولادیمیر پوتین بدل شد و معتقد بود پوتین با سرکوبگری حکومت می کند.
گورباچف پس از فروپاشی شوروی به مشکلات مالی دچار شد. به گفته ی نشریه ی فارین پالیسی، گورباچف هم مشکل بقیه ی مستمری بگیرهای شوروی در کفاف ندادن مبلغ مستمری به هزینه های زندگی را داشته. او به خاطر نیازش به پول برای فعالیت های بنیادش، طی تصمیمی جنجالی، در سال ۱۹۹۷ پیشنهاد بازی در تبلیغ پیتزای آمریکایی زنجیره ای «هات» را پذیرفت، تبلیغی که در بسیاری از کشورهای دنیا به جز روسیه پخش شد. گفته می شود گورباچف برای حضور در این تبلیغ یک میلیون دلار گرفت که آن را صرف تأمین مالی پروژه های بنیادش کرد.
امام خمینی (ره) نامه ی معروفی خطاب به میخائیل گورباچف درباره ی احتمال فروپاشی شوروی داشتند که در اولین روز سال ۱۹۸۹ (۱۱ دی سال ۱۳۶۷) منتشر شد.
امام خمینی (ره) در اول ژانویه ۱۹۸۹ نامه ای اختصاصی به گورباچف ارسال کرد که در آن از او خواست ایدئولوژی کمونیسم را کنار بگذارد و در سیاست پیشینیان گورباچف که شامل کنار گذاشتن جامعه از خدا و دین بود تجدید نظر کند. امام خمینی (ره) در این نامه همچنین از صدای شکسته شدن استخوان های مارکسیسم سخن به میان آورد و گورباچف را از روی آوردن به غرب برای حل مشکلات اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی برحذر داشت.
آیت الله جوادی آملی برای ابلاغ نامه امام خمینی (ره) به همراه هیأتی شامل جواد لاریجانی راهی شوروی شد و با گورباچف دیدار کرد.
سپس گورباچف در پاسخ کتبی خود به مسائل روابط دوجانبه و همکاری های منطقه ای پرداخت.
او بزرگترین خدمت را به روسیه کرد . سرزمین به آن بزرگی و شامل نقاط بسیار مانند داغستان و ابخازستان و تاتارستان و ده ها منطقه دیگر که جز هزینه چیزی برای روسیه نداشتند و فقط بار بودجه برای روسیه داشتند از روسیه جدا کرد .
بعد از او پوتین هم در خدمت روسیه بود و قدرت را تا حدود زیادی به روسیه برگرداندو دوباره روسیه را در صحنه جهانی مطرح کرد .