درست کمی پیش از نیمه شب ۱۷ ژانویه ۱۹۶۸ میلادی، ۳۱ نیروی ویژه کره شمالی از سیم خاردار کار گذاشته شده در منطقه غیرنظامی بین کره شمالی و جنوبی عبور کرده و بدون شناسایی شدن وارد خاک همسایه جنوبی خود شدند. این کماندوها که بخشی از نیروهای با آموزش ویژه موسوم به Unit 124 بودند تنها یک ماموریت داشتند: کشتن پارک چونگ هی، رییس جمهور وقت کره جنوبی. هدف آن ورود مخفیانه به اقامتگاه رییس جمهور بود، یک مجموعه ساختمانی ۶۲ هکتاری در کاخ آبی در منطقه جونگنو، سئول. وقتی به آنجا رسیدند، کماندوهای کره شمالی می توانستند ایست بازرسی های بیرونی را دور زده و یک حمله همه جانبه را به ساختمان اصلی انجام دهند. اما در فاصله ۱۰۰ متری از هدفشان، همه چیز خراب شد.
در ژانویه ۱۹۶۸، تنش در شبه جزیره کره به نقطه جوش خود رسیده بود. در شرایطی که ارتش های کره جنوبی و ایالات متحده به طور فزاینده ای روی جنگ ویتنام متمرکز شده بودند، کیم ایل سونگ، دیکتاتور وقت کره شمالی، ظاهراً تنها به این فکر می کرد که به جهان یادآور شود که جنگ کره هنوز به طور رسمی پایان نیافته است. درگیری های شدید در منطقه غیرنظامی بین دو کشور از ۴۲ مورد در سال ۱۹۶۶ به ۳۶۰ مورد در سال ۱۹۶۷ رسیده بود، از جمله دستکم ۱۰۰ مورد درگیری همراه با تیراندازی که به کشته شدن ۶۳ سرباز کره ای و آمریکایی و زخمی شدن ۱۹۰ نفر دیگر انجامید.
نفوذ به کره جنوبی، هم از طریق منطقه ظاهراً غیرنظامی شده و هم از طریق دریا، توسط جاسوسان و کماندوهای کره شمالی نیز به شدت افزایش یافته بود. هدف اصلی آن ها ظاهراً ایجاد کمپ های چریکی در مناطق دورافتاده کره جنوبی بود. این نفوذها عمدتاً ناموفق بودند. نزدیک به ۱۵,۰۰۰ پلیس و سرباز ارتش کره جنوبی در شناسایی و پیدا کردن تیم های نفوذی کره شمالی مشارکت داشتند. در پاییز ۱۹۶۷، نیروهای امنیتی کره جنوبی از کشتن ۱۳۰ نفوذی و دستگیری ۴۳ نفر دیگر خبر دادند و در این فرآیند بیش از ۱۳۰ نفر از نیروهای کره جنوبی نیز کشته یا زخمی شده بودند.
در همان زمان، کماندوهای Unit 124- نیروهای زبده ای که توسط مقامات ارشد ارتش کره شمالی دستچین شده بودند- در حال انجام آموزش هایشان در خاک کشورشان بودند. آن ها در زمینه نفوذ، مسیریابی، نبرد تن به تن و جنگ چریکی آموزش دیده بودند. آموزش های آنان بسیار سختگیرانه و طاقت فرسا بود. آن ها باید هر روز چندین کیلومتر می دویدند در حالی که ۳۰ کیلوگرم بار را در دماهای زیر صفر در مناطق مرتفع حمل می کردند.
برخی از این سربازان به خاطر یخ زدگی انگشت ها و حتی کل پایشان را از دست دادند. یکی از اعضای این واحد گفته بود که برای نبش قبر کردن و مخفی شدن در میان جنازه ها آموزش دیده و آموزش های آنان چنان پرتنش بود که گاهی اوقات به هم شلیک کرده یا با چاقو همدیگر را می زدند. در ادامه، اعضای زبده واحد Unit 124 حمله به کاخ آبی سئول را با یک مدل در اندازه های واقعی تمرین کردند.
حمله به کاخ ریاست جمهوری کره جنوبی
هر یک از این ۳۱ کماندو، یک مسلسل خودکار، یک تپانچه، ۳۲۰ گلوله، ۱۴ نارنجک و یک چاقو به همراه داشت. آن ها یونیفرم های نظامی کره جنوبی را به تن داشته و لباس های معمولی را نیز به همراه داشتند تا در صورت لزوم با جمعیت غیرنظامی ترکیب شوند. آن ها در طول شب حرکت کرده و در طول روز می خوابیدند و هر ساعت نزدیک به ۱۰ کیلومتر راه می رفتند. دو روز بعد از شروع ماموریتشان در مناطق کوهستانی، چهار برادر که برای چوب بری به جنگل رفته بودند آن ها را شناسایی کردند.
کماندوهای کره شمالی که نتوانستند این برادران را گول بزنند، آن ها را به گروگان گرفتند. آن ها دستور داشتند که هر شاهدی را بکشند اما کندن قبر در زمینی یخ زده تقریباً غیرممکن بود و به همین خاطر آن ها را نکشتند. در نهایت اکثریت اعضای گروه رأی دادند که این چهار برادر را آزاد کنند. سخنرانی طولانی توسط کماندوها در مورد مزایای کمونیسم برای چهار برادر انجام شد، به آن ها قول داده شد که آزادی کشورشان در راه است و با قول اینکه به مقامات حکومتی چیزی نگویند، آن ها را آزاد کردند. اما از بخت بد کماندوهای کره شمالی، این چهار برادر به سرعت مقامات را در جریان قرار داده و همه کشور در آماده باش قرار گرفت. هزاران سرباز و پلیس کره جنوبی برای شناسایی موقعیت کماندوهای کره شمالی بسیج شدند.
علیرغم این هشدار و چندین بدبیاری دیگر، کماندوها پیدا نشده و در ساعت ۱۰ شب ۲۱ ژانویه به ایست بازرسی سگئومجئونگ در فاصله ۱۰۰ متری از کاخ آبی رسیدند. آن ها که یونیفرم های ارتش کره جنوبی را به تن داشتند، در یک آرایش دو صفی به ایست بازرسی نزدیک شدند. سه پلیس که از حضور نفوذی های کره شمالی در منطقه خبر داشتند به آن ها مشکوک شده و دستور ایست دادند. پلیس از آن ها خواست که بگویند زیر لباس هایشان چه چیزی را مخفی کرده اند که فاش می کرد سلاح های ساخت شوروی به همراه دارند برخلاف سربازان کره جنوبی که از سلاح های داخلی و آمریکایی استفاده می کردند. به جای نشان دادن سلاح هایی که مخفی کرده بودند، کماندوهای کره شمالی شروع به تیراندازی کرده و درگیری بزرگی آغاز شد.
سربازان کره جنوبی خیلی زود در تعداد زیاد همراه با یک تانک به محل رسیدند در حالی که کماندوهای پیونگ یانگ هیچ سلاحی برای مقابله با این تانک در اختیار نداشتند. در این هرج و مرج، کماندوها به یک اتوبوس عبوری که غیرنظامیان را حمل می کرد شلیک کردند، با این تصور که این اتوبوس حامل سرباز است و بدین ترتیب چندین مسافر این اتوبوس کشته شدند.
با کشته شدن تعدادی از کماندوهای کره شمالی و فهمیدن اینکه ماموریتشان به نتیجه نرسیده است، فرمانده دستور داد که کماندوها به درگیری پایان داده، از هم جدا شده و به سمت مرز کره شمالی بروند. سئول یک عملیات جستجوی همه جانبه را آغاز کرد. تا ۲۹ ژانویه، غیر از دو کماندو، بقیه کشته شده یا خودکشی کرده بودند. نیروهای کره جنوبی توانستند یک کماندو به نام کیم شین جو را دستگیر کرده و دیگر کماندو به نام پاک جائه گیونگ نیز به کره شمالی فرار کرد.
میراث حمله متهورانه کماندوهای کره شمالی به کاخ ریاست جمهوری کره جنوبی
در جریان حمله و درگیری های پس از آن، ۶۸ سرباز کره جنوبی و ۳ سرباز آمریکایی کشته شدند. بعد از همکاری با مقامات کره جنوبی، تنها کماندو دستگیر شده کره شمالی در این عملیات، در سال ۱۹۷۰ آزاد شده و شهروندی کره جنوبی را دریافت کرد که باعث شد مقامات کره شمالی والدین و خواهر و برادران او را اعدام کنند. او هنوز هم زنده است. همزمان، پاک جائه گیونگ، تنها کماندویی که توانست به کره شمالی بازگردد، به مقام ژنرال چهار ستاره در ارتش کره شمالی ارتقاء درجه یافت. کره شمالی هرگز دخالت خود در این حمله را تایید نکرد و تاکید داشت که این حمله توسط شهروندان کره جنوبی انجام شده اما حتی متحدان کره شمالی نیز شکی نداشتند که پیونگ یانگ در این عملیات نقش داشته است.
بعد از این ماجرا، کره جنوبی نیز سعی کرد واحد کماندویی خاص خود را برای کشتن کیم ایل سونگ آماده کند، اما این عملیات شکست خورده و کماندوها به دلیل بدرفتاری ها و سختی های آموزش های ویژه علیه فرماندهان خود شورش کردند. در این شورش ۱۹۷۱، کماندوهای کره جنوبی ۱۸ نفر از نگهبانان کمپ خود را کشته و بعد از عملیاتی متهورانه به سمت سئول رفتند تا کسانی که دستور دهندگان اصلی عملیات بودند را بکشند که با درگیری با پلیس و کشته شدنشان پایان یافت.
حمله کماندوهای کره شمالی به کاخ آبی به مقدار زیادی تحت الشعاع توقیف یک کشتی جاسوسی آمریکایی به نام USS Pueblo در ۲۳ ژانویه ۱۹۶۸ قرار گرفت. این کشتی هنوز هم در پیونگ یانگ به نمایش درآمده است. در پایان ژانویه آن سال، توجه آمریکا به سمت ویتنام تغییر کرد، جایی که نیروهای ویتنامی عملیات بزرگ تت را آغاز کرده بودند که دیدگاه آمریکایی ها نسبت به جنگ را تغییر داد.
کره شمالی نیز دیگر تیم های ترور خود را از طریق منطقه غیرنظامی به داخل کره جنوبی نفرستاد اگر چه بارها حمله به کاخ آبی را با مدل های واقعی تمرین کرد اما همچنان به تهدید رهبران کره جنوبی در اشکال دیگر ادامه داد. در سال ۲۰۱۵، پیونگ یانگ هشدار داد که می تواند کره جنوبی را به «دریایی از آتش» تبدیل کند اگر این کشور مانع ارسال بالون های حاوی اعلامیه ها به درون خاک کره شمالی توسط فعالان سیاسی نشود.
در ماه دسامبر گذشته، یک پهپاد کره شمالی وارد منطقه پرواز ممنوع در اطراف دفتر کار یون سوک یئول، رییس جمهور کره جنوبی در سئول شد. این یکی از پنج پهپادی بود که وارد حریم هوایی کره جنوبی شده بودند، اولین مورد در پنج سال گذشته. این پهپادها به مدت ۵ ساعت در آسمان کره جنوبی بودند و به خانه بازگشتند بدون اینکه مقامات کره جنوبی بتوانند کاری انجام دهند. کره شمالی هنوز هم به روش های مختلف به تهدید رهبران کره جنوبی ادامه می دهد و کره جنوبی همچنان تصمیم گرفته تا حد ممکن خویشتنداری کرده و مقابله به مثل نکند.
واقعا به نظر شما این عملیات متهورانه بود؟ یا یک عملیات آدمکشی و تروریستی بزدلانه؟
چرا باید کره جنوبی در جنگ علیه ویتنام شرکت میکرد؟ انگار راست میگن کره سگ آمریکاست….