در ۴ اکتبر سال گذشته، جدیدترین ناو هواپیمابر ایالات متحده به نام USS Gerald R. Ford برای اولین بار در میانه افزایش تنش ها در اقیانوس آرام و عدم اطمینان در مورد نقش این غول های دریانوردی در نبردهای آینده به ماموریت اعزام شد. ناو هواپیمابر ۱۳.۳ میلیارد دلاری کلاس فورد بزرگ ترین و گرانقیمت ترین کشتی جنگی است که تاکنون در دریاها دیده شده است. این ناو دارای یک عرشه پرواز به مساحت ۵ هکتار و تکنولوژی های جدیدی است که باعث می شود این ناو و ناوهای مشابه، قدرتمندترین ها در نوع خود تا سال ۲۰۵۰ و حتی فراتر از آن باشند.
این ناو دارای چهار اسکادران از جنگنده ها روی عرشه خود و گروهی از پرنده های نظامی پشتیبانی و تاکتیکی است- از جمله در مجموع بیش از ۶۰ هواپیما، در حالی که فضای کافی برای جای دادن به ۹۰ فروند را داراست. قدرت آتش این ناو از قدرت دستکم ۶۰ کشور جهان نیز بیشتر است و تعداد بیشتری جت جنگنده پنهانکار در مقایسه با کل نیروی هوایی روسیه در اختیار دارد. ارتفاع ناو هواپیمابر Ford به اندازه یک ساختمان ۹ طبقه بالاتر از سطح دریا قرار گرفته و وزن آن به ۹۷,۰۰۰ تن می رسد.
این عدد، ۳۲,۰۰۰ تن سنگین تر از بزرگ ترین کشتی های جنگی جنگ جهانی دوم است. اما بزرگ بودن به معنای کند بودن نیست. با استفاده از دو رآکتور پیشرفته هسته ای A1B ، این کشتی نزدیک به سه برابر بیشتر از قدرت ناوهای هواپیمابر دیگر ایالات متحده بوده که به ادعای نیروی دریایی ایالات متحده، بیش از ۳۰۰ مگاوات انرژی الکتریسیته است. تماشای این ناو روی سطح آب شبیه آن است که محله ای از شهر نیویورک با سرعت ۵۵ کیلومتر بر ساعت از روبروی شما عبور می کند. اما موشک های ضد کشتی جدید چین، که برخی از آن ها سرعت مافوق صوت بالای ۵ ماخ را دارند، این تهدید را ایجاد کرده اند که ناو هواپیمابر Ford و تمام ناوگان دریایی ایالات متحده در اقیانوس آرام بلااستفاده باشند.
به همان شیوه ای که تکنولوژی به کار رفته در جنگ جهانی دوم- اسکادرانی از هواپیماهای مهاجم- که توسط ژاپن برای غرق کردن قدرتمندترین کشتی های جنگی ایالات متحده و بریتانیا به کار گرفته شد به کار می گرفت، این موشک ها نیز این پتانسیل را دارند که پیشرفته ترین کشتی های جنگی که این روزها در اقیانوس ها هستند را به عمق دریا بفرستند. یک گزارش بیدار کننده از سرویس تحقیقاتی کنگره که در آگوست ۲۰۲۲ روزآمد شد، به نگرانی هایی در مورد «امکان بقای شناورهای سطحی نیروی دریایی در موقعیت های جنگی ممکن در برابر نیروهای متخاصم مانند چین که به تعداد زیادی پهپادهای بدون سرنشین و موشک های ضدکشتی، از جمله مدل های پیشرفته مجهز هستند» اشاره دارد.
قدرت هایپرسونیک بی رقیب چین
در حالی که روسیه نیز دارای سلاح های هایپرسونیک است، چین بیشترین نگرانی را برای نیروی دریایی ایالات متحده ایجاد کرده است. این کشور به شکل بی سابقه و فزاینده ای ناوگان دریایی خود را در یک دهه اخیر توسعه داده و چندین سلاح جدید ضد کشتی توسعه داده که موشک های هایپرسونیک با قدرت مانور بالای با توانایی رسیدن به سرعت ۱۰ ماخ از آن جمله اند. چین این واقعیت را مخفی نمی کند که این سلاح ها با هدف دور نگه داشتن کشتی های جنگی آمریکایی ساخته شده اند و در یکی از سایت های تست سلاح های چین که در بیابان تاکلاماکان واقع است، یک مدل کامل از ناوهای هواپیمابر ایالات متحده قرار دارد که به عنوان هدف در تمرینات مورد استفاده قرار می گیرد.
افزایش قدرت کیفی و کمی نیروی دریایی چین در شرایطی رخ داده که اوضاع در منطقه بسیار پرتنش و خطرناک است. این کشور ادعای حاکمیت بر نزدیک به نیمی از دریای چین جنوبی را داشته که هزاران مایل دورتر از سواحل این کشور است. این خطوط قلمرویی به شدت مورد مناقشه هستند؛ قوانین بین المللی تنها ادعاهای حاکمیتی تا ۱۲ مایل دریایی دورتر از سواحل هر کشور را به رسمیت می شناسد.
متحدان آمریکا در منطقه، به منظور تضمین تداوم فعالیت خطوط کشتیرانی آزاد خود در منطقه به حضور نیروی دریایی ایالات متحده وابسته اند و این موضوع، ناوگان دریایی اقیانوس آرام این کشور را در برد موشک های ضد کشتی و پهپادهای چین قرار می دهد بدون اینکه توانایی تضمین شده برای دفاع از خود یا انجام یک ضدحمله موثر را داشته باشند زیرا هیچ یک از جنگنده هایی که روی عرشه ناوهای هواپیمابر آمریکایی حضور دارند (F/A-18 Super Hornet و F-35C) نمی توانند به بردی بیش از ۷۰۰ مایل (۱,۱۲۰ کیلومتر) دورتر دسترسی داشته باشند.
این تنها یک مشکل برای نیروی دریایی ایالات متحده نیست و یک بحران وجودی است. ناو هواپیمابر Ford و کشتی های شبیه آن انواع مختلفی از سیستم های دفاعی ضدموشکی دارند اما هیچ کدام توانایی محافظت از آن در برابر یک نبرد طولانی مدت در برابر جدیدترین سلاح های چین را ندارند.
ماهیت سلاح های لیزری
برای تداوم تسلط بر اقیانوس آرام و روی آب نگه داشتن کشتی های جنگی اش، نیروی دریایی به سراغ تکنولوژی کاملاً تازه ای رفته که دهه ها دور از دسترس بوده است.: لیزر. مزایای این تکنولوژی نظامی بسیار هیجان انگیز و قابل توجه است. به کمک یک منبع انرژی بزرگ- که با رآکتورهای هسته ای ناو هواپیمابر Ford برابری می کند، لیزرها می توانند به سرعت نور شلیک کرده و سرعت سلاح های هایپرسونیک را شکست دهند؛ همچنین می تواند به سرعت دوباره آماده شلیک شوند تا با موجی از پهپادهای مهاجم مقابله نمایند و اینکه نیازی به انبار کردن مهمات ندارند که باعث می شود کشتی ها تقریباً هیچ محدودیتی برای شلیک ندارند. این دستکم امیدی که است نیروی دریایی ایالات متحده به آن دل خوش کرده است.
پیمانکاران نظامی، اخیراً لیزرهایی با قدرت کم را آزمایش کرده و یکی از آن ها حتی یک پهپاد را در اوایل سال گذشته میلادی با موفقیت ساقط کرد ما لیزرهای مطمئن و کارآمد با قدرت کافی برای ساقط کردن موشک های هایپرسونیک، سال های زیادی تا توسعه فاصله دارند. اما پنتاگون به این تکنولوژی نوظهور اطمینان دارد، تا جایی که امسال، تحقیق روی دیگر سلاح های امیدبخش مانند توپ ریلی و پرتابه هدایت شونده از توپ های ویژه (GLGP) که امیدوار بود از ناوگان آن در برابر سلاح های مدرن دفاع کنند را کنار گذاشته است. با بایگانی شدن این پروژه ها، اکنون سوال این است: آیا نیروی دریایی ایالات متحده می تواند این تکنولوژی را با سرعتی کافی برای ناکام گذاشتن تهدیدها پیش از اینکه خیلی دیر شود، توسعه دهد؟
در سال ۲۰۲۱، دولت بایدن یک تیم ویژه را در پنتاگون شکل داد تا تهدید توسعه سریع نیروی دریایی چین را ارزیابی کنند. یک سال بعد، بر اساس یافته های این تیم، وزارت دفاع اعلام کرد که چین «اصلی ترین رقیب استراتژیک» ایالات متحده است. چین اکنون ناوگانی از بیش از ۷۷۰ شناور دریایی دارد که دو برابر ناوگان دریایی ایالات متحده از لحاظ کمی است. همچنین این ناوگان دریایی تقریباً به طور کامل در اقیانوس آرام مستقر شده، در حالی که ناوگان دریایی آمریکا بین اقیانوس اطلس و آرام تقسیم شده است. همچنین قدرت چین با زرادخانه ای از سلاح های ضد کشتی پیشرفته تقویت شده که می تواند از پایگاه های زمینی، کشتی های جنگی و هواپیماها نیز شلیک نماید.
قوی ترین این سلاح ها، موشک های دوربردی مانند DF-21D, DF-26, و DF-ZF هستند. موشک های چینی توانایی وارد کردن صدمات جبران ناپذیری را دارند. یک موشک DF-21D به طول بیش از ۱۰.۵ متر یک موشک بالستیک هسته ای است که می تواند یک کشتی را از فاصله ۱,۶۰۰ کیلومتری یا بیشتر نابود کند. چین می تواند این سلاح های بیش از ۱۴.۵ تنی را از زمین یا بمب افکن های سنگنیش پرتاب کند و تحلیل گران نظامی بر این باورند که کلاهک هسته ای آن توانایی مانور در حین پرواز برای اصابت به کشتی های متحرک را داراست. موشک DF-26 به اندازه بیش از یک ساختمان ۴ طبقه ارتفاع داشته و دارای برد بیشتری به نسخه قبلی است.
اما ترسناک ترین این موشک ها DF-ZF است، یک موشک هایپرسونیک که بر اساس گزارش ها، می تواند به سرعت ۱۰ ماخ رسیده و به اهدافی در فاصله بیش از ۱,۵۰۰ مایلی (۲,۴۰۰ کیلومتری) حمله کند. برخلاف دو سلاح قبلی که در یک مسیر کمانی متعارف پرواز می کنند که به نوبه خود رهگیری آن ها را آسان تر می سازد، ZF در ورود مجدد به اتمسفر زمین قدرت مانور بالای خود را حفظ کرده و روی هدف زوم می کند. حتی ساقط کردن کم سرعت ترین موشک ها نیز برای بهترین سیستم های دفاعی نیروی زمینی ایالات متحده چالش برانگیز است. رهگیری موشک ها در حال پرواز یکی از پیچیده ترین مشکلات آتش-کنترل در جنگ های مدرن دریایی است.
سرعت DF-ZF و مسیر پرواز غیرقابل پیش بینی آن باعث می شود که سیستم های دفاعی موجود برای مقابله با آن هیچ شانسی نداشته باشند. اما سلاح های هایپرسونیک چین تنها تهدید برای نیروی دریایی ایالات متحده نیستند. مدت هاست که فرماندهای نیروی دریایی آمریکا از آسیب پذیری خود در برابر آتشبار موشک های کروز ضد کشتی آگاهند. وقتی در تعداد زیاد شلیک شوند، این سلاح ها می توانند سیستم های دفاعی کشتی را سردرگم کنند. گروهی از پهپادهای کامیکازه ارزان قیمت و دوربرد می توانند یک ناوگروه را به سادگی زمینگیر کنند. نگرانی های نیروی دریایی ایالات متحده در مورد سلاح های ضدکشتی چین از تاریخ الهام گرفته اند.
تاریخچه آسیب پذیری ناوهای هواپیمابر
در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۱، تنها سه روز پس از این که ژاپن بندر پرل هاربر را بمباران کرد، بریتانیا یک ناوگان کوچک اما قدرتمند از کشتی های جنگی خود را به سمت شبه جزیره مالایی اعزام کرد. این ناوگان که با نام Force Z شناخته می شد، متشکل از چهار ناوشکن و دو ناوچه بسیار بزرگ بود. HMS Repulse یک کشتی جنگی مربوط به دوران جنگ جهانی اول بود که در دهه ۱۹۳۰ به مقدار قابل توجهی روزآمد شد. به عنوان رهبر این گروه که جدیدتر و پیشرفته تر بود، HMS Repulse پیشتر به خاطر نقشش در غرق کردن کشتی جنگی ۵۰,۰۰۰ تنی بیسمارک در هفت ماه قبل تر به یک کشتی مشهور تبدیل شده بود.
نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا از تاثیر قدرت آتش هوایی روی نبردهای دریا آگاه بود اما رهبری این نیرو ظرفیت ویرانگر آن را به اندازه کافی جدی نگرفت. آدمیرال توماس فیلیپس، فرمانده ناوگان Force Z، بر اساس گزارش ها، از هماهنگی با نیروی هوایی بریتانیا برای پوشش هوایی خودداری کرد. در شرایطی که بمب افکن های ژاپنی در ساعت ۱۱:۱۸ دقیقه صبح در افق پدیدار شدند، اشتباه او عیان شد. تمام چهار ناو شکن و دو کشتی جنگی همراه آن ا با سلاح های خود از توپ های اتوماتیک ۴۰ میلیمتری گرفته تا توپ های ضد هوایی سه اینچی به سمت بمب افکن های ژاپنی شلیک کرده و با حرکات زیگزاگی سعی کردند اژدرهایی که بمب افکن ها به دریا انداخته بودند را گیج کنند.
در اولین ساعت نبرد، ویلیام تننت، کاپیتان کشتی Repulse گزارش داد که توانسته از دست ۱۹ اژدر فرار کند. اما کشتی جنگی جدید به این اندازه خوش شانس نبود و بعد از برخورد مستقیم یکی از اژدها به آن، دماعه Prince of Wales مورد هدف قرار گرفت. دو اژدر دیگر نیز خیلی زود به بدنه برخورد کرده و یک اژدر نیز به یک طرف دماغه Repulse اصابت کرد. همانند ناوهای هواپیمابر امروزی، کشتی های جنگی آن دوران بزرگ ترین و قدرتمندترین کشتی های آن زمان در اقیانوس ها بودند. صبح آن روز سرنوشت ساز، Repulse به اولین کشتی جنگی بزرگ در تاریخ تبدیل شد که توسط یک هواپیما غرق می شود. تنها دقایقی بعد، Prince of Wale نیز در عمق دریا به کشتی دیگر پیوست.
در ساعت ۱:۲۰ دقیقه بعدازظهر، هر دو کشتی به اعماق دریا رفته بودند. جایگزینی هواپیماها با پهپادها و موشک های سریع باعث شده که ترس نیروی دریایی ایالات متحده محقق شود. بزرگ ترین ناوهای هواپیمابر و سنگین ترین ناوشکن های مسلح آن، به اندازه کافی در برابر گروهی از مهاجمان که از آسمان به سمت آن ها شیرجه می روند، سلاح های دفاعی ندارند. امروزه، ناو هواپیمابر USS Gerald R. Ford با یک ناوگروه حمایتی حرکت می کند، تیمی متشکل از ۱۰ یا بیشتر ناوشکن، ناوچه و رزمناو و گاهی اوقات یک یا دو زیردریایی. دستکم دو مورد از این کشتی ها در زمینه دفاع هوایی تخصص دارند، که معمولاً ناوشکن های دارای موشک های هدایت شونده کلاس Arleigh Burke هستند.
این کشتی ها می توانند اولین لایه از حفاظت در مقابل حملات دشمن را با استفاده از رادارهای قدرتمند داخلی به منظور شناسایی اهداف در فاصله بیش از ۳۲۰ کیلومتری ایجاد کنند. این کشتی ها مجهز به موشک های سطح به هوا و سیستم Phalanx CIWS هستند که توپ های ۲۰ میلیمتری ۶ لول Gatling با قدرت شلیک ۴,۵۰۰ گلوله در دقیقه را کنترل می کند. این توپ ها دقیقاً مشابه توپ های بزرگی هستند که جت های جنگنده آمریکایی مانند F-16 در خود دارد.
با وجود همه این ها، یک ناوگروه تهاجمی سخت افزار کافی برای رهگیری ده ها موشک نزدیک شونده از فاصله بیش از ۳۲۰ کیلومتری را داراست. اما به محض اینکه دیگر پرتابه های رهگیری برای شلیک باقی نماند، کل ناوگروه بی دفاع می شود. برخی مهمات ها را می توان در همان دریا جبران کرد در حالی که برای تجهیز دوباره به موشک ها حتماً باید به بندر بازگشت. پنتاگون از این موضوع با عنوان «مشکل عمق خشاب» یاد می کند، که گاهی اوقات با حملات گسترده و در تعداد زیاد از آن نهایت استفاده را می برد.
چرا ایالات متحده سلاح های لیزری را بهترین دفاع در مقابل پهپادها و موشک های ضد کشتی می داند؟
بهترین دفاع در مقابل گروهی بزرگ از پهپادها، به باور پنتاگون، فوتون هایی است که از اتم های به شدت تحریک شده ساتع می شوند. با تزریق مقدار کافی جریان الکتریسیته به اتم ها- یا یون ها یا مولکول ها- برای هیجان زده کردن آن ها، این اتم ها از خود نور تولید خواهند کرد. سپس این نور بین آینه ها طوری به دام می افتد که به سمت عقب و جلو حرکت می کند و بیش از پیش باعث تحریک آن ذرات کوچک می شود. سپس این نور تقویت شده را در یک مجرای بسیار باریک وارد کرده و با سرعت نور به سمت یک هدف شلیک می کنند و بدین ترتیب است که به لیزر دست پیدا خواهید کرد. برخلاف لیزرهایی که در جنگ ستارگان دیدیم، اشعه لیزری واقعی هنگام برخورد با هدف منفجر نمی شود. به جای آن، آن ها گرمایی شدید را به هدف تزریق می کنند.
در خروجی انرژی پایین، لیزرها می توانند سنسورهای اپتیکی پهپاد را از کار بیندازند. وقتی قدرت را افزایش دهید، لیزر سوراخی بزرگ را در بدنه پهپاد ایجاد می کند. در واقع لیزر انرژی را به گلوله تبدیل می کند. با استفاده از رآکتورهای هسته ای مانند آن هایی که در ناوهای هواپیمابر کلاس Ford به کار گرفته شده، این لیزرها پتانسیل شلیک هزاران یا ده ها هزار بار به سمت تهدیدهای نزدیک شونده را دارا هستند. و به خاطر اینکه اشعه های لیزری به سرعت نور حرکت می کنند، می توانند سلاح های غیر قابل پیش بینی مانند موشک های هایپرسونیک چینی را بهتر از موشک های متعارف رهگیری و ساقط نمایند در حالی که توپچی ها نیاز ندارند مانند رویه معمول، هدف را دنبال کرده و موقعیت آن را پیش بینی نمایند.
همچنین پنتاگون به هزینه پایین این سلاح های لیزری نیز علاقمند است. وقتی برای نبرد با قدرت های اقتصادی مانند چین برنامه ریزی می کنند، تحلیل گران دفاعی نگران مسائل اقتصادی در افزودن به قدرت آتش هستند. تیم تحقیقاتی کنگره برآورد کرده است که شلیک یک لیزر پرقدرت بین ۱ تا ۱۰ دلار هزینه خواهد داشت که تنها کسری از ۱ تا ۱۰ میلیون دلار هزینه موشک های دفاعی است. استفاده از موشک های میلیون دلاری برای مبارزه با گروهی از پهپادهای بسیار ارزان قیمت یا موشک های کروز دشمن چیزی است که تحلیل گران آن را «نرخ منفی هزینه-تقابل» می نامند اما لیزرهای ارزان قیمت می توانند تعادل دوباره ای در این معادله ایجاد کنند. علیرغم تمام این قدرت و امید، لیزرها بسیار ساده به نظر می رسند.
سلاح های لیزری که ایالات متحده تاکنون ساخته است
در سال ۲۰۱۴، نیروی دریایی ایالات متحده اولین سلاح لیزری خود را در تست های دریایی روی یک کشتی نصب کرد. این سیستم که روی قسمت جلوی عرشه یک کشتی باربری خشکی آبی به نام USS Ponce نصب شده بود یک سیستم تسلیحاتی لیزری ۳۳ کیلوواتی AN/SEQ-3 بود که یک لوله شلیک گرد و کوتاه به رنگ سفید داشت. دو محفظه لوله ای شک کوچک تر برای سنسورها نیز روی شانه های آن قرار داشت که بیشتر شبیه یک تلسکوپ آماتوری بود. اما حتی این نسخه بسیار اولیه نیز قدرت آتش قابل توجهی داشت. در یک تست، نیروی دریایی ایالات متحده یک قایق تندرو بادی کوچک Zodiac با توپ های در سایز واقعی که روی سر یک آدمک به عنوان راننده قرار داشتند را به آب انداخت.
در شرایطی که این قایق با سرعت دور می شد، توپچی ها از سنسورهای لیزر برای هدفگیری استفاده کردند. در خارج از کشتی، ویدیو نشان داد که سیستم لیزری LaWS به آرامی چرخید در حالی که هدف را رهگیری کرده و روی آن قفل کرد. سپس بدون صدا و هشدار شلیک کرد و یک اشعه نامرئی از اتم های به شدت تحریک شده با سرعت نور، در کسری از ثانیه باعث انفجار توپ های در سایز واقعی روی قایق منفجر شدند. شلیک مستقیم و دقیقی بود بدون اینکه آسیب واضحی به قایق یا راننده وارد شود. در تست دیگری، لیزر LaWS با موفقیت توانست یک پهپاد شلیک شده از روی عرشه کشتی مجاور را رهگیری و ساقط نماید. در شرایطی که لیزر با پهپاد درگیر می شد، گرمای شدید مانند یک چراغ جوشکاری از بدنه این هواپیمای بدون سرنشین عبور کرده و حفره ای بزرگ ایجاد کرد. در کسری از ثانیه، پهپاد آتش گرفته و به درون آب سقوط کرد.
دومین لیزر که قدرتمندتر نیز بود در سال ۲۰۱۹ وارد سرویس شد و سپس در آگوست ۲۰۲۲، نیروی دریایی ایالات متحده اولین لیزر دائمی خود ر روی یک ناوشکن از کلاس Arleigh Burke به نام Preble نصب کرد. این سلاح که توسط لاکهید مارتین توسعه یافته دارای یک خروجی انرژی ۶۰ کیلوواتی است که که با سیستم راداری پیشرفته AEGIS و سیستم کمترل سلاح های کشتی همگام سازی شده است. نیروی دریای این لیزر را HELIOS نامیده می شود که مخفف عبارت High-Energy Laser with Integrated Optical Dazzler and Surveillance system است. قرارداد نیروی دریایی ایالات متحده به سازنده این لیزر، خواستار دستکم یک قبضه دیگر از این لیزر ۱۰۵ میلیون دلاری است با گزینه خرید در مجموع ۹ قبضه. نسخه های جدیدتر می توانند بسیار قدرتمندتر نیز باشند.
لاکهید مارتین می گویند که این سلاح می تواند در نهایت به قدرت ۱۵۰ کیلووات برسد اما حتی در این قدرت نیز بهترین کارآیی را در مقابله با پهپادها و کشتی های سطحی کوچک خواهد داشت. برای متوقف کردن رگبار موشک های کروز یا یک سلاح هایپرسونیک که با سرعت ۵ ماخ یا بیشتر به سمت ناو هواپیمابر کلاس Ford نشانه رفته، نیروی دریایی ایالات متحده به چیزی بسیار قدرتمندتر نیاز دارد. برای مقابله با موشک های کروز، نیروی دریایی برآورد کرده که دستکم به یک لیزر ۳۰۰ کیلوواتی نیاز خواهد داشت. علاوه بر سایز و سرعت این موشک ها، نوک مخروطی شان نیز از موادی مانند گرافیت پایرولیتیک یا سرامیک های پایروسرام ساخته می شود که برای مقاومت در برابر دماهای بالای ذاتی پروازهای سوپرسونیک طراحی شده اند که می تواند به بیش از ۵۴۰ درجه سانتیگراد برسد.
لیزرها باید با قدرت کافی برای سوزاندن سریع این مواد مقاوم در برابر گرما شلیک کنند. همچنین آن ها به قدرت کافی برای فایق آمدن بر اثر تلاطم اتمسفری لیزر نیاز دارند. در پایان، این لیزرها به شناسایی سریع نقطه هدف دقیق موشک در حال نزدیک شدن نیاز دارند که با سرعت بیش از یک مایل در ثانیه حرکت می کند. این سلاح ظاهراً در راه است و نیروی دریایی ایالات متحده قصد دارد تست یک لیزر ۳۰۰ کیلوواتی را در سال جاری که با نام سلاح آزمایشی HELCAP شناخته می شود آغاز نماید. این سلاح که برای مقابله با موشک های کروز ضد کشتی ساخته شده روی پایه همان سیستم قبلی نصب خواهد شد که از قبل روی ناوشکن های آمریکایی به کار گرفته شده است.
در صورت موفقیت، این پلتفرم به اولین لیزر نیروی دریایی با قابلیت ساقط کردن موشک های کروز ضد کشتی تبدیل خواهد شد. اما حتی HELCAP نیز برای متوقف کردن موشک های مافوق صوتی که با سرعت های بالای ۱۰ ماخ حرکت می کنند کافی نخواهد بود. این سلاح ها برای دوام آوردن در دماهای تا ۹۳۰ درجه سانتیگراد و حتی بالاتر طراحی شده اند. پنتاگون بر این باور است که برای این کار به یک لیزر ۱ مگاواتی نیاز خواهد داشت که سه برابر قدرتمندتر از لیزر HELCAP است. اما لیزرهای کلاس مگاوات نیز خیلی دور از دسترس نیستند.
نیروی دریایی بریتانیایی قراردادی را به کمپانی نورثروپ گرومن داده که چنین لیزری را بسازد و در جولای ۲۰۲۲ بود که این کمپانی طرح اولیه لیزر با انرژی بالای خود را که چندین اشعه لیزیر را به یک اشعه قدرتمند تبدیل می کند به اتمام رساند. نورثروپ گفته است که در ابتدا یک نمونه اولیه با قدرت حدود ۳۰۰ کیلووات را ساخته اما این تکنولوژی به آن ها امکان می دهد تا قدرت را به یک مگاوات افزایش دهند. برای پنتاگون که میلیاردها دلار در زمینه ساخت ناوهای هواپیمابر هزینه کرده است، این تکنولوژی خیلی زود در دسترس نخواهد بود.
با توجه به سرعت ظهور سلاح های ضد کشتی چین، کشتی های جنگی مانند Ford بسیار آسیب پذیرتر از هشتاد سال گذشته هستند. سرنوشت قدرتمندترین نیروی دریایی جهان را می توان در گرو تنها یک شلیک مافوق صوت دقیق دانست. برای جلوگیری از اینکه ناوهای هواپیمابرش سرنوشتی مشابه کشتی های بریتانیایی در جنگ جهانی دوم داشته باشند، پنتاگون تمام تخم مرغ هایش را روی سلاح های لیزری شرط بندی کرده است که بتواند یک سلاح علمی تخیلی را به یک سیستم دفاعی مطمئن تبدیل نماید. فارغ از اینکه موشک های ضد کشتی چقدر سریع تر و قوی تر شوند، نیروی دریایی ایالات متحده امیدوار است که لیزرهای آینده نگرانه آن بتواند با هزینه ای کمتر از قیمت یک فنجان قهوه، آن ها را در آسمان بسوزاند.
ببین مسئولای ما واسه کیا گنده … میکنن?
مسئولین ما برا همونی گنده…..میکنن که پهپاد ۱۲۰ میلیونی رادارگریزشو رو دریای عمان انداختن پایین پهپاد آرکیو ۱۷۰ شو هک کردن و نشوندن رو زمین دیگه از اون سربازا که تو خلیج فارس گرفتنم نگم برات
ساندیست تاریخ مصرف گذشته نباشه؟؟؟؟ ?
فقط یه سوالی ذهن منو درگیر کرده اونم اینکه بدنه موشک یا پهباد و با یه ماده ای بپوشونن که عین اینه عمل کنه.
اونوقت این لیزر یک مگاواتی چکاری از پیش میبره؟
سلام چون پرتو متمرکزه فرقی نداره عملا
پاسخ به یه عامل تکنولوژیک باید از جنس تکنولوژی باشه
متوجه هنوز کارایی لیزر نشدی؟
لیزر به نوری که تبدیل میشه با توان تبدیل و انرژی نیازش برقی با قدرت بالاست
حتی اینکه از راکتور هستهای ناو گفته شد تامین انرژی میشه
پس چرا از موتور دیزلی گفته نمیشه؟
چون قدرت بالای الکتریسته میشه سرعت حرارت و قدرتی قابل تنظیم
اونکه اپتیک پهپاد گفته شد سوزانده ،منظور دوربینهای که دید به سمت ناو داشته رو با نور لیزری که به سمت پهپاد شلیک شده اصولا هم باید نابود کنه.حالا جریان برق الکتریسیته بالا اونم ۱ مگاوات یعنی جهنمی از حرارت که نمیشه به سادگی در موردش وقتی ازمایشگاهی در اختیار نداریم که تستها دیده باشیم هست
حالا ایینه فولاد هرچیزی که تابش برگردانه اصلا به ذهنت نیار که توجه کن چه حرارتی برا کلاهک موشک گفته شد لیزر اماده شده
آفرین امریکا،دنیا به سلاح های بیشتری نیاز داره