کیفرخواست پرونده سها رضانژاد پس از گذشت ۲ سال از مرگ وی صادر شد، دختر طبیعت گردی که مدتی پس از مفقود شدنش در جنگل های شهر کردکوی ِ گلستان، پیکر بی جان وی کشف شد.
روز گذشته هادی عزیز زاده، دادستان عمومی و انقلاب کردکوی از صدور کیفرخواست پرونده سها رضانژاد در دادسرای این شهرستان خبر داد.
عزیز زاده اعلام کرد: «بازپرس پرونده بر اساس نظریه کارشناسی در این پرونده ۵ نفر از سرپرستان و اعضای گروه گردشگری را به علت بی‌احتیاطی و رعایت نکردن نظامات دولتی که منجر به مرگ خانم رضانژاد شد، مقصر شناخت.»
دادستان کردکوی گفت: «در کیفرخواست همچنین از دادگاه خواسته شده است به استناد تبصره ماده ۵۵۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ مابه‌التفاوت دیه هم از صندوق تامین خسارت‌های بدنی پرداخت شود.»
او گفت: «انتظار برای مشخص شدن نتیجه آزمایش تشخیص هویت، طولانی شدن اعلام نظر کارشناسی و اعتراض چند باره طرفین به نظریه کارشناسی و ساکن نبودن طرفین پرونده در استان و صدور نیابت قضایی برای تحقیق از متهمان، از علل زمانبَر شدن صدور کیفرخواست بود.»
سها رضانژاد که بود؟
سها رضانژاد دختر ۲۷ ساله اهل کرج بود که روز ۱۹ تیر ماه سال ۹۹ همراه گروهی ۳۴ نفره از تهران به ارتفاعات جهان‌نما در شهرستان کردکوی استان گلستان سفر کرده بود اما یک روز بعد به طرز مرموزی ناپدید شد. آنطور که همراهان سها رضانژاد گفتند او بامداد ۲۰ تیر ماه از چادرش بدون آنکه وسایلی مانند ساعت و گوشی تلفن همراهش را بردارد از چادر خارج شد و دیگر بازنگشت.
از همان روز جستجوها برای یافتن سها آغاز شد و گروه‌های مختلف تلاش کردند تا ردی از او پیدا کنند. تلاش‌های تیم‌های جستجو ۲۸ روز ادامه پیدا کرد تا اینکه سرانجام روز ۱۸ مرداد ۹۹، امدادگران موفق شدند پیکری مجهول‌الهویه را کشف کنند که در ادامه معلوم شد به سها رضانژاد تعلق دارد.
تصاویر کشف و انتقال پیکر سها رضانژاد
از آن زمان گمانه‌زنی‌های مختلفی در خصوص علت مرگ دختر جوان مطرح شد تا اینکه در آبان ۹۹، حسین زارعی، مدیرکل پزشکی قانونی استان گلستان با بیان علت مرگ سها رضانژاد، جزئیات بیشتری از این حادثه تلخ را بازگو کرد.
به گفته ی زارعی پس از کشف جسد به دلیل فساد نعشی ناشی از گذشت زمان، امکان تعیین هویت از روی چهره و معاینه ظاهری وجود نداشت و با انجام آزمایش DNA هویت جسد شناسایی شد.
زارعی خاطرنشان کرد: «با توجه به اینکه قسمت زیادی از بافت نرم بدن از بین رفته بود، تنها در حد معاینه ظاهری امکان بررسی علت فوت وجود داشت که در بررسی‌ها هیچ آثار بزه در جسد وجود نداشت و نتیجه آن اعلام شد. البته برای تعیین دقیق علت فوت، با وجود از بین رفتن بافت نرم و فساد نعشی، نمونه‌هایی برای آزمایش گرفته شد و مورد بررسی قرار گرفت که در آنها نیز نشانه‌ای مبنی بر بزه دیده نشد.»
وی گفت: «با توجه به شکستگی‌های متعدد در استخوان جمجمه، ستون فقرات، دنده‌ها و اندام فوقانی و تحتانی و محرز نشدن آثار بزه، علت دقیق فوت صدمات متعدد بدنی بر اثر اصابت جسم سخت تعیین شد که می‌تواند با فرضیه سقوط از ارتفاع مطابقت داشته باشد.»
مدیرکل پزشکی قانونی گلستان درباره زمان مرگ سها رضا نژاد نیز گفت: «هرچند با توجه به گذشت زمان نمی‌توان زمان دقیق مرگ را اعلام کرد اما می‌توان گفت که زمان مرگ متوفی با زمان اعلام مفقود شدنش همخوانی دارد.»
پس از کشف جسد سها رضانژاد، مجتبی مروتی، رئیس پلیس آگاهی گلستان نیز اظهار کرده بود: «در تحقیقات پلیس مشخص شد این فرد تا ساعات بامدادی صبح روز حادثه بیدار بوده و برای استراحت قرص خواب مصرف کرده و چند ساعت بعد به اظهار همراهانش برای قضای حاجت و مسواک زدن از چادر خارج شده است. با توجه به خستگی ناشی از طی کردن مسیر، استفاده از قرص خواب، استراحت کم و تحقیقات و مستندات موجود از همان ساعات ابتدایی ما فرضیه جنایی بودن اعم از قتل و تجاوز را رد کردیم.»
به گفته ی امدادگرانی که جسد سها رضانژاد را کشف کردند، یک قوطی مواد شوینده همراه وی وجود داشت که ممکن است گواه آن باشد که سها رضانژاد برای استفاده از سرویس بهداشتی از کمپ فاصله گرفته بود.
مرگ ناگوار سها رضانژاد بازتاب گسترده ای در شبکه های اجتماعی و رسانه ها داشت و فرضیه های زیادی درباره ی حادثه ی رخ داده برای وی مطرح شد.
طبیعت مخصوصا کوه بدونه تجهیزات نرید. حتی همین بالاتر از دربند کفش نیم بوت میخواد که از پا در نیاد. خیلیا با کفش شهری میرن تپه های اطراف دربند. پاهاشون زخمی میشه.
سال پیش اطراف فشم رفتم کوه. تو نصف راه یه دختره رو دیم با یه نیم بوت شهری. یه خیمه معمولی که بارون داخلش میره. اونجا چادر زده داره مدیتیشن میکنه. بهش گفتم اینجا بادگیره شب باد شدید میشه حتی ممکنه بارون بیاد. هم جلو رد شدن اب خیمه زدی هم بادگیره و باد شدید بشه تو و چادر رو باهم میبره. کمک کردم جمع کردیم رفتیم یه جای بهتر براش گیر اوردم اونجا چادر زد. بهش گفتم اگه از من میشنوی برگرد. شب بارون بیاد کارت ساخته هست. چادرت ضد بارون نیست. کیسه خوابشو دیدم روش دماعی ۵ درجه زده بود. گفتم این موقع سال شب حتی منفی میشه دما چطور با این کیسه خواب میخوایی گرم بمونی. بهم گفت به تو چه عاه. راهتو برو. خندیدم گفتم خب باشه میرم چرا میزنی.
از خود فشم زیاد دور نبودیم حدود ۲۰ دقیقه پیاده رفته بودم بالا که دیدمش. فکر میکنم برا هوا خوری اومده بود.
طبیعت مخصوصا کوه بدونه تجهیزات نرید. حتی همین بالاتر از دربند کفش نیم بوت میخواد که از پا در نیاد. خیلیا با کفش شهری میرن تپه های اطراف دربند. پاهاشون زخمی میشه.
سال پیش اطراف فشم رفتم کوه. تو نصف راه یه دختره رو دیم با یه نیم بوت شهری. یه خیمه معمولی که بارون داخلش میره. اونجا چادر زده داره مدیتیشن میکنه. بهش گفتم اینجا بادگیره شب باد شدید میشه حتی ممکنه بارون بیاد. هم جلو رد شدن اب خیمه زدی هم بادگیره و باد شدید بشه تو و چادر رو باهم میبره. کمک کردم جمع کردیم رفتیم یه جای بهتر براش گیر اوردم اونجا چادر زد. بهش گفتم اگه از من میشنوی برگرد. شب بارون بیاد کارت ساخته هست. چادرت ضد بارون نیست. کیسه خوابشو دیدم روش دماعی ۵ درجه زده بود. گفتم این موقع سال شب حتی منفی میشه دما چطور با این کیسه خواب میخوایی گرم بمونی. بهم گفت به تو چه عاه. راهتو برو. خندیدم گفتم خب باشه میرم چرا میزنی.
از خود فشم زیاد دور نبودیم حدود ۲۰ دقیقه پیاده رفته بودم بالا که دیدمش. فکر میکنم برا هوا خوری اومده بود.