سریال های پساآخرالزمانی یک ژانر بسیار محبوب و باکیفیت در فرهنگ عامه هستند. برخلاف بازی های ویدیویی با دنیای پساآخرالزمانی سنگین مانند Fallout یا فرانچایزهای سینمایی مانند Mad Max، سریال های مشابه کمتری یافت می شوند که داستان آن ها در یک آخرالزمان جهانی تر نسبت به فیلم ها و بازی های ویدیویی رخ می دهد. با این وجود، این بدان معنا نیست که سریال های آخرالزمانی ارزش وقت گذاشتن ندارند، در شرایطی که برخی از این سریال ها پادآرمانشهری در طی سال های اخیر منتشر شده که به اندازه خود سرگرم کننده و جذاب هستند.
یکی از این سریال ها که بسیار نیز مورد انتظار است، سریالThe Last of Us ، اقتباس تلویزیونی HBO از یک سری بازی های ویدیویی پلی استیشن به همین نام است. بعد از اینکه یک بیماری عفونی در زمین شایع می شود و بخش اعظم جمعیت جهان را مبتلا می کند، یک بازمانده سرسخت به نام جوئل (پدرو پاسکال) با بی میلی می پذیرد که یک دختر نوجوان به نام الی (بلا رمزی) نیز در سفر ماجراجویانه اش با او همراه شود. موفقیت بازی های ویدیویی The Last of Us را نمی توان نادیده گرفت، سری بازی که چندین جایزه مهم را دریافت کرده و از نگاه منتقدان و گیمرها به یک اندازه مورد توجه و تحسین قرار گرفت.
در شرایطی که اقتباس تلویزیونی شبکه HBO از این بازی قرار است در اواسط ماه ژانویه جاری منتشر شود، باید منتظر ماند و دید که این سریال می تواند همان جنبه هایی که باعث موفقیت سری بازی ها شد را بازسازی کند یا خیر. در میان این جنبه های موفق سری بازی ها می توان به سبک روایت، محیط محسور کننده و شخصیت های پیچیده داستان اشاره کرد. در این اثنا، سریال های تلویزیونی پساآخرالزمانی متعددی ساخته شده که پیش از این سریال می توانید تماشا کنید و حال و هوایی مشابه این سریال دارند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۲ سریال پساآخرالزمانی شبیه The Last of Us آشنا کنیم.
۱- Jericho
سریال Jericho که داستان آن در شهر کوچکی در کانزاس روایت می شود، داستان یک جامعه کوچک و نزدیک به هم است که برای بقا در شرایط جنگ هسته ای تلاش می کنند. با قطع ارتباطشان با شهرهای مجاور و منابع اندکی که برای بقا در دسترس دارند، ساکنان این شهر سعی دارند با ابزارهای اندکی که دارند یک تمدن جایگزین خلق کنند و در نهایت با دنیای بیرون ارتباط پیدا می کنند. این سریال پساآخرالزمانی محبوب با طرفداران کالت بسیاری پشتش، یکی از بهترین سریال های ژانر خود است و همین محبوبیت در میان طرفداران بود که باعث شد Jericho به طور موقت از کنسلی درآمده و برای مدت بیشتری ادامه پیدا کند که نشان از کیفیت بالای سریال دارد.
به عنوان یکی از بهترین سریال های کالت تاریخ تلویزیون، این سریال با یک دنباله کمیک بوکی برای دادن پایانی مناسب به سریال همراه شد که پیش درآمدی موفق برای شخصیت های سریالی بود که در نهایت در سال ۲۰۰۸ به پایان رسید. شباهت های بین The Last of Us و Jericho را می توان به فضای پساآخرالزمانی آن نسبت داد. همانند The Last of Us ، سریال Jericho یک دنیای پادآرمانشهری را به تصویر می کشد که در آن تمدن در معنای عام خود به پایان رسیده اما رشته هایی از جامعه همچنان به زیست خود ادامه می دهند.
در چنین دنیای ویرانی، شخصیت های هر سریال باید برای بقای خود و اطرافیانشان دست به تصمیم هایی سخت بزنند، تا جایی که بعضی اوقات ناچار به انجام کارهای هولناکی می شوند. همچنین مقداری نبرد طبقاتی بین گرو های مختلف در هر دو سریال دیده می شود، جایی که شخصیت های اصلی سریال Jericho خود را درگیر جنگ داخلی دوم ایالات متحده یافته و در The Last of Us نیروهای کرم شب تاب با پلیس دولتی توتالیتر درگیر می شوند.
۱- The Stand
صادقانه بگوییم که اقتباس سال ۱۹۹۴ از رمان مشهور The Stand نوشته استفن کینگ نقطه ضعف های بسیاری دارد. اما دستکم، بسیار بهتر از مینی سریال بی کیفیتی به همین نام در سال ۲۰۲۰ است که از شبکه Paramount+ پخش شد. واضح ترین نقطه ضعف آن اقتباس به افکت های ویژه قدیمی و یک سری مشکلات در سرعت روایت داستان مربوط است. با این وجود، نسخه ۱۹۹۴ سریال The Stand همچنان توانسته یک مینی سریال جذاب باشد که به رمان اصلی کینگ وفادار می ماند. بعد از اینکه یک ویروس آنفلوانزای مرگبار تولید شده توسط دولت به شکل تصادفی از آزمایشگاه بیرون می آید، ۹۹.۴ درصد از جمعیت جهان قربانی آن می شوند.
در شرایطی که تنها تعداد کمی از جمعیت ایالات متحده باقی مانده است، بازماندگان در دو گروه متفاوت دور هم جمع می شوند: یکی از این گروه ها به رهبری مادر ابیگیل دیندار (روبی دی) و گروه دیگر به رهبری رندال فلگ بی دین (جیمی شریدان). همانطور که از اقتباس های استفن کینگ انتظار دارید، The Stand را می توان به بن مایه های ماوراءالطبیعه سریال Lost نزدیک دانست تا واقعیت گرایی تاریک داستان The Last of Us.
با این وجود، هر دو سریال در مورد ایده یک ویروس مرگبار و مرموز روایت می شوند که جهان را در می نوردد، در شرایطی که جامعه ای ویران و کوچک باقی می ماند. در زمینه سفرهای ماجراجویانه و طولانی بازماندگان برای اقامت در لاس وگاس، بولدر و کلرادو نیز The Stand کیفیت بالایی داشته و یادآور سفرهای پرماجرا و خطرناک شخصیت های جوئل و الی در The Last of Us است.
۳- Y: The Last Man
به عنوان سریالی که سال ها در مسیر ساخت قرار داشت و زودتر از آنچه که باید کنسل شد، Y: The Last Man اقتباسی از سری کتاب های کمیک بی نقص برایان کی واوگان و پایا گورا به همین نام است. وقتی یک اتفاق ویرانگر رازآلود تمام گونه های زیستی دارای کروموزوم Y روی کره زمین را از بین می برد، تنها بازمانده مرد این اتفاق مردی به نام یوریک براون (بن شنتزر) و میمون کاپوچین او در خیابان های شهری ویران شده پرسه می زنند. نگذارید کنسل شدن سریال Y: The Last Man تنها بعد از یک سال شما را گول زند. تنها فصل از این سریالی که به شدت نادیده گرفته شد نقدهای بسیار مثبتی دریافت کرد که باعث شد کنسل شدن غیرمنتظره آن واقعاً بحث برانگیز و باورنکردنی باشد.
البته سریال خیلی کند آغاز می شود و در روایت مرکزی داستان مشکل دارد اما خیلی زود سرعت خوبی گرفته و به پایانی معنادار و هیجان انگیز ختم می شود. با توجه به آنچه که Y: The Last Man در شش اپیزود ابتدایی خود ارائه می دهد، پتانسیل آن بسیار نامحدود به نظر می رسید. در مورد ارتباط با The Last of Us نیز می توان شباهت هایی بین سفرهای جاده ای دو سریال و رویکرد داستان نسبت به آن ها یافت، جایی که شخصیت های اصلی هر دو فیلم یک سفر بی سرانجام و طولانی را برای نجات بشریت در پیش می گیرند. ایمن بودن شخصیت الی در برابر بیماری بسیار مشابه مصونیت یوریک در برابر اتفاق کشنده ای است که همه جانداران جنس نر را در جهان از بین می برد.
۴- Falling Skies
به عنوان یکی از اصلی ترین سریال های دهه ۲۰۱۰ شبکه TNT، سریال Falling Skies یک برداشت تازه و تاریک از ژانر کلیشه ای حمله موجودات فضایی به زمین بود. داستان این سریال پس از حمله یک نژاد مهاجم از موجودات فضایی به زمین روایت می شود که بخش زیادی از جمعیت زمین را به کام مرگ می کشد و بازماندگان اندک این حمله در سراسر جهان دسته هایی را برای مقاومت ترتیب می دهند. اول از همه اینکه هدف اصلی آن ها دفاع از خودشان در مقابل حمله این موجودات فضایی است و در نهایت آنقدر شرایط بهتر می شود که جنگی تمام عیار را با مهاجمان فضایی آغاز می کنند.
با پنج فصل موفق در این شبکه کابلی، سریال Falling Skies با نقدهایی عمدتاً مثبت از جانب منتقدان تلویزیونی همراه شد. این سریال برخلاف بسیاری از دیگر سریال های این فهرست در اوج خود به پایان رسید و بیش از حد به درازا کشیده نشد. پس Falling Skies یک سریال جنگی پساآخرالزمانی است که ما را به یاد آثار قبلی تهیه کننده اجرایی اش استیون اسپیلبرگ مانند Close Encounters of the Third Kind و War of the Worlds می اندازد. همانند The Last of Us، در این سریال نیز باید انتظار یک جامعه پساآخرالزمانی را داشته باشید که برای جمع و جور کردن خود تقلا می کند.
در شرایطی که انسان ها با تمام وجودشان با مهاجمان خارج زمینی مبارزه می کنند، ذهنیت «ما در برابر آن ها» که در سریال The Last of Us وجود دارد را می توان با نبرد بشریت در مقابل مبتلا شدگان به ویروس زامبی کننده در این سریال مورد انتظار وابسته دانست.
۵- The Last Ship
نقطه قوت سریال The Last Ship از شبکه TNT سادگی آن است. بعد از اینکه یک ویروس مرگبار بیش از ۸۰ درصد از جمعیت جهان را از بین می برد، یک کشتی جنگی آمریکایی با ۲۱۸ نفر خدمه سعی دارد آخرین پناهگاه امن جهان برای بازسازی جامعه انسانی باشد. در طی ۵ فصل، برخی از اپیزودهای The Last Ship ممکن است بیش از حد کند پیش بروند در شرایطی که برخی درگیری های داخلی باعث از بین رفتن انسجام و اتحاد خدمه می شود. اما در بخش اعظم سریال، با یک درام هیجان انگیز مواجه هستیم که سناریو فرضی بسیار پیچیده و جذابی در مرکز داستان خود دارد.
در بطن خود، روایت سریال بسیار مشابه کلاسیک نادیده گرفته شده پساآخرالزمانی On the Beach ساخته سال ۱۹۵۹ است. اما The Last Ship که حال و هوای کمتر تاریکی در مقایسه با همتای اورجینال خود دارد، این سریال داستان گروهی انسان شجاع را روایت می کند که سعی دارند به بقای بشریت کمک کنند و در این مسیر درمانی برای نجات انسان از این بیماری زامبی کننده بیابند. از همین توصیف داستان سریال پیداست که The Last Ship شباهت مستقیمی با تلاش های شخصی های جوئل و الی برای پیدا کردن درمانی برای مبارزه با ویروس مرگبار داستان سریال The Last of Us دارد.
همانند The Last of Us، شخصیت اصلی The Last Ship نیز یک فرمانده کشتی معمولی است که ناخواسته وارد یک شرایط پرآشوب و خطرناک شده و همزمان باید با تروماهای ذهنی و عاطفی ناشی از مرگ عزیزانش در خشکی و رهبری تنها بازماندگان انسانی روبرو شود.
۶- Into the Badlands
یکی از اورجینال ترین و خوش ساخت ترین سریال های پساآخرالزمانی این فهرست، مهم ترین قابلیت و نقطه قوت سریال Into the Badlands دنیای خیالی بسیار کامل و جذاب آن است. این سریال که از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ از شبکه AMC پخش می شد، در آینده ای پادآرمانشهری روایت می شود و می توان آن را ترکیی از عناصر موجود در فیلم های Mad Max، وسترن های اسپاگتی و فیلم های رزمی کلاسیک دانست. این ژانر ترکیبی باعث شده که این سریال بسیار متفاوت از دیگر سریال های شبکه سازنده باشد هر چند هرگز به پتانسیل کامل خود نمی رسد. پنج قرن در آینده، جنگ های بزرگی بین تمدن های مختلف در می گیرد. برای پر کردن شکافی که توسط جامعه مدرن بر جای مانده، لردهای فئودال قدرت را در بخش اعظم خاک ایالات متحده به دست گرفته اند و از طریق اعمال قدرت، ارعاب و جنگجویان برجسته های موسوم به کلیپرها، بر مردم حکومت می کنند.
یک کلیپر ماهر بعد از دیدار با مرد جوانی مرموز که از خارج از این سرزمین ها آمده است، سعی دارد خانه ای جدید و بدور از خشونت و خونریزی برای خود پیدا کند. با فضای مربوط به آینده پساآخرالزمانی اش، دشوار است که این سریال را به روایت بسیار قابل درک تر The Last of Us مقایسه کرد اما هر دو سریال در مورد یک ضد قهرمان مرگبار هستند که سعی دارد از گذشته اش فرار کند و بدین ترتیب به خاطر خود و عزیزانش یک هویت جدید برای خود می سازد.
۷- The Walking Dead
بدنبال شروع سریال The Walking Dead از شبکه AMC در سال ۲۰۱۰، این سریال به سرعت به یک پدیده در فرهنگ عامه تبدیل شد. با نقدهای بسیار مثبت از جانب بینندگان و منتقدان، محبوبیت فصول اول این سریال را می توان با بینندگان فراوان و تحسینی مقایسه کرد که سال ها بعد در مورد سریال Game of Thrones دیدیم. بعد از بیدار شدن از کما، یک پلیس اهل جورجیا به نام ریک گرایمز (اندرو لینکلن) شوکه می شود وقتی می فهمد که جهان به تسخیر زامبی های گرسنه درآمده است. بعد از بازگشت نزد همسر و پسرش، ریک و خانواده اش با محیط پساآخرالزمانی اطرافشان خو می گیرند و در این مسیر افراد مختلفی به گروه آن ها می پیوندند.
شباهت بسیار واضح بین The Last of Us و The Walking Dead این واقعیت است که هر دو سریال در بحبوحه یک آخرالزمان زامبی محور رخ می دهند اگر چه هرگز از عنوان زامبی برای مبتلا شدگان در سریال The Last of Us استفاده نمی شود. جدای از آن، بینندگان هر دو سریال می توانند شاهد تم های همپوشانی باشند که در ذات هر دو سریال وجود دارد و بسیاری از ایده های هر دو سریال کاملاً مشترک هستند.
همانند سریال مورد انتظار HBO، سریال The Walking Dead گروهی از بازماندگان را نشان می دهد که رفته رفته ارتباطشان با انسانیت را از دست می دهند و مجبور می شوند اصول اخلاقی شان را به منظور زنده ماندن در این محیط بیرحمی که خود را در آن یافته اند، قربانی کنند. اما با گذشت زمان، آن ها موفق می شوند احساساتی که مدت ها قبل از دست داده بودند را باز یافته و در کنار برقراری ارتباطی انسانی به اطرافیانشان، به زندگی بهتری غیر از بقا فکر کنند.
۸- Colony
بدنبال پایان سریال Lost در سال ۲۰۱۰، کارلتون کیوز شورانر این سریال و جاش هالووی به عنوان یکی از بازیگران نقش اصلی آن، برای یک پروژه دیگر در سال ۲۰۱۶ به هم ملحق شدند. سریال Colony که داستان آن در آینده ای نزدیک روایت می شود، بعد از حمله یک گونه فضایی مهاجم به زمین روایت می شود که کنترل سیاره ما را در دست گرفته و یک دولت دست نشانده انسانی را برای نظارت بر زندگی روی زمین منصوب کرده است. گروهی کوچک از مردم در مقابل این رژیم توتالیتر جدید مقاومت می کنند که یکی از آن ها یک کارگر دولتی با بازی هالووی و همسرش هستند که به طور مخفیانه برای گروه مقاومت کار می کنند.
به عنوان تمثیلی از دولت ویشی فرانسه در جریان جنگ جهانی دوم در آفریقا، سریال Colony سوال های بسیار مهمی می پرسد: اگر یک حکومت دست نشانده موجودات فرازمینی کنترل جهان را در اختیار بگیرد زندگی انسان ها چگونه خواهد بود؟ زندگی تحت کنترل چنین دولت ستمگری چه شکلی خواهد بود؟ و مم تر از همه اینکه، در این فضای پادآرمانشهری باید چه نقشی را ایفا کرد- آیا به حکومت کمک می کنید، یا به مقاومت، یا تنها ترجیح می دهید سرتان به کار خودتان باشد؟ از بسیاری از جهات، این دنیای تاریک پادآرمانشهری متفاوت از گروه های بیرحمی نیست که در سریال The Last of Us می بینیم.
۹- The 100
شبکه CW سریال های تلویزیونی بسیار خوبی منتشر کرده است، از سریال های ابرقهرمانی محبوب تا سریال های کمتر شناخته شده ای که دائماً در سایه سریال هایی مانند Arrow و The Flash قرار می گرفتند. یکی از این سریال ها The 100 بود، یک سریال پساآخرالزمانی حیرت انگیز که به مدت هفت فصل از این شبکه منتشر می شد. نزدیک به یک قرن پس از یک جنگ هسته ای که بخش زیادی از کره زمین را در خود می بلعد و انسان را وادار به فرار به فضا می کند، بازماندگان انسانی در سفینه ای به نام کشتی نوح، در مدار زمین قرار گرفته اند با این امید که یک روز به زمین بازگردند. در شرایطی که آذوقه آن ها رو به اتمام است، این سفینه گروهی ۱۰۰ نفره از نوجوانان را به زمین می فرستد تا ببیند آیا شرایط زمین برای بازگشت و تشکیل یک جامعه به اندازه کافی ایمن هست یا خیر.
اما خیلی زود، این گروه در می یابد که در کره ویران شده زمین تنها نیستند و با مردمان بومی که توانسته اند از جنگ هسته ای جان سالم به در ببرند مواجه می شوند. با تم هایی بسیار شبیه Lord of the Flies، سریال The 100 به بررسی بنیان های تمدن در اصلی ترین سطوح آن می پردازد، در شرایطی که بشریت مجبور می شود همه چیز را از نو شروع کند. پرتنش، هیجان انگیز و مملو از مبارزه های باشکوه و تلاش ها برای رسیدن به قدرت در بین گروه های بازمانده، می توان این سریال را نسخه ای پساآخرالزمانی از داستان Game of Thrones دانست.
۱۰- The Leftovers
پیش از The Last of Us، شبکه HBO با سریال هایی مانند The Leftoversو Station Eleven به ژانر پساآخرالزمانی روی آورد که مورد اول توانست در دوران انتشار خود در اواسط دهه ۲۰۱۰ یک گروه طرفدار کالت پیدا کند. این سریال که توسط شورانر موفقی به نام دیمون لیندلوف ساخته شده بود در دنیایی روایت می شود که ۲ درصد از جمعیت جهان (حدود ۱۴۰ میلیون نفر) بدون هیچ ردی در حادثه ای موسوم به «کوچ ناگهانی» مفقود می شوند.
در شرایطی که دنیا با غیب شدن بخش قابل توجهی از جمعیتش کنار می آید، سوالاتی وجودی برای بازماندگان به وجود می آید که به شکل گیری فرقه های مذهبی قدرتمند منجر شده که یکی از آن ها در شهر کوچک میپلتون، نیویورک است. به عنوان یکی از بهترین سریال های دهه ۲۰۱۰، سریال The Leftovers سریالی جاه طلب است که به تم هایی مانند ادیان سازمان یافته، خانواده، و ادامه دادن زندگی در شرایط بحرانی می پردازد. اگر چه این دنیای پادآرمانشهری به اندازه دنیایی که در The Last of Us می بینیم وحشی و ویران شده نیست اما شباهت هایی در عناصر هر دو سریال دیده می شود، از جمله تمرکز روی شخصیت های مختلف و تغییر دیدگاه آن ها بعد از مواجهه با تغییراتی که در محیط اطرافشان رخ داده است.
۱۱-Sweet Tooth
جف لمایر نویسنده کتاب های کمیک بیشتر به خاطر داستان های اورجینالی مانند Essex County Trilogy شناخته می شود اما وقتی وارد دنیای ژانرهای سینما و تلویزیون می شود، توانایی خلق داستان هایی را دارد که به شدت مخاطبشان را تحت تاثیر قرار می دهند. در اینجا در مورد کتاب کمیک لمایر به نام Sweet Tooth و اقتباس نتفلیکس از آن می گوییم که نقطه اتصال مکس دیوانه و بامبی است. سریال Sweet Tooth یک داستان منحصربفرد از معصومیت در مواجهه با فاجعه بین المللی است و همچنین در مورد بزرگ شدن در یک محیط به شدت خصمانه و خطرناک. یک دهه قبل، اتفاقی مرموز به نام «لرزش بزرگ» باعث شده بخش زیادی از جمعیت جهان از بین برود و به ظهور نژادهای هیبریدی انسان-حیوان منجر شده است.
یک انسان-آهوی ۹ ساله که تمام عمرش توسط پدرش در دل جنگل بزرگ شده، تلاش می کند مادرش را پیدا کند و در این میان یک مرد قوی هیکل سیاهپوست با بی میلی نقش محافظش را بر عهده می گیرد. تنها از خلاصه داستان می توان متوجه شباهت های بین Sweet Tooth و The Last of Us شد. داستان اولی در پس زمینه ای از محیطی ویران شده به دست یک بیماری مرموز روایت می شود، جایی که یک مرد دنیا دیده می پذیرد مراقب شخصیت جوان تری باشد که دیدگاه معصوم او نسبت به جهان اطرافش رفته رفته رنگ می بازد. هر دو سریال با تمرکز بر روی تم هایی مانند خانواده هایی که فرزندخوانده دارند و اشاره به موضوعاتی مانند عشق و دوستی در عوض بقا، تصویری انسانی تر از دیگر سریال های این فهرست از آخرالزمان ارائه می دهند.
۱۲- Station Eleven
در کنار The Leftovers، سریال Station Eleven یک سریال پساآخرالزمانی بزرگ دیگری است که شبکه HBO اخیراً ساخته است. با اقتباس از رمان تحسین شده امیلی سنت جان مندل به همین نام، سریال Station Eleven در دنیایی ۲۰ سال پیش از مرگ اکثر انسان ها به دلیل یک بیماری ویروسی مرگبار روایت می شود.
در میان معدود بازماندگان، یک دسته بازیگر تئاتر وجود دارد که خیلی زود با فرقه ای خشن مواجه می شوند که رهبرشان با یکی از اعضای کلیدی گروه تئاتر رابطه دارد. به عنوان مینی سریالی تعمق برانگیز، تاریک و شوم همانند منبع اورجینال، Station Eleven یکی از تحسین برانگیزترین سریال های سرویس استریمینگ HBO Max است که نامزد دریافت جوایز متعددی از جمله جایزه امی در بخش نویسندگی برای مینی سریال ها شد. این سریال به خاطر اورجینال بودن و نویسندگی و بازی های بازیگرانش بسیار مورد توجه قرار گرفت. بار دیگر، فضای پساآخرالزمانی این سریال بسیار شبیه دنیای سریال The Last of Us است هرچند شباهت های روانشناختی بین دو سریال نیز بسیار قابل توجه است.
بدون نظر